اِبْنِ شَرَفْشاه، حسينى استرابادي جرجانى، سيدركنالدين حسن ابن محمد (د 715 يا 718ق/1315 يا 1318م)، مكنى به ابومحمد (سبكى، 6/86) و ابوالفضايل (دلجى، 150)، حكيم، متكلم و نحوي مشهور سدة 8ق 14م. از روزگار نوجوانى و رشد و تحصيلات او آگاهى در دست نيست، اما ظاهراً هنوز جوان بود كه در مراغه به خدمت خواجه نصيرالدين طوسى پيوست و چندان هوشمندي و علاقه به دانش از خود نشان داد كه در غيبت قطب الدين شيرازي، به سرپرستى شاگردان خواجه برگزيده شد و معيد استاد گشت (سيوطى 1/521؛ ابن قاضى شهبه، 2/278). از آنجا كه خواجه در 657ق/1259م در مراغه رحل اقامت افكنده و سن ابن شرفشاه هنگام مرگ حدود 80 سال بوده است (همو، 2/279)، وي بايد در حدود 30 سالگى به مراغه رفته باشد. در هر حال وي هيچ گاه ملازمت خواجه را ترك نگفت و حتى در 672ق/ 1273م با او به بغداد رفت. پس از مرگ خواجه، در موصل اقامت گزيد و به تدريس در مدرسة نورية آن ديار مشغول شد و نظارت بر اوقاف آنجا نيز به او واگذار گرديد و در همين ايام برخى از آثار خويش را تأليف كرد (سيوطى، 1/522). ظاهراً وي مدتى نيز در سلطانيه زيست و به گفتة سيوطى در مدرسة شافعية آنجا به تدريس پرداخت (همانجا). گفتهاند چندي نيز در مدرسة شهيد ماردين تدريس كرد (سبكى، همانجا). به احتمال قوي در همين مناصب هر ماه 600 ،1و به قولى 800 ،1درهم مقرري دريافت مىكرد (ذهبى، 41؛ يافعى، 4/255). سرانجام در محرم يا صفر 715 (ذهبى، همانجا؛ ابن تغري بردي، 9/231) و به قولى در 718ق (دلجى، همانجا؛ قس: حاجى خليفه، 1/626) در موصل درگذشت (قس: روايت منحصر به فر د مدرس، 8/54، كه تبريز را محل مرگ ابن شرفشاه دانسته است). ابن شرفشاه در حكمت و كلام و نحو چيره دست بود (سيوطى، 1/521 -522) و در روزگار خود از شهرتى بسزا برخوردار گرديد، چنانكه رشيدالدين فضل الله (ص 66) در نامهاي كه در باب اعطاي مال به دانشمندان، به فرزندش امير على حاكم بغداد نوشت، از وي خواست كه هزار دينار و مركبى بازين و پوستينى از پوست سنجاب براي ركن الدين ارسال كند. وي در طول سى و اندي سال تدريس، شاگردان متعددي تربيت كرد كه از آن ميان مىتوان از رينالدين على بن حسين بن قاسم معروف به ابن شيخ العوينه و على بن عبدالله بن حسن معروف به تاج الدين تبريزي ياد كرد (ابن قاضى شهبه، 3/43- 45). دربارة مذهب ابن شرفشاه اختلاف هست. برخى او را شيعه و برخى شافعى مذهب دانستهاند (افندي، 1/321؛ خوانساري اصفهانى، 3/96). از آنجا كه سبكى و ابن قاضى شهبه ترجمة او را در طبقات الشعافعية آوردهاند و با توجه به آنكه وي كتاب الحاوي در فقه شافعى اثر نجم الدين عبدالغفار قزوينى را شرح كرده، قول اخير درستتر به نظر مىرسد. شايد ملازمت خواجه نصيرالدين طوسى و نيز انتساب كتابى به نام منهج الشيعة به وي (مدرس، همانجا) سبب شده باشد كه بعضى از متأخران او را شيعى بدانند. آثار: ابن شرفشاه در طول عمر درازش آثار متعددي از خود برجاي گذارد: 1. شرح مختصر ابن حاجب (سبكى، 6/86) كه در دارالكتب مصر نسخهاي از آن موجود است (تيموريه، 4/168)؛ 2. سه شرح بر الكافية ابن حاجب: شرح مفصل معروف به البسيط، مختصر و متوسط معروف به الوافية (سبكى، همانجا؛ ابن تغري بردي، 9/231) كه شرح اخير بسيار مشهور بوده، نسخ فراوانى از آن در كتابخانههاي تهران (مشكوة، 2/462)، قم (مرعشى، 11/117)، يزد (وزيري، 1/418)، صوفيه (درويش، 2/178)، استانبول (كوپريلى، 2/164) وجود دارد (براي بقية نسخ، نك: )؛ GAL,I/368 3. شرح تصريف ابن حاجب معروف به الشافية (ابن تغري بردي، همانجا) كه نسخههايى از آن در قاهره (سيد، خطى، 2/44) و استانبول (كوپريلى، 2/301) موجود است؛ 4. شرح اصولالدين ابن حاجب (سبكى، همانجا)؛ 5. شرح دو مقدمة ابن حاجب (ابن حجر، 2/118)، 6. شرح المطالع در منطق؛ 7. شرح شمسيه در منطق (سبكى، همانجا)؛ 8. شرح قواعد العقائد خواجه نصير در كلام كه به خواهش فرزند خواجه به شرح آن پرداخت (سيوطى، 1/522)؛ 9. شرح حماسة ابوتمام (حاجى خليفه، 1/692)؛ 10. حل العقد و العقل فى شرح مختصر السؤل و الامل (بغدادي، 1/283)؛ 11. شرح الفصيح ثعلب در لغت (همانجا)؛ 12. منهج الشيعة (نهج الشيعة) فى فضائل وصّى خاتم الشريعة، كه به نام سلطان اويس بهادرخان نگاشت (امين، 5/255؛ مدرس، 8/54)؛ 13. حواشى بر تجريد الاعتقاد خواجه نصير (سيوطى، 1/522)؛ 14 مرا¸ة الشفاء در طب (حاجى خليفه، 2/1648). 15. بيست سؤال از خواجه نصيرالدين طوسى كه خواجه به هر يك پاسخ داده و تاريخ 671ق در پايان آن ظاهراً به خط خود خواجه رقم خورده است (شورا، 9/464؛ سيد، فهرس، 1/221). 16. شرح بر كتاب الحاوي در فقه شافعى كه وصف آن گذشت. مآخذ: ابن تغري بردي، يوسف، النجوم الزاهرة، قاهره، 1383ق/1963م؛ ابن حجر، احمد، الدرر الكامنة، حيدرآباد دكن، 1973م؛ ابن قاضى شهبه، ابوبكر، طبقات الشافعية، به كوشش حافظ عبدالعليم خان، حيدرآباد دكن، 1979م؛ افندي اصفهانى، عبدالله، رياض العلماء، به كوشش محمود مرعشى و احمد حسينى، قم، 1401ق/ 1981م؛ امين، محسن، اعيان الشيعة، به كوشش حسن الامين، بيروت، 1403ق/ 1983م؛ بغدادي، هديه؛ تيموريه، فهرست؛ حاجى خليفه، كشف؛ خوانساري، محمدباقر، روضات الجنات، تهران، 1382ق/1962م؛ درويش، عدنان، فهرس المخطوطات العربية، دمشق، 1974م؛ دلجى، احمد، الفلاكة و المفلوكون، بغداد، 1385ق/1965م؛ ذهبى، ذيول العبر، به كوشش محمد سعيد بن بسيونى زغلول، بيروت، 1405ق/1985م؛ رشيدالدين فضلالله، مكاتبات رشيدي، به كوشش محمد شفيع، لاهور، 1367ق/1948م؛ سبكى، عبدالوهاب، طبقات الشافعية الكبري، بيروت، دارالمعرفه؛ سيد، خطى؛ همو، فهرس مخطوطات المصورة، قاهره، 1954م؛ سيوطى، بغية الوعاة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1384ق/1964م؛ شورا، خطى؛ كوپريلى، خطى؛ مدرس، محمدعلى، ريحانة الادب، تبريز، 1346ش؛ مرعشى، خطى؛ مشكوة، خطى؛ وزيري، خطى؛ يافعى، عبدالله، مرا¸ت الجنان، حيدرآباد دكن، 1337-1339ق؛ نيز: GAL. جعفر سجادي تايپ مجدد و ن * 1 * زا ن * 2 * زا