responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 7  صفحه : 3224
ارمناك‌
جلد: 7
     
شماره مقاله:3224


اَرْمَناك‌، شهرستان‌ و شهري‌ در جنوب‌ تركيه‌ و غرب‌ رشته‌ كوههاي‌ توروس‌. تلفظ اين‌ نام‌ به‌ گونه‌هاي‌ مختلف‌ آمده‌ است‌ نك: قلقشندي‌، /46؛ IV/316 IA, ; 2 EI؛ پاولى‌، .XIII/1258 سرزمين‌ و شهر مذكور در قديم‌ گِرمانيكوپوليس‌ ناميده‌ مى‌شد و در بيتينيا نزديك‌ پروسا قرار داشت‌ و هِلْگاس‌ و بوسكوئيت‌ نيز خوانده‌ مى‌شد پلينى‌، 329 , 328 ؛ II(V)/ پاولى‌، همانجا. شهر گرمانيكوپوليس‌ در ايسوري‌ نهاده‌ شده‌ بود همانجا؛ 2 .EIدر گورستان‌ اين‌ شهر سكه‌هايى‌ با نقش‌ ادريان‌ گرمانيكوپوليس‌ كشف‌ شده‌ است‌ كه‌ از لحاظ شباهت‌ اسمى‌ بايد در محدودة ارمناك‌ اِرْمِنِك‌ قرار گيرد پاولى‌، همانجا، ولى‌ هنوز متن‌ آن‌ چنانكه‌ بايد خوانده‌ نشده‌ است‌ ، IA همانجا. اين‌ شهر كه‌ در 7م‌ احداث‌ شده‌ بود تا 102م‌ و عهد صليبيان‌ نيز گرمانيكوپوليس‌ ناميده‌ مى‌شد همانجا؛ تكسيه‌، /0؛ رفيق‌، /11-12.
به‌ گفتة اينجيجيان‌ جغرافى‌نگار ارمنى‌ نام‌ ارمناك‌ اِرْمِنِك‌ از آن‌ رو بر اين‌ شهر نهاده‌ شد كه‌ بنيان‌ گذار و ساكنان‌ آن‌ ارمنى‌ بوده‌اند ، IA همانجا. بعضى‌ برآنند كه‌ نام‌ گرمانيك‌ سرانجام‌ به‌ صورت‌ ارمنك‌ درآمده‌ است‌ همانجا.
ارمناك‌ شهرستانى‌ قضا است‌ در ايسوريه‌ ايسائوريا از ولايت‌ قونيه‌ در منطقة تاش‌ايلى‌ از توابع‌ گوك‌ سو در جنوب‌ آناتولى‌ بستانى‌، 0/55-56؛ پاولى‌، همانجا؛ «دائرة المعارف‌ جديد...»، ؛ III/827 .IA,IV/316 ارتفاع‌ اين‌ منطقه‌ را از سطح‌ دريا 00 ،همانجا و 00 ،متر «دائرة المعارف‌ جديد»، همانجا نوشته‌اند. مساحت‌ آن‌ را 45 ،كم «دائرة المعارف‌ ترك‌»، و برخى‌ 19 ،كم «دائرة المعارف‌ جديد»، همانجا ذكر كرده‌اند. مركز اين‌ شهرستان‌ نيز به‌ همين‌ نام‌ ارمناك‌ - ارمنك‌ خوانده‌ مى‌شود و فاصلة اين‌ شهر تا قونيه‌ 65 كم است‌ همانجا.
ارمناك‌ در 6 و 5 عرض‌ شمالى‌ و 2 و 0 طول‌ شرقى‌ واقع‌ شده‌ است‌ 2 .EIتابستانهاي‌ آن‌ خشك‌ و زمستانهاي‌ آن‌ بارانى‌ است‌ «دائرة المعارف‌ جديد»، همانجا. در اواخر سدة 5م‌ شهر ارمناك‌ تابع‌ ولايت‌ ايچ‌ ايل‌ بود كه‌ در زبان‌ تركى‌ به‌ معناي‌ سرزمين‌ درونى‌ يا داخلى‌ است‌ لسترنج‌، 48 º IV/317 ؛ IA, رفعت‌ افندي‌، /33.
شهرستان‌ ارمناك‌ در گذشته‌ منطقه‌اي‌ با شهرهاي‌ متعدد بود. ابن‌ فضل‌الله‌ عمري‌ كه‌ در سدة ق‌/4م‌ از ارمناك‌ ديدن‌ كرده‌ بوده‌، آن‌ را منطقه‌اي‌ داراي‌ 4 شهر و 50 قلعه‌ نوشته‌ است‌ /79، ولى‌ اكنون‌ اين‌ منطقه‌ داراي‌ 8 روستا و قريه‌ است‌ ، IA همانجا و جمعيت‌ شهرستان‌ را 54 ،7و جمعيت‌ شهر ارمناك‌ را 02 ،2نفر نوشته‌اند «دائرة المعارف‌ جديد»، همانجا.
تاريخ‌: ارمناك‌ در سده‌هاي‌ ميانه‌ سرزمينى‌ از ارمنستان‌ كوچك‌ بود بستانى‌، 5/56. ابن‌ بى‌بى‌ نيز بى‌ آنكه‌ نامى‌ ببرد، حدود اين‌ منطقه‌ را از نواحى‌ ارمن‌ نوشته‌ است‌ ص‌ 22. اوليا چلبى‌ نيز هنگام‌ بحث‌ از قلعة ارمناك‌ نوشته‌ است‌ كه‌ زير فرمان‌ حاكم‌ ارمنى‌ بود .IX/304-305 در اواخر سدة 2م‌ هَلگام‌ بر اين‌ منطقه‌ فرمان‌ مى‌راند. مناطق‌ لاماس‌ و آنامور نيز آن‌ زمان‌ تابع‌ اين‌ فرمانروا بود. گمان‌ مى‌رود قلعة ارمناك‌ از سوي‌ هلگام‌ و يا اشراف‌ حاكم‌ آن‌ روزگار بنا شده‌ باشد. بعدها قلعة مزبور بر اثر زمين‌ لرزه‌ ويران‌ شد IV/316 .IA, چنين‌ به‌ نظر مى‌رسد كه‌ ارمناك‌ تا اوايل‌ سدة ق‌/3م‌ در تصرف‌ ارامنة كيليكيه‌ بود. علاءالدين‌ كيقباد اول‌ از سلاطين‌ سلاجقة روم‌ در حدود سال‌ 25ق‌/228م‌ ارمناك‌ را از تصرف‌ ارامنة كيليكيه‌ بيرون‌ آورد و چند قبيلة تركمان‌ را بدانجا كوچاند و در آن‌ سرزمين‌ سكنى‌ داد تا مرزهاي‌ آن‌ را محافظت‌ كنند منجم‌باشى‌، /4؛ اوزون‌ چارشيلى‌، .I/43 علاءالدين‌ نخست‌ سرزمين‌ ارمناك‌ را به‌ يكى‌ از سرداران‌ خود به‌ نام‌ قمرالدين‌ لالا سپرد و وي‌ را به‌ سمت‌ سپهدار اين‌ ناحيه‌ منصوب‌ كرد IV/317 ؛ IA, منجم‌ باشى‌، همانجا. عوام‌ به‌ خطا قمرالدين‌ را «قرمان‌ ديو» و ولايت‌ او را نيز به‌ همين‌ نام‌ مى‌خواندند. از نخستين‌ تركمانان‌ ساكن‌ ارمناك‌ شخصى‌ بود به‌ نام‌ نوره‌ صوفى‌ سعدالدين‌ اوغلو رئيس‌ عشيرة قرامان‌ همانجا؛ اوزون‌ چارشيلى‌، همانجا. تركمانان‌ از عهد استيلاي‌ مغول‌، بر اين‌ سرزمين‌ دست‌ يافتند. نوره‌ صوفى‌ دو فرزند به‌ نامهاي‌ قرامان‌ قرمان‌ و بونسوز اونكسوز داشت‌ ابن‌ بى‌بى‌، همانجا؛ آق‌ سرايى‌، 1؛ منجم‌ باشى‌، همانجا. در 55ق‌/257م‌ ركن‌الدين‌ قليج‌ ارسلان‌ ارمناك‌ را به‌ قرامان‌ بيك‌ سپرد و منطقة مزبور به‌ صورت‌ بيك‌ نشين‌ درآمد منجم‌ باشى‌، ابن‌ بى‌بى‌، همانجاها.
جهانگردانى‌ كه‌ به‌ اين‌ منطقه‌ آمده‌ بودند، شهر ارمناك‌ را مركز بيك‌ نشين‌ ناميدند. امير آن‌ سپاهى‌ مركب‌ از 5 هزار سوار و به‌ همين‌ شمار پياده‌ در اختيار داشت‌. از شهرهاي‌ عمدة آن‌ ارنده‌ و علائيه‌ بوده‌ است‌ كه‌ عوام‌ آن‌ را «علايا» مى‌ناميدند. به‌ نوشتة ابن‌ فضل‌الله‌ عمري‌ شهر ارمناك‌ تختگاه‌ منطقه‌اي‌ به‌ همين‌ نام‌ بوده‌ است‌ همانجا. قرامان‌ بيك‌ در 60ق‌ هلاك‌ شد منجم‌ باشى‌، همانجا. پس‌ از هلاك‌ وي‌، قليچ‌ ارسلان‌ بونسوز برادر قرامان‌ را به‌ زندان‌ افكند و فرزندان‌ قرامان‌ را به‌ قلعة كَوَله‌ كاوله‌ تبعيد كرد. پس‌ از مرگ‌ قليج‌ ارسلان‌، سليمان‌ معين‌ الدين‌ پروانه‌ كه‌ از بزرگان‌ دربار هلاكوي‌ مغول‌ بود، فرزندان‌ قرامان‌ را آزاد و از محمد بيك‌ فرزند قرامان‌ دلجويى‌ كرد. او حاكم‌ منطقة ارمناك‌ شد كه‌ آن‌ را بخشى‌ از ولايت‌ وسيع‌تر قرامان‌ نيز خوانده‌اند منجم‌ باشى‌، /4- 5؛ ابن‌ بى‌بى‌، همانجا؛ اوزون‌ چارشيلى‌، .I/43-44 فرزندان‌ قرامان‌ سپس‌ لارنده‌، قونيه‌ و حوالى‌ آن‌ را متصرف‌ شدند و خود را وارث‌ سلاجقة روم‌ معرفى‌ كردند همو، ؛ I/245 منجم‌ باشى‌، همانجا.
آغاز فرمانروايى‌ قرامانيان‌ برلارنده‌ و قونيه‌ و تصرف‌ اين‌ شهر توسط محمد بيك‌ در 76ق‌ و به‌ روزگار فرمانروايى‌ غياث‌الدين‌ كيخسرو فرزند قليچ‌ ارسلان‌ بود همانجا؛ نشري‌، /6؛ ابن‌ بى‌بى‌، 24-26. محمد بيك‌ شخصى‌ به‌ نام‌ غياث‌الدين‌ سياووش‌ ملقب‌ به‌ جمري‌ را به‌ فرمانروايى‌ رسانيد و خود در خدمت‌ وي‌ قرار گرفت‌. ولى‌ بعد طى‌ پيكار با مغولان‌ و سپاه‌ سلجوقى‌ در 77ق‌ او و دو برادرش‌ كشته‌ شدند. جمري‌ نيز در همين‌ سال‌ به‌ قتل‌ رسيد همو، 32-33؛ آق‌ سرايى‌، 30-33؛ نشري‌، /6، 8؛ اوزون‌ چارشيلى‌، .I/44 با وجود كشته‌ شدن‌ محمد بيك‌ و برادرانش‌ حكومت‌ ارمناك‌ تا مدتى‌ در دست‌ قرامانيان‌ بود. در 00ق‌/397م‌ يلدرم‌ بايزيد، علاءالدين‌ بيك‌ فرمانرواي‌ آل‌ قرامان‌ را به‌ قتل‌ رسانيد. با قتل‌ علاءالدين‌ بيك‌، شهر هاي‌ شمال‌ رشته‌ كوههاي‌ توروس‌ به‌ تصرف‌ عثمانيان‌ درآمد، ولى‌ شهرها و دژهاي‌ جنوب‌ توروس‌ ارمناك‌، موت‌، تاش‌ ايلى‌ و ايچ‌ ايل‌ همچنان‌ در دست‌ شاخة ديگري‌ از قرامانيان‌ باقى‌ ماند همو، .I/297 اوايل‌ سدة ق‌/5م‌ ملك‌ مؤيد كه‌ از مماليك‌ بود، بر اين‌ منطقه‌ فرمان‌ مى‌راند. عينى‌ مورخى‌ كه‌ به‌ فرمان‌ او از اين‌ منطقه‌ ديدن‌ كرده‌، از وجود 00 روستا در اطراف‌ شهر ارمناك‌ خبر داده‌ است‌ IV/317 .IA, در 70ق‌ پيراحمد بيك‌ فرزند دوم‌ ابراهيم‌ بيك‌ قرامان‌ اوغلى‌ براي‌ كسب‌ قدرت‌ با برادرش‌ قاسم‌ بيك‌ به‌ پيكار برخاست‌ و به‌ ياري‌ عثمانيان‌ در ارمناك‌ طى‌ پيكاري‌ كه‌ به‌ نبرد ارمناك‌ مشهور است‌، بر او غلبه‌ كرد، ولى‌ اندكى‌ بعد از دولت‌ عثمانى‌ روي‌ برتافت‌ و سرانجام‌ در پيكاري‌ كه‌ در 71ق‌ ميان‌ او و محمود پاشا صدراعظم‌ به‌ روزگار سلطان‌ محمد فاتح‌ در لارنده‌ درگرفت‌، شكست‌ يافت‌ اوزون‌ چارشيلى‌، .II/88-90 پيراحمد بيك‌ نزد اوزون‌ حسن‌آق‌ قويونلو رفت‌ و از او ياري‌ طلبيد. اوزون‌ حسن‌ نيروي‌ قابل‌ توجهى‌ در اختيار وي‌ و برادرش‌ قاسم‌ بيك‌ كه‌ دوباره‌ متحد شده‌ بودند، قرار داد و آنان‌ را به‌ جانب‌ قرامان‌ فرستاد همو، .II/94-95 اين‌ دو برادر دژهاي‌ سلوكيه‌ را به‌ تصرف‌ آوردند و در ايچ‌ ايل‌ مستقر شدند، اما دژهاي‌ ارمناك‌ كه‌ متعلق‌ به‌ آل‌ قرامان‌ بود، توسط گديك‌ احمد پاشا تصرف‌ شد همو، ، II/119-120 حاشية .2 روملو ص‌ 43 و سعدالدين‌ ص‌ 47 هر دو به‌ ماجراي‌ سقوط قلعة ارمناك‌ اشاره‌ كرده‌اند. سرانجام‌ در 80ق‌ دولت‌ قرامانيان‌ كه‌ متجاوز از دو قرن‌ بر ارمناك‌ و سرزمينهاي‌ همجوار آن‌ فرمانروايى‌ داشت‌، منقرض‌ گرديد منجم‌ باشى‌، /5. بعدها مصطفى‌ بيك‌ قرامان‌ اوغلو از بازماندگان‌ آل‌ قرامان‌ كه‌ در حلب‌ به‌ سر مى‌برد، توسط بيگلر بيك‌ مماليك‌، در حلب‌ بازداشت‌ و به‌ قاهره‌ فرستاده‌ شد. وي‌ سرانجام‌ در 19ق‌ درگذشت‌ اوزون‌ چارشيلى‌، .II/110
ارمناك‌ داراي‌ طبيعتى‌ زيبا، باغهاي‌ بسيار و ميوه‌هاي‌ فراوان‌ بوده‌ است‌. اوليا چلبى‌ كه‌ از شهر ارمناك‌ ديدن‌ كرده‌، آن‌ را داراي‌ باغها و باغچه‌ها، قصبه‌ها و 2 محال‌ نوشته‌ است‌. وي‌ شمار مساجد شهر ارمناك‌ را 2 ذكر كرده‌ كه‌ مسجد محمود بيك‌ قرامان‌ اولو جامع‌ از جملة آنهاست‌. وي‌ دربارة اولو جامع‌ مى‌نويسد: جامعى‌ است‌ بزرگ‌ كه‌ در محل‌ چهارسو قرار دارد. طول‌ آن‌ 20 قدم‌ و عرض‌ آن‌ تا محراب‌ 0 قدم‌ است‌. بر يكى‌ از درهاي‌ جامع‌ دو جملة «لااله‌الااللّه‌ محمد رسول‌اللّه‌» نقش‌ شده‌ است‌. بر يكى‌ ديگر از درهاي‌ چوبى‌ جامع‌ اين‌ نوشته‌ وجود دارد: «عمّر هذا الجامع‌ الشريف‌ محمود بك‌ ابن‌ قرامان‌ التاريخ‌ لسنة هجرت‌ النبّى‌ عليه‌ السلام‌ اثنى‌ و سبع‌ مائة» .IX/305 در جاي‌ ديگر نوشته‌ شده‌ است‌: «قال‌ النبى‌ عليه‌ السلام‌ عجلو بالصلوات‌ قبل‌ الموت‌. اين‌ مسجد جامع‌ به‌ سبك‌ جامع‌ اموي‌ دمشق‌ بنا شده‌ است‌. از مساجد ديگر آنجا جامع‌ فاطمه‌ خاتون‌ در غرب‌ شهر و نيز جامع‌ امير است‌. جز اين‌ بناها مساجد كوچك‌ ديگر و نيز رهگذرهايى‌ وجود دارد كه‌ نمونه‌هايى‌ از مهندسى‌ عصر آل‌ قرامان‌ است‌ بستانى‌، 0/56؛ اوليا چلبى‌، .IX/306 سامى‌ شمار عبادتگاههاي‌ شهرستان‌ ارمناك‌ را 1 جامع‌ شريف‌، 6 مسجد، و شمار ساختمانهاي‌ ديگر آن‌ را 1 مدرسه‌، يك‌ تكيه‌، دو حمام‌، 2 آسياب‌، 80 دكان‌، 6 دبستان‌ مكتب‌ اطفال‌ و 97 ،خانه‌ ذكر كرده‌ است‌ /40. ولى‌ قلعة ارمناك‌ را داراي‌ 0 دكان‌، حمام‌ و مكتب‌ نوشته‌اند ، IA همانجا. در سده‌هاي‌ 8 و 9م‌ شهر ارمناك‌ به‌ تقريب‌ متروك‌ ماند. در 851م‌ شونبورن‌ كه‌ از اين‌ شهر ديدن‌ كرده‌ بود، چيزي‌ جز يك‌ جامع‌ و چند دكان‌ در آن‌ نيافت‌ همانجا. ارمناك‌ در دوران‌ جمهوري‌ تركيه‌ تابع‌ استان‌ قونيه‌ شد.
مساحت‌ وسيعى‌ از منطقة ارمناك‌ را باغها تشكيل‌ داده‌اند. بيشتر اراضى‌ ارمناك‌ براي‌ كشاورزي‌ و باغداري‌ مناسب‌ است‌ و در آن‌ غلات‌، حبوبات‌، پنبه‌، تنباكو، سبزيجات‌ و ميوه‌ كشت‌ مى‌شود. مردم‌ آن‌ نيز اغلب‌ به‌ باغداري‌ و جاليزكاري‌ اشتغال‌ دارند و انگور و عسل‌ آن‌ نيز از شهرت‌ فراوان‌ برخوردار است‌ بستانى‌، همانجا؛ «دائرة المعارف‌ جديد»، ؛ III/828 رفعت‌ افندي‌، /33؛ IV/317 .IA,
از مشاهير ارمناك‌ مى‌توان‌ به‌ شيخ‌ محمد ارمناكى‌ مشهور به‌ شيخ‌ محمد افندي‌ شيخى‌، /46 و سياووش‌ پاشا محمود افندي‌ از عرفاي‌ آن‌ سرزمين‌ اشاره‌ كرد همو، /4.
مآخذ: آق‌ سرايى‌، محمود، مسامرة الاخبار و مسايرة الاخيار، به‌ كوشش‌ عثمان‌ توران‌، آنكارا، 944م‌؛ ابن‌ بى‌بى‌، يحيى‌، مختصر سلجوقنامه‌، ليدن‌، 902م‌؛ ابن‌ فضل‌ الله‌ عمري‌، احمد، مسالك‌ الابصار، به‌ كوشش‌ فؤاد سزگين‌، فرانكفورت‌، 408ق‌/ 988م‌؛ بستانى‌؛ تكسيه‌، شارل‌، كوچوك‌ آسيا، ترجمة على‌ سعاد، استانبول‌، 340ق‌؛ رفعت‌ افندي‌، احمد، لغات‌ تاريخيه‌ و جغرافيه‌، استانبول‌، 299ق‌؛ رفيق‌، احمد، بيوك‌ تاريخ‌ عمومى‌، استانبول‌، 328ق‌؛ روملو، حسن‌، احسن‌ التواريخ‌، به‌ كوشش‌ عبدالحسين‌ نوايى‌، تهران‌، 349ش‌؛ سامى‌، شمس‌الدين‌، قاموس‌ الاعلام‌، استانبول‌، 306ق‌؛ سعدالدين‌، حسن‌، تاج‌ التواريخ‌، استانبول‌، 279ق‌؛ شيخى‌ محمد افندي‌، وقايع‌ الفضلاء ذيل‌ شقائق‌ النعمانيه‌، استانبول‌، 989م‌؛ قلقشندي‌، احمد، صبح‌ الاعشى‌، قاهره‌، 383ق‌/ 961م‌؛ منجم‌ باشى‌، احمد، صحائف‌ الاخبار، ترجمة احمد نديم‌، استانبول‌، 285ق‌؛ نشري‌، محمد مل؛ نيز:
2 ; Evliya 4 elebi, Seyahatname, Istanbul, 1935; IA; Le Strange, G., The Lands of the Eastern Caliphate, London, 1966; Nesr Q , M., Kit @ b- o Cihan - n O m @ , Ankara , 1987; Pauly; Pliny, Natural History, tr. H. Rackham , London , 1947 ; T O rk ansiklopedisi , Ankara , 1968 ; Uzun- 5 a rn o l o , I .H. , Osmanl o tarihi , Ankara , 1982 - 1983. Yeni T O rk ansiklopedisi , Istanbul, 1985.
عنايت‌الله‌ رضا رب 3//3
رب * ن‌ * 5/0/3
رب * ن‌ * 0/1/3
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 7  صفحه : 3224
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست