اِبْنِ بَنّا، ابوعلى حسن بن احمد بن عبدالله بن بناء بغدادي حنبلى (396-
5 رجب 471ق/1006-11 ژانوية 1079م)، عالم علوم قرآنى، محدث، فقيه و استاد در
انواع علوم. وي در بغداد زاده شد. ابن بنا را داماد على بن حسن قرميسينى
(د 460ق/1068م) دانسته و گفتهاند كه دختر قرميسينى، مادر ابونصر محمد -
بزرگترين فرزند ابن بنا - بوده است (ابن رجب، 1/10). ابن بنا قرائات
هفتگانه را نزد ابوالحسن حمامى (328-417ق/940-1026م) و فقه را نزد قاضى
ابويعلى بن فراء حنبلى (380- 458ق/990-1066م) و ابوالفضل تميمى (342-
410ق/953-1019م) و ديگران آموخت (ابن جوزي، 8/319؛ ابن رجب، 1/42) و از
ابوالفتح بن ابى الفوارس (338-412ق/ 949- 1021م)، ابوالحسين بن بشران
(328- 415ق/940-1024م) و برادر جوانترش ابوالقاسم بن بشران (339-430ق/950-
1039م)، هلال حفار (322-414ق/934-1023م)، ابن رِزقويه (325-412ق/ 936-
1022م)، ابوعلى بن شهاب عكبري (335- 428ق/946-1037م) تميمى و ديگران حديث
شنيد. استادان ابن بنا در زمرة استادان خطيب بغدادي مورخ معروف نيز بودهاند
و او شرح حال هر يك را در اثر خويش آورده است.
كار و تحقيقات ابن بنا از علوم قرآنى، حديث، فقه و كلام فراتر رفت و در
تاريخ، زندگىنامه، خطابه، لغت، علم تربيت و تعبير رؤيا نيز وارد شد. در فقه
گرايش وي به شافعى آشكار است. ابن رجب در مجموعههاي او، معتقدات مشترك
ميان دو مذهب شافعى و حنبلى را ديده و قصد ابن بنا از گردآوري آنها را
تأليف قلوب و توحيد كلمه دانسته است (1/43). ابن بنا در مسائل معين فقهى
با ديگر فقيهان حنبلى اختلاف نظر داشت. ابن رجب (ص 46-47) به برخى از اين
اختلافات اشاره كرده است. ابن بنا به پيروي از ابوالحسين بن منادي مقدمة
كتابهايش را مسجع مىنوشت (همو، 44) و شعر نيز مىسرود (ابن بنا، 27- 28، 245).
عدهاي از كسانى كه دربارة ابن بنا اظهار عقيده كردهاند، وي را محكوم كرده
و شماري به دفاع از او برخاستهاند. شجاع ذُهلى (د 507ق/1113م) گفته است
كه ابن بنا از قاريان تجويددان و شيوخى بوده است كه از او احاديث نيكو
شنيدهام و بيش از اين دربارة او نمىگويم. سِلَفى (د 574ق/1180م) گفته
است كه شجاع با اين بيان به ضعف ابن بنا اشاره مىكند. مؤتمن ساجى (د
507ق/1113م) از ديدار و منظر نيكوي ابن بنا ياد كرده، اما گفته است كه با
شخصيت وي موافق نبوده تا از او حديث بشنود (ابن حجر، 2/195). سلفى مىگويد
كه ابن بنا گاه قسمتى از اصل را حذف مىكرده يا تغيير مىداده است (ابن
رجب، 1/45؛ ابن حجر، همانجا). ابن نجار مورخ شافعى (د 643ق/1245- 1246م)
ابن بنا را مورد انتقاد قرار داده و گفته است كه تصانيف او دلالت بر كمى
دانش او دارد و ابن رجب (1/45) به تندي ابن نجار را پاسخ داده است. ابن
حجر انتقادات ديگران را نقل كرده و افزوده است كه در كتابى كه ابن بنا
دربارة سكوت تأليف كرده به غلّو افتاده است (2/195). ابن رجب (1/45) نام
اين اثر را الرسالة فى السكوت و لزوم البيوت و حاجى خليفه (1/892) الرسالة
المغنية فى السكوت و لزوم البيوت آورده است.
ابن بنا در حيات استادش قاضى ابويعلى، در شرق بغداد به تدريس آغاز كرد و
اندكى بعد دو حلقة وعظ، فتوا و قرائت حديث داشت: يكى در جامع قصر و ديگري در
جامع منصور (ابن رجب، 1/43). وي همچنين در مسجدي كه ابن جرده ساخته و به
نام او معروف بود تدريس مىكرد و معلم اولاد ابن جرده بود (ابن بنا، 266).
شاگردان او در قرائت عبارت بودند از ابوعبدالله بارع، ابوالعز قلانسى، ابوبكر
مزرفى و حافظ حَمَيدي. افزون بر فرزندان ابن بنا، ابوالحسين بن ابى يعلى
فراء، ابوبكر ابن عبدالباقى، ابن الحصين و ابوالقاسم بن سمرقندي و ديگران
از وي روايت حديث كردهاند (ابن رجب، 1/42).
ابن بنا در 75 سالگى درگذشت و در هر دو مدرسهاي كه تدريس كرده بود، به
امامت ابومحمد تميمى طبيب حنبلى (د 488ق/1095م) بر جنازة او نماز گزاردند و
در گورستان باب حرب در مقبرة امام احمد بن حنبل به خاك سپرده شد (ابن
ابى يعلى، 2/244؛ ابن رجب، 11/44). از ابن بنا 3 فرزند مىشناسيم كه در شمار
شاگردان او نيز بودهاند: 1. ابونصر محمد (434-510ق/1042-1116م) كه پس از پدر
در حلقههاي درس او به تدريس پرداخت (همو، 1/142-143)؛ 2. ابوغالب احمد (445-
527ق/ 1053-1133م) كه ابن جوزي از او حديث شنيده است (ابنجوزي،10/31)؛
3.ابوعبداللهيحيى(453-531ق/1061-1136م) كه ابن عساكر و ابن جوزي از او
حديث شنيدهاند (ابن رجب، 1/226- 228).
شمار تأليفات ابن بنا را 150 (ابن جوزي، 8/319) و 500 گفتهاند (قفطى، 276)،
اما عدد اخير شايد نتيجة سهو در خواندن يا نوشتن «خمسين و مائة» بوده باشد.
ابن بنا در زمينههاي تاريخ، شرح حال، فقه، حديث، كلام، اخلاق، تربيت،
لغت و تعبير رؤيا صاحب آثار بوده است. ابن رجب و ديگران نامهاي تأليفات
ابن بنا را ذكر كردهاند (1/45-46)، ولى ما اكنون فقط از وجود 3 اثر ابن بنا
آگاهيم كه هر 3 در كتابخانة ظاهرية دمشق نگهداري مىشود و نسخة چاپى يكى از
آنها نيز در دست است، بدين شرح:
1. يادداشتهاي روزانة ابن بنا به خط خودش كه گويا جزئى از كتاب تاريخ
اوست. اين يادداشتها رخدادهاي اول شوال 460ق/3 اوت 1068م تا 14 ذيقعده
461ق/4 سپتامبر 1069م را در بردارد. اين اثر براي تاريخ سدة 5ق/11م بغداد
داراي اهميت بسيار است. ابن رجب از اين يادداشتها نقل قول كرده است
(مثلاً: ابن رجب، 1/10، 11؛ قس: ابن بنا، 14، 17). اين نسخه را ضياءالدين
ابوعبدالله محمد بن عبدالواحد مقدسى مؤسس مدرسة ضيائية دمشق بر كتابخانة آن
مدرسه وقف كرده است. اين يادداشتها 16 برگ است كه جزو مجموعة شمارة 17 (از
برگ 163 الف تا 178ب) در كتابخانة ظاهريه نگهداري مىشود. اين يادداشتها به
كوشش جرج مقدسى با مقدمة مبسوط و ترجمة انگليسى در «مجلة مدرسة مطالعات شرقى
و افريقايى1» لندن چاپ شده است.
2. رسالة فى السكوت، جزو مجموعة شماره 7 (از برگ 78 تا 83).
3. قضل التهليل و ثوابه الجزيل، جزو مجموعة شمارة 4 در 94 برگ (از برگ 196 تا
203) (ظاهريه، 63). ابن رجب از رسالة اخير نام نبرده است.
مآخذ: ابن ابى يعلى، محمد، طبقات الحنابلة، به كوشش محمدحامد فقى، 1371ق؛
ابن بنا، حسن، (نك: Makdisi, در مآخذ لاتين)؛ ابن جوزي، عبدالرحمان،
المنتظم، حيدرآباد دكن، 1359ق؛ ابن حجر عسقلانى، احمد، لسان الميزان،
حيدرآباد دكن، 1329-1331ق؛ ابن رجب، عبدالرحمان، الذيل على طبقات الحنابلة،
به كوشش هانري لائوست و سامى الدهان، دمشق، 1370ق/ 1951م؛ حاجى خليفه،
كشف الظنون، 1941م؛ ذهبى، محمد، سير اعلام النبلاء، به كوشش شعيب الارنؤوط
و محمد نعيم عرقسوسى، بيروت، 1405ق؛ ظاهريه، خطى (حديث)؛ قفطى، على، انباء
الرواة، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، 1369ق؛ ياقوت، ادبا؛ نيز:
Makdisi, George, X Autograph Diary of an Eleventh - Century Historian of Baghdad
n , BSOAS, 1956, vol. XIII, 1/9-31, II/239-260; ibid, 1957, vol. XIX, 1/13-48,
426-443.
محمدآصف فكرت (رب) 10/8/76
ن * 2 * (رب) 24/8/76