responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2175
ابو رياش قيسی
جلد: 5
     
شماره مقاله:2175

اَبورياشِ قِيسي، احمد بن ابراهيم (د 339ق/ 950م)، لغوي، شاعر و رواي. سيوطي نام وي را اشتباهاً ابراهمي بن احمد ضبط كرده است (1/409). ابورياش در بادية يمامه متولد شد، آنگاه به بصره رفت و به تحصيل علم و ادب پرداخت (ياقوت، 2/124؛ قفطي، 1/25). به گفته تنوخي وي نخست، سپاهي بود، ليكن پس از چندي، سپاهيگري را كنار گذاشت و به كسب علم و سرودن شعر و روايت آن پرداخت (ياقوت، 2/127) و چنان شد كه در نيمة اول سدة 4ق در شمار اديبان بصره درآمد. وسعت معلومات وي در اخبار و انساب و ايام عرب و نيز اشعار جاهلي مورد ستايش بسيار قرار گرفته است و فصاحت و توجه خاصش را به درستي جوانب نحوي سخن نيز ستوده اد (ثعالبي، 2/324؛ قفطي، 4/118).
ابورياش مردي بدوي، ژنده پوش و لاابالي بود و پيوسته جامه اي چركين و وصله دار بر تن مي كرد (ثعالبي، همانجا؛ ياقوت، 2/125). به نظر مي رسد كه كنية ابورياش نيز از باب تضاد به او داده شده است، چه رياش به معناي جامه اي فاخر يا شكل و هيأتي نيكو و آراسته است (نكـ: ابن منظور، ذيل ر ي ش).
رفتار ناشايست وصفات نكوهيدة وي به ويژه در محافل بزرگان موجب شد كه برخي از شاعران هم روزگارش از جمله ابن لنكك (هـ م) و ابو عثمان خالدي او را موضوع و ماية اصلي هجويات خود قرار دهند. ثعالبي (2/324 ـ 326) و ياقوت (2/126 ـ 127) قطعات متعددي از هجويات اين لنكك را دربارة او نقل كرده اند. با اين حال به سبب دانش وي، بسياري از دوتلمردان آن روز از جمله ابومحمد مهلبي، وزير معزالدوله و ابو محمد مافروخي، والي بصره و ابويوسف يزيدي، عزيزش مي داشتند و پذيراي او در مجالس خود مي شدند (تنوخي، 2/158؛ ثعالبي، همانجا؛ ياقوت، 2/125 ـ 126).
ابورياش از حافظه اي قوي برخوردار بود و به قولي، 5000 ورق لغت و 20000 بيت شعر از حفظ داشت، ليكن چنانكه نقل كرده اند در ملاقاتها و مناظراتي كه در بصره با ابومحمد مافروخي ـ عامل بصره ـ داشت، چه بسيار كه مغلوب وي مي شد و مافروخي در ذكر اشعار جاهلي بر او چيره مي گشت (همو، 2/123 ـ 124؛ صفدي، 6/205 ـ 206). ابورياش اگرچه در شعرداني با مافروخي و در هجويه سرايي با اين لنكك توان مقابله نداشت، بي گمان در زمينة لغت بر آنان غالب مي آمد (نكـ: ياقوت، 8/245).
ثمرة دوستي او با مافروخي آن بود كه وي سرانجام، امر دريافت عوارض و ماليات كشتيها را در آبادان به عهدة وي سپرد. اين امر بار ديگر رقيب وي، ابن لنكك را بر آن داشت تا در هجائيه اي، ربان به بد گويي او گشايد (همو، 2/128 ـ 129؛ صفدي، 6/207؛ سيوطي، همانجا). وي نسبت به ابونواس سخت كنيه داشت و معتقد بود كه آن دو شعر را به فساد كشيده اند (ياقوت، 2/127؛ قفطي، 4/119؛ صفدي، همانجا).
ابورياش در بصره شاگرداني نيز داشته است. يكي از آنان تنوخي بود كه از جواني نزد او به كسب علم پرداخته (ياقوت، همانجا) و ديگري ابوعبدالله حسين بن علي نمري (بصري) كه از دوستان وي بوده و از او روايت نيز كرده است (ثعالبي، 2/331؛ ابن انباري، 224 ـ 225). با اينهمه، در زمينة شعر، اگر هجاهايي كه ابن لنكك براي او سروده نبود، شايد اصلاً نامي از وي باقي نمي ماند، زيرا بيشتر در شرح حال ابن لنكك است كه ذكر او هم به ميان مي آيد، يا در شرح حالي كه ياقوت به او اختصاص داده، تنها يك تك بيتي در تغزل و يك 4 بيتي در عَتابِ ابومحمد مهلبي وزير معزالدوله از او نقل كرده است.
تنها كتابي كه از او به چاپ رسيده، شرح هاشميات كميت است كه نخستين بار به كوشش هورويتس همراه با ترجمة اشعار به زبان آلماني در ليدن (1904م) منتشر شده است. بار ديگر نيز اين كتاب به كوشش داوودسلام و نوري حمودي قيسي در بيروت (1403ق/ 1983م) چاپ شده است. اثر ديگري كه منسوب به اوست، حماسة رياشيه نام دارد كه شرح نكته آميزي بر حماسة ابو تمام است و ابوالعلاء معري (هـ م) به درخواست شخصي كه مصطنع الدوله خوانده مي شده، بخشهايي از اين كتاب را كه ابورياش بدان نپرداخته بود، شرح كرده و الرياش المصطنعي ناميده است (ياقوت، 3/157). بغدادي قطعات متعددي از اين شرح را در خزان‌ـة الادب (1/471، 3/61 ـ 62، جمـ) آورده است. همو رساله اي به او نسبت داده و داستان كشته شدن مالك ابن نويره. به دست خالد بن وليد را از آن نقل كرده است (2/24 ـ 27).
مآخذ: ابن انباري، عبدالرحمن بن محمد، نزه‌ـة الالباء، به كوشش ابراهيم سامرايي، بغداد، 1959م؛ ابن منظور، لسان؛ بغدادي، عبدالقادر بن عمر، خزان‌ـة الادب، قاهره، 1979م؛ تنوخي، محسن بن علي، نشوار المحاضرة، به كوشش عبود شالچي، بيروت، 1391ق/ 1971م؛ ثعالبي، عبدالملك بن محمد، يتيم‌ـة الدهر، به كوشش علي محمد عبداللطيف، قاهره، 1352 ق/ 1934م؛ سيوطي بغي‌ـة الوعاة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1384ق/ 1964م؛ صفدي، خليل بن ايبك، الوافي بالوفيات، به كوشش س. ددرينگ، بيروت، 1392ق/ 1972م؛ قفطي، علي بن يوسف، انباه الرواة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1369ق/ 1950م؛ ياقوت، ادبا.
نوري سادات شاهنگيان
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2175
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست