responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2120
ابوحفص عمر بلوطی
جلد: 5
     
شماره مقاله:2120

آَبوحَفْص عُمَرِ بَلّوطي,عمربن عسيي بن شعيب اقريطيشي (دح241ق/855م),معروف به غليظ بطروجي برخاسته از حفض البلوط قرطبه, موسس دولت حفضيان در جزره كرت (حك:213_350ق/828_961م).ابوحفص از گروه عظيم آوارگاني بود كه از سركوب خونين قيام رمضان 202/مارس 817مردم ربض قرطبه به دست حكم بن هشام اموي جان به در برده بودند(ابن ابار 1/44_45,مقري1/339,قس:سمعاني,1/200).
قيام ربضيان قرطبه از جهت نتايجي كه به بار اورده(نك:ابن خلدون,4(2)/274,ابن اثير 6/298 ابن عذاري 2/75_77)رويداد مهمي است كه منابع كهن كمتر بدان پرداخته اند .به عقيده بيضيون اين قيام نتيجه غير مستقيم تحول مذهبي عهد هشام اول در اندلس بود كه بر اثر ان طبقه اي از فقهاي مالكي پديد امدند و قدرت زيادي در سياست روز يافتند (ص222,نيز,نك:واسليف I /50_52) . برخورد زماني اغاز شد كه حكم بن هشام در اغاز حكومت (190ق/806م) در برابر روحانياني قرار گرفت در پي حفظ و استوار ساختن موقعيت ونفوذ خود بودند .اين فقها كه در راس انها بزرگاني چون طالوت ويحيي بن يحيي راوي موطا مالك قرار داشتند (ابن خطيب ,15نيز نك:بيضون 225)امير را به سستي عقيده و اسراف و عشرت جويي متهم مي ساختند و فقرا را بر ضد او مي شوراندند(نعنعي192_193).به نوشته واسيليف مردم دوبار برضد حكم به پاخاستند: نخست در 190ق/806 مبه سرگي يكي از سپاهيان امير اهنگري از اهالي قرطبه را به قتل رسانيد.شورشيان خشمگين بر سپاه سلطان تاختند و انان را عقب راندند و كاخ را به محاصره در آوردند(5 0-51 /I,قس :بيضون ,224).اما امير نيروهاي خارج از كاخ را سازمان داد و كانون اصلي شورش يعني ربض را به اتش كشيد . پس شورشيان ناگزير از ترك محاصره شدند و حكم به كشتار انها پرداخت .اين قتل عام كه چند روز به درازا كشيد با مهاجرت گروه بسياري از ساكنان انجا پايان گرفت . ابن خطيب شمار قربانيان را بيش از 10000 تن نوشته است (ص16).بدين ترتيب گروهي به طليطله ,گروي به فارس در مغرب و گروهي ديگر كه شمار انان را بدون احتساب زنان و كودكان 15000تن ذكر كرده‌اند,عازم اسكندريه شدند (بيضون 225-226, واسيليف , III/1082,1/51).
ورود ربضيان آواره به اسكندريه مقارن با زماني بود كه بغداد در پي مرگ هارون (حك170_193ق) وبر اثر كشمكش بر سر جانشيني خليفه دستخوش بي ثباتي و اشفتگي بود .اين گروه پس از انكه حوادث گوناگوني را پشت سر نهادند در اسكندريه ابوحفص را به رهبري خويش برداشتند (نويري ,24/384,اين خطيب همانجا ،ابنخلدون ،3/(3)538-539 ،قس:مقريزي،1/172 ). در همين ايام (205ق/820م) عبيدالله بن سري ، والي مصركه سر از اطاعت حكومت بغداد پيچيده بود ، ناگريز با ابوحفص متحد شد . اين اتحاد بيش از پيش به قدرت ابحفص وياران او افزود ، ام مامون پس از پيروزي بر برادرش ،امين وتسلط يافتن بر بغداد به منظور سامان بخشيدن به اوضاع شام ومصر ،فرمانروايي اين نواحي را به عبدالله ابن طاهر تفويض كرد . عبدالله بعد از سركوب نصربن شبث در شام ، به مصر رفت وعبيدالله را تبعيد كرد وشهر اسكندريه را به محاصره گرفت . (همو،1/172-173 ،نيز نك: ابن كثير ، 10/277 ، كندي،180 ). ابوحفص كه ياراي مقابله در خود نمي ديد ،از عبدالله امان خواست. وي به شرط آنكه ابوحفص و يارانش اسكندريه را ترك كنند وبه سرزميني جز سرزمينهاي مسلمانان روند و نيز هيچ يك از اهالي اسكندريه را در كشتي خود نپذيرند ، با تقاضاي او موافقت كرد(طبري،8/577 ،613،ابن خلدون، همانجاابن تغري بردي ،2/192 ،قس : مقريزي ، همانجا ). بدين ترتيب بار ديگر آوارگي ابوحفص ويارانش آغاز شد،ولي اينان اين بار موفق به تسخير جزيره اقريطيش (كرت)گرديدند. منابع تاريخي اين پيروزي را به اختلاف در 210،212و213 ق ذكر كرده اند (حيدر I/121;2 EI ,قس: ضبي ،394 ). اين پيروزي در حالي انجام گرفت كه خلفاي دمشق و بغداد سه بار دراوج اقتدار خود براي تسخير اين جزيره نيرو فرستاده و ناكام مانده بودند(بلاذري ،237-238 III/1082, ،EI ، قس: حيدر اوغلو، 2,3 ). واسيليف براساس منابع يوناني مي گويد :يكي از دلائل تسخير كرت به وسيله ابوحفص گرفتاري امپراتوري بيزانس در سركوب شورش توماس بود كه امپراتور ناگزير شده بود همه نيروهاي خود را به فسطنطنيه فرا خواند وجزيره كرت را بي دفاع بگذارد . افزون بر اين مردم كرت به اميدرهايي و آزارهاي مذهبي و ستم حكومت بيزانس در صدد دفاع بر نيامد(54-55 /I ) .
ابوحفص پس از استقرار در جزيره با عقب راندن گام به گام بوميان ،شهرهاي كرت را يكي بعد از ديگري تسخير كرد وفرمان داد كه حتي يك تن از بوميان هم در جزيره باقي نماند (بلاذري ،238، ياقوت 1/337 ، قس :واسيليف 5 6-57 / I كه مي نويسد: ابوحفص تنها در يك شهر به بوميان اجازه دادكه بر مذهب خود باقي بمانند ). سپس وي قلعه نظامي مستحكمي كه با خندق عميقي احاطه مي سد، بنا كرد و آن را پايتخت خود ساخت .جايي كه بعدها به الخندق شهرت يافتو سپس نام خود را به كل جزيره داد(همو، 5 6 /I ). تسخير جزيره كرت خشم تئوفيلوس امپراتور بيزانس را برانگيخت ودر 214ق/829م حمله خود را براي بازپس گرفتن جزيره آغاز كرد ، اما كاري از پيش نبرد . آنگاه امپراتور نامه اي به عبدالرحمان دوم (فرزند و جانشين حكم ابن هشام) نوشت وبااين دستاويزكه ابوحفص حامي عباسيان است ،از او ياري خواست (لوي پرووانسال ،251/I ،1083/ III، EI ).اين روايت كه منابع متعددي به آن اشاره كردهاند روشنگر قدرت حفصيان و موقعيت آنان نزد حكومتهاي اسلامي درآن عهد است.
10تن از خاندان ابوحفص تا350ق/ 961م بر جزيره گرت حكومت كردند(همان ،1085/III ،قس :زامباور،109).
مآخذ : ابن ابار ، محمدبن عبدالله ،الحله السيرا، به كوشش حسين مونس ، قاهره ،1963م ، ابن اثير ،الكامل؛ ابن تغري بردي،النجوم، ابن خطيب ، محمدبن عبدالله ،تاريخ اسبانيه الاسلاميه، به كوشش لوي پرووانسال ،بيروت1956م ابن كثير ،البدايه ،بلاذري ،احمد بن يحيي ، فتوح البلدان ، به كوشش رضوان محمد رضوان ، بيروت،1398ق/1978م؛بيضون،ابراهيم،الدولة العربية اسبانية،بيروت،1406ق/1986م؛زامباور،معجم الانساب و الاسرات الحاكمة،ترجمة زكي محمد حسن و ديگران، بيروت، 1400ق/1980م؛ سمعاني،عبدالكريم،الانساب،به كوشش عبدالله عمر باروحي،1408ق/1988م؛ضبي،احمد بن يحيي،بغية الملتمس،مادريد،1884م؛طبري،تاريخ؛كندي،محمد بن يوسف،كتاب الولاة و كتاب القضاة،به كوشش روون گست،بيروت،1908م؛مقري،احمد بن محمد،نفح الطيب،به كوشش احسان عباس،بيروت،1388ق/2968م؛مقريزي،احمد بن علي،الخطط،بولاق،1270ق؛نعنعي،عبدالمجيد،تاريخ الدولة الاموية في اندلس،بيروت،1986م؛نويري،احمد بن عبدالوهاب،نهاية الارب،قاهره، 1403ق/1983م؛ ياقوت،بلدان؛نيز:
;Hidiroglou,Paul,Das religiose Leben auf Kreta,nach Ewlija Celebi,Leiden,1969;Levi-Provencal,E.,Histoire de l`Espagne musulmane,Paris,1950;Vasiliev,A.A.,Byzance et les Arabes,tr.H.Gregoire and M.Canard,Bruxelles,1935.
احمد توكلي بيدهندي
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2120
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست