ابوالفضل ساوٍَجي، مجدالدين محمد بن فضل اللـه ساوجي (124- ذيحجة 1312ق/1832- مة
1895م) خوشنويس، طبيب، اديب و شاعر. ميرزا ابوالفضل از بازماندگان ايل شاملو بود كه
به روزگار صفويان در خراسان ميزيستند و سپس در ساوه اقامت گزيدند (نك: بياني،
احوال و آثار، 1/29). وي در ساوه زاده شد و در تهران پرورش يافت. پدرش ميرزا فضل
اللـه از اطباي مشهور و از دانشوران و خوشنويسان نامدار روزگار خود بود
(اعتمادالسلطنه، المآثر، 199؛ ديوان بيگي، 3/1508).
ابوالفضل علوم متداول زمان خود چون طب، حكمت، رياضي، ادبيات و هنر خوشنويسي را در
تهران آموخت، در هيچيك از منابع نوشته شده به روزگار او از استادان وي يادي نشده
است، اما بايستي بيشترين بخش از اين دانشها را در مكتب پدر آموخته باشد. 23 ساله
بود كه در رديف دانشمندان طراز اول ايران درآمد (هدايت، 901). به همين سبب به هنگام
تأليف نامة دانشوران ناصري وي يكي از چهار تني بود كه براي تدوين آن برگزيده شدند
(نامة دانشوران، 1/5، ديباچه). به نوشتة معصوم عليشاه (3/584) بخش مهمي از مطالب دو
جلد نخست چاپ سنگي اين دانشنامه كه اولي در زمان زندگي او و دومي همزمان با مرگ وي
به چاپ رسيده (نامة دانشوران، 2/3، ديباچه)، انشا و ترجمة اوست. چنانكه از ديباچة
مجلد اول كتاب برميآيد، وي نه تنها در فضل و دانش برتر از سه تن ديگر بوده و به
همين سبب نامش مقدم بر ديگران آمده، بلكه بر شمسالعلما يكي از چهار تن مؤلف كتاب
سمت استادي داشته است (همانجا). همراه بودن وي با اعتمادالسلطنه به هنگام عرضة
جزوههاي آماده شدة كتاب به اصرالدين شاه (اعتمادالسلطنه، روزنامة خاطرات، 722،
776) و نيز نوشتة خود او در پايان مجلد ششم نسخة خطي نامة دانشوران موجود در
كتابخانة سلطنتي سابق، بيانگر سهم بزرگ او در تدوين اين دانشنامه است (بياني، احوال
و آثار، 1/30).
او طبيب خانوادگي بعضي از شاهزادگان و اعيان عصر ناصري بود و از خزانة دولتي مستمري
ميگرفت و بابت كار طبابت خود حقالزحمهاي دريافت نميكرد (نجمآبادي، 151).
معاصرانش او را نه تنها به سبب فضل و دانش، بلكه به علت داشتن منشي انساني
ستودهاند (معصوم عليشاه، هدايت، همانجاها؛ اصفهاني، 509). ميرزاابوالفضل در كتابت
اقلام نستعليق، شكسته نستعليق و شكسته تعليق از استادان مسلم به شمار ميآيد. قلم
نسخ را نيز خوش مينوشته است. كتيبههاي بسياري از بناهاي سلطنتي عصر ناصري به قلم
او بوده است كه بعضي چون كتيبة سر در باب همايون و بناي سفارت عثماني از ميان رفته
و برخي ديگر چون كتيبهاي در وصف بنا و ماده تاريخ ساختمان تالار آينة كاخ گلستان
(1299ق/1882م) در زير گيلويي مقرنس و آينهكاري اين تالار به قلم نستعليق جلي
(ذكاء، 220-225) و كتيبهاي در آستانة حضرت عبدالعظيم و كتيبة قنات ناصري قم هنوز
برجاست (اعتمادالسلطنه، المآثر والآثار، 202،بياني، احوال وآثار، 1/30-31،
نجمآبادي، 149؛ مدرسي، 1/74-75).
از ديگر آثار او يك نسخه خطي تهذيب المنطق با تاريخ 1286ق (بياني، فهرست نمونة
خطوط، 157-158)، يك نسخه آداب المشق بابا شاه اصفهاني با تاريخ 1261ق موجود در
كتابخانه سلطنتي سابق يك نسخه كلام الملوك با تاريخ 1261ق در كتابخانة مجلس و نيز
شمار بسياري مرقعات و قطعات خط خوش در كتابخانهها و مجموعههاي خصوصي بازمانده است
(بياني، احوال و آثار، 1/31-32؛ آتاباي، 102). بياني از يك قبالة فروش سه باب دكان
ملكي ابوالفضل موجود در مجموعه شخصي خود نام برده و آنرا از نفايس آثار خوشنويسي
خوانده است.
از او علاوه بر بخشهايي از تراجم احوال دانشمندان كه در نامه دانشوران ناصري به چاپ
رسيده يك نسخه ديوان اشعار خود وي به قلم نستعليق كتابت جلي و شكسته تعليق غبار
عالي با تاريخ 1274ق/1858م در كتابخانه مدرسه عالي سپهسالار (فهرست،
2/670-671؛بياني، احوال و آثار، 1/31) و چند رساله در طب و رياضي بازمانده كه به
چاپ نرسيده است (نجمآبادي، 154).
پيكر او را در مقبرة ميرزا زينالعابدين (امام جمعه تهران به روزگار ناصرالدين شاه)
معروف به سرقبرآقا در جنوب تهران خاك سپردند (معصوم عليشاه، 3/584).
مآخذ: آتاباي، بدري،فهرست مرقعات كتابخانه سلطنتي تهران 1353ش؛ اصفهاني، ميرزا طاهر
ديباچه نگار، گنج شايگان، تهران 1272ق؛ اعتمادالسلطنه، محمد حسنخان، روزنامه
خاطرات، تهران، 1350ش؛ همو، المآثر والآثار، تهران، 1306ق؛بياني، مهدي احوال و آثار
خوشنويسان، تهران، 1329ش؛ همو، فهرست نمونه خطوط كتابخانه شاهنشاهي ايران تهران
1329ش؛ ديوان بيگي شيرازي سيداحمد، حديقه الشعراء، به كوشش عبدالحسين نوايي، تهران،
1366،ش؛ ذكاء، يحيي ،تاريخچه ساختمانهاي ارگ سلطنتي تهران و راهنماي كاخ گلستان
تهران، 1349ش، فهرست كتابخانه مدرسه عالي سپهسالار تهران، 1316-1318ش، مدرسي
طباطبائي، حسين، تربت پاكان، قم، 1335ش، معصوم عليشاه، محمد طرائق الحقائق، به كوشش
محمد جعفر محجوب تهران، 1328-1345ش؛ نامة دانشوران ناصري، تهران، 1296-1312ق؛
نجمآبادي، محمود ميرزا ابوالفضل ساوجي، مجله جهان پزشكي 1339ش، س 14، شم 6؛
هدايت، رضاقليخان، مجمع الفصحا، به كوشش مظاهر مصفا، تهران، 1340ش.
محمد حسن سمسار