responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2137
ابوخالد کابلی
جلد: 5
     
شماره مقاله:2137

ابوخالد كابلي،وردان ملقب به كنكر، از رجال شيعي سده اول ق و از اصحاب امام سجاد(ع).كنكر عنواني بود كه مادرش وي را بدين نام مي‌خواند و در روزگار خود ميان عامه مرئم بدان شهرت نداشت(نك:طبرسي،254; راوندي،1/262; قس:رازي،2/677)،اما به واسطه خطابي كه از سوي امام سجاد(ع) به او با عنوان كنكر در روايات بر جاي مانده(كشي،121،نيز نك:دلائل الامامة،90-91)،به اين لقب شهرت يافته بود.ابن طاووس به او كنيه ابو يحيي داده(نك:صاحب معالم،294) كه مآخذ ديگر آن را تاييد نمي‌كند
از مجموع روايات چنين برمي‌آيد كه موطن نخستين ابو خالد،كابل بوده است.با اينكه تصريحي به سال ورود او به حجاز نشده است،ظاهر روايات،حكايت از آن دارد كه وي در طول حضور خود در حجاز،آنگاه كه در صحبت امام سجاد(ع) (امامت:61-95ق)بوده،دست كم يك بار با مساعدت امام،به كابل سفر كرده است(نك:كشي،121-123; راوندي،1/262-264; ابن شهر آشوب،مناقب،4/145).در آغاز اقامت در مدينه،مي محمد بن خنيفه را امام مي‌دانست(طبرسي،همانجا; ابن حجر،1/436) و زماني دراز او را مانند امامي واجب الطاعة خدمت مي‌كرد(نك:همانجا; راوندي،1/261).
آورده‌اند كه ابو خالد در مدت ملازمت با محمد بن حنيفه از اشارات وي درباره مقام والاي امام سجاد(ع) و احترام فوق العاده‌اي كه محمد براي آن امام قائل بود(نك:121; ابن شهر آشوب،همان،4/147) و نيز با راهنمايي و اصرار يحيي بن ام طويل،به ديدار امام نائل شد و چون امام او را با نام دوران كودكيش ((كنكر))خطاب كرد،بر امامت آن حضرت يقين آورد(دلائل الامامة،همانجا; حسين بن عبد الوهاب،72-73; راوندي،همانجا).آنگاه به ملازمت ايشان درآمد و چنان پايگاهي يافت كه وي را ((باب))(تاريخ اهل بيت،148)و يكي از ثقات(كليني،1/472) وحواريون(كشي،9-10)امام دانسته‌اند.برقي(ص 8)،مفيد(الاختصاص،8)و طوسي (ص 100)او را در زمره اصحاب آن حضرت آورده‌اند.فضل بن شاذان نيز،ابو خالد را يكي از پنج تني مي‌شمارد كه در اوايل امامت حضرت سجاد(ع) از شيعيان ايشان به شمار مي‌آمدند(كشي،115/).
از جمله روايات معتبر به تغيير عقيده ابو خالد،درباره امامت حكايت مربوط به شهادت و حكميت حجر الاسود است كه در روايتهاي گوناگون به نحوي با ابو خالد ارتباط يافته و سرانجام منجر به تغيير راي وي در باب امام بر حق مي‌گردد(طبرسي،همانجا; راوندي ،1/258; مجلسي،46/29-30).سيد حميري (د 173 ق) كه گفته شده با شنيدن همين روايات از آيين كسانيه دست شسته ،اين واقعه را به نظم آورده است(ص 442; نيز نك:طبرسي،ابن حجر،همانجاها).درباره تلاش وي در جست و جوي امام بر حق ،روايت ديگري دلالت بر آن دارد كه او زماني نيز به نزد حسن مثني رفته و از وي ميراث امامت را سراغ گرفته است و چون از او نا اميد شده،به آستان امام سجاد(ع)شتافته است(ابن حمزه،363; رازي ،2/678-679).با بالا گرفتن سختگيري حكام اموي بر شيعيان كه در طي آن كساني چون يحيي بن ام طويل كشته شدند،ابو خالد به مكه گريخت و مدتي در آنجا پنهان گشت(نك:كشي،124).اگر چه تاريخ در گذشت او مشخص نيست،اما مي‌دانيم كه وي دوره امام باقر(ع) (امامت:95-114 ق)را نيز دريافته و به جرگه اصحاب آن حضرت درآمده است(نك:برقي،9;طوسي،139).
