responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2048
ابوجهل
جلد: 5
     
شماره مقاله:2048

اَبوجَهْل،ابوالحكم عمرو بن هشام بن مغيرة مخزومي،مشهور به ابوجهل(مقـ رمضان 2ق/مارس 624م)،از اشراف قريش و از مشركان بنام مكه،از روايت بلاذري(1/130)برمي‌آيد كه ابوجهل در 554م زاده شد.پدرش هشام از اشراف مكه بود و بر بني مخزوم،شاخه‌اي از قريش،رياست داشت(ابن حبيب،المنمق،332؛ابن‌سعد،1/127؛زبيري،301).مادرش اسماء دختر مخربة بن جندل حنظلي از بني‌تميم بود.به روايتي نگاهداري پيمان‌نامة قريش براي تحريم بني‌هاشم و مسلمانان را او يا خواهرش جُلاس(ام جُلاس)،خالة ابوالحكم،بر عهده داشت(بلاذري،1/235؛ابن سعد،1/209).اسماء سپس اسلام آورد و به تجارت عطر پرداخت(ابن‌سعد،8/300؛ابن‌حجر،8/10).ابوجهل را به مادرش نيز منسوب كرده،ابن‌حنظليه هم ناميده‌اند(ابن‌هشام،1/623؛بلاذري،1/291).
ابوجهل چون ديگر اشراف قريش به تجارت اشتغال داشت(قس:واقدي،1/9؛ابن‌هشام،1/595)و مردي ثروتمند بود و همانند پدر و برادرش از بخشندگان قريش در عصر جاهليت به شمار مي‌رفت(ابن‌حبيب،همان،273،المحبر،139ـ140).
وي در جواني ميان اشراف مكه جايگاهي ويژه يافت.در584م،هنگامي كه 30 سال بيش نداشت،از آن روي كه مردي كاردان بود،به عضويت دارالندوه پذيرفته شد،در حالي‌كه به رسم آن روزگار،اعضاي دارالندوه(بجز بني‌قصي)مي‌بايست افزون بر 40سال مي‌داشتند(ازرقي،2/253؛ابن‌قتيبه،2/230؛ابن‌دريد،155).تا 1ق/622م كه وليدبن مغيره زنده بود(طبري،2/398)و بر بني‌مخزوم رياست داشت(كلبي،85؛بلاذزي،1/133)،نتوانست پيشوايي آن تيره را به دست آورد،با اين‌همه كلامش در قريش نافذ بود.نقش مهمي كه در ناكامي قبيلة يثربي اوس در انعقاد پيمان دفاعي با قريش ايفا كرد،گذشته از دورانديشي،بر نفوذ او نيز دلالت دارد(ابن‌حبيب،المنمق،268ـ271؛يعقوبي،2/37؛ابن‌اثير،1/677).
با آغاز رسالت محمد(ص)،ابوجهل به اقدامات بسيار براي جلوگيري از اشاعة اسلام دست زد و اينگونه اعمال او،شأن نزول شماري از آيات قرآني دانسته شده است(براي نمونه،نكـ:طوسي،1/59،9/239؛فخرالدين‌ رازي،15/155،172،31/101؛زمخشري،1/47،2/208).با توجه به سابقة او در نفي برتري بني‌هاشم بر ساير تيره‌هاي قريش(ابن‌حبيب،همان،356ـ357)،چنين مي‌نمايد كه سخنان و اعمال پيامبر(ص)را اقدام بني‌هاشم براي سروري بر قريش مي‌پنداشت كه كاهش قدرت ديگر اشراف مكه ـاز جمله خود اوـ نتيجه آن بود(واقدي،1/30؛حلبي،2/144؛نيز نكـ:سهيلي،5/240).از همين رو بيش از ساير مشركان با پيامبر(ص)دشمني مي‌ورزيد(ابن‌اسحاق،145؛بلاذري،1/124).
تلاش ابوجهل در قطع رابطة قريش با بني‌هاشم كه به شكست انجاميد(ابن‌اسحاق،161ـ166؛ابن‌هشام،1/353ـ354؛ابن‌سعد،1/208ـ210)،ممانعت از حمايت ابولهب از پيامبر(ص)بعد از مرگ ابوطالب(همو،1/211؛حلبي،1/253؛ابن‌كثير،3/165)و نيز طراحي توطئة ناموفق قتل پيامبر(ص)با مشاركت طوايف مختلف(ابن‌هشام،1/482؛ابن‌سعد،1/227؛طبري،2/371ـ372)را مي‌توان مهم‌ترين اقدامات وي بر ضد پيامبر(ص)دانست.مسلمانان نيز از شدت عمل و كينه‌توزي وي در امان نبودند(ابن‌هشام،1/320؛نيزنكـ:ابن‌سعد،8/264؛يعقوبي،2/28).در اين راه برادر مادري او عياش‌بن ابي ربيعه را كه پس از قبول اسلام جهت پيوستن به مهاجرين عازم مدينه بود،از قُبا به مكه بازكرداند و در آن شهر زنداني كرد(ابن‌اسحاق،176؛ابن‌سعد،4/129).متقابلاً پيامبر(ص) نيز او را«ابوجهل»ناميد و به مسلمانان دستور داد كه وي را چنان خطاب كنند(بلاذري،1/125).گويا حُسن خدمت عكرمة بن ابي جهل به اسلام موجب شد كه پيامبر(ص)پس از مرگ ابو‌جهل مسلمانان را از سبّ وي و انتساب عكرمه به اين كنيه بازدارد(مبرد،3/1207؛ابن عبدربه،2/393).
پس از هجرت پيامبر(ص)به مدينه و در پي تعرض مسلمانان به راه تجاري مكه و شام،موجبات درگيري ابوجهل با ايشان فراهم آمد.در سال اول هجري كاروان تجاري كه ابوجهل رياست آن را داشت(يعقوبي،2/69)،به رغم مواجهه با حمزة بن عبدالمطلب و يارانش در سيف البحر،با وساطت مجديّ بن عمرو الجُهَني بدون خونريزي راه خود را به سوي مكه ادامه داد(واقدي،1/9؛ابن سعد،2/6).در سال بعد هنگامي كه كاروان ديگري از قريش به سالاري ابوسفيان مورد تهديد مسلمانان قرار گرفت،ابوجهل با لشكري كه خود از عاملان بسيج آن بود(واقدي،1/33،37-38)،براي حمايت از آن كاروان از مكه خارج شد.با آنكه كاروان به سلامت گذشت،به اصرار ابوجهل لشكر مكه به سوي چاههاي بدر حركت كرد.ظاهراً علاوه بر رياست طلبي،او در پي آن بود كه اقتدار قريش را مه تنها بر مسلمانان بلكه بر تمام كساني كه قادر به مخاطره انداختن كاروانهاي قريش بودند،اثبات كند(همو،1/43-44؛ابن هشام،1/618-619؛ابن سعد،2/13)؛اما لشكر مكه با وجود برتري در بدر از مسلمانان شكست خورد و ابوجهل به همراه شماري ديگر از سران قريش به هلاكت رسيد(ابن هشام،1/635-636؛واقدي،1/89-90).
مآخذ:ابن اثير،الكامل؛ابن اسحاق،محمد،السير و المغازي،به كوشش سهيل زكار،دمشق،1398ق/1978م؛ابن حبيب،محمد،المحبَر،به كوشش ايلزه ليشتن اشتنر،حيدرآباد دكن،1361ق/1942م؛همو،المنمق،به كوشش خورشيد احمد فاروق،بيروت،1405ق/1985م؛ابن حجر عسقلاني،احمد بن علي،الاصابة،قاهره،1327ق؛ابن دريد،محمد بن حسن،الاشتقاق،به كوشش عبدالسلام هارون،قاهره،1378ق/1958م؛ابن سعد،محمد،الطبقات الكبري،بيروت،1960م؛ابن عبدربه،احمد بن محمد،العقد الفريد،به كوشش احمد امين و ديگران،قاهره،1367ق/1948م؛ابن قتيبه،عبدالله بن مسلم،عيون الاخبار،قاهره،دارالكتب المصرية، ابن كثير،البداية؛ابن‌هشام،عبدالملك،السيرة النبوية،به كوشش مصطفي سقا و ديگران،قاهره،1375ق/1955م؛ازرقي،محمد بن عبدالله،اخبار مكة،به كوشش رشدي صالح ملحس،مكه،1965م؛بلاذري،احمد بن يحيي،انساب الاشراف،به كوشش محمد حميدالله،قاهره،1959م؛حلبي،علي ابن برهان الدين،السيرة الحلبية،بولاق،1280ق؛زبيري،مصعب بن عبدالله،نسب قريش،به كوشش لوي پرووانسال،قاهره،1953م؛زمخشري،محمد بن عمر،الكشاف،قم،نشر ادب الحوزة،سهيلي،عبدالرحمن،الرّوض الانف،به كوشش عبدالرحمن وكيلي،قاهره،دارالكتب الحديثة؛طبري،تاريخ؛طوسي،محمد بن حسن،التبيان،بيروت،دارالكتاب العربي،فخرالدين رازي،محمد بن عمر،التفسير الكبير،بيروت،داراحياء،التراث العربي؛كلبي،هشام بن محمد،جمهرة النسب،به كوشش ناجي حسن،بيروت،1407ق/1986م؛مبرد،محمد بن يزيد الكامل،به كوشش محمد احمد الدالي،بيروت،1406ق/1986م؛واقدي،محمد بن عمر،المغازي،به كوشش مارسدن جونز،لندن،1966م؛يعقوبي،احمد بن اسحاق،تاريخ،بيروت،1379ق/1960م.
محمد علي كاظم بيكي
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2048
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست