بوحبّه،،ويرانههايي باستاني واقع در 45 كيلومتري جنوبغربي بغداد و در فاصلة 12
كيلومتري كرانة شدقي رود فرات( ؛رو1،نقشة سومر واكد؛پاولي،ذيل سيپارا2).در اين
ويرانه كاوش كافي نشده است(ماير،770/XXI)،اما از لحاظ عظمت،تپههاي شوش را با آن
مقايسه كردهاند(كرزن،2/235).پس از حفاريهاي رسام در 1881و1882م ثابت شد كه
ويرانههاي ابوحبه محل شهر باستاني سيپار يا سيپارا بوده است.پلينوس و بطليموس از
اين شهر به عنوان يكي از شهرهاي تاحية بينالنهرين ياد
كردهاند(پاولي،همانجا).بطليموس(ص182،183)آن را به عنوان جنوبيترين شهر از 22 شهر
اين ناحيه كه در كنار فرات قرار داشته،ذكر كرده است.در گذشته شهر سيپار مانند
بسياري ديگر از شهرهاي باستاني اين ناحيه-بابل،اور،نيپور و…-در كنار رود فرات قرار
داشته است،ليكن به واسطة انحراف مسير رودخانه،در حال حاضر بقاياي غالب آنها در
فاصلة كم و بيش زياد از اين رود ديده ميشود(رو،21).با آنكه به هنگام برپايي
امپراتوري بابل،سيپار شاهاني مستقل داشت،اما دومين شاه از سلسلة اول پادشاهان
بابل(2211-2175قم)در بيستونهمين سال سلطنت خود به دور سيپار ديوار كشيد و اين
شهر حداقل از اين زمان به قلمرو بابل تعلّق يافت و به سبب داشتن وضع استراتژيك تا
مدتها از بزرگترين شهرهاي بابل به شمار ميرفت(پاولي،همانجا).
معبد شَمَش يا الهة آفتاب در حدود 2800قم توسط نرمشين3 ،شاه اكد،در اين شهر بر پا
شد و در دورههاي بعد چند بار نوعسازي شد كه آخرينبار آن توسط نبونئيد4
(556-539قم)انجام پذيرفت(همانجا؛قس:امستد،50).الهة آفتاب از خداياني بود كه اهميت
فرامنطقهاي داست(رو،88).معبد سيپار داراي 300 تالار،اتاق و نيز غمارتهايي مخصوص
كاهنان و نگهداري دفاتر بوده است(پيرنبا،1/54).اين معبد از معابدي است كه فرهنگ
سومريـاكدي را حفظ كردهاند(رو،381).امستد(ص187)گزارش مي دهد كه سكههاي يافته شده
در معبد سيپار ظاهرا اولين سكههايي است كه به عنوان پول به كار رفتهاند.در زمان
حمورابي،سيپار جزء قلمرو او به شمار ميرفت(رو،178-179).همو در در اواخر حكمروايي
خود دستور داد تا فرمانهاي او را بر ستونهاي سنگي حك كنند.يكي از اين ستونها كه به
طور كامل به دست آمده است،مربوط به معبد سيپار است كه بعداً توسط عيلاميها به شوش
برده شد و سپس در 1901م توسط كاوشگران فرانسوي به موزة لوور انتقال
يافت(همو،185-187).
از 911ق م دوران ناآرامي منطقة بينالنهرين آغاز ميشود كه طي آن ناآراميها به
منطقه هجوم آورده و در دو سوي فرات استقرار مييابند و سرانجام تا كرانههاي دجله
پيش ميروند.د رهمين زمان معبد شمش سيپار غارت و ويران ميشود(همو،253-254).
در پاييز 539ق م كورش هخامنشي در پانزدهمين روز از حملة خود به بابل، شهر سيپار را
به صلح فتح كرد(همو،352).از اين زمان شهر سيپار حداقل تا 8سال محل اقامت كمبوجيه
بود(امستد،87).در اين دوره،يكي از دو راه اصلي كه بينالنهرين را به سوريه و ساحل
مديترانه متصل ميساخت،از اين شهر آغاز ميشد كه آن را به منطقة حمص و از آنجا از
طريق راههاي فرعي به بنادر فينيقيه،دمشق و يا فلسطين متصل ميساخت(رو،29).
سيپار(يا سيپار شاشمش)و آكاده1(سيپار شاآنونيتو)كه ظاهراً به واسطة رود فرات از
يكديگر جدا ميشدند،برروي هم شهري واحد را تشكيل ميدادند( ).بسياري از دائرة
المعارفها اين دو شهر را برروي هم شهر سفروايم2 كتاب مقدس فرض
كردهاند(آمريكانا؛بروكهاوس؛ ؛قس:هاكس،478-479).
مآخذ:بطلميوس،الجغرافيا،به كوشش فؤاد سزگين،فرانكفورت،1407ق/1987م؛پيرنيا،حسن،ايران
باستان،تهران،1366ش؛كرزن،جرج،ن.،ايران و قضية ايران،ترجمة غ.وحيد
مازندراني،تهران،1350ش؛هاكس،قاموس كتاب مقدس،بيروت،1928م؛نيز:
Americana;Brockhus; ;Meyer;Olmstead,A.T,History of the Persian
Empire,London,1976;Pauly;Roux,G.,Ancient Iraq,London,1977.
عباس سعيدي