اُخَيْضِر، بنايى تاريخى شامل دژ، كاخ و مسجد، واقع در صحراي «وادي
عُبيد» عراق، 0 كيلومتري جنوب غرب كربلا و حدود 93 كيلومتري جنوب بغداد.
مجموعهاي ساخته شده رو بهشمال كه بخش مسكونى آن در داخل حصار جاي دارد.
حصار خارجى بنا مستطيل و به ابعاد 75ئ69 متر است كه در ميان هر ديوار آن يك
دروازة ورودي و در هر يك از گوشة آن يك برج ديدهبانى مدور و در فاصلة آنها 0
نيم برج مدور هر كدام با دو طاقنماي كور احداث شده است. در دو طرف هر
دروازه نيز برجهاي خارجى، متمايز از برج ديدهبانى قرار دارد. حصار خارجى دو
طبقه بوده، و طبقة فوقانى، پوشش گهوارهاي داشته است. ارتفاع كنونى آن 7
متر است كه با احتساب كنگرههاي از ميان رفته، دست كم به 9 متر مىرسيده
است. هر دو نماي خارجى و داخلى حصار با طاقنماهاي كور يا چراغدان تزيين
شده است كه بر بالاي جرزهاي مستطيل شكل قرار دارد. ضخامت ديوار / متر است،
ولى در محل پاية جرزها، اين ضخامت به / متر مىرسد.
در جبهة خارجى حصار، فرورفتگيهايى به عرض متوسط 40 و عمق 0 سانتىمتر احداث
شده كه از هر تاي آنها يكى به اتاقك مدور بالاي برج راه دارد و بقيه
براي تيراندازي بهكار مىرفته است. در طول لبة خارجى آنها نيز شكافى
بهعرض 7 سانتىمتر تعبيه شده است كه در تاج قوس فرو رفتگيها باز مىشود و
از آنجا نيز بهسوي مهاجمان مستقر در پاي حصار، تير پرتاب مىكردند. چنين
پيشبينى گستردهاي براي تيراندازي سراسري در تمام طول دهليز فوقانى از
فنونى است جنگى يا تدافعى كه در اروپاي پيش از سدة 4م پيشينه نداشته است
كرسول، «گزارش...»، 93 -92 º 1 ؛ EIجنابى، 39. ديوار شمالى بيشتر از ديگر نقاط
محفوظ مانده، و نشان مىدهد كه قسمت فوقانى آن به طاقنماهاي كور نعل
اسبى آراسته بوده است. دسترسى به دهليز فوقانى از طريق دو گروه پلكان
ممكن مىشده است. از پلكانهاي دوار واقع در هر يك از گوشة حصار، اكنون
پلكان جنوب شرقى تا حدي حفظ شده است و پلكانهاي دوگانة دو طرف دروازههاي
شرقى، غربى و جنوبى نيز هماكنون تا حدي قابل استفاده است كرسول، همانجا.
در ميان هر يك از ضلع شرقى، غربى و جنوبى، يك دروازة ورودي احداث شده
است كه هر يك شكل هستند. ورودي هر دروازه يك طاق به دهانة متر واقع بر دو
برج ربع دايره است، ولى در دروازة جنوبى دو پاية جرز مستطيل است. در سمت
چپ و راست، شكافى به عرض 0 و گودي 0 سانتىمتر ملاحظه مىشود كه حاكى از
آن است كه پيشتر دري معلق وجود داشتهاست. در پشت اين طاق ورودي، با
فاصلة 5/ متر طاق ديگري با دهانة 5/ متر قرار دارد. در نتيجه يك هشتى با ابعاد
5/ئ متر ميان اين دو طاق بهوجود آمده كه در سقف گهوارهاي آن شكاف به
عرض 7 سانتىمتر ايجاد شده است. اين شكافها از يك ديوار تا ديوار ديگر امتداد
مىيابند، به گونهاي كه هرگاه دژ موردتهاجم قرار مىگرفت، نگهبانان درِ
معلق را به كمك چرخ بالا نگه مىداشتند تا دشمن وارد هشتى شده، كوشش به
گشودن درِ دوم كند. آنگاه با اشارة نگهبانان كه از شكافهاي سقف مراقب
بودند، درهاي معلق را رها مىكردند و تير، سرب مذاب و روغن داغ بر سر گروه
به دام افتاده مىريختند. هيچيك از اين دروازهها به بخش مسكونى راه
ندارند كرسول، همان، 94 -93 º فيلُن، .251
دروازة اصلى اخيضر در حصار شمالى جاي دارد. شواهد معماري نشان مىدهد كه در
طرح اولية بنا دروازة ديگر منظور شده بوده است، ولى پس از رسيدن ديوار پايه
به ارتفاع متر، معمار تغيير عقيده داده، و با حذف چند نيم ستون، دروازة
كنونى را به حصار شمالى افزوده است. اين دروازه پيشآمدگى برج مانندي به
پهناي /5 متر مىسازد. ورودي آن در جبهة خارجى و تنظيم بخشهاي داخلى آن
صليبى شكل است. نخست دالان بلند و باريكى به ابعاد /ئ متر با سقف
گهوارهاي قرار دارد. در دو سمت دالان، دو اتاق بدون روشنايى است. در هر يك
از اين اتاقها قسمتى از يك ديوار منحنى ملاحظه مىشود كه همان بازماندة
برجهاي خارجى حذف شده براي احداث دروازة اصلى است. پوشش گهوارهاي اين
دالان مركب از لنگه طاق عرضى به پهناي 5 سانتىمتر است كه روزنههايى
بهسوي اتاق فوقانى دارد. اين روزنهها را نيز براي ريختن سرب مذاب و روغن
داغ بر سر مهاجمان در نظر گرفته بودهاند. بخش مركزي اين لنگه طاقها
فروريخته است و اتاق فوقانى از پايين ديده مىشود. سپس يك اتاق مستطيل
شكل قرار دارد، به عرض و طول 5/ متر كه به وسيلة يك لنگه طاق به مربع
تبديل شده تا بر فراز آن يك گنبد خيارهاي بسازند. كاربندي زير اين گنبد
دستكهاي گوش مسطح است. در دو سوي اين اتاق دهليزهاي سرپوشيدهاي است به
ابعاد 5ئ5/ متر كه به حصار خارجى باز مىشده است. درِ ورودي اين دهليزها در
محور آن قرار ندارد، بلكه در جنوب آن است. اين بخش اصطبل بوده است و
بقاياي آخورها هنوز در ديوار شمالى ديده مىشود. در جنوب اتاق مربع، دهليز سر
پوشيدة ديگري است به ابعاد ئ/5 و ارتفاع 3/0 متر. در سمت راست، اتاقهايى در
اطراف حياط وجود داشته است كرسول، «گزارش»، .195-196
مسجد: در سمت چپ مجموعه، بناي مسجد قرار دارد. اين مسجد داراي دو ورودي در
شاخة غربى راهرو متقاطع است كه پس از آواربرداريهاي سازمان باستانشناسى
عراق، نقشة آن روشن شد. ابعاد كل آن 0/4ئ5/5 متر و ابعاد صحن 0/6ئ0/0 متر
است. در آغاز فقط رواق جنوبى را ساخته بودهاند. دو رواق شرقى و غربى سپس
به آن افزوده شده است. ضلع شمالى بدون رواق است. رواق جنوبى داراي
دهانه طاق است كه برپاية جرزهاي استوانهاي كه از قلوه سنگ ساخته شده،
قرار دارد. سقف رواق گهواره بوده، ولى به سبب حفرههايى كه در اثر
پوسيدگى تيرهاي چوبى حمال ايجاد شده، چشمة طاقهاي هر رواق متلاشى شده
است. محراب كه تقريباً در ميان ديوار جنوبى جاي دارد، به شكل فرو رفتگى
مستطيل به ابعاد 05ئ2 سانتىمتر است. در بالاي آن يك نيم گنبد بر روي
دستكهاي افقى نصب كردهاند. محرابهاي مستطيل شكل از مشخصات بارز معماري
ايران و عراق در سدههاي نخستين اسلام است، مانند تاريخانة دامغان، مسجد
جامع نايين و دو جامع سامره و ابودلف.
مسجد مجموعة اخيضر تنها نمونة مساجد نخستين عراق است كه سقف گهوارهاي دارد.
سقف دو جامع سامره و ابودلف مسطح است نك: ه د، ابودلف، جامع. نقشة اولية
اين مسجد دست نخورده باقى مانده است همان، 96 º Èá¡ .18
در خاكبرداريهاي سال 965م يك حمام نيز در كنار مسجد كشف شد گرابار، .154 در
انتهاي ضلع شمال شرقى، در كنار حصار، ساختمان كوچكى است كه كاربرد آن
روشن نيست، ولى افراد بومى آن را حمام مىنامند. بنا شامل يك اتاق اصلى
به ابعاد /0ئ5/ متر، و اتاق كوچكتري به ابعاد /ئ/ متر با سقف گهوارهاي است
كه قسمت بيشتر آن فرو ريخته است. نكتة جالبى كه در معماري آن مشاهده
مىشود و در ديگر قسمتهاي اخيضر تكرار نشده، آن است كه بهمنظور مقابله با
رانش، طاق را از روي پشت بندهاي خارجى جرزها برافراشتهاند همو، 7 º ßÑÓæá¡
«ãÚãÇÑí ßåä...»¡ .II/85
صحن تشريفات: ورودي بخش تشريفات، اتاقى مربع با پوشش گنبدي است كه در
انتهاي تالار بزرگ ورودي قرار دارد. از سمت راست و چپ اين اتاق دو راهرو
سرپوشيده به عرض / تا / متر جدا مىشود. در جنوبى اتاق مربع به صحن
تشريفات به ابعاد 7ئ/2 متر باز مىشود. ديوارهاي حياط تشريفات، داراي
طاقنماهاي كور يا چراغدان است. در سمت شمال و جنوب طاقنما و در سمت شرق و
غرب طاقنما به عرض و عمق 4/0 متر در جنوب حياط ايوان مركزي قرار دارد. در
پشت ايوان، اتاقى مربع با پوشش گنبدي ساختهاند كه گرچه سقف آن فرو
ريخته، ولى بىشك بسيار مرتفعتر از دو طرف بوده، و در يك قاب مستطيل جاي
داشته است. در اين مجموعه بنا نخستين نمونههاي «پيش طاق» يا سر در كه از
پديدههاي بارز معماري ايران است، ديده مىشود. طاقنماهاي دو طرفِ پيش
طاق داراي يك سايبان نيم گنبدي كم عمق است كه با آجر و با طرحهاي هندسى
هزار باف چيده شده است همو، «گزارش» تصوير .39a در دو طرف ايوان بزرگ يك
جفت گوشوار ساخته شده كه به ايوان بزرگ باز مىشود. اتاقهاي سمت راست
داراي تزيينات گچبري است. اين واحد، بى شك تالارهاي بار عام و خاص را
تشكيل مىداده، و اتاقهاي انتظار نيز در پشت آنها قرار داشته است. بخش
تشريفات با يك غلام
نقشة كاخ اخيضر
گردش سرپوشيده به ابعاد /1ئ2/0 متر محصور است، تا از ديگر قسمتهايمسكونى مجزا
باشد همان،97 -96 ¡äíÒ 39a¤þø¬— و .39b
در معماري اخيضر، كاخ بهعنوان يك عامل جداگانه در داخل مجموعه جاي دارد.
كاخ خود به واحدهاي كوچكتر بخش شده، و در اطراف حياطهاي متعدد ساخته شده
است، ولى واحد مركزي پيوسته از اهميت بيشتري برخوردار بوده است. اينگونه
تنظيم كه در معماري ساسانى پيشينهاي طولانى داشته، در كاخ فيروزآباد و قصر
شيرين نيز ملاحظه مىشود. چنين طرحهاي پيچيده را مىتوان به پيچيدگى
نيازهاي كاربردي تعبير كرد كه منجر به يافتن و ابداع نمونههاي جديد شده
است گرابار، .147-148
بعدها يك ساختمان مسكونى ديگر نيز در جنوب غلام گردش به كاخ الحاق شد كه
تنها راه ورود به آن از داخل همان غلام گردش است. در اين بنا نيز اتاقها
در سمت حياط واقع شدهاند، ولى برخلاف خانههاي چهارگانه قرينه نيستند. در
يك اتاق كوچك شرقى راهپلهاي براي بالا رفتن به پشتبام قرار دارد بل،
همانجا.
خانههاي مسكونى: در شرق و غرب مجموعه، خانة مشابه، مجزا و مستقل بنا شده
است. هر يك از خانهها شامل يك حياط مركزي و دو گروه اتاق با سقف
گهوارهاي است كه در سمت شمال و جنوب حياط قرار دارند. اتاقهاي رو به
شمال، اقامتگاه تابستانى، و اتاقهاي رو به جنوب، اقامتگاه زمستانى بوده
است. اين خانهها هيچ ارتباطى با يكديگر ندارند و ورود به آنها فقط از طريق
دري واقع در غلام گردش سراسري ميسر است. فقط خانة واقع در جنوب شرقى يك
درِ ورودي اضافى به حصار خارجى نيز دارد. بر ديوار مقابل غلام گردش هر خانه
يك طاقنماي كور با طاق احداث شده كه دهانة طاق وسطى وسيعتر و مخصوص در
ورودي بوده، و بقية طاقها كور است. بر ديوار مقابل در داخل حياط يك رواق سر
تا سري به عمق / متر با دهانه واقع بر پاية جرز و سقف گهوارهاي احداث شده
است. خانههاي شمال غربى و شرقى شامل يك رواق با طاقهاي سهگانه در جلو
ساختمان، سپس اتاق موازي شامل يك شاهنشين براي پذيرايى و دو گوشوار است.
هر گوشوار يك در به شاهنشين و يك در به رواق دارد. در پشت اين واحد اتاق
مستطيل شكلى است به ابعاد /ئ/7 متر كه پوشش آن دو گهوارة مجزاست. به ظن
قوي اين اتاق آشپزخانه بوده است و در آن آتش مىافروختهاند، چه دو مجراي
آجري دودكش نيز كنار ديوار، بر طاق گهوارهاي نصب شده است. اين آشپزخانه
از طريق يك راهرو مستقل به حياط راه دارد. خانههاي جنوبى تنها تفاوتى كه
با خانههاي شمالى دارند، آن است كه فاقد رواق هستند. در نتيجه اتاقها از
عمق بيشتري برخوردارند. يك راه پله از كنار ساختمان براي رسيدن به پشت
بام نيز منظور شده بوده است كرسول، «گزارش»، .197-198
طرح خانههاي مسكونى اخيضر كه در آن رواق پيشين و ايوان، اتاقها را بهشكل
T در بر مىگيرد، از نقشههايى است كه با اندك تفاوت در حياطهاي كاخ
فيروزآباد و قصر شيرين پيشينه داشته، و سپس در خانههاي سامره تكرار شده
است گرابار، 47 º ãÇÑÓå¡ .37 بعدها ساختمان ديگري در ضلع شرقى ميان بناي
مركزي و حصار خارجى اضافه شده است كه به ديوار خارجى كاخ و حصار تدافعى
متصل نبوده است، ولى ديوار شمالى آن را چنان امتداد دادهاند كه به اين
دو حصار بپيوندد؛ در نتيجه حياطهايى در شمال، مشرق و مغرب بهوجود آورده
است. نقشة اصلى بنا مانند تالار تشريفات است و شايد كاربرد آنها يكى بوده
است، شامل يك ايوان به ابعاد 5/0ئ2/ متر، شاهنشينهايى در هر دو طرف آن،
سپس يك اتاق مربع شكل با پوشش گنبدي، به دنبال آن يك رواق و بعد حياط و
اتاقهاي جانبى. در ضلع شمال شرقى، هشتى كوچكى قرار دارد كه در آن پلكانى
براي پايين رفتن به سردابه تعبيه شده است. اين سردابه فضاي سراسر زير
ايوان بزرگ و اتاق مربع شكل را در برمىگيرد كرسول، «معماري كهن»، .II/81
مصالح ساختمانى: بناي اخيضر يكسره از لاشه سنگ نازك ، آجر و ملاط ضخيم گچ
ساخته شده است. به شيوة ساسانى، لاشه سنگ را براي بخش ديوارهها و آجر را
براي اجراي قوس، لنگه طاق و گنبد و سقفهاي گهوارهاي بهكار گرفتهاند،
مانند كاخ سروستانزمانى، 5.
در ديوارهاي خارجى و داخلى پس از هر چند رج سنگ يك تنة نخل قرار داده
بودهاند كه اكنون به علت پوسيدگى و يا خارج كردن آنها براي استفادة سوختى
توسط اعراب باديهنشين حفرههايى بهجاي آنها ايجاد شده است. اين حفرهها
نشان مىدهد كه پس از هر رج يك تنة نخل قرار داده بودهاند. در ساختمان
اصلى، اين تنة درختها چندان بلند بوده كه از يك سر ديوار به انتهاي ديگر
مىرسيده، ولى در ديوارهاي خارجى كوتاهتر بوده است كرسول، همان، .II/54
ملاط ضخيم گچ در اين بنا سبب دوام است. سطح داخلى ديوار اتاقها نيز اندود
گچ داشته است و كاربرد آرايشى آن را در نقاط باقى مانده، مانند گچ بريهاي
اطراف پنجرههاي تالار تشريفات، هنوز مىتوان باز شناخت همو، «گزارش»، تصوير
.39b
كاربرد تزيينى آجر در اين بنا متنوع است. شيوة ايرانى هزار باف در
پيشانىطاقنماهايكور ملاحظهمىشود همان، تصوير .39a اينشيوة
كاخ اخيضر
آجرچينى كه بر مبناي عمودي و افقى قرار دادن آجرها براي به دست آوردن
نقشهاي هندسى است، از مشخصات بارز معماري ايران و عراق است همان، .197
آرايش طاق رواق جنوبى مسجد تركيب ماهرانهاي از گچبري و آجرچينى است. در
اين مورد طاق گهواره با قوس تزيينى عرضى تقويت شده است. در ساخت اين
قوسها با پس نشاندن تدريجى آجرها نقش لوزي ساختهاند. در مركز لوزي نيز با
پس نشاندن دواير هم مركز يك گل كوكب روزت ساختهاند همو، «معماري كهن»، ج
، II تصويرهاي 67 59, 58, 57, 53, 46, .40,
در اخيضر كتيبهاي بهدست نيامده است، تا مدركى براي تاريخ گذاري بنا باشد.
در سدههاي نخستين هجري كتيبهگذاري چندان مرسوم نبود. هرگاه براي اين
كاخ نيز كتيبهاي تهيه شده باشد، در گچبريها بوده كه بهكلى از ميان رفته
است بل، .161 با وجود اين، دربارة تاريخ اين بنا آراء گوناگونى وجود دارد.
ديولافوا و ماسينيون آنرا يك كاخ زمستانى پيش از اسلام مىدانند، مانند كاخ
حيره كه توسط يك معمار ايرانى براي امراي عرب حيره بنا شده بود و نيز
احتمال مىدهند كه اين بنا همان قصر السدير باشد كه شاعران عرب آن را
ستودهاند 1 EI.بل آن را ترجيحاً دومة الحيرة همانجا، و موسيل ص 66 ¡ حاشيه
آن را دارالهجرة مىداند كه در 77ق توسط شورشيان قرمطى ساخته شد. شايد
قرمطيان كاخ را مرمت، و از آن استفاده كرده باشند، زيرا هرگز توانايى ساختن
چنين بنايى را نداشتهاند و بهطور كلى ساختن چنين پناهگاههايى در سنت آنها
نبوده است نيز نك: 1 .
نظرية مستند به عوامل معماري كرسول بيشتر پذيرفته شده است. وي معتقد است
كه وجود مسجد با محراب مقعر مىرساند كه تاريخ آن نبايد پيش از 0ق/09م
باشد، زيرا تا پيش از آن تاريخ محراب مسجدها، مستطيل و بدون عمق بوده است
مانند تاريخانة دامغان، جامع نايين، سامره و ابودلف. همو مىافزايد كه طاق
كشكولى كه بار در تالار بزرگ مورداستفاده قرار گرفته، و نقش هندسى هزار باف
كه در تزيينات آجري بخش جنوبى تالار تشريفات به كار رفته، در معماري
ساسانى پيشينه داشته، ولى در باب رقة بغداد آمده است و در نهايت قوس
شكسته، آنگونه كه در ملوية سامره مشاهده مىشود،بهطور كامل برقرار نشده
است. از اينرو تاريخ اخيضر بايد پيش از 21ق/36م باشد «گزارش»، .201
كرسول همان، با استناد به روايت تاريخ طبري /24- 28، عيسى بن موسى د 67ق/
83م برادرزادة قدرتمند دو خليفة اول عباسىرابانى كاخ مىداند و معتقد است كه
وي با دريافت مبلغى كلان، از حق خود در خلافت به نفع المهدي چشم پوشيده،
و با آن پول به ساختن اين بنا اقدام كرده است. كاسكل ص به استناد
عبارتى از ياقوت نك: /21-22 دربارة قصر مقاتل كه گويد عيسى بن على آن را
خراب كرد و بر آن عمارتى نو ساخت، نظرية كرسول را رد مىكند. وي مدعى است
كه عيسى بن على، عموي دو خليفة اول عباسى، بازسازي قصر اخيضر را كه پيش
از آن مقاتل نام داشت، آغاز كرد. اين نوسازي كه در پى آن كاخ به دژ
نظامى تبديل شد، به منظور پشتيبانى از شهر بىدفاع كوفه انجام گرفت. انگيزة
آن را نيز بايد با قيام على بن ابراهيم بن عبدالله در پايان شعبان 45ق/2
نوامبر 62م در بصره ارتباط داد و همزمان دانست.
نام اخيضر در آثار تاريخنويسان و جغرافىدانان مسلمان نيامده است. رويتر و
ماسينيون معتقدند كه اين كلمه برگرفته از نام اسماعيل ابن يوسف ابن اخيضر
اهل يمامه است كه در 15ق/27م، پس از فتح كوفه از طرف قرمطيان به حكومت
آن شهر منصوب شد. پيترودلاواله جهانگرد ايتاليايى، و نيز تاورنيه، جهانگرد
فرانسوي، در سفرنامههاي خود از اخيضر با همين نام ياد كردهاند. نتايج بررسى
علمى و دقيق اين بنا همراه با نقشه و طرحهاي بازسازي، عوامل معماري و
تزيينى توسط اسكار رويتر در 912م منتشر شد نك: كرسول، «معماري كهن»، 2 -1 ¡
نيز نقشههاي شم 9 -5 ¡ حاشيه.
از 938م ادارة باستانشناسى عراق برنامهاي اصولى براي حفظ اين اثر آغاز كرد
كه به سبب بروز جنگ جهانى دوم قطع شد. در اين دوران، ديوار شمالى، تالار
تشريفات دروازة اصلى و دو خانة مسكونى و بخشى از تزيينات حصار شمالى، آوار
برداري و نوسازي شد. برنامة بازسازي در 960م دوباره آغاز شد و بر اصل تقويت
و تحكيم، آواربرداري، استفادة مجدد و نوسازي در كلية بخشها ادامه يافت پاليرو،
210 .197,
مجموعة اخيضر يك پديدة منحصر معماري اسلامى نيست، چه از گروه قلعه كوشكهايى
است كه در اندازههاي مختلف با ويژگيهاي مشترك در حاشية غربى صحراي شام
پراكنده است. ولى اخيضر تنها مورد شناخته شدة آن در حاشية شرقى و قديمترين
بناي مسكونى دوران عباسى است. اين بنا كه فرايند اصولى دوران برزخ
فرهنگى گذر از زندگى باديهنشينى امراي عرب به زندگى شهرنشينى است، از نظر
فنى مجموعهاي است از عوامل گوناگون معماري. سقفهاي گهوارهاي عرضى،
تقويت شده با قوسهاي مضاعف آراسته به شيوههاي تزيينى گوناگون و گنبدهاي
خيارهاي، قوسهاي به دور تمام درها و دهليزها، تزيينات نعل اسبى براي
طاقنماهاي كور، كنگرهاي و كشكولى با ابعاد وسيع و اجراي ساده، وقار خاصى
به مجموعه بخشيده است. اين ويرانة منزوي در ميان صحرا همت سازندگان خود را
نسلها بازگو كرده است بل، 5 º مارسه، 7 º گروبه، .38
مآخذ: جنابى، طارق، «الصيانة الاثرية فى الاخيضر، 968-969»، سومر، بغداد، 970م،
ج 6، شم -؛ زمانى، عباس ، تأثير هنر ساسانى در هنر اسلامى، تهران، 355ش؛
طبري، تاريخ؛ ياقوت، بلدان؛ نيز:
Bell , G.L., Palace and Mosque at Ukhai d ir, Oxford, 1914; Caskel, W., X Al-U h
ai d er n , Der Islam, Berlin, 1964; Creswell, K.A.C., A Short Account of Early
Muslim Architecture, Beirut, 1968; id, Early Muslim Architecture, New York,
1979; EI 1 ; Grabar, O., The Formation of Islamic Art, London, 1973; Grube,
E.J., The World of Islam, London, 1967; Mar 5 ais, G., L'art de l'Islam, Paris,
1946; Musil,A., Arabia Deserta, NewYork, 1927;Pagliero,R.etal., X Uhay d ir, an
Instance of Monument Restoration n , Mesopotamia, Torino, 1967, vol. II; Philon,
H., X Iraq n , Architecture of the Islamic World, London, 1978.
نوشيندخت نفيسى