responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2272
ابو طالب تبريزی
جلد: 5
     
شماره مقاله:2272

اَبوطالِبِ تَبريزي، شاعر و طبيب (مق‌ 1014ق/1605 م). وي در تبريز، در خانواده اي اصيل و سرشناس تولد يافت، طب و ادب را هماناجا فراگرفت و آنگاه به قزوين رفته، به طبابت پرداخت (اوحدي، 150؛ تربيت، 234)، ولي چندي بعد، ظاهراً به سبب آشفتگيهاي ناشي از مرگ شاه طهماسب اول صفوي (984 ق/1576 م) به زادگاهش مراجعت كرد و مدتي ملازم حمزه ميرزا بود (عارف، 2/138). بعد از فترت تبريز (993 ق) در اواخر سلطنت محمد خدابنده دوباره به قزوين بازگشت و در ميدان سنگ آنجا مطبي داير نمود، غابلاً با ياران سخنور خود مجالس شعر ترتيب مي داد (اوحدي، همانجا). چندي نگذشت كه به دربار شاه عباس اول راه يافت و در 998 ق كه شاه، برادرزادة خود حيدر ميرزا را به استانبول مي فرستاد، ابوطالب را نيز جزء همراهان او كرد. حكيم به مصاحبت سلطان مراد سوم كه خود شاعر بود و «مرادي» تخلص مي كرد (سامي، 6/4254)، سرافراز شد و مورد احترام و نوازش او قرار گرفت (نوايي، 2/99ـ 100؛ عارف، هماناجا). در نتيجه، شاعر كه اوضاع آن ديار را با طبع خود سازگار ديده بود، از آستانة ولي نعمت رو گردانيد و با عثمانيها دوستي به هم رسانيد و به خدمت جعفر پاشا محافظ قلعة تبريز درآمد. روزي در مجلس جعفر پاشا سخنان ناخوشايندي دربارة صفويه بر زبان او گذشت و پس از آنكه تبريز در 1012 ق/ 1603 م به دست سپاهيان شاه عباس مجدداً فتح شد در 1014 ق كشته شد (نصر آبادي، 68؛ عارف، همانجا).
ابوطالب در شعر «طالب» تخلص مي كرد. از اشعارش نمونه هايي در تذكره ها، از جمله عرفات اوحدي و تذكرة ناظم تبريزي، آمده است، ولي در هيچ يك از منابع شناخته شده از ديوان اشعارو يا ساير آثار ادبي و علمي او ياد نشده است.
تقي الدين كاشاني تذكره نويس معاصر ابوطالب و مؤلف خلاص‌ـة الاشعاروزبدة الافكار، شرح حال او به رشتة تحرير درآورده است (گلچين معاني، 1/541). اوحدي (همانجا) نيز به ملاقاتش با ابوطالب در اوايل سلطنت شاه عباس اول در قزوين اشاره كرده است. از شاعران، كمال الدين شيخ ابوالفضل معروف به چلبي بيگ و متخلص به «فارغ»، غياث دراز يزدي، حسن بيگ مقيمي (دولت آبادي، 2/699ـ700) و طوفي تبريزي (همو، 1/508ـ 509) با وي معاشرت و مصاحبت بيشتري داشته اند. وي فرزندي به نام حاجي زاهد نيز داشته است (عارف، همانجا).
مآخذ: اوحدي، محمد بن معين الدين، عرفات العاشقين، نسخة خطي كتابخانة ملك، شم‌ 5324؛ تربيت، محمد علي، دانشمندان آذربايجان ، تهران، 1314 ش؛ دولت آبادي، عزيز، سخنوران آذربايجان، تبريز، 1355ـ 1357 ش؛ سامي، شكس الدين، قاموس الاعلام، استانبول، 1316 ق؛ عارف، محمد بن محمد دارايي شيرازي، لطايف الخيال، نسخة عكسي دانشكدة ادبيات تبريز؛ نصرالله، زندگاني شاه عباس اول، تهران، 1352 ش؛ گلچين معاني، احمد، تاريخ تذكره هاي فارسي، تهران،1348ـ 1350 ش؛ نصرآبادي، محمد طاهر، تذكرة نصرآبادي، به كوشش وحيد دستگردي، تهران، 1317 ش؛ نوائي، عبدالحسين، شاه عباس، مجموعة اسناد و مكاتبات تاريخي، تهران، 1366 ش.
عزيز دولت آبادي
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2272
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست