responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 1913
ابن همام اسکافی
جلد: 5
     
شماره مقاله:1913


اِبْنِ هَمّامِ اِسْکافی، ابوعلی محمد بن ابی بکر همام بن سهیل بن بیزان، ملقب به کاتب (258-19 جمادی‌الآخر 336ق/872-5 ژانویۀ 948م)، از محدثان ایرانی تبار امامی مذهب. سبب انتساب وی به اسکاف (از نواحی نهروان بین بغداد و واسط) روشن نیست، ولی احتمال می‌رود نیاکانش که زرتشتی بوده‌اند (نجاشی، 379)، در آنجا سکنی داشته‌اند. همچنین به سبب انتساب وی به جدش بیزان، سمعانی (2/395) اورابیزانی خوانده است.
به گزارش نجاشی (ص 379-380)، نخستین کسی که از خاندان ابن همام به اسلام گرویده، مابنداذ (ماه بنداد) برادر سهیل و عموی همام بوده است. از این‌رو سابقۀ گروِش این خاندان به اسلام چندان دور نبوده است و می‌بایست آنان را از زرتشتیهای دورۀ اسلامی در منطقۀ عراق به‌شمار آورد که پس از قبول اسلام به مذهب شیعه گرویده‌اند. نجاشی در دنبالۀ گزارش خود، داستانی را در مورد چگونگی شیعه شدن مابنداذ و سهیل نقل می‌کند. به هر روی گرچه از ارتباط این دو با ائمۀ امامیه اطلاعی نداریم، اما می‌دانیم که همام بن سهیل در حدیث دستی داشته (نک‌ : نعمانی، 67) و یک بار با امام حسن عسکری(ع) مکاتبه کرده است (نجاشی، 380).
زادگاه ابن همام دانسته نیست، اما می‌دانیم که در بغداد سکنی داشته است (خطیب، 3/365). از مشایخ وی باید از پدر و نیز دایی‌اش احمد بن مابنداذ، احمد بن ادریس قمی، ابوجعفر ابن رستم نحوی، جعفر بن محمد بن مالک فزاری، حسن بن محمد بن جمهور عمی، حمید بن زیاد کوفی، عبدالـه بن جعفر حمیری و محمدبن موسی بن حماد بربری نام برد (نعمانی، 24، 67، 140، 150؛ مفید، الامالی، 59؛ خطیب، همانجا؛ ابن طاووس، علی، اقبال، 322). در میان این مشایخ، بجز بغدادیان، از ساکنان بصره و کوفه نیز دیده می‌شوند که نشان از سفر احتمالی ابن همام به این دو شهر دارد. در سندی نیز از حضور وی در رحبه سخن رفته که به قرینۀ روایت ابن همام از یک شخص کوفی در آنجا، بر می‌آید که مقصود از رحبه جایی جز رحبۀ کوفه نیست و نمی‌توان آن را دلیلی بر سفر ابن همام به رحبۀ شام دانست (نک‌ : خزاز، 31).
در برخی اسانید، به روایت ابن همام از ابراهیم بن هاشم قمی و محمد بن عیسی بن عبید یقطینی اشاره رفته است که باید در صحت ضبط این روایات تردید کرد (نک‌ : طوسی، الفهرست؛ 140-141؛ دلائل الامامه، 290). دربارۀ روایت ابن همام از ابن عقده و محمد بن جریر طبری (احتمالاً طبری مورخ) که در «نوادر الاثر» ابن رازی (ص 42، 43) آمده است، باید با تردید نگریست، چرا که اسناد این روایات خالی از خدشه نیست و ابن رازی نمی‌توانسته، چنانکه در این دو روایت آمده است، بی‌واسطه از ابن همام نقل حدیث کرده باشد. در میان مشایخ ابن همام، کسانی با گرایشها و مذاهب گوناگون همچون اهل سنت، واقفه و نیز غُلاتی چون اسحاق بن محمد احمر نخعی (نک‌ : کشی، 258، که از این شخص با عنوان اسحاق بن احمد نخعی نام برده است)، وجود داشته‌اند.
ابن همام در عصر خود به عنوان یکی از بزرگ‌ترین محدثان بغداد شناخته می‌شده است، چنانکه نجاشی و طوسی او را با عناوین «شیخ اصحابنا و متقدمهم» و «جلیل القدر» ستوده و پمن بیان عظمت منزلت وی، امانت در نقل حدیث وسعۀ روایت او را مورد تأکید قرار داده‌اند (نجاشی، 122، 379؛ طوسی، رجال، 494، الفهرست، 141، نیز نک‌ : ابن ادریس، 1/656). از آنجا که ابن همام نزد مشایخ اهل سنت نیز به استماع حدیث پرداخته بود، در میان روایات باقی مانده از او احادیثی با طرق روایی غیر شیعی هم دیده می‌شود (ابن رازی، همانجا؛ خزاز، 69؛ نیز نک‌ : خطیب، همانجا).
ابن همام به عنوان یک عالم برجستۀ امامی در بخش عمده‌ای از دورۀ غیبت صغری و در زمانی مقارن با ایام نواب اربعۀ امام زمان(ع)، توانست در موقعیتهای حساس بن تبیین مبانی اعتقادی و سیاسی امامیه بپردازد. با بررسی آثاری چون کمال‌الدین ابن بابویه، الغیبۀ طوسی و دلائل الامامه منسوب به ابن رستم طبری، می‌توان نقش ابن همام را در تبیین مسائل مربوط به امام زمان(ع) و غیبت آن حضرت و اخبار مربوط به نواب اربعه تا حدی تصویر کرد. رابطۀ نزدیک ابن همام با محمد بن عثمان عمری و نقل برخی مسائل به طریق خود از عمری نیز قابل ذکر است (نک‌ : ابن بابویه، 2/483؛ طوسی، الغیبه، 297). همچنین به هنگام مرگ محمد بن عثمان عمری، ابن همام و ابوسهل نوبختی و جمعی دیگر که در دو روایت با عنوان «وجوه و اکابر شیعه» معرفی شده‌اند، به عنوان شاهد بر نیابت حسین بن روح نوبختی، نزد عمری حضور داشته‌اند (همان، 371-372) و ابن مطلب باتوجه به اینکه ابن همام در آن زمان در قیاس با ابوسهل، سن زیادی نداشته است، مهم‌تر جلوه می‌کند. در دوران حسین بن روح نوبختی نیز ابن همام، معاشر وی شمرده می‌شده است. به عنوان نمونه ابن همام از طرف نوبختی مأمور می‌شود تا توقیعی را که وی در ذیحجۀ 312 از زندان در باب لعن ابن ابی العزاقر شلمغانی به او داده بود، برای دیگران بازگو نماید (نک‌ : همان، 307-308، 408-412). ابن همام با شلمغانی آشنایی نزدیک داشته و یک بار هم شلمغانی برخی سخنان غلوآمیز خود را به او گفته بوده است (نک‌ : همان، 408) و در میان آثار ابن ابی العزاقر نیز کتابی با عنوان رساله الی ابن همام نام برده شده که قابل تأمل است (نک‌ : نجاشی، 378).
در میان شاگردان ابن همام باید از ابوالحسن ابن جندی، ابوغالب زراری، جعفربن محمد ابن قولویه، محمد بن احمد صفوانی، محمد بن ابراهیم نعمانی، محمدبن احمد ابن داوود قمی، محمدبن عباس ابن حجام، ابوالمفضل محمدبن عبداللـه شیبانی، ابوالجیش مظفر بن محمد بلخی، هارون بن موسی تلعُکبری و معافی بن زکریا ابن طرارا نام برد (نعمانی، 24؛ ابن قولویه، 137، 185؛ ابوغالب، 176؛ غضائری، 190؛ مفید، الامالی، 310؛ نجاشی، 380؛ طوسی، الغیبه، الفهرست، همانجاها؛ خطیب، همانجا؛ ابن طاووس، علی، الیقین، 89). در نسخۀ موجودِ تفسیر علی بن ابراهیم قمی (2/102، جم‌( روایاتی هست که دلالت بر استفادۀ مؤلف از ابن همام دارد، اما باتوجه به طبقۀ رجالی علی بن ابراهیم و ابن همام، احتمال می‌رود که این روایات از اضافات جامع این تفسیر بوده باشد. همچنین روایتِ با واسطۀ کشی از ابن همام که در اختیار معرفه الرجال (همانجا) دیده می‌شود، نیز شایان تأمل است.
در منابع متقدم تنها نجاشی (همانجا) به یک اثر ابن همام با عنوان الانوار فی تاریخ الائمه(ع) اشاره کرده است. از کتاب الانوار که بنا بر برخی منقولات موجود، اثر مهمی در زمینۀ تاریخ ائمه(ع) بوده است، امروزه نشانی در دست نیست، اما منقولاتی از آن در عیون المعجزات منسوب به حسین بن عبدالوهاب ــ از مؤلفان سدۀ 5ق ــ دیده می‌شود (نک‌ : ص 12، 16، 19، 59، 117). همچنین این کتاب در سدۀ 6ق مورد استفادۀ ابن شهر آشوب (2/174، 3/275، 4/42، جم‌( و ابن ادریس (همانجا) و در سدۀ 7ق مورد استفادۀ عبدالکریم ابن طاووس (ص 109) قرار گرفته است. منتخبی از آن نیز نزد مجلسی (1/17) موجود بوده است. ظاهراً منقولاتی که در زمینۀ تاریخ ائمه(ع) از ابن همام در آثاری همچون الغیبۀ طوسی (ص 263، جم‌( و دلائل الامامۀ منسوب به ابن رستم طبری (ص 9، جم‌( نقل شده، برگرفته از همین کتاب است (نیز نک‌ : تاریخ اهل البیت، 124-125).
حر عاملی در وسائل الشیعه (20/48) کتابی با عنوان المزار به ابن همام نسبت داده که مستند آن دانسته نیست؛ تنها می‌دانیم که روایاتی در خصوص زیارات و ادعیه به نقل از ابن همام در کامل الزیارات ابن قولویه (ص 137، جم‌(، المزار ابن داوود قمی (نک‌ : ابن طاووس، عبدالکریم، 86)، المزار شیخ مفید (ص 48-49، جم‌( و برخی آثار دیگر نقل شده است.
دربارۀ کتاب التمحیص که به ابن همام منسوب شده (نک‌ : مجلسی، 1/17، 34) و در قم (1404ق) به چاپ رسیده است، نمی‌توان به قطع سخن گفت، زیرا افزون بر اینکه در آثار متقدمان اشاره‌ای به عنوان چنین اثری از ابن همام نشده است، در خود کتاب نیز قرینۀ استواری بر این انتساب وجود ندارد. نام ابن همام که در آغاز سند نخستین کتاب آمده است (نک‌ : ص 30)، نمی‌تواند دلیل کافی بر انتساب تألیف کتاب به ابن همام بوده باشد.
ابن همام محدثی برجسته و حلقه‌ای اساسی در زنجیره‌های روایی امامیه محسوب می‌شود، چنانکه برخی از اصول حدیث امامیه همچون اصلهای زید زراد و عاصم بن حمید (نک‌ : الاصول السته عشر، 2، 15، جم‌( و نیز کتاب الرساله الذهبیه (ص 3-4) و کتاب سلیم بن قیس هلالی (ص 64) از طریق او به آیندگان رسیده است. ظاهراً ابن همام کتابی در فهرست آثار امامیه داشته که مورد استفادۀ وسیع نجاشی در الرجال (ص 253، 293، جم‌( و طوسی در الفهرست (ص 78، جم‌( قرار گرفته است. همچنین ابن ندیم (ص 276، 278-279) و غضائری (ص 190-192) از برخی گفته‌های رجالی وی بهره برده‌اند.
ابن همام به گفتۀ خطیب بغدادی (همانجا) و طوسی (رجال، 494) در 332ق و به گفتۀ نجاشی (ص 380) در 336ق درگذشته است، اما به جهت دقتی که در گفتار نجلاشی دیده می‌شود، تاریخ اخیر مرجح می‌نماید. خطیب بغدادی (همانجا) همچنین یادآور شده است که ابن همام در بغداد درگذشت و در مقابر قریش به خاک سپرده شد.
مآخذ: ابن ادریس، محمد، السرائر، قم، 1410ق؛ ابن بابویه، محمدبن علی، کمال‌الدین، به کوشش علی‌اکبر غفاری، تهران، 1390ق؛ ابن رازی، جعفربن احمد، «نوادر الاثر»، همراه جامع الاحادیث، تهران، 1369ق؛ ابن شهر آشوب، محمدبن علی، مناقب آل ابی‌طالب(ع)، قم، چاپخانۀ علمیه؛ ابن طاووس، عبدالکریم بن احمد، فرحه الغری، نجف،1363ق؛ ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، تهران، 1390ق؛ همو، الیقین، نجف، 1369ق/1950م؛ ابن قولویه، جعفربن محمد، کامل الزیارات، نجف، 1356ق؛ ابن ندیم، الفهرست؛ ابوغالب زراری، احمدبن محمد، رساله فی ذکر آل اعین، به کوشش محمدرضا حسینی، قم، 1411ق؛ الاصول السته عشر، به کوشش حسن مصطفوی، تهران، 1371ق؛ تاریخ اهل البیت(ع)، به کوشش محمدرضا حسینی، قم، 1410ق؛ التمحیص، منسوب به ابن همام اسکافی، قم، 1404ق؛ حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، به کوشش محمد رازی، تهران، 1389ق؛ خزاز، علی بن محمد، کفایه الاثر، قم، 1401ق؛ خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، قاهره، 1349ق؛ دلائل الامامه، منسوب به ابن رستم طبری، نجف، 1383ق/1963م؛ الرساله الذهبیه، به کوشش محمد مهدی نجف، قم، 1402ق/1982م؛ سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، حیدرآباد دکن، 1383ق/1963م؛ طوسی، محمدبن حسن، رجال، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، 1380ق/1961م؛ همو، الغیبه، قم، 1411ق؛ همو، الفهرست، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، کتابخانۀ مرتضویه؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر، به کوشش طیب موسوی جزائری، نجف، 1387ق؛ عیون المعجزات، منسوب به حسین بن عبدالوهاب، نجف، 1369ق/1950م؛ غضائری، حسین بن عبیداللـه، «تکلمه رساله ابی غالب...»، همراه رساله فی ذکر آل اعین (نک‌ : هم‌ ، ابوغالب زراری)؛ کتاب سلیم بن قیس، بیروت، مؤسسه الاعلمی؛ کشی، محمد، معرفه الرجال، اختیار طوسی، به کوشش حسن مصطفوی، مشهد، 1348ش؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، 1403ق/1983م؛ مفید، محمدبن محمد، الامالی، به کوش غفاری و استادولی، قم، 1403ق؛ همو، المزار، قم، 1409ق؛ نجاشی، احمدبن علی، الرجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، 1407ق؛ نعمانی، محمدبن ابراهیم، الغیبه، به کوشش علی‌اکبر غفاری، تهران، کتابخانۀ صدوق.
حسن انصاری

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 1913
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست