اَبواِسْحاقِ شامی، شرفالدین، از مشایخ بزرگ صوفیه در اواخر سدۀ 3 و اوایل سدۀ
4ق. او از مریدان مَمْشاد دینوری معروف به خدمت و تحت تربیت او به سر برد تا به
کمال رسید. ابواسحاق جامع میان علوم ظاهر و باطن و در زهد و ریاضت ممتاز بود، به
نحوی که هر 7 روز یک بار افطار میکرد. او را شیخی صاحب کرامت دانستهاند که به
سماع نیز علاقهمند بود (غلام سرور، 1/239-240). سلسلۀ معنوی او از طریق ممشاد
دینوری، به روایات مختلف، با واسطههایی به امیرالمؤمنین علی(ع) میرسد (نک :
آریا، 74-75). گفتهاند که استادش او را به هدایت مردم چشت ــ یکی از قراء هرات ــ
مأمور کرد و او را خواجۀ اهل چشت خواند و چون او به چشت وارد شد، نزد مردم نیز به
خواجۀ چشت شهرت یافت و سرسلسلۀ فرقۀ چشتیه شد (نوشاهی، 1/148؛ غلام سرور، 1/240).
خواجه ابواسحاق تولد خواجه ابواحمد ابدال چشتی را بشارت داد و پیشگویی کرد که از
این کودک خاندانی عظیم ظاهر خواهد شد (جامی، 323؛ واعظ، 119-120). سالها بعد خواجه
ابواحمد ابدال به جانشینی خواجه ابواسحاق رسید. خواجه ابواسحاق زندگی را در فقر و
ترک و ریاضت به سر برد و خواجه ابواحمد ابدال نیز بر فقر مراد خویش افتخار میکرد
(امیر خورد، 117، حاشیه؛ غلامسرور، همانجا). او بیشترین ایام حیات خود را در عکّا
واقع در فلسطین کنونی به سر برد و در همانجا نیز وفات یافت (جامی، 322؛ نامۀ
دانشوران، 5/47-48). تاریخ وفات او به درستی معلوم نیست. غلام سرور آن را 14
ربیعالثانی 329 دانسته است (همانجا).
مآخذ: آریا، غلامعلی، طریقۀ چشتیّه، تهران، 1365ش؛ امیر خورد، محمد مبارک علوی، سیر
الاولیاء، ترجمۀ اعجاز الحق قدوسی، لاهور، 1980م؛ جامی، عبدالرحمن بن احمد، نفحات
الانس، به کوشش مهدی توحیدیپور، تهران، 1336ش؛ غلام سرور، خزینه الاصفیاء، لکهنو،
1290ق؛ نامۀ دانشوران، قم، دارالفکر، 1379ق؛ نوشاهی، سیدظریف احمد، شریف التواریخ،
گجرات، 1399ق/1979م؛ واعظ، اصیلالدین عبداللـه، مقصد الاقبال سلطانیه، به کوشش
مایل هروی، تهران، 1351ش.
حسین لاشیء