responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 1848
ابن ناقيا
جلد: 5
     
شماره مقاله:1848

اِبْنِ ناقیا، ابوالقاسم عبداللّه (عبدالباقی) بن محمد بغدادی (ذیقعدۀ 410-4 محرم 485/مارس 1020-15 فوریۀ 1092)، شاعر، کاتب، ادیب و لغوی. «ناقیا» (نک‌ : ابن‌خلکان، 3/99؛ ابن‌حجر، 3/384) یا «باقیا» (یاقوت، 5/165؛ ابن ابی الوفاء، 2/391) نام نیای بزرگ اوست (قس: GAL, S, I/486). او خود به «ابن‌بُندار»، «بُندار» نیز معروف بوده است (صفدی، 17/472؛ ابن ابی الوفاء، 1/283).
ابن‌ناقیا در بغداد، در حریم طاهری (محله‌ای که سابقاً کاخهای طاهریان در آن واقع شده بود) چشم به جهان گشود (ابن‌خلکان، 3/98) و دوران کودکی خود را در آنجا گذرانید و به همین جهت، او را «حریمی» نیز خوانده‌اند (جواد، 120). وی مقدمات دانش و ادب را نزد پدر و دیگر دانشمندان و ادیبان آن سامان سامان فرا گرفت (ابن‌جوزی، 9/68؛ فروخ، 3/199). چنین می‌نماید که ابن‌ناقیا، در کسب دانش، بیش از همه مرهون تعلیمات استادش ابواسحاق شیرازی (393-476ق/1003-1083م) بوده است (EI2). ابواسحاق از علمای بزرگ مذهب شافعی و مردی بسیار پارسا بود و در 415ق وارد بغداد شد و به گفتۀ ابن‌نجار، بیشتر دانشمندان آن روزگار شاگردان وی بودند (ابن‌خلکان، 1/29-30).
ابن‌ناقیا بیش از هرچیز، به «هزل» و «مُجون» شهرت یافته است (همو، 3/99؛ ابن ابی الوفاء، همانجا) و گویی در هیچ مناسبتی از شوخی و مزاح و حتی طنزهای گزنده فروگذار نمی‌کرده است. یکی از شیرین‌ترین طنزهای او، پاسخی است که فی‌البداهه به ابن‌شبل و شعر مفاخره‌آمیز او داده است. در بیتی از آن به او گفته است: «همان وجود تو در پشت آدم و بدشگونی تو بود که او را از خلدبرین فرود آورد. اگر آدم خبر می‌داشت که تو از نسل او پدید خواهی آمد، خود را مقطوع النسل می‌کرد!». وقتی به او گفتند: مگر نه اینست که تو نزد ابن‌شبل حدیث فرا گرفته‌ای؟! گفت: «چرا! و گرنه، این کودنی را که من دارم، از کجا می‌آوردم؟» (جواد، 120-121، به نقل از الوافی صفدی؛ مطلوب، 11-12). این طرز رفتار و این شیوۀ گفتار ابن‌ناقیا که دامن اهل شریعت را هم گاه می‌گرفت، باعث گردید که او را، به رغم شهرت به پیروی از آیین حنفی، به زندقه و کفر متهم گردانند و عقاید بت‌پرستان و دهریان و نیز تدوین رساله‌ای در تعطیل صفات باری تعالی را به او نسبت دهند و این سخن کفرآمیز وی را همه جا بازگو کنند که: «نهر شراب و نهر شیر و نهر عسل در اسمان هست، اما از هیچ‌یک تاکنون قطره‌ای بر زمین نچکید، و تنها این اب که خانه‌ها را ویران می‌سازد و سقفها را فرو می‌ریزد، همواره بر زمین می‌بارد!» (ابن‌جوزی، 9/68-69؛ ابن‌ابیک، 145؛ ابن‌خلکان، همانجا؛ ذهبی، 2/533؛ ابن‌کثیر، 12/151؛ ابن‌ابی الوفاء، همانجا؛ ابن‌حجر، 3/385). چنانکه از مقدمۀ مقامات او برمی‌آید، وی شوخ طبعی و طنزگویی و فکاهه‌سرایی را شیوۀ ادبی کهنی به شمار می‌آورده و میان وارستگی و پارسایی و هزل و مطایبه منافاتی نمی‌دیده است (مطلوب، 23-24).
ابن‌ناقیا بسیار شعر می‌سرود و طبعی روان داشت. صاحب‌نظران شعر وی را زیبایی، شیوایی و ظرافت ستوده‌اند و دیوان شعری بزرگ به او نسبت داده‌اند (ابن‌ایبک، همانجا؛ ابن‌خلکان، 3/98-99؛ ابن ابی الوفائ، همانجا؛ سیوطی، بغیه، 2/67). اما از آنهمه شعر جز ساندکی (حدود 71 بیت) پراکنده در منابع، برجای نمانده و از آن جمله است: بخشی از قصیده‌ای در مدح امیر ابوالحارث مُهارش‌بن علی (ابن‌فوطی، 4 (3)/422-423) و ابیاتی از قصیده‌ای دیگر در رثای ابواسحاق شیرازی (ابن‌خلکان، 1/30) و قطعاتی در هزل و لغز و خمریات و حکمت و زهدیات (نک‌ : ابن‌ایبک، 145-146؛ مطلوب، ١٢-٢٠).
ابن‌ناقیا خطی خوش و خوانا داشت (ابن ابی الوفاء، 1/284؛ ابن قطلوبغا، 32) و کاتبی ماهر و نویسنده‌ای چیره‌دست بود. علاوه بر دیوان شعر، کتابی با عنوان دیوان الرسائل نیز به او نسبت داده اند (یاقوت، همانجا؛ قفطی، 2/133؛ ابن‌خلکان، 3/99؛ سیوطی، همانجا). ابن‌خلکان به شهرت مقامات وی نزد اهل ادب اشاره کرده است (3/98). مقامات ابن‌ناقیا شامل 9 مقامه است که در آنها، از مقامه‌نویسان گذشته تقلید کرده است، به همین جهت در نظر برخی از معاصران، فاقد ارزش ادبی است (فروخ، 3/200). ابن‌ناقیا به حکم آنکه اهل لغت بود، در پایان هر مقاله کلمات ناآشنا را شرح داده است (نک‌ : مطلوب، 22-28). ظاهراً منظور ابن‌ناقیا از نوشتن مقامات آن بود که مفاسد اجتماع را در قالب حکایت و طنز بازگو کند (نک‌ : EI2). ابن‌ناقیا از دانشهای متنوع زمان خود، آنچنانکه استواری و ملاحتی در خور تحسین بخشیده است (قفطی، ابن‌خلکان، همانجاها؛ ابن ابی الوفاء، 1/283؛ فروخ، 3/199).
ابن‌ناقیا در زمرۀ راویان حدیث و شعر و ادب نیز بوده است. پدرش اهل تتبّع در اشعار و اخبار، و از جملۀ مشایخ وی بوده است (نک‌ : ابن‌ناقیا، 108، 117، جم‌(. ابوالقاسم عبدالرحمن‌بن عبیداللّه خرقی (حرفی)، ابوطالب محمدبن علی عشاری، امیر ابومحمد حسن‌بن عیسی‌بن مقتدر، ابوالقاسم علی‌بن محمد تنوخی، ابوالحسین‌بن احمدبن نقور، ابوالخطاب محمدبن علی دجیلی، ابوالقاسم عبدالواحدبن محمد مطرّز و ابوالحسین محمدبن محمد بصری از جمله کسانی هستند که ابن‌ناقیا از آنان شعر و ادب روایت کرده است (ابن‌جوزی، 9/68؛ ابن‌ایبک، 145؛ ابن‌ابی الوفاء، همانجا). کسانی چون عبدالوهاب انماطی و دیگر شیوخ ابن‌جوزی، رئیس ابوالمظفر، شجاع‌بن فارس ذهلی، هبه‌اللّه‌بن علی‌بن محلی، محمدبن ناصر سلامی از او روایت کرده‌اند ٠ابن‌جوزی، همانجا؛ یاقوت، 4/98؛ ابن‌ایبک، ابن‌ابی الوفاء، همانجا).
آثار چاپی:
1. الجمان فی تشبیهات‌القرآن، در فن بلاغت. این اثر از یک‌سو کتابی در ردیف کتابهای التشبیهات تألیف ابن‌ابی‌عون (ﻫ م) و ابن‌کتّانی (ﻫ م) است (نک‌ : فروخ، 3/459؛ مطلوب، 33-35) و از سوی دیگر در زمرۀ کتابهای بلاغت و اعجاز قرآن چون مجازالقرآن ابوعبیده معمربن مثنی (ﻫ م) و تلخیص البیان عن مجازات القرآن شریف رضی (ﻫ م) جای دارد. مؤلف کتاب خود را به شیوۀ همین دو کتاب اخیر، به ترتیب سوره‌های قرآن تدوین کرده است. زرکشی (3/414) و سیوطی (الاتقان، 1/42) از ابن‌ناقیا به عنوان دانشمند و مفسّری که تشبیهات قرآن را موضوع تألیف مستقلی قرار داده، یاد کرده‌اند. کتاب الجمان تفسیر ارزنده‌ای است که توضیح 226 آیه از قرآن مجید را در بر دارد و از آنجا که مؤلف در همۀ فصول آن در پی اثبات برتری تشبیهات قرآنی بر دیگر تشبیهات همانند است، کتابش در زمینۀ اعجاز قرآن نیز مفید می‌تواند بود. وی در این کتاب علاوه بر شرح لغات، به قرائات و داوری دربارۀ آنها نیز می‌پردازد (برای نمونه، نک‌ : ص 53، 168، 190) و از نحویان و لغت‌شناسان بزرگ چون فرّاء و مُبَرَّد بارها نقل قول می‌کند (نک‌ : ص 56، 74، 127، 142، 168، 285) و از شعر گذشتگان، خاصه ابن‌معتز (ﻫ م) شاهد بسیار می‌آورد (نک‌ : فهارس).
لحن و سبک نگارش ابن‌ناقیا در کتاب الجمان با لحن و سبک وی در مقامات و اشعارش سخت متفاوت است و این امر، با توجه به گقته‌های خود او در خاتمۀ کتاب (ص 385) که از کهنسالی و نابسامانی وضع زندگانی می‌نالد، شگفت نمی‌نماید (قس: مطلوب، 11، 33). این کتاب به کوشش احمد مطلوب و خدیجه حدیثی در بغداد (1387ق/1968م) همراه با مقدمه‌ای مبسوط و محققانه و در همان سال در کویت به کوشش عدنان زرزور و محمد رضوان دایه به چاپ رسیده است.
2. مقامات. این اثر، همراه با مقامات احمدبن ابی‌بکر رازی حنفی و 7 مقاله و یک کتاب دیگر به کوشش رشر در استانبول (1331ق/1913م) منتشر شده است. در این چاپ، مقامه‌های یکم و هفتم نیامده است. هوار مقدمۀ مقامات و مقامۀ نخستین او را به فرانسه برگردانیده و همراه با شرح حال و ترجمۀ اشعاری از ابن‌ناقیا به چاپ رسانیده است (ص 435-454).
اثر خطی: شرح الفصیح، که شرح و توضیحی است بر کتاب الفصیح ثعلب کوفی در لغت (ابن‌خلکان، همانجا؛ سیوطی، بغیه، همانجا). از مقدمۀ کتاب چنین برمی‌آید که این شرح را ابن‌ناقیا بر جمعی از شاگردانش املا می‌کرده است (نک‌ : حاجی خلیفه، 2/1273). نسخۀ خطی این اثر ضمن مجموعه‌ای به شمارۀ (74) 22 در کتابخانۀ عمومی اوقاف موصل موجود است (احمد، 3/167). عبدالوهاب محمدعلی عدوانی در 1973م در دانشکدۀ ادبیات دانشگاه قاهره، این کتاب را به عنوان رسالۀ فوق لیسانس موضوع تحقیق خود قرار داده است (مرزوک، 264).
ج ـ آثار یافت نشده: 1. اَغانی المحدثین یا المختصر فی الاغاثی (نک‌ : فروخ، 3/200). ظاهراً این اثر همان اختصار یک جلدی الاغاثی است که ابن‌خلکان (همانجا) گزارش کرده و همان المحدث فی الاغاثی است که ابن فضل‌اللّه عمری از آن نقل کرده است (نک‌ : جواد، 122)؛ 2. دیوان الرسائل (ابن‌خلکان، 3/99؛ سیوطی، همان، 2/67؛ حاجی خلیفه، 1/799)، که باید مجموعه‌ای از نامه‌های نمونۀ ابن‌ناقیا بوده باشد و لحتمال یکی بودن آن با ملح المکاتب (نک‌ : شم‌ 4) وجود دارد؛ 3. دیوان بزرگ شعر وی (ابن‌خلکان، 3/98-99؛ ابن ابی الوفاء، سیوطی، همانجاها)؛ 4. مُلَح المکاتب (جواد، 120، به نقل از الوافی صفدی)، یا مُلَح الکتابه فی الرسائل (ابن ابی الوفاء، 1/284) یا مُلَح الکتاب فی الرسائل (ابن قطلوبغا، 32) که ظاهراً مجموعه‌ای از نوادر رسائل بوده است؛ 5. ملح الممالحه، که باید جُنگی از نوادر و فکاهیات بوده باشد. یاقوت (5/165) از این اثر نقل کرده است (نیز نک‌ : ابن‌خلکان، 3/98).

مآخذ: ابن ابی الوفاء، عبدالقادربن محمد، الجواهرالمضیّه، حیدرآباد دکن، 1332ق؛ ابن‌ایبک، احمد، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، به کوشش قیصر ابوفرح، بیروت، 1399ق/1978م؛ ابن‌جوزی، عبدالرحمن‌بن علی، المنتظم، حیدرآباد دکن، 1359ق؛ ابن‌حجر عسقلانی، احمدبن علی، لسان‌المیزان، حیدرآباد دکن، 1330ق؛ ابن‌خلکان، وفیات؛ ابن‌فوطی، عبدالرزاق بن احمد، تلخیص مجمع‌الآداب، به کوشش مصطفی جواد، دمشق، 1962م؛ ابن‌قطلوبغا، قاسم، تاج التراجم، بغداد، 1962م؛ ابن‌کثیر، البدایه والنهایه، به کوشش احمد ابوملحم و دیگران، بیروت، 1407ق/1987م؛ ابن‌ناقیا، عبداللّه ابن‌محمد، الجمان فی تشبیهات القرآن، به کوشش احمد مطلوب و خدیجه حدیثی، بغداد، 1387ق/1968م؛ احمد، سالم عبدالرزاق، فهرس مخطوطات مکتبه الاوقاف العامّه فی الموصل، بغداد، 1396ق/1976م؛ جواد، مصطفی، «الضائع من معجم الادباء» مجله المجمع العلمی العراقی، بغداد، 1378ق/1959م، شم‌ 6؛ حاجی خلیفه، کشف؛ ذهبی، محمدبن احمد، میزان الاعتدال، به کوشش علی محمد بجاوی، بیروت، 1382ق/1963م؛ زرکشی، محمدبن عبداللّه، البرهان فی علوم القرآن، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1377ق/1958م؛ سیوطی، الاتقان، قاهره، 1370ق/1951م؛ همو، بغیه الوعاه، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1384ق/1965م؛ صفدی، خلیل‌بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش دُرُتئا کراوولسکی، بیروت، 1401ق/1981م؛ فروح، عمر، تاریخ الادب العربی، بیروت، 1984م؛ قفطی، علی‌بن یوسف، انباه‌الرواه، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، 1371ق/1952م؛ مرزوک، صباح نوری، «اللغه العربیه و آدابها فی الرسائل الجامعیه»، مجله المورد، بغداد، 1398ق/1978م، شم‌ (1)7؛ مطلوب، احمد، مقدمه بر الجمان فی تشبیهات القرآن (نک‌ : هم‌ ، ابن‌ناقیا)؛ یاقوت، ادبا؛ نیز:

EI2; GAL, S; Huart, Cl., "Les Séances d'ibn – Nâqiyâ", JA, Paris, 1908, vol, XII.
محمدعلی لسانی فشارکی

 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 5  صفحه : 1848
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست