responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 1962
ابو البختری، عاص
جلد: 5
     
شماره مقاله:1962


اَبوالْبَخْتَری، عاص بن هاشم بن حارث بن اسد بن عبدالعزی (د 2ق/624م)، یکی از بزرگان قریش در جاهلیت. منابع کهن نام پدر او را «هاشم» ذکر کرده‌اند، اما دسته‌ای از مآخذ مهم دیگر آن را «هشام» گفته‌اند (واقدی، 1/149؛ بیهقی، 3/140؛ ابن اثیر، 2/63). مادر ابوالبختری آروی، دختر حارث بن عبدالعزی بن عثمان بن عبدالدار ابن قصی بوده است (زبیری، 213).
ابوالبختری از رهبران برجسته و بنام قریش بود. وی در آغاز رسالت حضرت محمد(ص) در کنار دیگر سران قریش قرار داشت و یک بار همراه عتبه، شیبه و ابوسفیان نزد ابوطالب آمد و از اینکه پسر برادر وی محمد(ص) به عقاید و آداب و سنن آنان پشت کرده و به مقدسات آنان توهین می‌کند، گله کرد (ابن اسحاق، 129) و تا پایان عمر نیز اسلام نیاورد. با اینهمه وی یکی از کم‌آزارترین سران قریش نسبت به پیامبر(ص) و مسلمانان بود. تمامی منابع تاریخی گواهی می‌دهند که وی همواره طرفدار نرمش و مدارا با پیامبر و بنی‌هاشم بود. در دوران محاصرۀ بنی هاشم و مسلمانان در شعب ابی‌طالب، یک بار که ابوجهل مانع رساندن غذا به شعب برای خدیجه همسر پیامبر(ص) شده بود، ابوالبختری سخت برآشفت و با استخوان پای شتری بر وی حمله برد و سرش را شکست و شعری نیز در نکوهش او سرود (همو، 142). حتی گفته‌اند که به رغم پیمان‌نامۀ قریش، خود به محاصره شدگان غذا می‌رساند (زبیری، همانجا). پس از آنکه محاصره در شعب به درازا کشید، ابوالبختری یکی از پنج نفری بود که تصمیم گرفتند به نفع پیامبر و بر ضد سران قریش و پیمان‌نامۀ معروف که در مورد محاصرۀ بنی‌هاشم نوشته شده و در خانۀ کعبه نهاده شده بود، اقدام کنند و در پی آن با سلاح به بنی‌هاشم و بنی عبدالملب روی آوردند و از آنان خواستند از محاصره خارج شوند (ابن هشام، 2/15؛ ابن سعد، 1/210) و ابوطالب ضمن سرودن شعری از آن گروه ستایش کرد (زبیری، 431).
پس از مهاجرت یاران پیامبر(ص) از مکه، سران قریش در «دارالندوه» گرد آمدند و دربارۀ این واقعه به بحث و تبادل نظر پرداختند. ابوالبختری که همراه زمعه بن اسود از قبیلۀ بنی اسد در این شورا شرکت کرده بود، در مقابل پیشنهادهای گستاخانه‌ای چون دستگیری و زندانی کردن یا کشتن پیامبر، کم‌آزارترین پیشنهاد یعنی اخراج پیامبر(ص) را از مکه مطرح کرد (بلاذری، 1/259-260). پس از آنکه پیامبر به قصد هجرت، شبانه از مکه خارج شد، عده‌ای از سران قریش به تعقیب وی پرداختند. ابوالبختری از این کار اکراه داشت، از این‌رو مورد خشم و نکوهش ابوجهل قرار گرفت (واقدی، 1/37). در رمضان سال 2ق/624م جنگ بدر بین مسلمانان و سران قریش روی داد. ابوالبختری همراه قریش در این جنگ شرکت کرد، اما پیامبر فرمود هرکس ابوالبختری را یافت، او را نکشد. مجذّر بن زیاد بلوی ابوالبختری را یافت و به او گفت پیامبر فرمان داده است تو را نکشند و از او خواست تسلیم شود تا او را نزد پیامبر(ص) بپرد. ابوالبختری خواست تا به دوستش جناده بن ملیحه نیز که همراه او بود، امان داده شود، ولی مجذر نپذیرفت. ابوالبختری با مجذّر به جنگ پرداخت و به دست او کشته شد (زبیری، 213-214).
فرزند او اسود نیز از رجال قریش بود. از نوادگان او طلحه بن عبدالرحمن بن عبداللـه بن اسود است که مادر او فاطمه دختر امام علی ابن ابی‌طالب(ع) است (کلبی، 74). وی فرزند دیگری نیز به نام اسماعیل داشت که در 8ق، در فتح مکه، اسلام آورد (زبیدی، 10/136). به گفتۀ ابن حزم (ص 117) اعقاب ابوالبختری از طریق اسود ادامه یافته‌اند.
مآخذ: ابن اثیر، الکامل؛ ابن اسحاق، سیره، به کوشش محمد حمیداللـه، قونیه، 1401ق/1980م؛ ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر؛ ابن هشام، محمد بن اسحاق، السیره النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، 1355ق/1936م؛ بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیداللـه، قاهره، 1959م؛ بیهقی، احمدبن حسین، دلائل النبوه، به کوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، 1405ق/1985م؛ زبیدی، تاج العروس؛ زبیری، مصعب بن عبداللـه، نسب قریش، به کوشش لوی پرووانسال، قاهره، 1953م؛ کلبی، محمدبن سائب، جمهره النسب، به کوشش ناجی حسن، بیروت، 1407ق/1984م؛ راقدی، محمدبن عمر، مغازی، به کوشش مارسدن جونز، لندن، 1966م.
حسن یوسفی اشکوری

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 1962
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست