responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 7  صفحه : 3005
اخرس‌
جلد: 7
     
شماره مقاله:3005

اَخْرَس‌، عبدالغفار بن‌ عبدالواحد بن‌ وهب‌ ح‌ 220 - 290ق‌/ 805-873م‌، شاعر شيعى‌ عراق‌. تاريخ‌ ولادت‌ وي‌ را به‌اختلاف‌، 210 و 217 و 221 و 225ق‌ ذكر كرده‌اند نك: زركلى‌، /1؛ تيمورباي‌، 30؛ اعظمى‌، 1؛ قاضى‌محمود، 4.
دربارة زندگى‌ او، به‌ رغم‌ شهرت‌ بسيار، جز اطلاعاتى‌ اندك‌ و غالباً تكراري‌ چيزي‌ در منابع‌ يافت‌ نمى‌شود. وي‌ در موصل‌ زاده‌ شد آلوسى‌، /16 و دوران‌ كودكى‌ را همانجا گذراند و لغت‌، ادب‌ و فقه‌ را نزد استادان‌ آنجا آموخت‌ اعظمى‌، همانجا، سپس‌ به‌ بغداد رفت‌ و نزديك‌ كرخ‌ مسكن‌ گزيد شيخو، /. علت‌ مهاجرت‌ او از موصل‌ به‌ بغداد روشن‌ نيست‌، اما ظاهراً به‌ سبب‌ خطايى‌ كه‌ از او سرزده‌ بود، عبدالرحمان‌ پاشا جليلى‌ حك 243-244ق‌ بر وي‌ خشم‌ گرفت‌ و او از ترس‌ به‌ بغداد مهاجرت‌ نمود اعظمى‌، 1-2. اخرس‌ در بغداد به‌ ابوثناي‌ آلوسى‌ پيوست‌ و تحصيلات‌ خود را در زمينة لغت‌ و ادب‌ نزد وي‌ ادامه‌ داد همو، 1؛ الكتاب‌ سيبويه‌ را نزد او فرا گرفت‌ و پس‌ از آن‌ اجازة تدريس‌ يافت‌ آلوسى‌، همانجا.
شاعر به‌ سبب‌ لكنت‌ زبانى‌ كه‌ داشت‌ به‌ اخرس‌ ملقب‌ گرديد زيدان‌، تراجم‌...، /42 و اين‌ امر موجب‌ بروز عقده‌هاي‌ روانى‌ شديدي‌ در او شد كه‌ در رفتار وي‌ تأثير فراوان‌ گذاشت‌ و از او مردي‌ زودرنج‌ و تندخو ساخت‌ اعظمى‌، 2. وي‌ در ايام‌ جوانى‌ قصيده‌اي‌ در مدح‌ داوود پاشا والى‌ عراق‌ سرود و از او خواست‌ تا در امر معالجة زبانش‌ وي‌ را ياري‌ كند. داوود پاشا او را به‌ يكى‌ از ايالات‌ هند فرستاد، اما وي‌ تن‌ به‌ معالجه‌ نداد و بى‌نتيجه‌ بازگشت‌ آلوسى‌، /17؛ اعظمى‌، همانجا. اخرس‌ بسيار مورد حمايت‌ داوود پاشا بود و با بزرگانى‌ همچون‌ محمد سعيد طبقجلى‌، شيخ‌ عبدالغنى‌ آل‌ جميل‌، ابوثناي‌ آلوسى‌ و آل‌ نقيب‌ پيوندي‌ استوار داشت‌ همو، 3. با اين‌ حال‌، زندگى‌ او هنوز سر و سامان‌ نيافته‌ بود و حرفه‌اي‌ جهت‌ امرار معاش‌ نداشت‌ و اغلب‌ اوقاتش‌ را در قهوه‌خانه‌ها مى‌گذراند همو، 4 و يا به‌ شهرهاي‌ مختلف‌ عراق‌ رفت‌ و آمد مى‌كرد عطاءالله‌، /24. وي‌ كه‌ سخاوت‌ و غريب‌ نوازي‌ بسياري‌ از مردم‌ بصره‌، به‌ ويژه‌ اديبان‌ آن‌ شهر ديده‌ بود، بيشتر بدانجا مى‌رفت‌ و بسياري‌ از بزرگان‌ و اشراف‌ آنجا را مى‌ستود.
اخرس‌ يك‌ سال‌ پيش‌ از مرگ‌ عزم‌ سفر حج‌ كرد، اما در بصره‌ بيمار شد و به‌ بغداد بازگشت‌. سال‌ بعد بارديگر به‌ بصره‌ رهسپار شد، اما بيماري‌ وي‌ شدت‌ گرفت‌ و در همانجا درگذشت‌ آلوسى‌، /17-20؛ اعظمى‌، همانجا.
عصر داوود پاشا سرآغاز نهضت‌ ادبى‌ جديدي‌ در عراق‌ محسوب‌ مى‌شود و اخرس‌ يكى‌ از پيشگامان‌ اين‌ نهضت‌ بود و پس‌ از او شاعران‌ بسياري‌ همچون‌ رصافى‌، زهاوي‌، اثري‌ و شبيبى‌ از سبك‌ شعري‌ وي‌ پيروي‌ كردند، هر چند كه‌ هيچ‌ يك‌ به‌ پاي‌ او نرسيدند همو، 8؛ خفاجى‌، 5؛ وردي‌، /53. شهرت‌ اخرس‌ به‌ زودي‌ از مرزهاي‌ عراق‌ فراتر رفت‌ و به‌ كشورهاي‌ عرب‌ و غيرعرب‌ مجاور نيز نفوذ كرد و اشعارش‌ زينت‌ بخش‌ محافل‌ ادبى‌ شد زيدان‌، همان‌، /41، تاريخ‌...، /16. شكيب‌ ارسلان‌ 5/38 مى‌گويد: يا شاعر عراقى‌ بودند كه‌ در سرزمين‌ ما شهرت‌ داشتند كه‌ يكى‌ از آنان‌ اخرس‌ بود. مطالع‌ زيبا، تركيبها و تعابير دلنشين‌، لطافت‌ و استواري‌ واژگان‌ و موسيقى‌ دلنواز و طرب‌ انگيز از ويژگيهاي‌ شعر اخرس‌ به‌ شمار مى‌روند اعظمى‌، 5. از مطالعة ديوانش‌ چنين‌ برمى‌آيد كه‌ وي‌ از هوشمندي‌ و قدرت‌ تخيل‌ ممتازي‌ برخوردار بوده‌، و در ابداع‌ معانى‌ زيبا مهارت‌ داشته‌ است‌ زيدان‌، تراجم‌، /43. با اين‌ حال‌، همانند اغلب‌ شاعران‌ هم‌ روزگارش‌ شعر را وسيله‌اي‌ براي‌ گذراندن‌ زندگى‌ قرار داد و به‌ مديحه‌ سرايى‌ حاكمان‌ وقت‌ پرداخت‌ و به‌ عقيدة برخى‌ معاصران‌، اين‌ امر سبب‌ شد كه‌ مجال‌ چندانى‌ براي‌ باروري‌ قريحة شعري‌ وي‌ باقى‌ نماند صائغ‌، /38؛ زيدان‌، همانجا، اما در ديوان‌ وي‌ از مجموع‌ 78 قصيده‌، تنها 6 قصيده‌ به‌ مدح‌ قاضيان‌ و حاكمان‌ و ديگر بزرگان‌ اختصاص‌ يافته‌ است‌ اعظمى‌، 7 و بيشتر شهرت‌ وي‌ به‌ سبب‌ غزليات‌، خمريات‌ و موشحات‌ اوست‌. وي‌ در غزل‌ سرايى‌ و وصف‌ باده‌ چنان‌ مهارتى‌ داشته‌ است‌ كه‌ او را ابونواس‌ قرن‌ 9 خوانده‌اند 2 .EIالبته‌ مشكلات‌ زندگى‌ و نداشتن‌ حرفة مشخص‌ و عقب‌ ماندن‌ از همگنان‌ قاضى‌ محمود، 5 و به‌ ويژه‌ ناراحتى‌ از لكنت‌ زبان‌ موجب‌ شد كه‌ بخش‌ درخور توجهى‌ از اشعار وي‌ به‌ مسائل‌ شخصى‌ و خصوصى‌ خود او اختصاص‌ يابد.
وي‌ در اغلب‌ قصايد خود از قالبهاي‌ شعر كهن‌ پيروي‌ مى‌كند و گاه‌ به‌ شيوة شاعران‌ جاهلى‌ در آغاز اشعار خود به‌ وصف‌ ديار معشوق‌ و گريه‌ بر ويرانه‌ها مى‌پردازد اعظمى‌، 6. استفادة فراوان‌ از صنايع‌ بديعى‌ و ادبى‌ به‌ ويژه‌ طباق‌، جناس‌، توريه‌، توجيه‌ و ... از خصوصيات‌ بارز سبك‌ شعر اوست‌، بدون‌ اينكه‌ بر تكلف‌ شعر او بيفزايد همو، 5. اخرس‌ سخت‌ تحت‌ تأثير اشعار شاعرانى‌ برجسته‌ همچون‌ بحتري‌، متنبى‌، مهيار ديلمى‌ و شريف‌ رضى‌ بوده‌ است‌ همانجا. برخى‌ اشعار وي‌ حكايت‌ از تعصبات‌ قومى‌ در ميان‌ اديبان‌ آن‌ روزگار دارد و شاعر از تمايل‌ عراقيان‌ نسبت‌ به‌ بيگانگان‌ و متفرق‌ شدن‌ آنان‌ به‌ گروهها و احزاب‌ متخاصم‌ سخت‌ انتقاد كرده‌ است‌ نوار، 15.
يكى‌ از ويژگيهايى‌ كه‌ در سرتاسر ديوان‌ اخرس‌ مشهود است‌، استفادة فراوان‌ او از آيات‌ و مضامين‌ قرآن‌ كريم‌ و احاديث‌ نبوي‌ است‌ نك: 28- 29، 91، 61، جم؛ اعظمى‌، 7. وي‌ قصيده‌اي‌ در مدح‌ امام‌ موسى‌ كاظم‌ع‌ و امام‌ محمدجوادع‌ سروده‌ ص‌ 7 - 8 و به‌ صراحت‌ به‌ شيعى‌ بودن‌ خويش‌ باليده‌ است‌ ص‌ 92، 04. با اينهمه‌، قصيده‌اي‌ در مدح‌ ابوحنيفه‌ نعمان‌ بن‌ ثابت‌ سروده‌ ص‌ 71 كه‌ شايد نشانة عدم‌ تعصب‌ او باشد.
از اخرس‌ چند رساله‌ نيز باقى‌ مانده‌ كه‌ در پاسخ‌ به‌ ايرادات‌ يكى‌ از دانشمندان‌ مسيحى‌ به‌ مسائل‌ مسلمانان‌ نگاشته‌ شده‌ است‌ آلوسى‌، /19. نثر اين‌ رسائل‌ مسجع‌ و متصنع‌ و در عين‌ حال‌ دلنشين‌ است‌ نك: دجيلى‌، 4-6.
اخرس‌ خود به‌ جمع‌ آوري‌ اشعارش‌ چندان‌ عنايت‌ نداشت‌ جواد، 0/41 و پس‌ از مرگ‌ او، شاعر ديگري‌ به‌نام‌ احمد عزت‌ پاشا فاروقى‌ آن‌ را گردآوري‌ نمود و الطراز الانفس‌ فى‌ شعر الاخرس‌ ناميد و به‌ سال‌ 304ق‌ در استانبول‌ به‌ چاپ‌ رسانيد. اين‌ مجموعه‌ مشتمل‌ بر 38 قصيده‌ و متجاوز از 0 هزار بيت‌ است‌ زيدان‌، همان‌، /42؛ اعظمى‌، 9. بعدها خطاط وليد اعظمى‌ 0 قصيدة ديگر بدان‌ افزود و شمار قصايد را به‌ 78 رساند و با عنوان‌ ديوان‌ الاخرس‌ چاپ‌ كرد همانجا.
مآخذ: آلوسى‌، محمود شكري‌، المسك‌ الاذفر، بغداد، 348ق‌/930م‌؛ اخرس‌، عبدالغفار، ديوان‌، به‌ كوشش‌ خطاط وليد اعظمى‌، بيروت‌، 406ق‌/986م‌؛ اعظمى‌، خطاط وليد، مقدمه‌ بر ديوان‌ اخرس‌ هم؛ تيمورباي‌، احمد، اعلام‌ الفكر الاسلامى‌، قاهره‌، 387ق‌/967م‌؛ جواد، مصطفى‌، «مخطوطة شعر الاخرس‌»، مجلة المجمع‌ العلمى‌ العراقى‌، بغداد، 962م‌، ج‌ 0؛ خفاجى‌، محمد عبدالمنعم‌، الادب‌ العربى‌ الحديث‌، قاهره‌، 405ق‌/985م‌؛ دجيلى‌، عبدالكريم‌، البند فى‌ الادب‌ العربى‌، بغداد، 378ق‌/959م‌؛ زركلى‌، اعلام‌؛ زيدان‌، جرجى‌، تاريخ‌ آداب‌ اللغة العربية، قاهره‌، 957م‌؛ همو، تراجم‌ مشاهير الشرق‌، بيروت‌، دارمكتبة الحياة ؛ شكيب‌ ارسلان‌ ، «نهضة العرب‌ العلمية فى‌ القرن‌ الاخير»، مجلة المجمع‌ العلمى‌ العربى‌، دمشق‌، 937م‌، ج‌ 5؛ شيخو، لويس‌، الا¸داب‌ العربية فى‌ القرن‌ التاسع‌ عشر، بيروت‌، 910م‌؛ صائغ‌، سليمان‌، تاريخ‌ الموصل‌، بيروت‌، 928م‌؛ عطاءالله‌، رشيد يوسف‌، تاريخ‌ الا¸داب‌ العربية، به‌ كوشش‌ على‌ نجيب‌ عطوي‌، بيروت‌، 985م‌؛ قاضى‌ محمود، موجز الادب‌ العربى‌ فى‌ العصر الحديث‌، بغداد، 945م‌؛ نوار، عبدالعزيز سليمان‌، داود باشا والى‌ بغداد، قاهره‌، 968م‌؛ وردي‌، على‌، لمحات‌ اجتماعية من‌ تاريخ‌ العراق‌ الحديث‌، بغداد، 969م‌؛ نيز:
EI 2 .
زهرا موسوي‌ جهان‌ آبادي‌
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 7  صفحه : 3005
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست