responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2103
ابوالحسن مستوفی
جلد: 5
     
شماره مقاله:2103

اًبو اَلحسًنِ مُسْتوفي،ميرزا ابو الحسن غفاري مستوفي كاشاني فرزند ميرزا مغز الدين محمد ،مشهور به ابوالحسن اول(زنده تا 1212 ق / 1797م)،نگارگر و وقايع نويس.خاندان غفاري دركاشان سوابق ممتدي در امور ديواني داشتند و ميرزا معز الدين محمد به روزگار كريم خان زند حاكم كاشان ، قم ، نطنز و جوشقان بود ( كلانتر ضرابي ، 316 – 317 ; ابو الحسن مستوفي ، برگ 5 الف ). ابو الحسن در اواخر نيمه اول سده 12 ق در كاشان چشم به جهان گشود . وي نخستين كس از اين خاندان است كه به نگارگري به شيوه فرنگي كه از اواخر روزگار صفويان در ايران معمول گرديده بود ، گرايش يافت . خ.د وي در اين باره مي نويسد : از 7 سالگي به مدت 10 سال به آموزش نگارگري پرداختم ، اما چون پدرم مايل به اين كار نبود ، بنا به سفارش او شبي ميرزا محمد بروجردي كه در دربار زنديه به كار استيفائ مشغول بود و با وي كمال دوستي داشت ، سخن از مقدمات نقاشي در ميان آورد و مرا پند داد كه «اگر چه نقاشي صنعتي است لطيف و پيشه اي نظيف ، اما كسبي است ضعيف و ارتكاب در آن امر دون مرتبه مردان …مصوري دون مرتبه تو است و تو را كسب و منصب پدر بايد جست»(برگ 2 ب، 3 الف). ابو الحسن از آن پس تصميم به تغيير شغل گرفت ، نخست به آموختن سياق و سپس فنون انشاء مشغول شد و چون در دربار كريم خان زند روزگار مي گذرانيد ، به نوشتن وقايع روزگار سلطنت او پرداخت . ظاهرﺃپس از مرگ كريم خان ، به سبب كشمكشهاي داخلي خاندان زند ، وي از 1194 ق به مدت 4 سال از كار نوشتن باز ماند ،اما از 1198 ق در زمان شهرياري عليمراد خان كه موانع كار مرتفع گرديد ، مجددا به تدوين كتاب خود كه آن را به نام عليمرادخان ، گلشن مراد خوانده است ، پرداخت(همو،برگ3 الف،3 ب)،خود مي‌نويسد:كتاب را در«يك مقدمه و سه مقاله طرح انداختم»كه مقدمه آن حاوي احوال مدعيان پادشاهي پس از نادر شاه،مقاله اول در ذكر نسب كريم خان و وقايع روزگار او،مقاله دوم در شرح حال جانشينان وي و مقاله سوم درباره احوال عليمرادخان زند است(برگ3ب)،اما وي تنها موفق به نوشتن قدمه و مقاله نخست كتاب گرديده و تذكره اي شامل شرح احوال و آثار علما ، شعراء،ادبا،وعرفا در پايان اين مقاله گرد آورده است(برگ 127الف –142ب).كار تدوين كتاب تا 1206 ق ادامه داشته،زيرا وي در پايان مقاله اول،به هنگام ذكر نام فرزندان كريم خان،مي‌نويسد:دو تن از پسران مكحول او يعني محمد عليخان و ابراهيم كريم خان‌«الحال كه سنه مباركه هجري به ست و مائتان و الف رسيده ، در شيراز به قيد حيات …»(برگ 127 الف).اين واپسين تاريخي است كه در بخش نوشته شده به دست ابو الحسن مستوفي،در كتاب آمده است.در شرح زندگاني محمد حسين حسيني(د1209ق)متخلص به«وفا»(خيامپور،650)،ذكري از تاريخ مرگ او نشده(ابو الحسن مستوفي،برگ142الف،142ب)و اين نشان مي دهد كه بخش تأليف شده به دست او،از حدود سال 1206 ق فراتر نمي رود.كار اتمام كتاب از اين پس به دست محمد باقر فرزند ابوالحسن.محمد‌عليخان شيرازي ادامه يافته است و آنان شرح حال«هاتف» و«هجري»را با تذكره شعرا(برگ14ب–143الف)و وقايع روزگار جانشينان كريم خان زند تا صيد مراد خان را به بخش وقايع افزوده‌اند.شيوه نگارش در هر دو بخش كتاب منشيانه و بر مبناي دراز نويسي و كلا اغراق آميز است ( ناروند ، 354، 357). ابو الحسن ، شعر نيز مي سروده و در جاي جاي بخشي از گلشن مراد كه نوشته خود اوست به طبع آزمايي پرداخته است ( طبا طبايي، 9 ) . از گلشن مراد نسخه اي با تاريخ كتابت ق به شماره 4333 در كتابخانه ملك تهران موجود است و نسخه ديگري به تاريخ 1305 ق در كتابخانه بريتانيا وجود دارد كه از روي نسخه ملك نوشته شده است ( ملك ، 4/699 ; ناروند ، 358; طباطبايي، 19 ) . اين كتاب در 1369 ش به كوشش غلامرضا طباطبايي مجد در تهران به چاپ رسيده است . در پايان نسخه نخست ( برگ 254 ب) يادداشتي ظاهرا به قلم محمد باقر وجود دارد كه حاكي از مرگ ابو الحسن پيش از پايان كتابت نسخه است . پژوهندگان ديگر مرگ وي را بين سالهاي 1206 و 1207 ق دانسته اند ( ناروند ، 354 ، 356)، اما بررسي نقاشيهاي او نه تنها تاريخهاي ياد شده را بي اعتبار مي سازد ، بلكه اصالت يادداشت پايان نسخه را نيز مورد ترديد قرار مي دهد .
ابو الحسن اگر چه روي به استيفاء و وقايع نگاري آورده بود ، اما از آثار نقاشي تاريخدار او پيداست كه از ميل باطني خود دست نشسته بوده و تا پايان عمر به نقاشب نيز مي پرداخته است . وي در طراحي و آبرنگ كاري ، قلمي قوي داشته و گاه نيز به نقاشي رنگ روغن و ساختن پرده هاي بزرگ دست مي زده است . ابو الحسن را بايد يكي از نگارگران بر جسته مكتب شيراز عصر زنديه به شمار آورد ، در حالي كه تأثير شديد نقاشي عصر رنسانس را در برخي ار آثار او نمي توان ناديده گرفت.آثار او كه اينك 17 قطعه از آنها بر ما معلوم است ، در فاصله سالهاي 1188 – 1212 ق پديد آمده و نخستين آنها پرتره اي است كاملا به شيوه اروپايي كه نيم تنه قديسي را نشان مي دهد كه نگاهي به آسمان و هاله اي بر دور سر دارد و كودكي را در آغوش گرفته است . اين اثر كه در يك مجموعه خصوصي در تهران نگاهداري مي شود ، رقم«مشق كمترين ابو الحسن في شهر جمادي الاول سنه 1188»دارد ( يادداشتهاي مولف ). اثر ديگري كه يك ماه پس از آن نگاشته شده و و رقم ((مشق كمترين ابو الحسن في شهر جمادي الثاني سنه 1188)) دارد . تصوير قهرمانان افسانه اي رم قديم را نشان مي دهد ( كريم زاده ، 1/ 35) . سومين اثر بازمانده از او ، پرده رنگ روغني بزرگي است ، در اندازه 166 × 304 سانتي متر بر بوم سه تكه كرباس . در اين تابلو نادر شاه با كلاه ويژه و تن پوش و آرايه هاي شاهي در وسط دو زانو بر مسندي نشسته و پشت به متكاي مرواريد دوزي بزرگي داده است . در سمت راست ا. محمد شاه گوركاني و در جانب چپ وي مرد مسني كه نقاش نام وي را ميرزا زكي نوشته ، نشسته و در پشت سر نادر يكي از پسران او و در سمت ديگر يك شاهزاده هندي كه بايد وليعهد محمد شاه باشد ، ايستاده اند . در اين تصوير نادر با صلابت بسيار با دست راست تاج بر سر محمد شاه مي نهد . تابلو داراي رقم ابو الحسن و تاريخ 1189 ق است ( ذكاء، 15; يادداشتهاي مولف ; غني ،8/32). اين تابلو هم اكنون در موزه هنرهاي زيبا واقع در مجموعه كاخ – موزه هاي سعد آباد تهران نگاهداري مي شود ( يادداشتهاي مولف ). تصوير آبرنگ زني عريان كه بر پارچه اي سرخ رنگ خوابيده و و پشت سر او تخته سنگ و درخت و ساختمانهايي ديده مي شود ، يكي از آثار ديگر اين نگارگر در همين سال به شمار مي آيد ( كريم زاده ، 3 / 1439 ). پنجمين اثر او تصوير آبرنگ نيم تنه راهبي است با سر طاس و ريش سفيد و عينك فنري به شيوه كاملا فرنگي كه كتابي ضخيم در دست دارد. رقم هنرمند بر اين اثر به صورت (مشق كمترين ابوالحسن الغفاري 191 ))ثبت شده و افزون برآن نام خود را با حروف تحريري لاتين نيز قيد كرده است كه احتمالا دليل آشنا اورا با يكي اززبانهاي اروپايي و شايد هم ايتاليايي باشد . اين اثردريك مجموعه خصوصي درتهران نگهداري مي‌شود(يادداشتهاي مولف).
از ساخته هاي ابو الحسن در 1196 ق، 3 قطعه آبرنگ بر جاست . نخست تصوير پدر نقاش است به اندازه 5/14 × 20 سانتي متر كه در آن معز الدين محمد با ريش سياه نسبتا بلند وحالت موقر ،دو زانو برروي كناره اي درشاه نشيني نشسته وكليچه آستين كوتاه زربفت زمينه طلايي كه يقه آن را با پوست سمور زينت داده ،بر روي قلياني كبود رنگ پوشيده است.وي به رسم زمان ،شال كلاهي بر روي سر و قلياني زرين با سر مينايي و كوزه اي صراحي شكل در پيش رو دارد كه ني پيچ آن را با دست چپ به دهان نزديك كرده است . بر حاشيه رف بالاي طاقچه هاي شاه نشين كتيبه اي حاوي نام و القاب معز الدين محمد نوشته شده است و در حاشيه كناره زير پاي وي رقم نقاش به صورت«رقم بنده درگاه خلايق اميد گاه ،ابو الحسن غفاري المستوفي كاشاني 1196»ودر سمت راست ، در سوي ديگر عبارت«شبيه عاليجاه مرحوم ابوي ام ميرزا معز الدين محمد حاكم كاشان»ديده مي شود . در اين تصوير حالت نشستن و جامه و كلاه و قليان معز الدين محمد شبيه تصاويري است كه از كريم خان زند موجود است .اگر نوشته و توضيحات نقاش بر اين اثر نبود ، تصورمي رفت كه اين تابلو تصويرشهريار زند است ( مصطفوي ، 32 – 34 ; گدار ، 76 – 77 ) .
دو قطعه ديگر از آثار وي شامل تصوير نادرشاه است كه در زير خيمه اي ايستاده ( اديب برومند ، 107 ) و نيز يك زن اروپايي كه بسيار استادانه ترسيم گرديده است ( كريم زاده ، همانجا ) . نهمين اثر از اين نگارگر ، تصوير آبرنگ شاه صفي است ، به اندازه 5/16 × 23 سانتي متر ، در حالي كه با قباي زربفت و كلاه و دستار و جقه بر مخده اي تكيه داده است و تاريخ 1208 ق دارد ( مصطفوي ، 39 ; گدار ، 76 ) .
تصوير قاضي عبد المطلب غفاري ، نياي معز الدين محمد و نماينده مردم كاشان و نطنز در شوراي دشت مغان براي بر گزيدن نادر به پادشاهي ايران ، اثر استادانه ديگري است از ابو الحسن . اين قطعه آبرنگ به اندازه 5/23 × 30 سانتي متر ، قاضي را با ريش سفيد بلند پرپشت و دستار شير و شكري پيچازي و جبه زري سبز نشان مي دهد ، در حالي كع عصايي در دست چپ و كتاب يا فرماني در دست راست دارد. در اين اثر كه تاريخ محرم 1209 دارد، اصول مناظر و مرايا تا حدي مراعات گرديده است ( مصطفوي ، 34 – 35 ; گدار، همانجا ) . تصوير آبرنگ كريم خان زند در ميدان نقش جهان اصفهان در حال تماشاي شست و شو و تيمار اسبش به وسيله مهتر و جلودار مخصوص وي«عباسي»، اثر ديگر اين نگارگر است . وكيل الرعايا با شال و كلاه عصر زنديه ، جقه مرصع توپي سياه ، قباي آبي تيره بلند نمايانده شده ، در حالي كه گردن بند هاي مرواريد درشت و بازو بند هاي پهن وخنجر مرصع ، پيكر اورا آراسته است . دورنماي عمارت عالي قاپو و گنبد توحيدخانه و بخشي از بناهاي عصر صفويه با اندك پر سپكتيو ناموفقي در زمينه تصوير ديده مي شود . در زير اثر ، نام و القاب كريم خان زند و رقم ابو الحسن الغفاري المستوفي 1209 ق نوشته شده است ( مصطفوي، 35 – 37 ; گدار ، 77 ).
تصوير شاه صفي ، كار ابو الحسن مستوفي ، مجموعه خصوصي ، تهران
دوازدهمين اثر او تصوير آبرنگ شيري است كه با قلاده به درختي بسته شده و تاريخ 1210 ق دارد و در موزه هنرهاي تزييني تهران نگاهداري مي شود ( يادداشتهاي مولف ) . واپسين اثر تاريخ و رقم دار ابو الحسن ، تصوير آبرنگ صورت قاضي احمد غفاري نياي نقاش به اندازه 5/16 × 5/23 سانتي متر است . وي در اين اثر نياي خود را با چهره اي نوراني ، ريش سفيد ، قباي سبز رنگ و دستاري سفيد، در حالي كه بر سجاده نمدي در وسط باغي نشسته و تسبيحي را مي گرداند ، نمايانده است . پيرمرد به قاضي عبد المطلب شباهت دارد ، ولي طرز پيچش دستار او جديدتر به نظر مي آيد . دور نماي زمينه نقاشي را درختان كهن با شاخه هاي كوتاه تشكيل مي دهد . اين اثر رقم ابو الحسن الغفاري المستوفي 1212 دارد(مصطفوي،37–38).تصوير آبرنگ جهانشاه چهاردهمين اثر بازمانده از كارهاي اوست كه به قطع 14 × 20 سانتي متر و به شيوه كهن نگاشته شده است . پادشاه قراقويونلو در اين تصوير دو زانو نشسته و به مخده اي تكيه داده و قبايي زربفت بر تن دارد . صورت او بر جسته با ريشي اندك نموده شده و كلاه مخروطي كه دستاري سفيد بر دور آن پيچيده شده و جقه زرين مرصع بر آن نصب شده ، بر سر دارد . مادام گدار كه اين تابلو متعلق به او بوده است و آن را در نمايشگاه آثار ايران در 1327 ش ( 1948 م) در موزه چرنوسكي پاريس به نمايش گذاشته بود ، مي نويسد : در بررسي اين اثر نخست متوجه مجعول بودن رقم«خليل مصور»و تاريخ 841 ق در آن شدم ، سپس با ديدن تصاويري از كارهاي ابو الحسن و مقايسه آنها دانستم كه اين تابلو از كارهاي اوست ( ص 74 – 76 ; مصطفوي ، 38 – 39 ).
كمال الملك نيز در تقريرات خود از تابلو رنگ روغني بزرگي كه كريم خان زند را در ميان اطرافيانش در حال كشيدن قايان نشان مي دهد و از كريم ساخته هاي ابو الحسن مستوفي است ، ياد مي كند (غني، 8/32). در كتاب كريم خان زند كه درباره تاريخ ايران بين سالهاي 1747 – 1779 م است ، نيز تصويري از .كيل الرعايا به چاپ رسيده است كه نويسنده كتاب بر آن است كه در زمان كريم خان زند نگاشته شده است( پري ، لوحه 1 ). هر چند اين تصوير داراي رقم نيست، اما با توجه به شيوه كار آن بي ترديد بايد آن را از آثار ابو الحسن مستوفي به شمار آورد . آخرين اثر وي تصوير ديگري از معز الدين محمد پدر نگارگر است كه نا تمام مانده . در اين اثر چهره معز الدين محمد استادانه تر از تصوير پيشين او نگاشته شده ( مصطفوي ، 34 ) و شايد مرگ ابو الحسن سبب نا تمام ماندن آن باشد .
از بررسي آثار اين نگارگر چنين بر مي آيد كه وي بر آن بوده است تا مجموعه اي از تصاوير پادشاهان ايران را فراهم آورد ( گدار، 76 ) كه از اين ميان تنها به پرداختن چهره برخي از آنان برديم ، توفيق يافته است . اين نگارگر با نامهاي«ابو الحسن»،«ابو الحسن غفاري»،«ابو الحسن غفاري كاشاني»و«ابو الحسن غفاري مستوفي كاشاني»رقم مي كرده است . پس از درخشش چهره ابو الحسن غفاري ( صنيع الملك ) در صحنه نگارگري ايران ، وي براي پيش گيري از آميخته شدن آثارش با ابو الحسن مستوفي ،«ابو الحسن ثاني»رقم مي زد . از آن پس بود كه ابو الحسن مستوفي در هنر نگارگري به«ابو الحسن اول»مشهور شد . بنابر اين وي پس از مرگ به اين نام مشهور شده است .
مأخذ : ابو الحسن مستوفي ، گلشن مراد ، نسخه خطي ملك ، شم 4333; اديب برومند ، عبدالعلي ، هنر قلمدان ،به كوشش ابوالفضل ذابح ، تهران ، 1366 ش ; پري ، جان ، كريم خان زند ، ترجمه علي محمد ساكي ، تهران ، 1365 ش ; خيامپور، عبد الرسول، فرهنگ سخنوران، تبريز، 1340 ش ; ذكاء ، يحيي،«ميرزا ابو الحسن خان صنيع الملك غفاري». هنر و مردم ، تهران ، 1369 ش ; كريم زاده تبريزي ، محمد علي ، احوال و آثار نقاشان قديم ايران ، لندن ، 1363 ش; كلانتر ضرابي ، عبد الرحيم ، تاريخ كاشان ، به كوشش ايرج افشار ، تهران ، 1356 ش; مصطفوي ، محمد تقي ،«چند نسل هنرمند در يك دودمان چند صد ساله كاشان»، نقش و نگار ، 1339 ش ، شم 7; ملك ، خطي ; ناروند ، رضا ،«معرفي نسخه خطي كتاب گلشن مراد»، مجله دانشكده ادبيات و علوم انساني ، تهران ، 1354 ش ; شم 91 – 92 ; يادداشتهاي مولف .
Godard , Y . & A . , Sani al – Mulk '', Iran , pieces du musee de Teheran , Paris , 1948 . يحيي ذكاء
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2103
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست