responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 7  صفحه : 3030
اخوان‌
جلد: 7
     
شماره مقاله:3030

اِخْوان‌، گروهى‌ مذهبى‌ - سياسى‌ و نظامى‌ در شبه‌ جزيرة عربستان‌ كه‌ تحت‌ تأثير اصول‌ وهابيت‌ بودند و مدتى‌ نقش‌ سياسى‌ و نظامى‌ در عربستان‌ ايفا كردند. چنانكه‌ از بيشتر منابع‌ برمى‌آيد، عبدالعزيز بن‌ عبدالرحمان‌ آل‌ سعود براي‌ اسكان‌ باديه‌ نشينان‌ و سركوب‌ شيوخ‌ و قبايل‌ مخالف‌ خود در شبه‌ جزيره‌ و دست‌ اندازي‌ به‌ بخشهايى‌ از سرزمينهاي‌ كشورهاي‌ همجوار از قبيل‌ كويت‌، جنوب‌ عراق‌ و بخشهايى‌ از اردن‌ و يمن‌ طرح‌ تشكيل‌ اين‌ دسته‌ را در انديشه‌ پرورد و آن‌ را ايجاد كرد و به‌ تقويت‌ آن‌ پرداخت‌.
اوج‌ فعاليتهاي‌ ايشان‌ را به‌ سالهاي‌ 330- 348ق‌ ارتباط مى‌دهند. نخستين‌ كس‌ از اروپاييان‌ كه‌ به‌ وجود اين‌ گروه‌ اشاره‌ كرده‌، سروان‌ شكسپير است‌ كه‌ در 914م‌ در راه‌ كويت‌ به‌ رياض‌ از اَرطاويّه‌ گذشت‌، ولى‌ در اين‌ تاريخ‌، اخوان‌ نيروي‌ جنگنده‌اي‌ كه‌ بعداً مشهور شدند، نبودند ليسى‌، /03. ظاهراً نخستين‌ تجمع‌ اخوان‌ در ارطاويه‌ در كنار راه‌ زلفى‌ و كويت‌ عملى‌ شد و عده‌اي‌ از بنى‌ حرب‌ در آن‌ ساكن‌ شدند بيربى‌، 0؛ زركلى‌، الوجيز ...، 0. در آغاز كار 0 نفر با خانواده‌هاي‌ خود در كنار چاههاي‌ آب‌ ارطاويه‌ منزل‌ گزيدند فيلبى‌، 05.
ناحية ارطاويه‌ جزو سرزمينهاي‌ قبيلة مطير بود و فيصل‌ الدويش‌، رئيس‌ قبيله‌، گاهى‌ شتران‌ خود را در آنجا مى‌چرانيد ليسى‌، /02. فيصل‌ از ياران‌ عبدالعزيز بود و به‌ جنوب‌ عراق‌ دستبرد مى‌زد، اما در 330ق‌/912م‌ به‌ مخالفت‌ با او برخاست‌ و با گروهى‌ از قبيلة خود قصد عراق‌ كرد، ولى‌ قواي‌ عثمانى‌، او را راند و دو سال‌ بعد پس‌ از بازگشت‌، عبدالعزيز او را در ارطاويه‌ كه‌ گروهى‌ از اخوان‌ در آنجا ساكن‌ شده‌ بودند، جاي‌ داد. اين‌ سرزمين‌ قبلاً به‌ وسيلة پاره‌اي‌ از مشتاقان‌ وهابيت‌ كه‌ در پى‌ يافتن‌ مكانى‌ براي‌ به‌وجود آوردن‌ جامعه‌اي‌ مطابق‌ با باورهايشان‌ بودند، اشغال‌ شد و اينان‌ تصميم‌ گرفتند در آنجا مسجدي‌ براي‌ عبادت‌ و خانه‌هاي‌ گلى‌ براي‌ اقامت‌ خود بنا كنند و طولى‌ نكشيد كه‌ آوازة آنان‌ به‌ نام‌ الاخوان‌ - يا اخوان‌ التوحيد - پراكنده‌ شد نك: همو، /02-03؛ زركلى‌، اعلام‌، /66.
قريب‌ يك‌ دهه‌، آباديهاي‌ ارطاويه‌ هم‌ اردوگاه‌ نظامى‌ و هم‌ جامعة مذهبى‌ بود. يكى‌ از كارهاي‌ شهروندان‌ ارطاويه‌ ساختن‌ برجهايى‌ براي‌ مراقبت‌ از دشتهاي‌ شمال‌ شهر و حفظ وضعيت‌ آماده‌ باش‌ نظامى‌ بود ليسى‌، /08. تا اينكه‌ جمعيت‌ اين‌ شهر نوساخته‌ به‌ 0 هزار تن‌ رسيد فيلبى‌، 06 و پس‌ از آن‌ از روي‌ اين‌ نمونه‌، اماكن‌ متعددي‌ پديد آمد و بدويان‌، بيابانگردي‌ را ترك‌ كردند و به‌ اين‌ هجرتگاهها آمدند. آنان‌ شتران‌ خود را مى‌فروختند و به‌ موجب‌ فتواي‌ علماي‌ شرع‌ به‌ كسب‌ و كشاورزي‌ مى‌پرداختند زركلى‌، الوجيز، همانجا. براي‌ آموزش‌ اين‌ افراد كارهايى‌ بايسته‌ بود: از جمله‌ نشر آثار محمد بن‌ عبدالوهاب‌ ليسى‌، /06 و كتابهاي‌ قابل‌ فهم‌ براي‌ مردم‌ ساده‌انديش‌ بدوي‌ و توزيع‌ آن‌ در ميان‌ قبايل‌، همراه‌ با گروهى‌ از شاگردان‌ شيخ‌ عبدالله‌ بن‌ محمد بن‌ عبداللطيف‌ كه‌ مطالب‌ را براي‌ مردم‌ شرح‌ مى‌دادند مختار، /46.
پس‌ از پديد آمدن‌ آبادي‌ ارطاويه‌ در همان‌ سال‌ يا سال‌ بعد، اخوان‌ از عبدالعزيز تقاضاي‌ زمين‌ كردند و او ناحية سوق‌ الجيشى‌ غُطغُط - واقع‌ در دامنة كوه‌ طويق‌ در جنوب‌ غربى‌ رياض‌ و 5 كيلومتري‌ جنوب‌ غربى‌ جادة اصلى‌ مكه‌ - را بديشان‌ داد. اين‌ هجرتگاه‌ تحت‌ فرماندهى‌ قبيلة عتيبه‌ به‌ رياست‌ سلطان‌ بن‌ بجاد بن‌ حميد تأسيس‌ يافت‌. تا 917م‌ متجاوز از 00 آبادي‌ از اين‌ نوع‌ به‌ وجود آمد كه‌ فاصلة هريك‌ از ديگري‌ بيش‌ از يك‌ روز راه‌ نبود و شبكة نظامى‌ بى‌نظيري‌ را به‌ وجود مى‌آورد. گرچه‌ فهرست‌ كامل‌ هجرتگاهها و محل‌ بسياري‌ از آنها دانسته‌ نيست‌ ليسى‌، /08، اما طبق‌ آمار دقيق‌تر به‌ روزگار عبدالعزيز شمار هجرتگاهها به‌ 53 رسيد زركلى‌، همانجا و در اوج‌ قدرت‌ جنبش‌ حدود 0 هزار جنگجوي‌ اخوان‌ آمادة كمك‌ به‌ عبدالعزيز بودند و در مدتى‌ كمتر از يك‌ سال‌ حدود 50 هزار زن‌ و مرد و كودك‌ از سياه‌ چادرهاي‌ خود به‌ خانه‌هاي‌ گلى‌ منتقل‌ شدند ليسى‌، /08- 09. اخوان‌ مدتى‌ نيروي‌ اصلى‌ عبدالعزيز را در جنگ‌ با مخالفان‌ و تصرف‌ اراضى‌ مجاور نجد تشكيل‌ مى‌داد نك: ه د، /0-3.
آنچه‌ در اين‌ ميان‌ مهم‌ است‌، بيان‌ عقايد اخوان‌ و رفتار ايشان‌ است‌. برخى‌ از نويسندگان‌ ريحانى‌، /2؛ 2 EI كوشيده‌اند تا شباهتهايى‌ ميان‌ اخوان‌ و كارهاي‌ ايشان‌ با مسلمانان‌ صدر اول‌ اسلام‌ بيابند، از جمله‌ عدم‌ توجه‌ به‌ پيوندهاي‌ قبيله‌اي‌، لزوم‌ هجرت‌، مبارزه‌ با آنچه‌ از مظاهر شرك‌ مى‌پنداشتند، كوشش‌ براي‌ اشاعة مذهب‌ و تصلّب‌ در كارهاي‌ خود تا پاي‌ مرگ‌ و شهادت‌. در نظر اخوان‌ كسى‌ كه‌ از مذهب‌ و روش‌ ايشان‌ وهابيت‌ پيروي‌ نمى‌كرد، مسلمان‌ شمرده‌ نمى‌شد فيلبى‌، 06، حتى‌ سلام‌ سنى‌ و شيعى‌ مذهب‌ را هم‌ پاسخ‌ نمى‌دادند ريحانى‌، /2.
وظايف‌ عمومى‌ هريك‌ از اخوان‌ را ديكسون‌ ص‌ فهرست‌وار آورده‌ است‌. آنان‌ در آباديها، تنها به‌ كار كشاورزي‌ نمى‌پرداختند، بلكه‌ خدمات‌ سپاهيگري‌ را نيز انجام‌ مى‌دادند. هر آبادي‌ اميري‌ داشت‌ كه‌ از سوي‌ ساكنان‌ و تأييد ابن‌ سعود انتخاب‌ مى‌شد. ساكنان‌ به‌ كشاورزان‌، شبانان‌، سوداگران‌ و داوطلبان‌ مُطّوّعة تقسيم‌ مى‌شدند. از هر 0 نفر يك‌ نفر داوطلب‌ مى‌شد كه‌ ماليات‌ زكات‌ بگيرد و سربازگيري‌ كند و باديه‌نشينان‌ را كشاورزي‌ و قرآن‌ خوانى‌ بياموزد و پاي‌بندي‌ ايشان‌ را به‌ نهادهاي‌ دينى‌ و دنيوي‌ وهابيان‌ زير نظر بگيرد فيلبى‌، 08.
در تاريخ‌ تقريباً 0 سالة ايشان‌، هرگز گزارش‌ نشده‌ است‌ كه‌ در جنگى‌ پشت‌ كنند؛ چون‌ خود را سربازان‌ خداوند مى‌دانستند و از مرگ‌ باكى‌ نداشتند ليسى‌، /02. به‌ پيروي‌ از نظريات‌ محمد بن‌ عبدالوهاب‌ در تمسك‌ به‌ قرآن‌ و حديث‌ به‌ جاي‌ عقال‌ سياه‌، پارچة سفيدي‌، عمامه‌وار، روي‌ كوفيه‌شان‌ مى‌بستند و از پوشيدن‌ جامه‌هاي‌ ابريشمى‌ و استفاده‌ از طلا و جواهر و زيب‌ و زيور پرهيز مى‌كردند. جامه‌هايشان‌ كوتاه‌تر از حد متعارف‌ بود. ريش‌ خود را بلند و سبيل‌ را بسيار كوتاه‌ مى‌كردند. استعمال‌ دخانيات‌ ممنوع‌ بود و از اختراعات‌ جديد بهره‌ نمى‌گرفتند، گرچه‌ استفاده‌ از تفنگ‌ را پذيرفتند همو، /03-04 و نيز گفته‌ شده‌ كه‌ اينان‌ از حدود سال‌ 918م‌ به‌ اجبار مردم‌ را به‌ پذيرش‌ مذهب‌ خود وامى‌داشتتند همو، /09-10، اما فروكش‌ كردن‌ نسبى‌ اختلافات‌ داخلى‌ عربستان‌ و كمتر شدن‌ فشارهاي‌ خارجى‌ از سويى‌ و نافرمانى‌ برخى‌ از سران‌ اخوان‌ در طى‌ چند سال‌ از سوي‌ ديگر، باعث‌ شد كه‌ جنبش‌ اخوان‌ به‌ تدريج‌ سست‌ شود، تا سرانجام‌ در گارد ملى‌ عربستان‌ با نام‌ «مجاهدون‌» ادغام‌ شدند 2 EI و نامى‌ از ايشان‌ برجاي‌ نماند.
مآخذ: بيربى‌، جان‌، جزيرة العرب‌، ترجمة نجده‌ هاجر و سعيد الغز، بيروت‌، المكتب‌ التجاري‌ للطباعة و التوزيع‌ و النشر؛ ريحانى‌، امين‌، ملوك‌ العرب‌، به‌كوشش‌ البرت‌ ريحانى‌، بيروت‌، 380ق‌/960م‌؛ زركلى‌، اعلام‌؛ همو، الوجيز فى‌ سيرة الملك‌ عبدالعزيز، بيروت‌، دارالعلم‌ للملايين‌؛ فيلبى‌، سنت‌ جان‌، تاريخ‌ نجد و دعوة الشيخ‌ محمد بن‌ عبدالوهاب‌، ترجمة عمر ديراوي‌، بيروت‌، المكتبة الاهليه‌؛ ليسى‌، رابرت‌، سرزمين‌ سلاطين‌، ترجمة فيروزه‌ خلعتبري‌، تهران‌، 363ش‌؛ مختار، صلاح‌الدين‌، تاريخ‌ المملكة العربية السعودية فى‌ ماضيها و حاضرها، بيروت‌، مكتبة الحياة؛ نيز:
Dickson, H.R.P., Kuwait and her Neighbours, London, 1956; EI 2 .
عبدالامير سليم‌
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 7  صفحه : 3030
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست