اِبْنِ عَبْدُالصَّمَد، ابوبَحر يوسف بن خلف بن احمد، شاعر عصر ملوك الطوايف
اندلس در سدة 5ق/11م. برخى كنية وي را ابوبكر نوشتهاند (ابن خاقان، 30؛
عمادالدين، 3/537). وي اهل جَيّان1 بود و از خاندانى ممتاز و اهل ادب
برخاسته بود (نك: ابن بسام، 3(2)/809). او را از نوادگان سَمح بن مالك بن
خولان (د 102ق) والى اندلس دانستهاند (همانجا؛ ابن سعيد، 2/203). پدر وي در
خزانة خيران و رهير و ديگر اميران المريه خدمت مىكرد و در دورة ابن صُمادح
در 448ق درگذشت (ابن بسام، 3(21)/809 -810). بسياري از فرزندان و نزديكان
وي نيز در آن شهر مناصب دولتى داشتند (همو، 3(2)/810). از جزئيات زندگى ابن
عبدالصمد اطلاعى در دست نيست. تنها از اشارات ابن بسام (همانجا) چنين
برمىآيد كه وي از تربيتى نيكو برخوردار بوده و در نظم و نثر دستى قوي
داشته است. احتمالاً به همين سبب نيز توانست به بارگاه معتمد بن عباد در
اشبيليه راه يابد (نك: ابن خاقان، همانجا) و از شاعران خاص وي گردد (نك:
ابن خلكان، 5/37؛ مقري، 4/259؛ قس: فروخ، 4/752). پس از خلع معتمد و زندانى
شدنش در اَغماتِ مغرب به دست مرابطون، ابن عبدالصمد نيز به مغرب رفت و
ظاهراً تا مرگ معتمد (488ق) در آنجا ماند (نك: ابن خاقان، ابن خلكان،
همانجاها؛ عمادالدين، 3/537 - 538؛ صفدي، 3/188؛ قس: فروخ، 4/725-726).
وياحتمالاً دراين مدتكوششهايبىسرانجامى نيز براي جلب توجه حاكمان مرابطى
مغرب كرده بود، چه خود در يكى از اشعارش، كه البته تاريخ سرودن آن معلوم
نيست، از سفرهاي خود سخن به ميان آورده و از بخل برخى از ممدوحان خويش
شكايت كرده است (نك: مقري، 3/534؛ قس: فروخ، 4/725؛ پرس، .(71 تاريخ مرگ
وي دانسته نيست، اما منابع متأخر مرگ او را در اواخر سدة 5ق/11م دانستهاند
(نك: فروخ، 4/726).
عمدة شهرت ابن عبدالصمد به سبب قصيدة داليّهاي است كه وي در رثاي معتمد و
چند روز پس از مرگ او در اغمات سروده است. شاعر در روز عيدي همراه با
جماعتى بر مزار معتمد حاضر شده، خود را بر گور او افكند و آن را بوسه داد و پس
از شيون فراوان مرثية خود را انشا كرد (نك: ابن خاقان، 30-31؛ عمادالدين، ابن
خلكان، همانجاها؛ ابن خطيب، 165؛ قس: دوزي، ؛ III/175 گارثيا گومث، .(403-404
اين مرثيه را كه مشتمل بر 104 بيت است و بيانى ساده، شيوا و نافذ دارد،
ابن خطيب به تمامى نقل كرده است (ص 165-170). قطعات متعدد ديگري از اشعار
او را نيز منابع مختلف به ويژه ابن بسام (3(2)/811 - 818) نقل كردهاند.
مآخذ: ابن بسام، على، الذخيرة، به كوشش احسان عباس، ليبى/تونس، 1981م؛
ابن خاقان، فتح، قلائد العقيان، بولاق، 1284ق؛ ابن خطيب، محمد، اعمال
الاعلام، به كوشش لوي پرووانسال، بيروت، 1956م؛ ابن خلكان، وفيات؛ ابن
سعيد، على، المغرب، به كوشش شوقى ضيف، قاهره، 1955م؛ صفدي، خليل، الوافى
بالوفيات، به كوشش هلموت ريتر، بيروت، 1381ق؛ عمادالدين كاتب، محمد، خريدة
القصر، به كوشش آذرتاش آذرنوش و ديگران، تونس، 1972م؛ فروخ، عمر، تاريخ
الادب العربى، بيروت، 1984م؛ مقري، احمد، نفح الطيب، به كوشش احسان
عباس، بيروت، 1968م؛ نيز:
Dozy, R., Histoire des Musulmans d'Espagne, Leiden, 1932; Garc U a G F mez, E. X
El supuesto sepulcro de Mu q tamid de Sevilla en a gm ? t n , Al-Andalus,
Madrid, 1953 , vol. XVIII; P E r I s, Henri, La po E sie anda louse en arabe
classique, Paris, 1953.
عباس حجت جلالى
تايپ مجدد و ن * 1 * زا
ن * 2 * زا