responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 1868
ابن نقرات
جلد: 5
     
شماره مقاله:1868


اِبْنِ نَقَرات، ابوالحسن علی بن موسی (515-593ق/1121-1197)، معروف به ابن ارفع رأس (یا ارفع رأسه: EI2, S; GAL, I/654)، دانشمند، ادیب، خطیب و مقری اندلسی. شاید اگر منظومۀ بلند وی در علم کیمیا نبود، هیچ‌گاه نامی از وی باقی نمی‌ماند. شهرت این منظومه چنان است که مقری (3/605) گوید: اگر اندلیسان را هیچ اثری بجز شذور الذهب ابن نفرات نبود، همان کتاب به تنهایی برای اثبات بلاغت آنان کافی بود. چون از زندگی و احوال او تقریباً هیچ نمی‌دانیم، ناچار باید به قرائن متمسک شویم: از آنجا که وی به ابن ارفع رأس شهرت داشته، می‌توان گمان کرد که از خانواده‌ای به همین نام که در سدۀ 5ق به عنوان موشح پرداز در شهر طلیطله معروف بوده، برخاسته است (EI2, S). او خود در جیّان به دنیا آمد (ابن قاضی، 2/482)، اما همۀ منابع به اتفاق او را ساکن فاس دانسته‌اند. وی ظاهراً در همین شهر علم قرائت را نزد ابوعلی عریب، عبداللـه بن محمد فهری، ابومحمد شنترینی و دیگران آموخت (ابن ابار، 3/674؛ ابن قاضی، 2/481). علاوه بر اینها به گفتۀ ابن جزری (1/581) وی همچنین علم قرائت را نزد احمد بن حطیه (حیطیأه: ابن قاضی، همانجا) در مصر فرا گرفت.
آنچه در منابع شگفت می‌نماید، شخصیت دوگانه‌ای است که برای او قائل شده‌اند. صفدی (22/260) و ابن شاکر (3/106) تنها از او با عنوان صاحب شذور الذهب یاد کرده‌اند، اما ابن ابار و ابن جزری (همانجاها) او را در وصف علمای علم قرائت نهاده‌اند و گویند شذور الذهب منسوب بدوست. ابن حجر به نقل از ابن رشید او را عدل خوانده و اشاره می‌کند که وی کتاب موطأ را روایت می‌کرده و ابوعبداللـه مریسی آن را شنیده است، اما او بر حدیث دانی ابن نقرات خرده می‌گیرد (4/265).
به هر حال ابن نقرات علاوه بر تصدی اقراء، خطیب جامع قرویین فاس گردید (ابن قاضی، همانجا). از شاگردان وی می‌توان از ابوعبداللـه قرطبی (ابن جزری، همانجا) و ابوالحسن ابن قطان (ابن ابار، همانجا؛ تازی، 1/175) نام برد. ابن محرز نیز از وی اجازۀ روایت داشته است (غبرینی، 286).
همانگونه که گفته شد، شهرت ابن نفرات به شذور الذهب وی در علم کیمیاست، تا آنجا که گویند نظیر این شعر در کیمیا، خاصه با این فصاحت الفاظ و زیبایی ترکیبها دیده نشده است (ابن شاکر، صفدی، همانجاها). دو جنبۀ کیمیاگری و شاعری چنان در اثر وی متجلی است که ضرب‌المثل گونه‌ای دربارۀ او، در کلامی مسجع پدیدار آمد: اگر ]ابن نقرات[ زرسازی به تو نیاموزد، ادب می‌تواند آموخت. نیز از او با عنوان شاعر حکیمان و حکیم شاعران یاد شده است (همانجاها). در سال مرگ او اختلاف است. ابن ابار (همانجا) گوید که وی تا 593ق زنده بوده است، اما ابن عماد (4/317) مرگ او را در 594ق می‌داند؛ در حالی که ابن حجر (همانجا) گوید: ابوعبداللـه مریسی کتاب موطأ را در 595ق از ابن نقرات شنیده است.
آثار: شذور الذهب فی صناعه الکیمیا، این اثر که شذور الحکم فی الصناعه الشریفه (دوسلان، شم‍ 2643) و یا دیوان الشذور و تحقیق الامور نیز خوانده شده، در 1298ق در بمبئی همراه با شرح جلدکی به چاپ رسیده است (در مورد شروح و نیز نسخ خطی آن، نک‍ : GAL، همانجا، زرکلی، 5/26). این اثر شامل مجموعۀ قصایدی است که بنا به روایات گوناگون بین 1414 (EI2, S) و 1490 بیت (صفدی، 22/264) در بر داشته و سراسر آن به علم کیمیا اختصاص دارد؛ اما از این میان قصیدۀ طائیۀ او ظاهراً بیش از همه نظر نویسندگان و علما را جلب کرده است. به همین جهت صفدی (22/260-263)، 46 بیت و ابن شاکر (3/107-108)، 39 بیت آن را نقل کرده‌اند. در این ابیات، قدرت لفظ‌پردازی شاعر که داستان قرآنی موسی(ع) را با تغزل (نسیب و تشبیب) درآمیخته، به خوبی آشکار است.
خود وی نیز شرحی بر شذور الذهب نوشته که در کتابخانۀ ملی نیویورک موجود است (نک‍ : فهرس المخطوطات العربیه المصوره، 2/10-11). نیز محمدبن موسی قدسی، این اثر را تخمیس کرده است (زرکلی، همانجا).
آثار دیگر وی عبارتند از: الجهات فی علم التوجیهات، که درواقع شرحی است بر قصیدۀ سلیمان بن ثابت. نسخه‌های خطی از آن در پاریس (دوسلان، شم‍ 3253) و پرینستون (نک‍ : حتسی، شم‍ 41) موجود است؛ الطب الروحانی بالقرآن الرحمانی، که دربارۀ رموز ابجد و طلسمات تألیف شده است (دوسلان، شم‍ 2643). بغدادی (2/705) کتاب الوسم الوسیم عن الحجر الکریم را نیز به وی منسوب کرده است.
باتوجه به آنچه در آغاز مقاله، دربارۀ قرائت و حدیث‌دانی ابن نقرات گفتیم و نیز باتوجه به آثار او در علم کیمیا و طلسمات، این سؤال به ذهن متبادر می‌شود که آیا ابن نقرات و ابن رافع رأس، دو تن نبوده‌اند که بعدها شرح احوالشان درهم آمیخته است؟
مآخذ: ابن ابار، محمد بن عبداللـه، التکلمه لکتاب الصله، به کوشش فرانسیسکو کودرا، مادرید، 1882م؛ ابن جزری، محمدبن محمد، غایه النهایه، به کوشش گ. برشترسر، قاهره، 1351ق/1932م؛ ابن حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، 1330ق؛ ابن شاکر کتبی، محمد، فوات الوفیات، به کوشش احسان عباس، بیروت، 1972م؛ ابن عماد، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، قاهره، 1350ق؛ ابن قاضی مکناسی، احمد، جذوه الاقتباس، رباط، 1974م؛ بغدادی، ایضاح، تازی، عبدالهادی، جامع القرویین، بیروت، 1972م؛ زرکلی، اعلام؛ صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش عادل نویهض، بیروت، 1969م؛ فهرس المخطوطات العربیه المصوره، عمان، 1405ق/1985م؛ مقری، احمدبن احمد، نفح الطیب، به کوشش احسان عباس، بیروت، دارصادر؛ نیز:
EI2, S; De Slane; GAL; Hitti, ph. K. et al., Descriptive Catalog of the Garrett Collection of Arabic Manuscripts in the Princeton University Library, Princeton, 1938.
رضوان مساح

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 1868
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست