responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2034
ابوجعفر استاد هرمز
جلد: 5
     
شماره مقاله:2034

اَبوجَعْفَرْ اُسْتادْ هُرْمُز، ابن حسن (301-406ق/914-1015م)، از کاگزاران و سرداران آل بویه. ظاهراً از این‌رو لقب استاد یافته که مدتی از حاجبان دربار آل بویه بوده است (ابن اثیر، 9/224). از دوران کودکی و جوانی ابوجعفر اطلاعی در دست نیست. برپایۀ گزارش ابن اثیر (همانجا) وی مدتی در دوران حکومت عضدالدولۀ دیلمی (324-372ق) حاجب دربار بود. با مرگ عضدالدوله و رقابت فرزندان او بر سر جانشینی وی (نک‌ : ﻫ د، آل بویه)، ابوجعفر از طرف شرف‌الدوله حکومت عمان را ه عهده گرفت، تا اینکه در 374ق/984م به اغوای ابوبکر محمدبن شاهویه، معروف به ابوبکر کاتب، از شرف‌الدوله روی برگرداند و در خدمت برادرش صمصام‌الدوله درآمد. از این‌رو شرف‌الدوله سپاهی به فرماندهی ابونصر خواشاذه به جنگ وی فرستادو او ابوجعفر را به اسارت درآورد و به فارس برد و اموال زیادی از وی مطالبه کرد (رودراوری، 3/100، 101؛ نک‌ : ابن اثیر، 9/39). صمصام‌الدوله که پس از مرگ شرف‌الدوله به فارس دست یافت، بعد از 381ق ابوجعفر را به جای عباس بن احمد به حکومت کرمان فرستاد (همو، 9/83). به گزارش رودراوری (3/192) در واگذاری این منصب به ابوجعفر، فرزندش ابوعلی بن استاد هرمز (ﻫ م) که نزد صمصام‌الدوله منزلتی به دست آورده بود، نقشی داشته است.
در 384ق/994م، خلف بن احمد از بازماندگان صفاریان که از مدتها قبل خیال تصرف کرمان را در سر داشت، با در دست داشتن نامه‌ای از معتضد عباسی، درصدد فتح کرمان برآمد. از این‌رو یکی از قضات سیستان را به نام ابویوسف بزاز که در میان مردم نفوذ و اعتباری داشت، به همراه شخصی به ظاهر صوفی به نام حلبی و به بهانۀ تجدید عهد، نزد ابوجعفر فرستاد. حلبی با نقشه‌ای از پیش تعیین شده، قاضی را هلاک کرد و با زیرکی، ابوجعفر را به عنوان مسبباین قتل معرفی کرد. خلف در پی خونخواهی قاضی، سپاهی به فرماندهی پسرش طاهر، روانۀ کرمان کرد. این سپاه ابتدا در نرماشیر قوای ابوجعفر را شکست داد و پس از آنکه بردسیر را به محاصرۀ خود درآورد، از سپاه ابوجعفر شکست خورد و به سیستان بازگشت (همو، 3/192-198؛ ابن اثیر، 9/83-84). ابوجعفر استاد هرمز به علم انساب آشنایی داشت، از این‌رو صمصام‌الدوله در 338ق/998م، او را مأمور شناسایی دیلمیان اصیل کرد (رودراوری، 3/312). تصفیۀ دیلمیان توسط استاد هرمز باعث ناخشنودی دیلمیان شد و برخی از آنان با پسران عزالدولۀ بختیار (ابونصر و ابوالقاسم) هم آواز شدند و با کردان بر ضد صمصام‌الدولۀ به شورش دست زدند. در نبردی که میان آنان درگرفت، صمصام‌الدوله شکست خورد و ابوجعفر دستگیر و اموالش غارت شد و خود او به دست پسران بختیار افتاد، اما وی پس از چندی با حیله‌ای خود را از چنگ رهانید (همو، 3/312-314؛ ابن اثیرابن اثیر، 9/142).
بعد از مرگ صمصام‌الدوله، ابوجعفر به قوای بهاءالدوله (361-403ق) پیوست. بهاءالدوله وی را در رأس دیلمیان کرمان قرار داد. در 390ق/999م، بین ابوجعفر و ابونصر بن بختیار که پس از شکست از بهاءالدوله، راه کرمان را در پیش گرفته بود. جنگی در گرفت. در این جنگ ابوجعفر شکست خورد و به سیرجان گریخت. ابونصر جیرفت و بیشتر نواحی کرمان را به تصرف خویش درآورد (صابی، 4/349؛ ابن اثیر، 9/160). بهاءالدوله سپاهی به فرماندهی موفق بن اسماعیل، روانۀ کرمان کرد. موفق با مساعدت ابوجعفر، ابونر را شکست داد و خود ابوجعفر را نیز از حکومت کرمان عزل و ابوموسی خواجه بن سیاهجنگ (ابن اثیر، 9/166: سلهجیل) را به جانشینی وی برنشاند (صابی، 4/360، 362).
بعد از این واقعه هرچند ابوجعفر در دستگاه بهاءالدوله رسماً مقامی نداشت، اما از نزدیکان وی به‌شمار می‌رفت. چنانکه یک بار او را به سبب تجربه‌اش، برای تدبیر کار طاهربنخلف، به کرمان روانه کرد (همو، 4/376، 378؛ ابن اثیر، 9/167)؛ اما کهن‌سالی و عدم کارآیی او باعث شد تا برخی از افراد سپاه وی درخواست عزل او را کنند. به این سبب ابوجعفر از سمت خود برکنار شد، اما او به این فرمان وقعی ننهاد و طاهر نیز به سیستان بازگشت (صابی، 4/379، 380، 382).
بهاءالدوله، مظفر ابوالعلاء را به منظور برکناری ابوجعفر به کرمان فرستاد، اما وی بدون نتیجه بازگشت (همو، 4/382). سرانجام بهاءالدوله به تحریک وزیرش، ابوغالب محمدبن علی، دستور مصادرۀ اموال ابوجعفر و نزدیکانش را در کرمان صادر، و ابوالفضل محمدبن قاسم را به این منظور روانۀ کرمان کرد. ابوالفضل ابتدا ابوالقاسم طویل، حاجب ابوجعفر را دستگیر و سپس خود ابوجعفر را با تهدید نزد بهاءالدوله فرستاد. از این پس او در شیراز در انزوا به سر برد و در همانجا درگذشت (همو، 4/383؛ قس: ابن اثیر، 9/262).
مآخذ: ابن اثیر، الکامل؛ رودراوری، محمدبن حسین، ذیل تجارب الامم، به کوشش ﻫ ف، آمدرز، قاهره، 1334ق/1916م؛ صایی، هلال بن محسن، «تاریخ»، همراه ذیل تجارب الامم رودراوری، به کوشش ﻫ ف. امدروز، قاهره، 1337ق/1919م.
ابوالفضل خطیبی

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 2034
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست