responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 6  صفحه : 2489
ابوالقاسم کاشانی
جلد: 6
     
شماره مقاله:2489


ابوالقاسم كاشاني، جمال‌الدين عبداللـه بن علي بن محمد كاشاني (د بعد از 724ق/1324م)، از مورخان معروف و برجستة اواخر سده 7 و اوايل سدة 8 ق و از خاندان مشهور و هنرمند ابوطاهر (ﻫ م). شهرت ابوالقاسم كاشاني بيشتر از آن‌روست كه وي خود را مؤلف اصلي كتاب مشهور جامع التواريخ اثر رشيدالدين فضل‌اللـه خوانده است، اما تحقيقات بيشتر نشان مي‌دهد كه او فقط از جملة دستياران متعدد خواجه رشيدالدين در تأليف اين كتاب بوده است (نك‌: دنبالة مقاله). از آنجا كه ابوالقاسم كاشاني در مقدمة كتاب عرايس الجواهر از خود با لقب «المورخ الحاسب» ياد كرده، مي‌توان حدس زد كه او احتمالاً افزون بر تاريخ‌نگاري در دستگاه ديواني ايلخانان، در امور محاسبات هم مشاغلي برعهده داشته است (استوري، 2/474). به گفتة استوري، كاشاني همانند بيشتر ساكنان كاشان بر مذهب تشيع بوده است (همانجا). اگر اين احتمال صحيح باشد، شايد بتوان آن را يكي از علل اصلي دشمني وي با رشيدالدين دانست.
ابوالقاسم كاشاني از خانداني هنرمند برخاست. پدران او و نيز برادرانش همگي پيشة كاشي‌گري و كاشي‌پزي داشته و در اين هنر از استادان نامور بوده‌اند، برخي از آثار بازمانده از آنان بيانگر مهارت و زبردستي و ذوق هنري اين افراد است، اما خود ابوالقاسم، به‌رغم برادرش يوسف بن علي كه به كاشيگري دست يازيد، بدان حرفه نپرداخت و وارد مشاغل ديواني شد (صاف، 3/1231). از حوادث زندگي كاشاني جز پاره‌اي نكات كوتاه كه از آثار و نوشته‌هاي خود وي يا ديگران حاصل مي‌شود، اطلاعات مبسوطي در دست نيست. مسلم آن است كه او از دستياران رشيدالدين بوده و در تنظيم بخش ايلخانان از جامع‌التواريخ با او همكاري كرده است. از اشارة هندوشاه نخجواني (ص 325) برمي‌آيد كه وي در 724ق/1324م زنده بوده است، اما دربارة تاريخ دقيق درگذشت او كه بغدادي (2/149) آن را در 736ق ضبط كرده، قرينه‌اي در منابع كهن‌تر به دست نمي‌آيد (قس: حاجي خليفه، 2/951، كه اين رقم را به خطا 836ق ضبط كرده است).
ادعاي ابوالقاسم كاشاني مبني بر آنكه جامع‌التواريخ رشيدي اثر اوست، بحثهاي فراواني را برانگيخته است. وي در تاريخ اولجايتو حداقل دوبار از اين موضوع ياد كرده است، از جمله در ضمن بيان حوادث سال 706ق ياد آورده شده كه روز دهم شوال اين سال خواجه رشيدالدين فضل اللـه، كتاب جامع‌التواريخ را كه تأليف اوست، به دست «جهودان مردود» به پادشاه تقديم كرد و چيزي از هدايا و انعامي كه دريافت كرد، به مؤلف واقعي نداد (ص 54-55). بي‌شك در صحت اين ادعا بايد ترديد كرد و حتي در رد آن دليلهايي در گفته‌هاي خود وي مي‌توان پيدا كرد، ازجمله آنكه وي در صفحات پاياني همين اثر يادآور شده كه فقط ذيل جامع‌التواريخ را او نگاشته است (ص 240-241).
نكتة ديگر در رد ادعاي كاشاني آنكه رشيدالدين در زمان حياتش تأليفات خود را در نسخه‌هاي فراوان مي‌نويسانيد و به اطراف مي‌فرستاد و بر مساجد و كتابخانه‌ها وقف مي‌كرد و بعيد است كه با چنين وضعي، او آثار ديگران را اينگونه به نام خود قلمداد كرده باشد.
دليل ديگر تفاوت سبك نگارش و روش انشائي آثار ابوالقاسم كاشاني با جامع‌التوارخ است (نفيسي، 2/734). با اينهمه بلوشه، كاشاني را در ادعاي خود محق دانسته، اما قزويني نظر او را مردود شمرده است (نك‌: قزويني، 3/127). مسلماً رشيدالدين براي تنظيم بخشهاي اثر عظيم خود از مورخان و محققان مختلف ايراني، عرب و چيني ياري جسته است. بارتولد نيز افزوده است كه ابوالقاسم كاشاني قطعاً در گردآوري اسناد و مدارك از دستياران رشيدالدين بوده است (ص 129)، اما وي پس از قتل خواجه در 718ق، حقوق ولي نعمت خود را زير پا نهاد و علناً مدعي تأليف همة جامع‌التواريخ گرديد.
آثار:
1. زبده‌التواريخ. اين كتاب تاريخي عمومي است، شامل وقايع سال به سال از آدم (ع) تا 656ق/1258م كه بغداد به دست هلاگوخان گشوده شد. زبده‌التواريخ حاوي يك مقدمه و دو قسم است: قسم اول مشتمل بر احوال پادشاهان پيش از اسلام ايران از پيشداديان تا ساسانيان و قسم دوم از پيامبر(ص) تا فتح بغداد. مؤلف،اين كتاب را در عهد سلطان محمد خدابنده پديد آورده است. وي در اين كتاب در حقيقت به تلخيص آثار مهم تاريخي پيش ازخود پرداخته و تقريباً به استنساخ آنها مبادرت ورزيده و فقط نام خود را بر آن الحاق نموده است (استوري، 2/475). قزويني (3/125-127) به هنگامي كه هنوز نسخة خطي مستقلي از اين اثر به دست نيامده بود، در انتساب چنين كتابي به كاشاني ترديد روا داشته بود، اما اكنون 6 نسخه از اين كتاب به دست آمده و بخش فاطميان و نزاريان آن مستقلاً به كوشش محمد تقي دانش پژوه در 1366ش به چاپ رسيده است.
2. عرايس الجواهر ونفايس الاطايب (نك‌: ﻫ د، ابوطاهر، خاندان).
3. تاريخ اولجايتو. اين كتاب تاريخ دوران پادشاهي سلطان محمد خدابنده است و ظاهراً مؤلف از 703ق به بعد به نگارش آن پرداخته است (نك‌: ص 10). از اشاره‌اي كه به حوادث سال 718 ق در آن شده استنباط مي‌شود كه مؤلف نگارش اين اثر را در اين سال يا اندكي پس از آن به پايان رسانده است مطالب آن به صورت وقايع‌نگاري روزانه است نثر آن برخلاف كتابهاي تاريخي مشهورآن‌عصر چون جهانگشاي جويني و تاريخ وصاف سده و بي‌تكلف است مؤلف اين كتاب را به 3 قسمت مقدمه مقاله و خاتمه تقسيم كرده و جز در چند قسمت سر فصل ديگري براي آن معين نكرده است از تاريخ اولجايتو دو نسخه خطي برجاي مانده كه هر دو در خارج ايران است بخشهايي از آن را نخستين‌بار ادگاربلوشه به ضميمه جامع‌التواريخ رشيدي منتشر كرده است متن كامل آن به اهتمام مهين همبلي در تهران به طبع رسيده است.
مآخذ: ابوالقاسم كاشاني تاريخ اولجايتو، به كوشش مهين همبلي، تهران 1348ش؛ استوري، چ.آ. ادبيات فارسي، ترجمة يحيي آرين‌پور و ديگران تهران، 1362ش؛ بارتولد، و تركستان‌نامه، ترجمه كريم كشاورز، تهران 1352ش؛ بغدادي، هديه، حاجي خليفه، كشف، صفا، ذبيح اللـه، تاريخ ادبيات، تهران، 1366ش؛ قزويني، محمد، يادداشتها، به كوشش ايرج افشار، تهران، 1349ش؛ نفيسي، سعيد، تاريخ نظم و نثر در ايران و در زبان فارسي، تهران، 1344ش؛ هندوشاه نخجواني، تجارب السلف، به كوشش عباس اقبال، تهران، 1357ش.
سيدعلي آل داود

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 6  صفحه : 2489
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست