اِبْنِ قَصير، ابو جعفر عبدالرحمان بن احمد اَزْدي (د 576ق/ 1180م)، فقيه و اديب اندلسى. به گفتة مقري (3/15، به نقل از ابن زبير) و ابن خطيب (3/482) وي از مردم غرناطه بوده است. مقري افزون بر ابوجعفر (3/15) يكجا (3/11) او را با كنية ابوزيد و جاي ديگر (3/12) با كنية ابوالقاسم ياد كرده است. وي در خانوادهاي اهل علم پرورش يافت. نخست پدر و عمّش ابومروان عبدالملك آموزش او را به عهده گرفتند و سپس نزد استادان ناموري چون ابوالحسن ابن باذش، ابن عطيه، ابن بقى، ابن ابى الخصال و قاضى عياض و جز آنان دانش آموخت (ابن خطيب، 3/482-483؛ ابن قاضى، 2/394؛ ابن فرحون، 1/486). گويا در ميان استادانش به قاضى عياض ارادتى تمام داشته و از وي به نيكى و احترام بسيار ياد كرده است (نك: مقري، 3/11-13). مقري داستان ورود قاضى عياض به غرناطه و رفتار و منش وي را از قول ابن قصير با شيوايى تمام بيان مىكند (همانجا). ابن قصير پس از تكميل دانش به سير و سفر در بلاد اندلس پرداخت (ابن خطيب، 3/482). در همين سفرها بود كه مردمان بسياري براي اخذ علم به محضر او مىشتافتند (ابن قاضى، 2/395). وي ظاهراً در 574ق عازم تونس شد (ابن ابار، 3/569) و از آنجا كه مردي موجّه بود و در علوم، به ويژه فقه و حديث، دستى توانا داشت، براي تصدّي قضا به يكى از شهرهاي افريقيه نزديك توزر سفر كرد. در 576ق با گروهى بر كشتى نشست تا از تونس به حج رود، اما جماعتى از روميان با كشتيهاي خود به آنان حمله آوردند. ابن قصير به روايت ابن قاضى در اين نبرد، مردانه جنگيد (همانجا)، اما سرانجام همراه ديگر كشتى نشستگان كشته شد (ابن خطيب، 3/483؛ ابن ابار، همانجا). ابن قصير صاحب تأليفات بسيار و نيز چندين خطبه و رساله مقامه بوده است (ابن خطيب، همانجا) كه در دست نيست، از جملة آنهاست: 1. كتاب استخراج الدرر و عيون الفوائد و الخبر، 2. كتاب الالفاظ المتساوية العيان المختلفة المعانى و الشكل و اللسان، 3. كتاب مناقب اهل عصره يا مناقب من ادرك من اهل عصره (ابن ابار، ابن قاضى، همانجاها). ابن فرحون (همانجا) به برنامج وي كه مشتمل بر روايات او بود، نيز اشاره دارد. ظاهراً ابن قصير همچون بسياري از علماي عصر خويش به تلخيص آثار گذشتگان عنايتى داشته است. كتابهاي اختصار الترمذي، اختصار الموطَأ و اختصار الوثائق وي خود گواه اين مطلب است (نك: مخلوف، 154). وي كتاب ديگري را نيز مختصر كرده است كه ضبط دقيق عنوان كتاب دانسته نيست. ابن خطب و ابن فرحون (همانجاها) آن را كتاب الجُمل، ابن قاضى (همانجا)، كتاب الخليل و مقري (3/15) كتاب الحِيَلِ ابن خاقان اصفهانى دانستهاند. به گفتة برخى، پس از آنكه مقامات حريري به اندلس راه يافت، تنى چند از دانشمندان اندلس و از جمله ابن قصير به تقليد از آن پرداختند (نك: پالنثيا، 181). مآخذ: ابن ابار، محمد، التكملة لكتاب الصلة، به كوشش فرانسيسكو كودرا، مادريد، 1882م؛ ابن خطيب، محمد، الاحاطة، به كوشش محمد عبدالله عنان، قاهره، 1395ق/ 1075م؛ ابن فرحون، ابراهيم، الديباج المذهب، به كوشش محمد احمدي ابوالنور، قاهره، 1394ق/1974م؛ ابن قاضى مكناسى، احمد، جذوة الاقتباس، رباط، 1974م؛ پالنثيا، آنخل گنثالث، تاريخ الفكر الاندلسى، ترجمة حسين مؤنس، قاهره، 1955م؛ مخلوف، محمد، شجرة النور الزكية، بيروت، 1349ق؛ مقري تلمسانى، احمد، ازهار الرياض، به كوشش مصطفى سقا و ديگران، قاهره، 1358ق/1939م. ايرانناز كاشيان تايپ مجدد و ن * 1 * زا ن * 2 * زا