اِبْنِ عَيْنْ زَرْبى، موفقالدين ابونصر عدنان بن نصر بن منصور (د
548ق/1153م)، از اهالى عين زربى (نام عربى قصبة باستانى آنازاربوس يا
آناوارزه در استان آدانا، جنوب تركية فعلى)، پزشك، احكامى و اديب مسلمان.
وي ظاهراً در عين زربى زاده شد. سپس به بغداد رفت و به تحصيل طبّ و نجوم
و حكومت پرداخت و در اين علوم مهارت يافت. آنگاه ظاهراً در دوران خلافت
الا¸مر فاطمى عازم ديار مصر شد (حمارنه، 642) و تا پايان عمر در آنجا اقامت
گزيد (ابن ابى اصيبعه، 2/107- 108؛ لكلرك، .(II/51-52 در ابتداي كار در مصر
نتوانست از راه پزشكى تحصيل معاش كند، ناچار در بازار شهر قاهره، در دكّهاي
نشسته و از راه تنجيم و اختيار ساعات، كسب رزق مىكرد (ابن ابى اصيبعه،
همانجا). چندي بعد وزير خليفة مصر به وسيلة سفيري كه از بغداد آمده بود و با
ابن عين زربى آشنايى داشت، از مراتب فضل و منزلت او در علوم آگاه شد و
بدينسان وي به دربار خليفة مصر راه يافت و كارش بالا گرفت (همانجا) و
معالجة خليفه و حانوادهاش به او واگذار شد (فيلسوف الدوله، 1/81). ابن عين
زربى در زبان عربى مهارت داشت و در مجالس درس وي شاگردان بسياري حاضر
مىشدند (همانجا). وي خط زيبايى نيز داشت چنانكه كتابها و رسالههايى در
پزشكى و منطق و غيره به خط خود نوشته است. او شعر نيز مىسروده است. ابن
عين زربى سرانجام در 548ق، يك سال پيش از الظافر فاطمى در قاهره درگذشت
(حمارنه، 644؛ ابن ابى اصيبعه، همانجا).
آثار:
الف - خطى: 1. رسائل هندسية جرت بين كاتبه ابن الزبير و بين ابى نصر بن
العين زربى. به طوري كه از نام كتاب پيداست، اين رساله مجموعة مكاتبات
هندسى است كه بين ابن زبير و ابن عين زربى انجام گرفته است. نسخهاي از
آن در بيروت هست I/890) )؛ GAL,S, 2. فيما يحتاج الطبيب من علم الفلك، كه
دربارة نياز پزشك به دانش ستارهشناسى است و نسخهاي از آن در برلين موجود
است ( آلوارت، )؛ V/508 3. الكافى فى (صناعة) الطب، كه در 510ق/1116م در
مصر تأليف شد و آخرين تنقيح آن از سوي نويسنده در 547ق/1153م صورت گرفت
(ابن ابى اصيبعه، 2/108؛ حاجى خليفه، 2/1377؛ حمارنه، 645، 646). مؤلف در
اين كتاب، علم پزشكى را شامل دو قسمت نظري و عملى دانسته، پس از
بررسيهاي لازم دربارة تأثير هوا، تغذيه و استراحت، به علل و عوارض امراض
پرداخته و بخش بزرگ آن را به چگونگى معالجه و مداواي بيماريها اختصاص
داده است. حمارنه سبك و روش منطقى و دقيق او را در بيان مسائل طبى
گوناگون ستوده است (ص 653). كهنترين نسخهاي كه اكنون در دست است، نسخة
مورخ 953ق/1546م، در كتابخانة پاريس است ( دوسلان، .(528 ابن عين زربى،
به نوشتة خود، جهت تسهيل مراجعه و استفاده، آن را به ترتيب اعضاي بدن، از
سر تا پا مرتب كرده است (براي مشخصات برخى از نسخههاي اين اثر، نك: ؛
GAL,S,I/642 بلوشه، 223 ؛ ظاهريه، حمارنه، 297؛ احمد، 1/175، 176)؛ 4. مقالة فى
مرض السّفعة و معالجته، رسالهاي است دربارة نوعى بيماري پوستى و مداواي
آن. يك نسخه از اين اثر كه در تاريخ 1064ق استنساخ شده در ظاهريه
(ظاهريه، خيمى، 2/420) موجود است. اين كتاب شامل توضيح و تعريف بيماري
مزبور، علل و عوامل ابتلا به آن، نشانهاي بروز و بالاخره طريقة معالجه با
فصد، رژيم غذايى، داروها و گياهان است (ظاهريه، حمارنه، 455-457).
ب - يافت نشده: 1. تعذر وجود الطبيب الفاضل و نفاق الجاهل (ابن ابى
اصيبعه، 2/108)؛ 2. رسالة فى السياسة؛ 3. شرح كتاب الصناعة الصغيرة، نوشتة
جالينوس؛ 4. مجرّبات فى الطبّ، اين مجموعه كه به شكل جُنگ نوشته شده و
ظافر بن تميم بعد از وفات ابن عين زربى آن را در مصر جمعآوري كرده است،
حاكى از آگاهيها و تجربيات دقيق او در پزشكى است (همانجا)؛ 5. مقالة فى
الحصى و علاجة؛ 6. الرسالة المقنعة، دربارة منطق، كه از سخنان ابونصرفارابى و
ابن سينا تأليف و تدوين كرده است (همانجا).
مآخذ: ابن ابى اصيبعه، احمد، عيون الانباء، به كوشش آوگوست مولر، قاهره،
1299ق/1882م؛ احمد، سالم عبدالرزاق، فهرس مخطوطات مكتبة الاوقاف العامة فى
الموصل، موصل، 1395ق/1975م؛ حمارنه، سامى خلف، «الطبيب العربى ابن عين
زربى»، ابحاث الندوة العالمية الاولى لتاريخ العلوم عندالعرب، حلب، 1977م؛
فيلسوف الدوله، ميرزا عبدالحسين خان، مطرح الانظار، تبريز، 1334ق/1916م؛
حاجى خليفه، كشف؛ ظاهريه، خطى (الطب و الصيدلة)، حمارنه؛ همان، خيمى، نيز:
Ahlwardt; Blochet; De Slane; GAL,S; Leclerc, Lucien, Histoire de la M E decine
arabe, Paris, 1971.
ابوالحسن ديانت
تايپ مجدد و ن * 1 * زا
ن * 2 * زا