responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2320
ابوالعباس مروزی
جلد: 5
     
شماره مقاله:2320

اَبوالْعَبّاسِ مَرْوَزي، يا عباس مروزي، از شاعران خراسان كه به گفتة عوفي نخستين شاعر پارسي گوي بوده و در سدة 2ق/8 م در مرو مي زيسته است. وي از بزرگ زادگان و دانشمندان آن ديار به شمار مي رفته با ادب فارسي و عربي آشنايي كامل داشته است (عوفي، 1/21؛ اوحدي، 301، 666؛ هدايت، 1/131). سيوطي از نخستين شاعر با عنوان ابوالعباس بن خرد مروزي ياد مي كند (ص 109) و خوانساري او را ابوالعباس بن جبود مروزي مي خواند (4/176). منبع سخن سيوطي مشارب التجارب «ابوالحسن بستي» است و برخي از محققان احتمال داده اند كه ابوالحسن بستي از مؤلفان نزديك به زمان ابوالعباس بوده باشد، اما تحقيقات محمد قزويني نشان مي دهد كه مشارب التجارب و غوارب الغرائب، از «ابوالحسن علي بن زيد بيهقي» (د 565 ق) و ذيلي بر تاريخ يميني بوده است (نامه ها، 127 ـ 129).
دهخدا، بعيد نمي داند كه ابوالعباس مروزي و ابوالعباس عباسي يكي باشند (لغت نامه، ذيل ابوالعباس عباسي). بارتولد، ابوالينبغي عباس بن طرخان را همان ابوالعباس مروزي دانسته و ريپكا نظر او را تأييد مي كند (ص 221)، اما صادقي پذيرفتن نظر بارتولد را با توجه به اينكه عباس بن طرخان از اطرافيان برمكيان بوده و در بغداد مي زيسته است، مشكل مي داند (ص 98).
سيوطي از دو ابوالعباس مروزي ياد كرده است: يكي را ـ با همان عنوان كه ذكر شد ـ نخستين شاعر پارسي سراي دانسته و ديگري را ـ با عنوان ابوالعباس قاسم بن مهدي مروزي سياري ـ فقيه، محدث، صوفي خوانده و اولين كسي دانسته كه در مرو در احوال صوفيه سخن گفته است (ص 109، 112؛ نيز نك‌ : علي دده، 31، 70). برخي از محققان معاصر مانند صفا (1/178) و نفيسي (نك‌ : صادقي، همانجا)، اين دو را يك تن پنداشته اند، در حالي كه ابوالعباس فقيه و صوفي، همان ابوالعباس سياري است كه در 342ق/ 953 م، در مرو درگذشته است (سيوطي، همانجا؛ نيز نك‌ : صادقي، همانجا).
عوفي 4 بيت از قصيدة ابوالعباس در مدح مأمون عباسي را ثبت كرده است (همانجا):
اي رسانيـده به دولت فـرق خـود تـا فــرقدين
گسترانيده بــه جــود و فضـل در عـالم بــدين
مـر خلاقت را تـو شايسته چــو مردم ديده را
دين يزدان را تو بايسته چـو رخ را هــر دو عــين
كس براين منول پيش از من چنين از من چنين شعري نگفت
مــر زبان پـارسي را هست بـا ايـن نــوع بيـن
ليـك زان گفتم مـن ايـن مــدحت تـــرا تــا ايـــن لغت
گيرد از مــدح و ثناي حضرت تـو زيب و زين
اندكي تأمل در سبك و سياق بيان اين ابيات، صحت قول عوفي را در انتساب اين اشعار به شاعري از سدة 2 ق مورد ترديد قرار مي دهد، زيرا واژگان و تركيب كلام اين ابيات به هيچ روي با اشعار بازمانده از سده هاي 2 و 3 ق همخواني ندارد و بيشتر به قصايد دوره هاي بعد مي ماند (نك‌ : قزويني، «قديم ترين»، 2-3؛ اقبال، 13؛ صادقي، 94 ـ 96).
انتساب اين اشعار به شاعري در اواخر سدة 2 ق نظرهاي مختلفي را در ميان محققان معاصر برانگيخته است. از يك سو، كازيميرسكي كثرت واژگان عربي و آوردن مترادف را دليلي بر آن مي داند كه اين ابيات به سدة 7 يا 8 ق تعلق دارد (نك‌ : همو، 94)؛ از سوي ديگر، همايي فراوان كلمات عربي را با توجه به اينكه شاعر ذواللسانين بوده و شعر را براي ممدوحي عرب زبان سروده است، طبيي مي شمارد (ص 508). ريپكا معتقد است كه اصل اين اشعار متعلق به سدة 2 ق بوده و با دگرگوني زبان و موازين شعر فارسي در دوره هاي بعد تغيير يافته و به اين صورت درآمده است (همانجا)، اما به نظر صادقي نمي توان پذيرفت كه دستكاري و اصلاح كاتبان، شعري را تا اين اندازه دگرگون سازد و قبول اين ابيات به عنوان اثري بازمانده از سدة 2 ق نيز مشكل به نظر مي رسد، اگر هم شاعري به نام ابوالعباس يا عباس مروزي در هنگام ورود مأمون عباسي به مرو براي او قصيده اي سروده باشد، شعر او از ميان رفته است (ص 97). از منابع موجود، تنها هدايت به زمان مرگ ابوالعباس اشاره دارد و آن را در 200 ق/ 816 م، دانسته است (همانجا).
مآخذ: اقبال آشتياني، عباس، «شعر قديم ايران»، كاوه، برلين، 1339ق/ 1921 م، شم‌ 2؛ اوحدي، بلياني، محمد بن معين الدين، عرفات العاشقين، نسخة خطي كتابخانة ملك، شم‌ 5324؛ خوانساري، محمد باقر بن زيد العابدين، روضات الجنات، به كوشش اسدالله اسماعيليان، قم، 1391 ق؛ ريپكا، يان و ديگران، تاريخ ادبيات ايران، ترجمة عيسي شهابي، تهران، 1354 ش؛ سيوطي، الوسائل، به كوشش محمد سعيد بن بسيوني زغلول، بيروت، 1986 م؛ صادقي، علي اشرف، «نخستين شاعر فارسي سراي و آغاز شعر عروضي فارسي»، معارف، تهران، 1363 ش، س1، شم‌ 2؛ صفا، ذبيح الله، تاريخ ادبيات در ايران، تهران، 1336 ش؛ علي دده، علاءالدين محاضرة الاوائل و مسامرة الاواخر، قاهره، 1300 ق؛ عوفي، محمد بن محمد، لباب الالباب، به كوشش ادوارد براون، ليدن، 1906 م؛ قزويني، محمد، «قديم ترين شعر فارسي»، كاوه، برلين، 1337ق/1919 م، شم‌ 35؛ همو، نامه هاي ]او[ به تقي زاده، به كوشش ايرج افشار، تهران، 1353 ش؛ لغت نامة دهخدا: هدايت، رضاقلي، مجمع الفصحا، به كوشش مظاهر مصفا، تهران، 1336 ش؛ همايي، جلال الدين، تاريخ ادبيات ايران، تهران، 1340 ش.
علي ميرانصاري (بته كن)
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2320
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست