اَخْلاقِ ناصِري، مهمترين رساله در حكمت عملى در دورة اسلامى. خواجه
نصير طوسى د 72ق/273م اين كتاب را زمانى نوشت كه در قُهستان و در خدمت
حاكم آنجا، ناصرالدين عبدالرحيم، محتشم اسماعيلى بود و همو كه از خواجه
دعوت كرده بود تا به اطرافيان او بپيوندد، از او درخواست كرد تا تهذيب
الاخلاق طهارة الاعراق ابوعلى مسكويه ه م را به فارسى ترجمه كند نك:
نصيرالدين، 4-6. با توجه به تاريخ اتمام تحرير كه در پايان يكى از
نسخههاي اخلاق ناصري آمده 33ق/236م، مىتوان گفت كه اين اثر قديمترين
نوشتة خواجه است كه به دست ما رسيده، و از آثار آغاز دورة پختگى اوست
مينوي، 5-6.
خواجه اندكى پيش از سقوط الموت بر اثر يورش مغولان و در زمانى كه لشكر
هولاكو در حوالى قلعههاي اسماعيليان بود، به خدمت خان مغول رسيد 54ق/256م
و ديباجهاي نو بر اخلاق ناصري نوشت و به هولاكو تقديم كرد. خواجه
نصيرالدين ص 4- 5 در مقدمة جديد توضيح داده است كه ديباجة قديم اخلاق
ناصري را به رغم خواست خود «جهت استخلاص نفس و عِرض از وضع ديباجهبر
صيغتى موافق عادت آن جماعت اسماعيليان در ثنا و اطراي سادات و كُبَراي
ايشان...» نوشته بوده است، اما با رهايى از وضع ناپسند قهستان «ديباجة كتاب
را كه بر سياقتى غير مرضى بود، بدل گرداند». وي در 63ق بندي نيز دربارة حق
پدر و مادر بر فرزند به كتاب افزود نك: مركزي، 7/1.
اخلاق ناصري به صورتى كه امروزه در دست است، از بخش اخلاق، تدبير منزل و
سياست مدن فراهم آمده است و با بخش حكمت عملى در فلسفة قديم، به گونهاي
كه فيلسوفان دورة اسلامى، به دنبال سنت ارسطويىِ طبقهبندي علوم، ترتيب
داده بودند، مطابقت دارد. خواجه در مقدمة اخلاق ناصري توضيح داده است كه
ناصرالدين محتشم قهستان، ابتدا از او خواسته بود تا تهذيب الاخلاق ابوعلى
مسكويه را كه به شرح اخلاق عقلى يونانى بسنده كرده بود، به فارسى
درآورد، اما از آنجا كه در نظر خواجه، دو فن ديگر حكمت عملى، يعنى «حكمت
مدنى و حكمت منزلى» سياست مدن و تدبير منزل با گذشت زمان اندراس يافته، و
ابوعلى مسكويه نيز در تهذيب الاخلاق به اين دو بخش نپرداخته بود، خواجه با
افزودن كليات اين دو حكمت از گفتار حكماي پيشين، به ويژه ابونصر فارابى،
به «حكمت خُلقىِ» تهذيب الاخلاق نك: ص 6، علم حكمت عملى را به تمامى
آورده است.
طرح بخش كتاب اخلاق ناصري، چنانكه گفته شد، با طبقه بندي حكمت عملى
مطابقت دارد. فيلسوفان دورة اسلامى، از جمله ابن سينا در دانشنامة علايى ص 8
- 9، نيز نك: «اقسام العلوم...»، 9 -0 و ابوعلى مسكويه در «ترتيب السعادات»
ص 22 به بعد، در پايان سدة ق/0م اين طبقهبندي را تثبيت كردند و پس از آن
دو، همة نويسندگان ديگر دورة اسلامى، از جمله نصيرالدين طوسى ص 0-1 آن
طبقهبندي را تكرار كردند.
عمدة بخش نخست اخلاق ناصري در «حكمت خُلقى» از كتاب تهذيب الاخلاق ابوعلى
مسكويه برگرفته شده كه مهمترين كتاب اخلاق عقلى در دورة اسلامى است.
همين كتاب را ابوعلى مسكويه بر مبناي ترجمة عربى اسحاق بن حنين از كتاب
اخلاق نيكو ماخُسىِ ارسطو و تفسير فرفوريوس بر اين كتاب فراهم آورده است
بدوي، 7-1. بنابراين، بخش عمدة حكمت خلقى اخلاق ناصري، ارسطويى و
نوافلاطونى است.
بخش دوم در حكمت منزلى را خواجه از رسالة تدبير منزل نويسندة گمنام
نوفيثاغورسى به نام اَبروسُن برگرفته كه به زبان عربى ترجمه شده بوده
است. خواجه نصير، به درستى توضيح داده است كه از كتابهاي يونانى در تدبير
منزل، جز مختصري از كتاب ابروسن در دست متأخران نيست و همين رساله را خود
به گونة خلاصه، اما موشح به مواعظ و آداب متقدمان و متأخران در بخش دوم
اخلاق ناصري آورده است ص 08؛ نيز نك: مينوي، 84- 85.
بخش سوم اخلاق ناصري نيز به طور عمده از رسالههاي فصول المدنى و آراء
اهل المدينة الفاضلة فارابى و رسالة السياسة ابن سينا گرفته شده است همو، 88-
89. اين بخش با فصلى در وصاياي افلاطون خاتمه مىيابد. بنابراين، كتاب
اخلاق ناصري تركيب و تأليفى از برخى رسالههاي دورة اسلامى است كه خواجه
آنها را گرد آورده، و به فارسى ترجمه كرده است. در پايان مقدمة جديد اخلاق
ناصري خواجه توضيح مىدهد كه مضمون كتاب «از جوامع حكمت عملى، بر سبيل
نقل و حكايت و طريق اخبار و روايت از حكماي متقدم و متأخر باز گفته مىآيد»
ص 3. بدين سان، خواجه به گفتة خود «در تحقيق حق و ابطال باطل» وارد نشده
و «به اعتبار معتقد، در ترجيح رايى و تزييف مذهبى خوض» نكرده است همانجا.
خواجهنصير با نوشتن اخلاق ناصري نخستين اثر مهم حكمت عملى، سنتى را بنياد
نهاد كه نه در دورة يونانى و نه در دورة اسلامى پيش از او سابقه نداشت.
فيلسوفان دورة اسلامى، پيش از او در كليات حكمت نظري آثاري مهم مانند
دانشنامة علايى به فارسى و شفا به عربى نوشته بودند، اما اخلاق ناصري
نخستين اثر در حكمت عملى به شمار مىرود و به همين سبب نيز فيلسوفان متأخر
بر خواجه، آن را همچون الگويى در تدوين كليات حكمت عملى به كار گرفتند.
قطب الدين شيرازي د 10ق/310م شاگرد خواجه، در دانشنامة مفصل خود با عنوان
درة التاج كه شامل همة علوم زمان بود، بخش مفصلى را به حكمت عملى اختصاص
داد كه از بسياري جهات بر مبناي اخلاق ناصري خواجه فراهم آمده بود، گرچه
ظاهراً به واسطة كينهاي كه از خواجه بر دل داشته، از او نامى نمىبرد قس:
مشكوة، 3-4، 1. جلال الدين دوانى د 08ق/502م حكيم اشراقى مشرب نيز تحرير
جديدي از اخلاق ناصري با عنوان اخلاق جلالى كرد و فوايد ديگري از كتاب،
سنت و نوشتههاي اهل شريعت مانند ابوالحسن ماوردي، محمد غزالى و فخر الدين
رازي را نيز بر مطالبى كه به زبان سادهتر از اخلاق ناصري گرد آمدهبود،
برآنهاافزود ودر مقابل،مبحث«آدابمىگساري» را حذف نمود نك: دوانى، جم؛ نيز
دانش پژوه، 0.
نسخههاي خطى متعددي از اخلاق ناصري در كتابخانههاي مختلف ايران و جهان
موجود است براي برخى از اين نسخهها، نك: منزوي، خطى، /534- 538، خطى
مشترك، /228-234، يكى از قديمترين نسخههاي اين كتاب، نسخة تحرير شده در
76ق بوده كه آقابزرگ آن را در نجف در كتابخانة محمدعلى خوانساري ديده است
نك: /81. در اين نسخه علاوه بر مقدمة دوم كتاب، مقدمة تحرير اول خواجه نيز
در انتهاي كتاب آمده است. اخلاق ناصري بارها به چاپ رسيده است نك: مشار،
/39-40 كه از جملة آنها مىتوان به «منتخب» جلالالدين همايى تهران، 320ش،
چاپ تحقيقى مجتبى مينوي و عليرضا حيدري تهران، 356ش و چاپ همراه با مقدمة
بزرگ علوي تهران، 360ش، اشاره كرد.
اخلاق ناصري، تلخيصها و شروح متعددي داشته كه برخى از آنها عبارتند از:
اوصاف الاشراف، خلاصة اخلاق ناصري است كه توسط خود خواجه گرد آمده و بارها
در ايران و هندوستان به چاپ رسيده است نك: شورا، /0؛ مفتاح الاخلاق، شرحى
است كه توسط عبدالرحمان بن عبدالكريم برهان پوري براي اورنگ زيب، پادشاه
هند، تهيه شد منزوي، همان، /234؛ توضيح الاخلاق. در 051ق امير علاءالدين
حسين آملى به دستور شاه صفى كتاب را به عبارت روشنتري درآورد. همين كار
توسط ابوالمعالى عاملى براي سلطان عبدالله قطب شاه انجام شد كه آن نيز
توضيح الاخلاقِ عبدالله شاهى نام گرفت دانش پژوه، همانجا؛ نيز حديقة اللغة
محمد سعد الله؛ شرح اخلاق ناصري سيد عليم الله جالندهري؛ شرح اخلاق ناصري
سيد على محمد لكهنوي منزوي، همانجا.
همچنين كتابى با نام مهذب الاخلاق از مؤلفى ناشناس در دست است كه در
حقيقت همان اخلاق ناصري است و تنها در بخش سوم آن تغييراتى داده شده، و
مقالات از به مقاله تقليل يافته است همو، فهرست...، /86.
اخلاق ناصري توسط ويكنز به انگليسى ترجمه شده، و در 964م در لندن ضمن
«مجموعة ميراث ايرانى» به چاپ رسيده است. اين ترجمه مورد استفادة بزرگ
علوي در چاپ كتاب قرار گرفت و بر همين اساس، بزرگ علوي واژه نامهاي
فارسى - انگليسى و بالعكس به كتاب افزوده است.
اخلاق ناصري يكى از مهمترين متنهاي فارسى در سدة ق است كه تحت تأثير
سبك متداول در دورة مغولان واقع نشده، و حاكى از نوآوري و خلاقيت بسيار
است و از اين ديدگاه مىتواند مورد بررسى و استفادة زبان شناسان و سبك
شناسان قرار گيرد.
مآخذ: آقابزرگ، الذريعة؛ ابن سينا، «اقسام العلوم العقلية»، ضمن تسع رسائل،
بمبئى، 318ق؛ همو، دانشنامة علايى، به كوشش احمد خراسانى، تهران، 360ش؛
ابوعلى مسكويه، احمد، «ترتيب السعادات»، همراه المبدأ و المعاد صدرالدين
شيرازي، تهران، 314ش؛ بدوي، عبدالرحمان، مقدمه بر الاخلاق ارسطو، كويت،
979م؛ دانش پژوه، محمدتقى، فهرست نسخههاي خطى كتابخانة دانشكدة ادبيات،
تهران، 339ش؛ دوانى، محمد، اخلاق جلالى، لكهنو، 318ق؛ شورا، خطى؛ مركزي،
خطى؛ مشار، خانبابا، فهرست كتابهاي چاپى فارسى، تهران، 352ش؛ مشكوة، محمد،
مقدمه بر درة التاج قطب الدين شيرازي، تهران، 365ش؛ منزوي، خطى؛ همو، خطى
مشترك؛ همو، فهرست نسخههاي خطى كتابخانة گنج بخش، لاهور، 357ش؛ مينوي،
مجتبى، مقدمه و تعليقات بر اخلاق ناصري نك: هم، نصيرالدين طوسى؛ نصيرالدين
طوسى، اخلاق ناصري، به كوشش مجتبى مينوي و عليرضا حيدري، تهران، 363ش.
جواد طباطبائى