اِسْتِفانِ بْنِ بَسيل (يا باسيل)، از نخستين مترجمان متون طبى يونانى به زبان عربى در سدة 3ق/9م و نخستين مترجم كتاب دارويى دياسقوريدوس1 بهزبان عربى. يگانه اطلاعى كه از زندگانى او داريم اين است كه در زمان حنين بن اسحاق مىزيسته، و از زمرة مترجمان چيرهدستى بوده است كه متوكل خليفة عباسى به دستياري حنين گماشته است (ابن جلجل، 69؛ قفطى، 171؛ ابن ابى اصيبعه، 1/189). ابن ابى اصيبعه ترجمههاي او را در رديف ترجمههاي حنين شمرده، ولى اذعان داشته كه ترجمههاي حنين فصيحتر و شيواتر است (1/204). به علاوه، حنين چنانكه خود گفته است، ترجمههاي استفان و ديگر دستياران خويشرا بررسى و اصلاح مىكردهاست(ابنجلجل،قفطى، همانجاها؛ ابنابىاصيبعه، 1/189؛ نيز نك: آثار در همين مقاله). آثار: آثار شناخته شدة استفان همه ترجمة كتابهاي طبى و دارويى يونانى است كه مستقيماً از آن زبان يا گاه از روي ترجمههاي سريانى به عربى ترجمه مىشده است: 1. المقالات السبع يا هيولى الطب فى الحشائش و السموم، اثر دياسقوريدوس كه مهمترين كتاب دارويى در طب اسلامى است و در حدود 15 قرن منبع اصلى داروشناسى در جهان اسلام بوده است. متن يونانى كتاب كه شامل 5 مقالة اصلى و دو مقالة الحاقى است، در سدة 1م نگارش يافته است. اين كتاب در زمان متوكل بهكوشش حنين بن اسحاق به بغداد آورده شد و نخست توسط خود او به زبان سريانى ترجمه شد. سپس استفان متن كامل آن را از زبان يونانى به عربى ترجمه كرد و اين ترجمه توسط حنين بازبينى و اصلاح شد. اين دو ظاهراً يكبار ديگر نيز مشتركاً دست به ترجمة اين كتاب زدند و متن ترجمه را ديگر بار حنين بازبينى و اصلاح كرد. استفان نامهاي دارويى يونانى را كه معادل عربى آنها را مىشناخت، در متن كتاب وارد كرد، ولى نامهاي ناشناخته را به همان صورت اصلى در متن عربى آورد تا شايد آيندگان معادلهايى براي آنها بيابند. غالب اين نامها يك سده بعد در اندلس به ياري راهبى به نام نيكلا كه فرستادة امپراتور بيزانس به دربار عبدالرحمان ناصر بود و به زبانهاي يونانى و لاتينى آگاهى داشت، به زبان عربى ترجمه و تفسير شد. ترجمة استفان بىشك مهمترين ترجمة كتاب دياسقوريدوس به زبان عربى است، ولى يگانه ترجمة آن نيست. در سدههاي بعد ترجمههاي ديگري نيز از اين كتاب فراهم آمد كه ظاهراً همه از روي ترجمة سريانى حنين صورت گرفته، و اكنون نسخههايى از آنها در دست است (نك: ابن ابى اصيبعه، 2/46-47؛ لكلر، 38 -5 ؛ اولمان، 262 -259 ؛ صادق، 19 -7 ، كه نسخههاي مختلف ترجمة استفان را معرفى و مقايسه كرده است؛ دربارة شرحها و تفسيرهايى كه بر ترجمة استفان نوشته شده است نك: سيد، 22-23؛ نيز نك: ه د، ابن جلجل، آثار). ترجمة عربى استفان بهكوشش سزار دوبلر2 و الياسترس3 در جلد دوم از مجموعهاي 6 جلدي دربارة «كتاب دياسقوريدوس4» در تطوان و بارسلون (1952- 1957م) بهچاپ رسيده است (دربارة اين مجموعه و مطالب هر جلد آن، نك: III/59-60 .(GAS, ديگرآثار استفاناينهاست: 2. الادوية المستعملة، اثر اوريباسيوس5 (ابن نديم، 350؛ نيز III/152-154 ). 3. GAS, الحاجة الى التنفس يا منفعة النفس، اثر جالينوس كه ظاهراً نيمى از آن را استفان و نيم ديگر را حنين به عربى ترجمه كرده است (حنين، 163؛ ابن نديم، 349؛ نيز III/104 ). 4. GAS, حركة العضل، اثر جالينوس كه حنين آن را با متن يونانى مقابله و اصلاح كرده است (حنين، 162؛ ابن نديم، همانجا؛ نيز III/103-104 ). 5. GAS, الذبول، اثر جالينوس كه حنين بخشى از آن را اصلاح كرده است (حنين، 168). نسخههايى از اين كتاب در ليسبن و احتمالاً فلورانس موجود است III/116) ). 6. GAS, « عدد المقاييس (ابن نديم، 350). 7. علل التنفس، اثر جالينوس كه حنين و استفان با هم آن را مقابله كردهاند (حنين، 162؛ ابن نديم، 349؛ نيز III/102-103 ). 8. GAS, فى الامتلاء، اثر جالينوس (حنين، 166؛ ابن نديم، همانجا؛ نيز III/111 ). 9. GAS, فى حركة الصدر و الرئة، اثر جالينوس كه حنين آنرا مقابله و اصلاح كرده است (حنين، 161-162؛ ابن نديم، همانجا؛ نيز III/134-135 ). 10. GAS, الفصد، اثر جالينوس كه استفان مقالة آخر آن را از روي ترجمة سريانى سرگيوس6 به عربى ترجمه كرده است (حنين، 168؛ ابن نديم، همانجا). نسخههايى از اين كتاب در دارالكتب و رامپور موجود است III/115-116) ). 11. GAS, المرة السوداء، اثر جالينوس (حنين، 167؛ ابن نديم، همانجا). نسخهاي از اين كتاب در اياصوفيه موجود است III/113-114) .(GAS, مآخذ: ابن ابى اصيبعه، احمد، عيون الانباء، بهكوشش ا¸وگوست مولر، قاهره، 1299ق/1882م؛ ابن جلجل، سليمان، طبقات الاطباء و الحكماء، بهكوشش فؤاد سيد، بيروت، 1405ق/1985م؛ ابن نديم، الفهرست؛ حنين بن اسحاق، «رسالة الى على بن يحيى»، دراسات و نصوص فى الفلسفة و العلوم عند العرب، بهكوشش عبدالرحمان بدوي، بيروت، 1981م؛ سيد، فؤاد، تعليقات بر طبقات الاطباء (نك: هم ، ابن جلجل)؛ قفطى، على، تاريخ الحكماء، بهكوشش يوليوس ليپرت، لايپزيگ، 1903م؛ نيز: GAS; Leclerc, L., X De la traduction arabe de Dioscorides n , JA, 1867, vol. IX; Sadek, M. M., The Arabic Materia Medica of Dioscorides, Qu E bec , 1983; Ullmann, M., Die Medizin im Islam, Leiden/K N ln, 1970. مهران ارزنده (ب) ن * 1 * ب ن * 2 * ب