responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 3317
استسقا
جلد: 8
     
شماره مقاله:3317



اِسْتِسْقا، خواستن‌ باران‌ است‌ از خداوند با آدابى‌ خاص‌، به‌ويژه‌ به‌ هنگام‌ خشكسالى‌. در لغت‌، استسقا از ريشة سقى‌ در باب‌ استفعال‌ و به‌ معنى‌ طلب‌ آب‌ است‌ (براي‌ پژوهشهاي‌ مردم‌شناسى‌ در اين‌ زمينه‌، نك: ه د، باران‌خواهى‌).
باران‌ خواستن‌ از خداوند به‌ هنگام‌ كم‌آبى‌ از روزگاران‌ بسيار كهن‌ نزد ملل‌ گوناگون‌ امري‌ معمول‌ بوده‌ است‌. در قرآن‌ كريم‌، در سورة بقره‌ (2/60) و اعراف‌ (7/160) به‌ روشنى‌ به‌ مسألة استسقا از سوي‌ حضرت‌ موسى‌ (ع‌) پرداخته‌ شده‌، و در آياتى‌ ديگر (هود/11/52، نوح‌/71/10-11) نيز بدون‌ به‌كارگيري‌ واژة استسقا به‌ موضوع‌ طلب‌ باران‌ اشاره‌ شده‌ است‌. دربارة مراسم‌ استسقا نزد عرب‌ پيش‌ از اسلام‌، بايد به‌ روايتى‌ اشاره‌ كرد مبنى‌ بر اينكه‌ عبدالمطلب‌ نياي‌ پيامبر (ص‌) به‌سال‌ قحطى‌، نوة خود محمد (ص‌) را بر دوش‌ گرفت‌ و با دعا به‌ درگاه‌ خداوند، طلب‌ باران‌ كرد (نك: ابن‌اثير، 5/454- 455؛ حلبى‌، 1/110- 111). نيز بر پاية روايات‌، آنگاه‌ كه‌ در زمان‌ ابوطالب‌ قحطى‌ پيش‌ آمد، او با تنى‌ چند از فرزندان‌ عبدالمطلب‌ براي‌ استسقا به‌ خانة خدا رفت‌. وي‌ لامية معروف‌ خود را به‌ همين‌ مناسبت‌ سروده‌ است‌ (مجلسى‌، 18/3).
پس‌ از ظهور اسلام‌، رواياتى‌ دربارة برپاداشتن‌ مراسم‌ استسقا توسط شخص‌ پيامبر (ص‌) در مجاميع‌ حديثى‌ نقل‌ شده‌ است‌ (مثلاً نك: بخاري‌، 2/15-16؛ مفيد، الامالى‌، 301- 305). پس‌ از رحلت‌ رسول‌ اكرم‌ سنت‌ استسقا همچنان‌ اجرا مى‌شد و يك‌ بار در روزگار خلافت‌ عمر، عباس‌ عموي‌ پيامبر(ص‌) در استسقا با وي‌ همراه‌ شد (بخاري‌، 2/16؛ ابن‌بابويه‌، من‌ لايحضره‌...، 1/340). در نهج‌ البلاغه‌ دو خطبه‌ از زبان‌ حضرت‌ على‌ (ع‌) در باب‌ استسقا آمده‌ است‌ (خطبه‌هاي‌ 115 و 143). در عهد امويان‌، وليد بن‌ عتبه‌ عامل‌ مدينه‌ چون‌ خواست‌ به‌ استسقا برخيزد، قاصدي‌ نزد ابن‌ عباس‌ فرستاد تا از آداب‌ آن‌ جويا شود (محمد بن‌ حسن‌، الحجة ...، 1/337). محمد بن‌ خالد قسري‌ والى‌ مدينه‌ نيز به‌ گاه‌ استسقا، چگونگى‌ آن‌ را از امام‌ صادق‌ (ع‌) فرا گرفت‌ (طوسى‌، تهذيب‌...، 3/148-149). همچنين‌ مأمون‌ عباسى‌ هنگام‌ بروز خشكسالى‌، از امام‌ رضا (ع‌) خواست‌ تا مراسم‌ استسقا را بر پاي‌ دارد (ابن‌بابويه‌، عيون‌ ...، 2/168 به‌بعد).
از نظر فقهى‌ در چگونگى‌ برپا داشتن‌ مراسم‌ استسقا، بيشتر مذاهب‌ بر اين‌ امر متفقند كه‌ بخش‌ اصلى‌ اين‌ مراسم‌ نمازي‌ است‌ مستحب‌ كه‌ به‌ جماعت‌ برگذار مى‌شود. نزد اماميه‌ كيفيت‌ آن‌ در تكبيرها و قنوت‌ همانند نماز عيدين‌است‌. جهر به‌ قرائت‌ و خواندن‌ سوره‌هايى‌ كه‌ در نماز عيدين‌ مستحب‌ شمرده‌ شده‌اند، استحباب‌ دارد. همچنين‌ مستحب‌ است‌ كه‌ مردم‌ را 3 روز به‌ روزه‌ فراخوانند و در روز سوم‌ همراه‌ با سالخوردگان‌ و كودكان‌ براي‌ نماز به‌ صحرا روند، منبر را با خود به‌ صحرا برند و مؤذنان‌ در برابر امام‌ بايستند. بهترين‌ وقت‌ نماز همان‌ وقت‌ مقرر براي‌ نماز عيدين‌ است‌.در اين‌ نماز به‌جاي‌ اذان‌ و اقامه‌ تنها 3 بار «الصلاة» گفته‌ مى‌شود. چون‌ امام‌ نماز را به‌ پايان‌ رساند، پس‌ از ذكر و دعا، خطبه‌اي‌ ايراد مى‌كند و آنگاه‌ امام‌ با تحويل‌ رداي‌ (برگرداندن‌ جامه‌) خود و بر زبان‌ آوردن‌ برخى‌ اذكار و ادعيه‌ با همراهى‌ مردم‌، از خداوند باران‌ طلب‌ مى‌ كند (مفيد، المقنعة، 207- 208؛ طوسى‌، المبسوط، 1/134- 135؛ محقق‌ حلى‌، 1/108-109 ).
از فقيهان‌ مذاهب‌ اربعه‌، ابوحنيفه‌ ثبوت‌ سنت‌ نماز استسقا از زبان‌ پيامبر (ص‌) را مورد ترديد قرار داده‌، و استسقاي‌ مسنون‌ را دعا و نيايش‌ دانسته‌ است‌ (محمد بن‌ حسن‌، الاصل‌، 1/447-449). برخى‌ از حنفيان‌ اين‌ ترديد او را به‌ برگذاري‌ نماز به‌ جماعت‌ بازگردانيده‌اند (قدوري‌، 1/120؛ كاسانى‌، 1/282). مسنون‌ بودن‌ نماز استسقا به‌ صورت‌ فرادي‌ در روايت‌ ابن‌ بلخى‌، از ابوحنيفه‌ نقل‌ شده‌ است‌ (طوسى‌، الخلاف‌، 1/276؛ نيز نك : قدوري‌، همانجا).
بيشتر فقيهان‌ مذاهب‌ اربعه‌، حتى‌ شاگردان‌ ابوحنيفه‌ اصل‌ نماز و جماعت‌ را در استسقا سنت‌ شمرده‌اند (ابن‌ هبيره‌، 1/123؛ قدوري‌، 1/121). شافعى‌ (1/249-250) و احمدبن‌حنبل‌ با اندك‌ اختلافى‌ در جزئيات‌، نماز استسقا را در كيفيت‌ و تكبيرها همچون‌ نماز عيدين‌ دانسته‌اند (نك: ابن‌ هبيره‌، همانجا) و مالك‌ آن‌ را در تكبيرها مانند نماز تطوع‌ انگاشته‌ است‌ (ابن‌ قاسم‌، 1/166). جهر در قرائت‌ نزد مذاهب‌ مورد اتفاق‌ است‌ (ابن‌ هبيره‌، همانجا؛ ابن‌ رشد، 1/215). به‌ نظر مالك‌ و شافعى‌، دراستسقا نيز همچون‌ نماز عيدين‌، پس‌ از انجام‌ نماز دو خطبه‌ ايراد مى‌شود (ابن‌ قاسم‌، همانجا؛ شافعى‌، 1/249-251)، اما نزد برخى‌ از فقيهان‌ كهن‌ چون‌ ليث‌ بن‌ سعد و ابن‌ منذر، خطبه‌ بر نماز مقدم‌ بوده‌ است‌ (نك : قفال‌، 2/325؛ ابن‌قدامه‌، 2/287). اصل‌ مسنون‌ بودن‌ خطبه‌، در بيشتر روايات‌، از سوي‌ احمد بن‌ حنبل‌، تأييد نشده‌ است‌ (ابن‌ هبيره‌، 1/123-124؛ براي‌ نظريات‌ حنفيان‌، نك: كاسانى‌، 1/283).
شافعى‌ بر اين‌ باور است‌ كه‌ پيش‌ از خروج‌ براي‌ استسقا، مردم‌ 3 روز روزه‌گيرند و به‌ خيرات‌ و مبرات‌ پردازند (1/248). سنت‌ همراه‌ بردن‌ كودكان‌ و پيران‌ نيز در مذاهب‌ گوناگون‌ تأييد شده‌ است‌ (مثلاً نك: همو، نيز ابن‌قاسم‌، همانجاها) و همراه‌ كردن‌ اهل‌ ذمه‌ در استسقا نيز از مسائل‌ بحث‌انگيز در كتابهاي‌ فقهى‌ بوده‌ است‌ (مثلاً نك: همانجا؛ قفال‌، 2/323-324). نماز استسقا را وقت‌ معينى‌ نيست‌ و برخى‌ وقت‌ فضيلت‌ آن‌ را همان‌ وقت‌ نماز عيدين‌ دانسته‌اند (نك: ابن‌ رشد، 1/216؛ ابن‌ قدامه‌، 2/286). اذان‌ و اقامه‌ در اين‌ نماز به‌ اتفاق‌ سنت‌ نيست‌ و در برخى‌ منابع‌ فقهى‌ نداي‌ «الصلاة جامعة» به‌ عنوان‌ جايگزين‌ آن‌ آمده‌ است‌ (مثلاً نك: ابن‌ هبيره‌، 1/83؛ ابن‌ قدامه‌، 2/285-286). سنت‌ تحويل‌ ردا نيز در آثار فقهى‌ مذاهب‌ اسلامى‌ مطرح‌ شده‌، و مخالف‌ مسنون‌ بودن‌ آن‌ ابوحنيفه‌ است‌ (محمد بن‌ حسن‌، همان‌، 1/449؛ شافعى‌، 1/251؛ ابن‌قاسم‌، همانجا؛ ابن‌هبيره‌، 1/124). گفتنى‌ است‌ كه‌ ظاهريان‌ نيز كيفيت‌ نماز استسقا را كاملاً همانند نماز عيدين‌ دانسته‌اند، جز اينكه‌ سنت‌ بيرون‌ بردن‌ منبر كه‌ در نماز استسقا وجود دارد، در نماز عيدين‌ نيست‌ (نك: ابن‌ حزم‌، 5/93-94؛ براي‌ نفى‌ اين‌ سنت‌، نك: ابن‌ قاسم‌، 1/165-166). برخى‌ از امامان‌ متقدم‌ زيديه‌ را در اين‌ باره‌ نظرات‌ ويژه‌اي‌ بوده‌ است‌. هادي‌الى‌الحق‌ نماز استسقا را 4 ركعت‌ دانسته‌، و خطبه‌اي‌ را در آن‌ مسنون‌ ندانسته‌ است‌. همچنين‌ ابوالحسين‌ هارونى‌ با وجود دو ركعتى‌ دانستن‌ اين‌ نماز، به‌ خطبه‌اي‌ در آن‌ قائل‌ نبوده‌ است‌ (نك: الهادي‌ الى‌ الحق‌، 1/138-139؛ ابن‌ مرتضى‌، 3/78-79).
مآخذ: ابن‌ اثير، على‌، اسد الغابة، قاهره‌، 1280-1286ق‌؛ ابن‌ بابويه‌، محمد، عيون‌ اخبار الرضا(ع‌)، قم‌، 1377ق‌؛ همو، من‌ لايحضره‌ الفقيه‌، به‌ كوشش‌ حسن‌ موسوي‌ خرسان‌، نجف‌، 1377ق‌؛ ابن‌حزم‌، على‌، المحلى‌، بيروت‌، دارالا¸فاق‌ الجديده‌؛ ابن‌رشد، محمد، بداية المجتهد، بيروت‌، 1406ق‌/ 1986م‌؛ ابن‌قاسم‌، عبدالرحمان‌، المدونة الكبري‌، قاهره‌، 1324- 1325ق‌؛ ابن‌ قدامه‌، عبدالله‌، المغنى‌، بيروت‌، 1404ق‌/ 1984م‌؛ ابن‌ مرتضى‌، احمد، البحرالزخار، بيروت‌، 1394ق‌/1975م‌؛ ابن‌ هبيره‌، يحيى‌، الافصاح‌، به‌ كوشش‌ محمد راغب‌ طباخ‌، حلب‌، 1366ق‌/1947م‌؛ بخاري‌، محمد، صحيح‌، استانبول‌، 1315ق‌؛ حلبى‌، على‌، السيرة الحلبية، قاهره‌، 1320ق‌؛ شافعى‌، محمد، الام‌، بيروت‌، دارالمعرفه‌؛ طوسى‌، محمد، تهذيب‌ الاحكام‌، به‌ كوشش‌ حسن‌ موسوي‌ خرسان‌، نجف‌، 1379ق‌؛ همو، الخلاف‌، تهران‌، 1377ق‌؛ همو، المبسوط، تهران‌، 1388ق‌؛ قدوري‌، احمد، «المختصر»، همراه‌ اللباب‌ غنيمى‌، به‌ كوشش‌ محمد محيى‌الدين‌ عبدالحميد، قاهره‌، 1383ق‌/1963م‌؛ قرآن‌ كريم‌؛ قفال‌، محمد، حلية العلماء، به‌ كوشش‌ ياسين‌ احمد ابراهيم‌ درادكه‌، عمان‌، 1988م‌؛ كاسانى‌، ابوبكر، بدائع‌ الصنائع‌، قاهره‌، 1406ق‌/1986م‌؛ مجلسى‌، محمدباقر، بحار الانوار، بيروت‌، 1404ق‌/1984م‌؛ محقق‌حلى‌، جعفر، شرائع‌ الاسلام‌، به‌ كوشش‌ عبدالحسين‌ محمدعلى‌، نجف‌، 1389ق‌/1969م‌؛ محمد بن‌ حسن‌ شيبانى‌، الاصل‌، حيدرآباد دكن‌، 1386ق‌/1966م‌؛ همو، الحجة على‌ اهل‌ المدينة، حيدرآباد دكن‌، 1385ق‌/1965م‌؛ مفيد، محمد، الامالى‌، به‌ كوشش‌ حسين‌ استاد ولى‌ و على‌اكبر غفاري‌، قم‌، 1403ق‌؛ همو، المقنعة، قم‌، 1410ق‌؛ نهج‌البلاغة؛ الهادي‌ الى‌ الحق‌، يحيى‌، الاحكام‌، 1410ق‌/ 1990م‌. عبدالامير سليم‌
اين‌ مقاله‌ با كامپيوتر ويرايش‌ شده‌ است‌.
ن‌ * 1 * ب‌
ن‌ * 2 * ب‌

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 8  صفحه : 3317
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست