responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1823
ابن منذر، ابوالوليد
جلد: 4
     
شماره مقاله:1823



اِبْن‌ِ مُنْذِر، ابوالوليد محمد بن‌ عمر منذر (د 558ق‌/1163م‌)، از سياست‌ پيشگان‌ و بزرگان‌ شِلب‌ در غرب‌ اندلس‌ و از رهبران‌ قيام‌ مريدون‌ وي‌ از مولدون‌ - مسلمانان‌ بومى‌ اندلسى‌ - بود و از كودكى‌ در اشبيليه‌ به‌ تحصيل‌ پرداخت‌ و در ادبيات‌ و فقه‌ مهارت‌ يافت‌. از ابومحمد عبدالوهاب‌ بن‌ محمد لخمى‌ حديث‌ شنيد و از وي‌ روايت‌ كرد. به‌ عضويت‌ خطة الشوري‌ (هيأت‌ مشاوران‌ قضائى‌ امير) در شهر شلب‌ درآمد، سپس‌ به‌ زهد گراييد و در رباط ريحانه‌ در ساحل‌ دريا گوشه‌نشينى‌ اختيار كرد (ابن‌ ابار، الحلة السيراء، 2/202-203، التكملة، 1/445).
ملاقات‌ و مصاحبت‌ ابن‌ منذر با ابن‌ قسى‌ رهبر نهضت‌ مريدون‌ در غرب‌ اندلس‌، سبب‌ شد كه‌ وي‌ مردم‌ شلب‌ را به‌ اين‌ نهضت‌ دعوت‌ كند. آنگاه‌ با همكاري‌ دوست‌ خود ابومحمدِ سيدراي‌ ابن‌ وزير كه‌ قبلاً در يابُره‌ در غرب‌ اندلس‌ قيام‌ كرده‌ بود، به‌ جانب‌ دژ مرجيق‌ - در شرق‌ شلب‌ - كه‌ مرابطون‌ آن‌ را در اختيار داشتند، حركت‌ كرد و بر آنها غلبه‌ يافت‌ و دژ را به‌ تصرف‌ در آورد و با كمك‌ نيروهايى‌ كه‌ ابن‌ وزير در اختيارش‌ گذاشته‌ بود، شهر باجه‌ را نيز گشود و در ربيع‌الا¸خر 539 در دژ ميرتُلَه‌ به‌ حضور ابن‌ قسى‌ رسيد و با وي‌ بيعت‌ كرد و ابن‌ قسى‌ او را به‌ عنوان‌ فرمانرواي‌ شلب‌ و اطراف‌ آن‌ منصوب‌ كرد. در ديدار بعدي‌ ميان‌ آن‌ دو پيمان‌ همكاري‌ تجديد شد و ابن‌ منذر از سوي‌ ابن‌ قسى‌ ملقب‌ به‌ العزيز بالله‌ شد (همو، الحلة السيراء، 2/203-204).
ابن‌ منذر با همكاري‌ يوسف‌ بن‌ احمد بطروحى‌، از رؤساي‌ نهضت‌ مريدي‌، وَلبه‌ لَبلَه‌ را گشود و مرابطون‌ را از آنجا بيرون‌ راند، و آن‌ را بر قلمرو خود افزود. آنگاه‌ درصدد برآمد كه‌ اشبيليه‌ را نيز بگشايد، پس‌ دژهاي‌ قصر طلياطه‌ و زاهر در غرب‌ را گشود و در خارج‌ طريانه‌ (اطريانه‌) با لشكريان‌ ابوزكريا يحيى‌ بن‌ على‌ غانيه‌ سردار مرابطون‌ كه‌ از قرطبه‌ براي‌ مقابله‌ با او آمده‌ بود، مواجه‌ گشت‌. در جنگى‌ كه‌ ميان‌ آن‌ دو در گرفت‌ جمعى‌ از ياران‌ ابن‌ منذر كشته‌ شدند و او با بقاياي‌ نيروهاي‌ خود شبانه‌ به‌ لبله‌ فرار كرد. سپس‌ يوسف‌ بطروحى‌ را براي‌ دفاع‌ از شهر لبله‌ گمارد و خود به‌ شلب‌ بازگشت‌ (همان‌، 2/204-206). شورش‌ ابن‌ حَمْدين‌ در قرطبه‌ سبب‌ شد كه‌ ابن‌ غانيه‌ از جنگ‌ با ياران‌ ابن‌ منذر منصرف‌ شود و بعد از 3 ماه‌ توقف‌ در اطراف‌ شهر لبله‌ به‌ اشبيليه‌ بازگردد. ابن‌ قسى‌ پس‌ از آگاهى‌ از شورش‌ قرطبه‌ ابن‌ منذر را مأمور فتح‌ آنجا كرد، ولى‌ به‌ سبب‌ حوادثى‌ ابن‌ منذر موفق‌ به‌ فتح‌ قرطبه‌ نشد و به‌ شلب‌ بازگشت‌. پس‌ از آنكه‌ روابط ابن‌ قسى‌ با هم‌ پيمان‌ سابقش‌ ابن‌ وزير، فرمانرواي‌ باجه‌ تيره‌ شد، وي‌ ابن‌ منذر را به‌ جنگ‌ ابن‌ وزير فرستاد (همان‌، 2/207؛ ابن‌ خطيب‌، 251). او در اين‌ نبرد شكست‌ خورد و شلب‌ را از دست‌ داد و خود اسير شد و به‌ دستور ابن‌ وزير كور و زندانى‌ گرديد (ابن‌ ابار، همانجا؛ عنان‌، 1/327- 328). سپس‌ در شعبان‌ 540 ابن‌ وزير ميرتله‌، جايگاه‌ ابن‌ قسى‌ را گشود و او را از رهبري‌ مريدون‌ بر كنار كرد و مردم‌ را به‌ تبعيت‌ ابن‌ حمدين‌ فرمانرواي‌ قرطبه‌ فراخواند (ابن‌ خطيب‌، همانجا؛ عنان‌، 1/310). ابن‌ منذر در زندان‌ بود تا اينكه‌ موحدون‌، غرب‌ اندلس‌ را در541ق‌ گشودند و او كه‌ در باجه‌ (ابن‌ ابار، همان‌، 2/207) يا در بطليوس‌ (عنان‌، 1/330) زندانى‌ بود، آزاد شد و به‌ شلب‌ بازگشت‌.
به‌ سبب‌ فتح‌ اندلس‌ ابن‌ قسى‌ ديگر بار به‌ زمامداري‌ شلب‌ رسيد. وي‌ كه‌ اطاعت‌ از موحدون‌ را پوششى‌ براي‌ دعوت‌ خود قرار داده‌ بود، به‌ مسيحيان‌ روي‌ آورد، در نتيجه‌ مردم‌ شلب‌ در صدد قتل‌ او برآمدند. ابن‌ منذر، دوست‌ و هم‌ پيمان‌ سابق‌ ابن‌ قسى‌، رهبري‌ اين‌ طرح‌ را برعهده‌ داشت‌. در جمادي‌الاول‌ 546 ابن‌ قسى‌ به‌ قتل‌ رسيد و ابن‌ منذرِ نابينا فرمانرواي‌ شلب‌ شد (ابن‌ ابار، همانجا؛ ابن‌ خطيب‌، 251؛ عنان‌، 330). احتمالاً در همين‌ موقع‌ بود كه‌ ابوبكر بن‌ منَخّل‌ به‌ عنوان‌ وزير ابن‌ منذر انتخاب‌ شد (ابن‌ ابار، همان‌، 2/208).
در اينكه‌ آيا ابن‌ منذر به‌ عنوان‌ رهبر مريدون‌ فرمانرواي‌ شلب‌ شد يا به‌ عنوان‌ حاكمى‌ كه‌ به‌ موحدون‌ وفادار بود، اختلاف‌ هست‌. ابن‌ ابار (همان‌، 2/207) مى‌گويد ابن‌ منذر مردم‌ را به‌ مهدويت‌ يعنى‌ همان‌ دعوت‌ ابن‌ قسى‌ فراخواند، ولى‌ براساس‌ نظرية عنان‌ (همانجا)، با كشته‌ شدن‌ ابن‌ قسى‌ رياست‌ مريدون‌ به‌ پايان‌ رسيده‌ است‌. مدت‌ زيادي‌ از فرمانروايى‌ ابن‌ منذر نگذشته‌ بود كه‌ ابن‌ وزير شلب‌ را بر قلمرو خود افزود و براي‌ اينكه‌ ابن‌ منذر مجدداً قيام‌ نكند او را به‌ اشبيليه‌ برد و در آنجا تحت‌ نظر قرار داد. ابن‌ منذر از اشبيليه‌ به‌ مراكش‌ رفت‌ و در سَلا اقامت‌ گزيد تا اينكه‌ در 558ق‌ درگذشت‌ (عنان‌، 1/331). ابن‌ منذر شعر نيز مى‌سروده‌ و ابن‌ ابار (همان‌ 2/208-210) اشعاري‌ از وي‌ نقل‌ كرده‌ است‌.
مآخذ: ابن‌ ابار، محمد، التكملة لكتاب‌ الصلة، به‌ كوشش‌ عزت‌ عطار حسينى‌، قاهره‌، 1376ق‌/1955م‌؛ همو، الحلة السيراء، به‌ كوشش‌ حسين‌ مونس‌، قاهره‌، 1963م‌؛ ابن‌ خطيب‌، محمد، تاريخ‌ اسبانية الاسلامية، به‌ كوشش‌ لوي‌ پرووانسال‌، بيروت‌، 1956م‌؛ عنان‌، عبدالله‌، عصر المرابطين‌ و الموحدين‌، قاهره‌، 1383ق‌/1964م‌.
مهدي‌ جليلى‌
تايپ‌ مجدد و ن‌ * 1 * زا
ن‌ * 2 * زا
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 4  صفحه : 1823
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست