اَبوالْخِيْرِ جَرائحي، پزشك و جراح سدة 4 ق/ 10م. از او آگاهي در دست نيست، اما
ميدانيم كه در بغداد زاده شد و در همانجا پرورش يافت و ابويعقوب اهوازي از معاصران
او بوده است. ابوالخير جراحي صاحب نام بود (قفطي، 407). چون عضدالدولة ديلمي (حك
338ـ372ق/949ـ982م) بيمارستان عضدي بغداد را بنياد كرد، ابوالخير از جمله پزشكان و
متخصصان مشهوري بود كه براي طبابت در اين بيمارستان بغداد فراخوانده شدند و نخستين
كسي بود كه رياست بخش جراحي اين بيمارستان را برعهده گرفت (الگود، 162). گفته اند
كه ابوالخير در آن هنگام كهنسال بوده است (فيلسوفالدوله، 1/115).
ابوالخير در ساختن روغنها و مرهمهاي طبي مهارتي خاص داشت و از آنها براي درمان
ورمها و زخمها، به ويژه زخم شمشير استفاده ميكرد. نام چند مرهم كه او خود تهيه
كرده بود، در كتابهاي داروسازي قديم آمده است (الگود، همانجا). از مشهورترين آنها
روغن مدمّل است كه تركيبي بوده است ازخروع (كرچك) با اشق (نوعي صمغ گياهي) و علك
البطم (سقز)؛ ديگري مرهم جاذب است كه اشتباهاً آن را به ابن تلميذ (هـ م) نسبت داده
اند (فيلسوف الدوله، همانجا). وي همچنين از تركيب روغن كنجد و پيه بز، مرهمي به نام
روغن شيخ تهيه مي كرد، ابوالخير در اواخر سدة 4 ق درگذشت و اثري از خود بر جاي
نگذاشت (نامة دانشوران، 7/27).
مأخذ: فيلسوف الدوله، عبدالحسين، مطرح الانظار، تبريز، 1334 ق؛ قفطي، علي بن يوسف،
تاريخ الحكماء، به كوشش يوليوس ليپرت، لايپزيگ، 1321 ق/1903م؛ نامة دانشوران ناصري،
قم، دارالفكر؛ نيز:
Elgood, Cyril, A Medical History of Persia and Eastern Caliphate, Cambridge,
1651.
شهناز راز پوش