َبووالْجَيْشِ بَلْخي،مظفر بن محمد بن احمد خراساني(د367ق/978م)،متكلم و محدث
امامي.منابع در مورد تاريخ تولد وي سكوت كردهاند.او نزد محمد بن جرير طبري(د310ق)و
ابوسهل نوبختي(د311ق)دانش آموخته(نجاشي،422؛طوسي،امالي،1/250،الفهرست،169)و در
بغداد افزون بر اين دو از كساني مانند ابن همام اسكافي،محمد بن احمد بن ابي الثلج و
محمد بن جعفر علوي حسيني بهره برده و از آنان حديث شنيده
است(مفيد،الارشاد،20،26،الامالي،310؛طوسي،امالي،1/166).وي ظاهراً به شغل وراقي
اشتغال داشته است،زيرا در اسناد پارهاي از روايات به وي نسبت وراق داده شده
است(مفيد،همانجا؛طوسي،همان،1/76).علماي اماميه ابوالجيش را به عنوان متكلم
ميشناختند(ابننديم،226؛نجاشي،همانجا).وي چنانكه از عناوين آثارش برميآيد،در خصوص
مسائل حساسي در اين زمينه قلم زده است.ابوالجيش از شاگردان خاص ابوسهل بوده،به طوري
كه طوسي او را از«غلمان»وي شمرده است(الفهرست،همانجا).از اين رو شخصي همچون
ابوالجيش ميتوانست انتقال دهندة آراء كلامي ابوسهل به آيندگان بوده
باشد(قس:مكدرموت،11-12).ابوحيان توحيدي در اخلاقالوزيرين از مجلسي در رمضان سال
360ق در محضر عزّالدولة بويهي ياد ميكند كه دانشمنداني چون ابوعبدالله بصري،علب بن
عيسي رمّاني،ابوحامد مرورودي و ابوالجيش بلخي حضور داشتهاند.در آن ميان ابوالجيش
به طرح سؤالي راجع به قرآن و اختلاف فقها،متكلمان و ديگر علما دربارة آن ميپردازد
كه حاضران تا مدتي از پاسخ به آن درميمانند(ص202-207).
در ميان شاگردان وي به ويژه بايد از شيخ مفيد نام برد كه از او حديث نيز شنيده
است(مفيد،الارشاد،الامالي،همانجاها؛نجاشي،طوسي،همانجاها).شاگرد ديگر وي ابوياسر
بوده كه شيخ مفيد در جواني هنگامي كه براي كسب علم به بغداد آمده بود،نزد او در
محلة باب خراسان دانش آموخت و همو بود كه مفيد را براي كسب علم راهي درس علي بن
عيسي رمّاني كرد(ابن ادريس،161؛ورام،2/302).شخصيت ابوياسر كه به غلام(شاگرد
خاص)ابوالجيش نيز مشهور بود(همانجاها)،چندان شناخته نيست و در خصوص رابطة او با
شخصي به نام طاهر كه نجاشي(ص208)و طوسي(همان،86)از وي با عنوان ابوالجيش ياد
كردهاند،چيزي نميدانيم.اين دو در شرح حال طاهر يادآور شدهاند كه وي متكلم بوده و
آغاز دانشاندوزي شيخ مفيد نزد وي بوده است(نيز نكـ:ابننديم،همانجا،كه از شخصي به
نام غلام ابوالجيش در ميان متكلمان اماميه نام برده،ولي اطلاعي در خصوص وي به دست
نداده است).به هر روي چنانكه از عبارت نجاشي در شرح حال طاهر برميآيد،شيخ مفيد پيش
از آنكه نزد ابوالجيش به تحصيل پرداخته باشد،از طاهر شاگرد وي بهره برده است.در
خصوص تبحر ابوالجيش در حديث،نجاشي(ص422)يادآور شده كه وي حديث بسيار شنيده و طوسي
در الفهرست(ص169)او را عارف به اخبار دانسته است.مفيد در الارشاد(ص20،26،جمـ)و
الامالي(ص310،328،جمـ)و طوسي در امالي(1/166،250،جمـ)برخي روايات وي را نقل
كردهاند.
گفتني است كه در ميان مشايخ مفيد از شخصي به نام ابوالحسن محمد بن مظفر وراق نام
برده شده كه از ابن ابي الثلج و طبري روايت ميكند.با توجه به اطلاعاتي كه از
ابوالجيش در دست داريم،ايناحتمال وجود دارد كه اين فرد كسي جز ابوالجيش نبوده و اين
نام ضبطي غيردقيق از نام وي بوده باشد(نكـ:مفيد،همان،18-19؛قس:طوسي،همان،1/166).
ابوالجيش داراي تأليفاتي به خصوص در زمينة امامت بوده است(نكـ:همو،الفهرست،169).از
ميان عناوين آثار وي آنچه به ما رسيده،اينهاست:1.الارزاق و
الآجال(نجاشي،همانجا)؛2.الامامة(ابن شهر آشوب،124)؛3.الانسان و انّه غير هذه
الجملة(نجاشي،همانجا)،كه احتمالاً تأليفي است مربوط به حقيقت انسان و اينكه مكلف به
تكاليف الهي كيست.از ظاهر عنوان اين كتاب چنين برميآيد كه ابوالجيش همچون استادش
ابوسهل نوبختي بر اين اعتقاد بوده كه حقيقت انسان چيزي است وراي صورت ظاهري آدمي و
البته از مقولة امري غيرمادي(نكـ:سيدمرتضي،113-114)؛4.خصال الكمال(ابن شهر
آشوب،همانجا)؛5.الرد علي من جوّز علي القديم البطلان؛ 6.فدك(نجاشي،همانجا)؛7.قد
فعلت فلاتكم،كه طوسي از آن با عنوان المثالب نيز ياد كرده و گفته كه كتاب بزرگي
بوده است(نجاشي،طوسي،همانجاها).اين كتاب مورد استفادة عمادالدين طبري در كامل
بهائي(2/129-132)قرار گرفته است؛ 8.مجالس مع المخالفين في معان
مختلفة(نجاشي،همانجا)،كه نشان ميدهد ابوالجيش با مخالفان خود از مكاتب مختلف كلامي
مناظراتي داشته است؛ 9.نقض العثمانية للجاحظ(طوسي،همانجا؛قس:نجاشي،همانجا)؛ 10.نقض
ماروي من مناقب الرجال(ابن شهر آشوب،همانجا)؛ 11.النكت و الاغراض،در
امامت(نجاشي،همانجا؛قس:طوسي،همانجا).
مآخذ:ابن ادريس،محمد بن احمد،مستطرفات السرائر،قم،1408ق/1987م؛ابن شهر آشوب،محمد بن
علي،معالم العلماء،نجف،1380ق/1961م؛ابن نديم،الفهرست،ابوحيان توحيدي،اخلاق
الوزيرين،به كوشش محمد طنجي،دمشق،1385ق؛سيد مرتضي،علي بن حسين،الذخيرة،به كوشش احمد
حسيني،قم،1411ق؛طوسي،محمد بن حسن،امالي،بغداد،1384ق/1964م؛همو،الفهرست،به كوشش محمد
صادق بحرالعلوم،نجف،كتابخانة مرتضويه؛عمادالدين طبري،حسن بن علي،كامل
بهائي،قم،1376ق؛مفيد،محمد بن محمد،الارشاد،نجف،1382ق؛همو،الامالي،به كوشش غفاري و
استاد ولي،قم،1403ق؛نجاشي،احمد بن علي،رجال،به كوشش موسي شبيري
زنجاني،قم،1407ق؛ورام بن ابي فراس،تنبيه الخواطر،قم،1375ق؛نيز:
McDermott,M.J.,The Theology of Al-Shaikh al-Mufld,Beirut,1986.
حسن انصاري