اِسْپَنْجه، اصطلاحى در نظام مالياتى دولت عثمانى. اسپنجه عوارضى
بوده است كه يهوديان و مسيحيان بالغ، اعم از شهري و روستايى و كوچنشين
مكلف به پرداخت آن بودند (پاكالين، ؛ II/88 اينالجيك، مقدمه، 32 ؛ ارجان،
76 ؛ اونال، .(132
جايگاه اسپنجه در حقوق مالى عثمانى بهطور دقيق روشن نيست. برخى از فقهاي
عثمانى آن را معادل ماليات و عوارض كشاورزي و نوعى ماليات شرعى مىدانستند
(ارجان، همانجا). گاه نيز با عوارض بيگاري (قوللوك) برابر شمرده مىشد كه
به عوض انجام دادن خدمت، ارزش مادي آن بهطور نقد دريافت مىشد كه اين
امر، خود حالتى از تكامل در نظام مالى بوده است (اينالجيك، همانجا، حاشية
.(207 آنچه مسلم است، اسپنجه جزو «رسوم رعيت» و بدون شك ماليات عرفى
بوده است، بهطوري كه در 1116ق/1704م در جزيرة كرت براي رعايت موازين
شرعى، گرفتن آن ممنوع و لغو شد (همانجا). اسپنجه را، از آنجا كه بهصورت
سرانه دريافت مىشد، نوعى جزيه نيز محسوب مىداشتند (ارجان، همانجا؛ اوزون
چارشيلى، 398 ، حاشية .(19 دارندگان نسق زراعى در صورتى كه به هر دليل نسق
خود را از دست مىدادند، اسپنجه از آنان گرفته نمىشد (اونال، .(129 رعايايى
نيز كه به دين اسلام مشرف مىشدند، از پرداخت آن معاف، و به جاي آن
مالياتى كه «بنّاك» ناميده مىشد و شامل درآمد خريد و فروش بود، از آنان
).همچنيننابالغان( II/89Šöþó‘î‘•)¢ªüõ–ê‘þ¤¢ سليم...، 87؛ارجان، 82 )،
روحانيان مسيحى و يهود (لاموش، 195)، مأموران سياسى، همراهان، مترجمان و
اتباع مسيحى عثمانى كه در سفارتخانهها كار مىكردند (پاكالين، و نيز
مسيحيانى كه در سپاه عثمانى خدمت مىكردند ( 2 )، EIاز پرداخت اسپنجه معاف
بودند، اما در ايالت روم ايلى (بخش اروپايى قلمرو عثمانى) كه اسپنجه خاص
آنجا بود، بهطور عموم از غيرمسلمانان دريافت مىشد (اينالجيك، همانجا، حاشية
208 ؛ پاكالين، همانجا). از سدة 16م پس از گسترش قلمرو عثمانى در شرق
آناتولى از مسيحيان آنجا (اينالجيك، همانجا) و در ولايت خرپوت از «طايفة كفرة
خراجگزار»، اسپنجه گرفته مىشد (اونال، .(132 گرفتن اين ماليات كه جمعآوري
آن در ماه مارس هر سال انجام مىگرفت (ارجان، 78 )، يكسان نبود. مثلاً در
برخى جاها از تمام مسيحيان و در برخى ديگر فقط از مسيحيان متأهل گرفته مىشد
(اونال، همانجا).
ميزان اسپنجه همواره مقطوع، و سالانه 25 آقچه بوده است
(اينالجيك،پاكالين،همانجاها)،اما در برخىموارد و در قانون نامههاي گوناگون،
در مقدار آن تفاوتهايى بهچشم مىخورد. مثلاً ميزان پرداخت يهوديها كه 25
آقچه بود، در قانوننامة 1128ق/1716م جزيرة موره 125 آقچه ثبت شده است.
همچنين در قانوننامة سلطان محمد فاتح از زنان بيوه فقط 6 آقچه گرفته مىشد،
در حالى كه در مواردي 10 يا 15 آقچه و در قانوننامة 980ق/1572م در قبرس 30
آقچه گرفته مىشد. مالياتى هم كه به ميزان 50 آقچه به عنوان خانه شمار
(قاپى ورگيسى) در مجارستان گرفته مىشد، همان اسپنجه بود (اينالجيك، مقدمه،
33 ، نيز 32 ، حاشية .(208 اسپنجه با توجه به قانوننامة 984ق/1576م از
فرزندان بالغ مجرد يا متأهل كه به اتفاق پدر خانواده در يك محل زندگى و
كار مىكردند نيز به ميزان 25 آقچه دريافت مىشد (ارجان، .(83 در دورة
فرمانروايى سلطان محمدفاتح، اسپنجه بالاترين رقم درآمد مالياتى دولت را
تشكيل مىداد (اينالجيك، مقدمه، .(32
آغاز برقراري اسپنجه بهطور دقيق معلوم نيست. قديمترين سند در اين زمينه
به زمان حكومت بايزيد اول (790- 805ق/1388-1402م) و پس از آن به مندرجات
«دفتر سنجاق اروانيد 835ق» مربوط مىشود ( 2 .(EIاحتمال داده مىشود كه
اسپنجه از زمانى كه رسم بيگاري به پرداخت نقدي تبديل شد، بهوجود آمده
باشد (اينالجيك، همانجا، حاشية .(207 پس از مدتى اسپنجه ماليات ثابتى شد كه
همراه با جزيه و اعشار يكجا دريافت و به خزانة دولت واريز مىشد. از 1265ق
رسم ماليات اسپنجه لغو شد (پاكالين، .(II/89
اسپنجه همچنين به ميزان يك پنجم از ارزش پولى اسيرانى كه به عثمانى
آورده مىشدند، با عنوان خمس شرعى از صاحبان آنها و نيز از كسانى كه براي
كار به استانبول مىآمدند، اخذ و در مقابل قبض رسيدي به آنها داده مىشد كه
اسپنجك نام داشت (همو، و سندي را هم كه به سفيران و كارمندانشان براي
معافيت از اين ماليات داده مىشد، «كاغذ اسپنج» مىناميدند (هامرپورگشتال،
.(I/592 شايد ريشة لغوي «پنجك» كه هامر پورگشتال به آن اشاره كرده است ( 2
)، EIبه اين شيوه مربوط باشد.
مآخذ: سليم قانون نامه سى (مل)؛ لاموش، تاريخ تركيه، ترجمة سعيد نفيسى،
تهران، 1326ش؛ نيز:
EI 2 ; Ercan, Y., Osmanl o imparatorlugunda Bulgarlar ve Voynuklar, Ankara,
1989; Hammer-Purgstall, J., Geschichte des osmanischen Reiches, Graz, 1963;
Inalc o k, H., S C ret-i defter-i sancak-i Arvanid, hicr Q 835 tarihli, Ankara,
1987; Pakal o n, M.Z., Osmanl o tarih deyimleri ve terimleri s N zl O g O ,
Istanbul, 1983; Selim K ? n = nn ? mesi, Ankara, 1988; [ nal, M. A., XVI.
Yuzyilda Harput sancag o (1518- 1566), Ankara, 1989; Uzun 5 ars o l o , I.H., X
Kanun- o osman Q mefh C m- o defter-i H @ kan Q n , Belleten, Ankara, 1951, vol.
XV.
علىاكبر ديانت