اِبْنِ لِيون (لئون1)، ابوعثمان سعد بن احمد بن ابراهيم بن احمد تُجيبى
(681 -750ق/1282-1349م)، اديب و شاعر اندلسى كه در علوم حديث، فرائض،
پزشكى و كشاورزي نيز دست داشته است. تبارش از لورقه2 بود، اما او خود در
الميره3 زاده شد و تا پايان عمر نيز همانجا ماند (ابن قاضى مكناسى، 3/292).
وي نزد استادي برجسته چون احمد بن عبدالنور ادب آموخت و مايههاي اولية
تعليم و تربيتش را از او گرفت، نيز در محضر محمد بن احمد بن شعيب و محمد بن
على بن ابى العيش همدانى شاگردي كرد (همانجا). مدتى نيز به تحصيل پزشكى
روي آورد و با اهل اين فن به گفت و شنود پرداخت، تا حدي كه در اين فن
مهارت يافت (باباتنبكتى، 123)؛ اما دانسته نيست كه پزشكى را نزد چه
استادانى آموخته است. ابن ليون در المريه مجلس تدريس داشت و شاگردان
بسيار تربيت كرد. از جمله مشهورترين آنان بايد از لسانالدين ابن خطيب
(مقري، 8/90) كه در آثارش از استاد خود بسيار ياد كرده است و نيز از ابن
خاتمه، ابن مصادف و ابن حضرمى نام برد (ابن خطيب، الاحاطة، 1/210؛ ابن
قاضى مكناسى، 3/294- 295؛ بابا تنبكتى، همانجا). گفتهاند كه دانشمندان و
بزرگزادگان براي تحصيل طب نزد او مىرفتهاند (بابا تنبكتى، همانجا). ابن
ليون را به دينداري و نيك خويى ستودهاند. وي مردي گوشهگير بود و تا پايان
عمر مجرد زيست و چون مردي عدالتخواه بود، برخى از قاضيان المريه او را به
نيابت خود منصوب مىكردند (همانجا؛ ابن قاضى مكناسى، 3/293؛ ابن خطيب،
الكتيبة، 86). گفته شده است كه برخى، او را با سعد بن احمد تجيبى جيانى (د
722ق) خلط كردهاند (بابا تنبكتى، 124- 125).
ابن ليون علاقة خاصى به گردآوري كتب، تصحيح و مقابلة آنها داشت. به همين
سبب كتابخانة بزرگى فراهم آورد كه يكى از بهترين كتابخانههاي المريه
محسوب مىشد. ابن حضرمى، يكى از شاگردانش، كه 30 سال نزد وي بوده و
پارهاي از منظومههاي او را در حديث و فرائض (علم تقسيم ارث) حفظ كرده
بود، همواره از كتابخانة او استفاده مىكرده است (همو، 123، 124). وي سرانجام
در 70 سالگى به بيماري طاعون كه در المريه شيوع يافته بود، درگذشت (همو،
124).
آثار: ابن ليون يش از 100 كتاب و رساله در قالب نظم و نثر در زمينههاي
كشاورزي، پزشكى، حديث و فرائض پديد آورده كه بيشتر آنها از بين رفته است
(ابن خطيب، اوصاف الناس، 48؛ مقري، 8/91). گفتهاند كه در زمان ابن ليون،
هيچ نويسندهاي به اندازة او پركار و صاحب اثر نبوده است (بابا تنبكتى،
123). آثار وي را مىتوان به دو دسته تقسيم كرد: آثاري كه به قلم خود
اوست و نوشتههايى كه از ديگران اقتباس و تلخيص كرده و غالباً آنها را به
نظم كشيده است. مهارت وي در تلخيص كتابها به حدي بود كه در مغرب به وي
مثل مىزدند (مقري، همانجا).
ظاهراً تنها اثر چاپى ابن ليون به گفتة زركلى (3/83)، النخبة العليا من ادب
الدين و الدنيا ست كه تلخيصى از اثر ابوالحسن ماوَردي است.
آثار خطى: 1. ابداع المَلاحة و انهاء الرّجاحة فى اصول صناعة الفلاحة،
ارجوزهاي است در كشاورزي، نسخههايى از آن در غرناطه (نك: و رباط موجود است
(واتسون، 349)؛ 2. الانالة العلمية من الرسالة العلمية فى طريقة الفقراء
المتجردين من الصوفية، گزيدهاي است از رسالة على بن عبدالله ششتري در
احوال صوفيان. ابن ليون افزون بر تلخيص اثر، قسمتهايى از آن را نيز تصحيح
كرده است. نسخهاي از آن در رباط موجود است (علوش، 2(1)/156) و زركلى نيز
(همانجا)، نسخهاي از آن داشته است؛ 3. بُغية المؤانس من بهجة المجالس وانس
المجالس، تلخيصى از كتاب بهجة المجالس ابن عبدالبر نمري (د 463ق) است كه
در 737ق صورت گرفته است. نسخههاي خطى آن در دارالكتب مصر (سيد، 1/110)،
كتابخانة احمدية تونس (منصور، 28-29) و قرويين فاس (فاسى، 3/343) بر جاي
مانده است؛ 4. لمح السحر من روح الشعر و دوح الشجر (روح الشحر)، گزيده
كتاب روح الشعر، اثر محمد بن احمد بن جلاّب فهري است كه ابن ليون آن را
در 20 فصل تنظيم كرده است. تاريخ خاتمة اين گزيده 739ق است. نسخههايى از
آن در كتابخانة احمديه دمشق (منصور، 103)، دارالكتب مصر (سيد، 2/279) و همچنين
در آلمان (واگنر، و كتابخانة صبيحية سَلا ( فهرس، 332) موجود است.
غير از ارجوزة ابن ليون كه قبلاً ذكر آن رفت، نمونههايى از شعرهاي وي در
منابع ذكر شده كه بيشتر آنها در زمينة پند و اندرز است؛ شعرهايى نيز در زمينة
تشويق به آموختن دانش، نهى از كارهاي ناپسند و اميد و توسل به پرورگار
دارد. ابن قاضى مكناسى (3/295) دربارة شعر ابن ليون گفته است كه او شعر را
خوب مىشناخته، اما خود شاعر برجستهاي نبوده است. ابن ليون به شعرهاي
حلاّج، ابن خفاجه، ابن عريف و ابن عبدربه علاقه داشته است (مقري،
8/141-143). مقري 3 اثر از آثار منظوم او را با نمونههايى از اشعار وي آورده
است؛ الابيات المهذبة فى المعانى المقربة، شعرهايى در زمينة پند و اندرز (نك:
مقري، 8/122-123)؛ انداء الديم فى الوصايا و الحكم (همو، 8/132-141). تأليف
اين اثر در 721ق پايان يافته است؛ نصائح الاحباب و صحائح الا¸داب (همو،
8/91-122)، شامل 200 بيت از شعرهاي پندآموز.
آثار ديگري كه به ابن ليون نسبت دادهاند، عبارتند از: العماد فى علوم
الاسناد (كتانى، 1/385)؛ مختصر كتاب السجلماسى در علم بديع (ابن قاضى
مكناسى، 3/294)؛ مختصر كتاب الفصوص صاعد لغوي (همانجا)؛ منظومة فى علم
التكسير )؛ GAL,S,II/380) النثر العلمية، كه مقالهاي است عرفانى (همانجا).
ظاهراً وي در زمينة پزشكى نيز نوشتههايى داشته (ابن خطيب، اوصاف الناس،
48) كه اثري از آنها بر جاي نمانده است.
مآخذ: ابن خطيب، محمد، الاحاطة، به كوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، 1375ق/
1955م؛ همو، اوصاف الناس فى التواريخ و الصلات، به كوشش محمد كمال شبانه،
مراكش، 1397ق/1977م؛ همو، الكتيبة الكامنة، به كوشش احسان عباس، بيروت،
1383ق/1963م؛ ابن فاضى مكناسى، احمد، درةالحجال فى اسماء الرجال، به كوشش
محمد احمدي ابوالنور، قاهره، 1391ق/1971م؛ باباتنبكتى، احمد، «نيل
الابتهاج»، در حاشية الديباج المذهب ابن فرحون، قاهره، 1351ق/ 1932م؛
زركلى، اعلام؛ سيد، خطى؛ علوش، ي.، فهرس المخطوطات العربية، رباط،
1374ق/1954م؛ فاسى، محمد عابد، فهرس مخطوطات خزانة القرويين، مراكش،
1403ق/1983م؛ فهرس الخزانة العلمية الصبيحية بسلا، به كوشش محمد حجى، كويت،
1406ق/ 1985م؛ كتانى، عبدالحى، فهرس الفهارس، مراكش، 1346ق؛ مقري، احمد،
نفح الطيب، به كوشش محمد بقاعى، بيروت، 1406ق/ 1986م؛ منصور، عبدالحفيظ،
فهرس مخطوطات المكتبة الاحمدية، بتونس، بيروت، 1388ق/1969م؛ وانسون، اندريو،
الابداع الزراعى، ترجمة احمد اشقر، به كوشش محمد نذير سنكري، حلب، 1985م؛
نيز:
,S; Wagner, Ewald, Werzeichnis der orientalischen Handschriften in Deutschland,
Wiesbaden, 1976.
شهناز رازپوش
تايپ مجدد و ن * 1 * زا
ن * 2 * زا