افزون بر اين دو امام ،ابو خالد از كساني چون اصبغ بن نباتة و يحيي بن ام طويل روايت كرده است(نك:راوندي،1/245،2/840).از جمله كساني كه از وي روايت نموده‌اند،جميل بن صالح،هشام بن سالم،سدير صيرفي،ضريس بن عبدالملك و مثني حناط را مي‌توان نام برد(نك:كليني،6/280،كشي،6،120;مفيد،الامالي،3;راوندي،2/840).
با همه آنچه درباره ابو خالد گفته شد،ناشي اكبر(د 293 ق)به جماعتي از ((فاطميه))به عنوان ((اصحاب ابو خالد كابلي))اشاره دارد كه امام سجاد(ع) را در زمان شهادت پدرشان در سن بلوغ نمي‌دانستند(ص 25-26).
در منابع به سبب اشتراك كنيه بين ابوخالد كابلي و ابو خالد قماط مسمي به يزيد،از اصحاب امام صادق(ع)،گاه ميان اين دو خلط شده است،چنانكه شيخ طوسي يك بار در ميان اصحاب حضرت سجاد( ع) از ابوخالد به صورت (( كنگر ابوخالد كابلي)) نام برده و افزوده كه نام او وردان بوده است ( ص 100) ،همو بار ديگر در ميان اصحاب امام باقر (ع) از شخصي با نام ((وردان الوخالد كابلي اصغر ) ياد كرده و گفته است كه وي از امام صادق (ع) نيز روايت نموده و يادآور شده كه كنگر نام (( ابوخالي كابلي كبير) بوده است (ص139) . همو در شمار اصحاب امام صادق (ع) از كنكر نامي به صورت (( ابوخلد قماط كوفي))(ص277) و بار ديگر در ميان اصحاب همان امام از ((وردان ابوخالد كنكر بود و هموست كه از امام صادق (ع) روايت ميكند ( نك :خويي، 21/140) واحتمالا شيخ طوسي كه در ميان اين ابوخالد و ابوخالد كابلي خلط كرده ،يكي را اصغر و ديگري را كبير خوانده است.شايان ذكر است كه اين اشوب نبز از ((ابوخالد قماط كابلي )) ياد مي كند و از غاليان مي‌كند و او را از غاليان مي‌شمارد (معالم 139). ماخذ: ابن حجر عقلاني،احمدبن علي ، لسان الميزان، حيدر آباددكن،1329-1331 ق ;ابن حمزه طوسي ،عبد الله ،الثاقب في المناقب،به كوشش نبيل رضا علوان ،قم ; 1411 ق; ابن شهر اشوب ،محمد بن علي ،معالم العلماء ،به كوشش محمد صادق آل بحر العلوم ،نجف،1380 ق/1961 م ;همو ،مناقب آل ابي طالب ،قم ،چاپخانه علميه ; برقي ،احمد بن محمد ((الرجال)) همراه الرجال ابن داوود حلي،به كوشش محمد رضا حسيني،قم،1410 ق; حسين ابن ابدالوهاب ،عيون المعجزات ،نجف، 1369 ق / 1950 م; خويي ،ابوالقاسم ،معجم رجال الحديث ،بيروت ،1403 ق /1983 م ; رازي ،محمد بن حسين ،نزهة الكرام ،به كوشش ابن رستم طبري ،نجف ، 1383 ق /1963 م ; رازي ،محمدبن سعيد بن هبةالله، الخرائج و الجرائح، قم، 1409 ق; سيد حميري ،اسماعيل بن محمد ،ديوان ، به كوشش هادي شكر ،بيروت ،دار مكتبة الحياة ;ص3احب معالم،حسن بن زين الدين ، التحرير الطاووسي (تحريري از حل اشكال احمد بن طاووس)، به كوشش محمد حسن ترحيني ،قم،1408 ق /1988 م;
طبرسي ،فضل بن حسن ، اعلام الوري، به كوشش علي اكبرغفاري ،بيروت، 1399 ق/1979 م ; طوسي ، به كوشش علي اكبرر غفاري ،بيروت ،1401; مجلسي ،محمد باقر ،بحار الانوار ،بيروت ،1403 ق /1983 م; مفيد ،محمد بن محمد ،الاختصاص ،به كوشش علي اكبر غفاري ، قم ،1357 ش ; همو ،الامالي ،به كوشش حسين استاد ولي و علي اكبر غفيري ،قم ،1403 ق ; ناشي اكبر ، عبد الله بن محمد ،مسائل الامامة ،به كوشش يوزف فان اس بيروت، 1971 م .
مريم صادقي
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2137
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست