responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 1929
ابن يونس، کمال الدين
جلد: 5
     
شماره مقاله:1929

ابوحذيفه،اسحاق بن بشر بن محمد بن عبدالله بن سالم بخاري(د 12 رجب 206ق/11دسامبر 821م)،راوي تاريخ و قصص.وي مولاي بني‌هاشم بود(خطيب،6/326)و به همين جهت هاشمي و قرشي نيز خوانده شده است.نسبت كاهلي كه ابن حبان(1/135)و نجاشي(ص72)به او داده‌اند،ناشي از خلط وي با ابويعقوب اسحاق بن بشر بن مقاتل كاهلي است.(براي شرح حال ابويعقوب،نكـ:خطيب،6/328-329).به گفتة خطيب(6/327)به نقل از قتيبة بن سعيد،ابوحذيفه 2سال پس از درگذشت عبدالله بن طاووس(د1302ق،ابن حجر،تهذيب،5/267)متولد شده است كه در اين صورت مي‌توان گفت ولادت او در 134ق بوده است.ابوحذيفه در بلخ تولد يافت،در بخارا زيست و همانجا درگذشت (ابن‌حبان، همانجا؛خطيب،6/326،328).در ميان مشايخي كه ابوحذيفه بدون واسطه از آنان روايت كرده است،به امام جغفرصادق(ع)(نجاشي،همانجا؛طوسي،149)و نيز كساني چون محمد بن اسحاق،مالك بن انس،اوزاعي،ابن‌جريج،سفيان ثوري و مأمون خليفه عباسي مي‌توان اشاره كرد(براي فهرستي از مشايخ او،نكـ:خطيب،6/326؛ابن‌عساكر،2/22).اگرچه بنا به ظاهر اين اسانيد،ابوحذيفه مي‌بايست مدتي بيرون از خراسان،به ويژه در مكه و مدينه حديث فراگرفته باشد،ولي صداقت و وثاقت وي همواره مورد ترديد قرار داشته و او نه تنها به روايت از مشايخي كه هرگز آنها را نديده بود،متهم شده(خطيب،6/327)،بلكه جمعي چون ابن‌مديني،ابن‌ابي‌شيبه و دارقطني او را كذاب خوانده‌اند (نكـ: همانجا؛ دارقطني، 142؛ ذهبي، ميزان،1/184؛ابن‌حجر،لسان،1/354،355).ابن‌عدي(1/331)روايات او را از حيث سند و متن مورد تضعيف قرار داده است.در حالي كه قاطبة رجال شناسان اهل سنت او را در زمرة ضعيفان شمرده‌اند،تنها دارابجردي وي را ثقه دانسته است(ابن‌عساكر،2/23؛قس:ذهبي،همان،1/185).از رجال‌شناسان شيعه،نجاشي(همانجا)او را توثيق كرده است و مفيد،كلامي نزديك بدان دارد(ص68).دوران خلافت هارون(170-193ق)ابوحذيفه توسط خليفه به بغداد فراخوانده شد و مدتي در يكي از مساجد آنجا به بازگفتن رواياتش پرداخت(ابن‌حبان،خطيب،همانجاها).با وجود اين،تنها محدث بغدادي شناخته شده كه از او روايت كرده،اسماعيل بن عيسي عطار است كه آثار او را در عراق منتشر ساخت (نكـ:خطيب، همانجا؛ثعلبي،64،99،جمـ،روداني،403؛قس:ابن‌حبان،همانجا،كه گفته«روي عنه البغداديون»).در منابع به حديث گفتن وي در مكه نيز اشاره رفته است(خطيب،همانجا)،اما ظاهراً رواياتش چندان مورد استقبال عراقيان و حجازيان قرار نگرفته است.روايت‌كنندگان از ابوحذيفه غالباً اهل خراسان بودند(همانجا)كه از آن ميان محمد بن قدامة بخاري،موسي بن افلح بخاري،محمد بن يزيد نيشابوري و عبدالله بن احمد مروزي را مي‌توان ياد كرد(ابن‌عساكر،2/23؛ابن‌عدي،همانجا؛ذهبي،سير،9/478،ميزان،1/186).در ميان راويان ابوحذيفه نام دو محدث ظاهراً خوزستاني:احمد بن سعيد باسياني و علي بن حرب جنديشاپوري نيز ديده مي‌شود(ابن‌حبان،1/136؛ذهبي،سير،همانجا)كه به ويژه احمد بن سعيد در انتقال روايات وي به راويان طبقة بعد بغداد مؤثر بوده است(نكـ:نجاشي، همانجا؛ابن‌ابي‌الحديد، 13/243؛تستري،1/739؛براي ديگر راويان از وي،نكـ:ابن‌حبان،ابن‌عدي،همانجاها).
آثار:
1.المبتدأ،مهم‌ترين اثر ابوحذيفه و از نخستين تأليفات اسلامي دربارة آغاز خلقت و قصص پيامبران است(نكـ:ابن‌نديم،106؛خطيب،6/326،327).اين كتاب مورد استفادة طبري،ثعلبي،طبراني،ابن‌عساكر،ابن‌كثير و ديگران قرار گرفته است(ثعلبي،64،99،جمـ؛ذهبي، سير،9/478؛ابن‌كثير،1/5،12،37،جمـ؛ابن‌حجر، الاصابة،5/247).به گفتة سزگين(GAS,I/294)بخش مربوط به آدم و حوا از اين كتاب در نشرية«مطالعاتي دربارة پاپيروسهاي ادبيات عرب(1)»به كوشش نبيهه عبود در شيكاگو(1975م)چاپ شده است(صص56-38-)و بخشهاي ديگري از آن نيز به صورت خطي در كتابخانة ظاهرية دمشق نگهداري مي‌شود(ظاهريه،تاريخ،1/314؛همان،حديث،226).جالب توجه است كه حديث«الهام بن الهيم بن لاقيس بن ابليس»كه محدثان آن را از روايت اسحاق بن بِشْر كاهِلي مي‌شناخته‌اند(عقيلي، 1/98؛خطيب،6/329؛ذهبي،ميزان،1/186؛ابن‌حجر،الاصابة،6/276)در نسخة خطي المبتداء ديده مي‌شود(نكـ:ظاهريه، تاريخ،همانجا؛قس:ابن‌حبان،1/136).
2.روايتي طويل از امام صادق(ع)دربارة معراج پيامبر(ص)كه در 1303ق به همراه الروضة من الكافي و تحف العقول به چاپ رسيده است.احتمال داده شده كه اين اثر همان كتابي باشد كه مورد نظر نجاشي(همانجا)و طوسي(همانجا،با عبارت«اسندعنه»)بوده است(در اين مورد،نكـ:تستري،1/738-739).
3.الفتوح،كه خطيب(6/326)و ابن‌نديم(همانجا،در چ فلوگل نيامده است)،از آن ياد كرده‌اند و مورد استفادة ابن‌عساكر،ياقوت و ابن‌حجر قرار گرفته است(ياقوت،1/136،484،2/355؛ ابن‌حجر، الاصابة،5/59،74،96،275،6/160).
4.مقتل عثمان،كه مفيد از آن ياد كرده و قطعاتي از آن را در الجمل مورد استفاده قرار داده است(صص68-76،99).همچنين ابوجعفر اسكافي از اثري نامشخص از ابوحذيفه حديثي دربارة اسلام آوردن حضرت علي(ع)نقل كرده است(ابن‌ابي‌الحديد،همانجا)و ابن‌نديم از آثار ديگر وي با عناوين الردّة،الجمل،صفين،الولاية و حفر زمزم نام برده است(همانجا؛نيز نكـ:GAS،همانجا).
مآخذ:ابن‌ابي‌الحديد،عبدالحميد بن هبة الله،شرح نهج البلاغة،به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم،قاهره، 1378ق/1959م؛ابن‌حبان،محمد،المجروحين،به كوشش محمود ابراهيم زايد،بيروت،1396ق؛ابن حجر عسقلاني،احمد بن علي،الاصابة،قاهره،1323ق؛همو،تهذيب التهذيب،حيدرآباد دكن،1326ق؛همو،لسان الميزان،حيدرآباد دكن،1329ق؛ابن‌عدي،عبدالله،الكامل،بيروت،1405ق/1985م؛ابن‌عساكر،علي بن حسن،تاريخ مدينة دمشق،عمان،دارالبشير؛ابن‌كثير،اسماعيل بن عمر،البداية و النهاية،به كوشش احمد ابوملحم و ديگران،بيروت، 1409ق/1989م؛ابن‌نديم،الفهرست؛تستري،محمدتقي،قاموس الرجال،قم،1410ق؛ثعلبي،احمد بن محمد،عرائس المجالس،بيروت،1401ق/1981م؛خطيب بغدادي،احمد بن علي،تاريخ بغداد،قاهره،1349ق؛دارقطني،علي بن عمر،الضعفاء و المتروكون،به كوشش موفق بن عبدالله،رياض،1404ق/1984م؛ذهبي،محمد بن احمد،سير اعلام النبلاء،به كوشش شعيب ارنؤوط و كامل خرّاط،بيروت،1406ق/1986م؛همو،ميزان الاعتدال،به كوشش علي محمد بجاوي،قاهره،1382ق/1963م؛روداني،محمد بن سليمان،صلة الخلف،به كوشش محمد حجي،بيروت،1408ق/1988م؛طوسي،محمد ابن حسن،الرجال،به كوشش محمد صادق بحر العلوم،نجف،1381ق/1961م؛ظاهريه،خطي(تاريخ)،عش؛همان(حديث)؛عقيلي،محمد بن عمرو،الضعفاء الكبير،به كوشش عبدالمعطي امين قلعجي،بيروت،1404ق/1984م؛مفيد،محمد بن محمد،الجمل،نجف،1368ق؛نجاشي،احمد بن علي،الرجال،به كوشش موسي شبيري زنجاني،قم،1407ق؛ياقوت،بلدان؛نيز: GAS
احمد پاكتچي

 

1-Studies in Arabic Literary Papyri.

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 1929
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست