responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 3  صفحه : 980
ابن بقی، ابوبکر
جلد: 3
     
شماره مقاله:980


اِبْنِ بَقى، ابوبكر يحيىبناحمد طليطلى(د 540 يا 545ق/1145 يا 1150م)، شاعر موشحسرايدورة مرابطوناندلس. ويحدود 463ق/1071مدر طليطلهبهدنيا آمد، اگرچهدر منابع، بهشهرهايديگريچونسرقسطهو قرطبهنيز اشارهشدهاست، خصوصاً قرطبهبهسببروايتياقوت(20/21- 25) و ابنخلكان(6/202- 205) در منابعبعديشهرتبسيار يافتهاست. از سويديگر اشترن(ص بهنقلاز ابنزبير واديآشرا مولد او دانستهاست(قس: آلطعمه، 33-34). هنوز نوجوانبود كهبهسبب«فتنه»ايكهدر شهر برخاست، از آنديار كوچكرد (ابنبسام، 2/615). بىگمانمراد ابنبساماز «فتنه»، همانا حملهآلفونسششمدر 478ق/1086مبهطليطلهو تسخير آنو پريشانحالىمردماندر اثر آنحملهبودهاست(ابنخطيب، اعمالالاعلام، 2/243؛ قس: اشترن، همانجا). ويآنگاهبهاشبيليهروينهاد. در آنزمانابنعباد بر اينشهر حكممىراند و بهسببعنايتىكهاو بهاهلعلمو ادبداشت. همگانچشماميد بهاشبيليهدوختهبودند و همچونتختگاهادببهآنمىنگريستند.
ابنبقىدر اشبيليهپرورشيافتو همدر آنجا قريحهو استعدادششكوفا شد. از اينرو ابنبسام(1(2)/47، 2/615) ناماو را در زمرة شاعرانآنخطهآوردهاست. شاعر را در اشبيليهمجالسىفيضبار بود كهوزيرانو اديبانو اعيانآندوران، مانند ابومحمد بنمسعدة وزير (ابنخاقان، 280) و ابوالحسينبنسراجدر آنشركتمىكردند. مجالسادبىاو گاهتبديلبهعرصة مسابقاتشعريمىشد و در آنها شاعرانبهرقابتبا يكديگر برمىخاستند. در يكىاز همينمجالسبود كهابنبقىبه برتريموشحدوستشاعرشاعمىتطيلى(ه م) اذعانآورد (ابنخلدون، 492؛ مقري، ازهار، 2/208).
هنگامىكهاندلسو از جملهاشبيليهبهدستمرابطونافتاد و ابنعباد بهآغماتدر مراكشتبعيد شد (484ق/1091م)، بسيارياز شاعرانبهسببجنگهايخانمانسوز و كشتو كشتار سپاهيانمرابطى، پريشاناحوالگشته، از آنخطهكوچيدند. ابنبقىنيز كهديگر در اشبيليهآرامشىنداشت، روانة قرطبهشد و چنديدر آنجا اقامتگزيد و شايد با يارانقديم، بهخصوصاعمىتطيلى، در آنشهر مجالسىهمداشتهاست، زيرا يكبار مىبينيمكهبا اعمى، در حمامشهر، مشاعرهمىكند (ابنظافر، 255-256؛ مقري، نفحالطيب، 3/347- 348)، اما اقامتاو در اينشهر نيز ديرينپاييد و دورانسرگردانىو سفرهايپىدر پىدر زندگىاو آغاز شد، چهيكبار او را در مُنية الزبير در كنار محمد بنعبدالملكبنسعيد مىيابيم، و بار ديگر در غرناطهنزد همينشخص. همينجاستكهبهياد آنروز خوشكهدر منية الزبير همراهويبود، حسرتمىخورد (همان، 1/417-472). پساز ايننيز ويرا در المرية مىيابيمكهقطعهشعرياز اشعار خويشرا برمىخواند (سفلى، 50). در خلالآشوبهايىكهپساز تسلط مرابطونبر اندلسپديدار شدهبود، احتمالاً ابنبقىنيز مانند ديگر شاعران، بيشتر شهرهاياندلسرا در جستو جويپناهگاهىامندر نورديد و سرانجامدر كنفحمايتدولتعلىبنيوسفبنتاشفين(500 -537ق/ 1107-1142م) قرار گرفتو در مديحهاي، پيروزياو را در قلمرية1 كهدر 511ق/1117مبر آندستيافتهو دختر حاكمپرتغالرا بهاسارتگرفتهبود، شادباشگفت(ابنخاقان، 279). ابنقديمترينروايتاز نبرد قلمريهاست.
ابنبقىعاقبتنتوانستاحوالپريشانىرا كهگريبانگيرششدهبود، تحملكند. از اينرو تصميمگرفتدريا را درنوردد و بهمغربرويآورد. او در مغرب، نزد خاندانىعراقىكهبهسرزمينسلا2 مهاجرتكردهبودند و در آنشهر شغلقضا داشتند، منزلگزيد. اين خاندان، معروفبهبنىعشرة يا بنىقاسمو از فرزنداناحمد بنمدبر بودند. شاعر چنديدر سلا زيستو در ساية عناياتبنىعشرة از بىنوايىو تنگدستىنجاتيافت(مقري، نفحالطيب، 4/237، بهنقلاز ابنخاقان؛ قس: اشترن، 102 )، اما اينامر گويا دوامىنداشت، زيرا، بهگفتة ابنخاقان(ص278) او زيستندر ميانمغربيانرا خوشنمىداشت، چنانكهخود در شعريبهتنگىروزگار خويشو كمذوقىاهلمغرباشارهمىكند (همانجا). با اينهمهاز آنجا كهزمانآنگشايشو اين تنگىروزگار را دقيقاً نمىدانيم، روايتهايابنخاقاندر قلائد و مطمح، اندكىمتناقضجلوهمىكنند (قس: ابنشريفه، 85)، بهخصوصكهمىدانيمابنبقىبيشتر موشحاتخود را در سلا سرودهو بسيارياز آنها همدر مدحبنىعشرة است(ابنسناءالملك، 63؛ قس: ابنشريفه، 82 - 85). بههر حال، در قصيدهايكهابنخاقاننقلكرده، علاوهبر شكايتاز فقر خويشتنو بخلبنىعشرة و بىذوقىاهلمغرب، ملاحظهمىكنيمكهشاعر سختشوقسفر دارد و خيالديدار مشرقزمينرا در سر مىپروراند. سرانجامابنبقىنهبهشرق، كهبهزادگاهخود اندلسبازگشتو در واديآشنزديكغرناطهمنزلگزيد و بقية عمر را غريبانهدر آنجا گذرانيد. از ايندورة زندگىوياطلاعاتىبهدستنيامدهو حتىدر شعر او يكاشارههمبداننشدهاست. از اشعار ابنبقى، چيز زياديدر دستنيست. عمادالدين(2/237) در زمانخود، آثار او را 3 هزار موشح(ه م) و همانمقدار شعر كلاسيكبرآورد كردهاست.
امروز از اين3 هزار شعر كلاسيك، تنها 334 بيتدر 45 قصيدهو قطعهشناختهشدهكهسعيد آنها را يكجا فراهمآوردهاست(ص 131- 149). بخشاعظمايناشعار، خاصه«نسيب» آنها، تقليدياستاز شعر بدويانمشرقزمين(قس: همو، 127). مضمونغالبدر اينآثار، همانا شكايتاز روزگار و ابنايروزگار، و ذكر پريشانىاحوالو تنگىزندگىاست(قس: همانجا). شعر او را همة نويسندگانپساز ويستودهاند و ابنبسامدر فصلمستوفايىكهبهشعر ابنبقىاختصاصداده(2/618 بهبعد) ويرا با بزرگانىچونابونواس، ابنرومى، شريفرضى، متنبىو ابوالعلاء و جز آنانسنجيدهاست. نويسندگانديگر نيز، چونابنظافر (ص255-256)، ابنسعيد (ص79) و ابنفضلاللهعمري(11/283) از او پيرويكردهاند. قصيدة فخرية مفصلىكهعمادالدين(2/237-242) از قولابنبشرونمهدوينقلكرده، بر زبردستىابنبقىدر فنشعر و بر آگاهىاو از واژگانغريبعربدلالتدارد، اما ابنبقىدر حقيقتهمة شهرتخويشرا مديونموشحاتىاستكهسروده است. در تاريخموشحسرايىبىترديد ابنبقى، يكىاز درخشانترينچهرههاستو در پژوهشهاينسبتاً متعدديكهدر اينزمنيهمىشناسيم، آثار او بهتفصيلمورد تدقيققرار گرفتهاست.
مجموعة موشحاتىكهتاكنوناز آثار او يافتشده(27 قطعه) توسط آلطعمهگردآوريشدهو مورد پژوهشقرار گرفتهاست(بغداد، 1979م). در دهههاياخير، پژوهشدربارة وزن، تقسيمبندي، مضامينو زبانفصيحيا عاميانة موشحات، فراوانصورتگرفتهو هيچيكاز اينتحقيقاتاز آثار ابنبقىبىنياز نبودهاست(نك: اشترن، جم، بهخصوصص101-102 كهشاملشرححالابنبقىاست؛گارسياگومز، ص20 -10 ، كهبهبررسىدارالطراز پرداخته؛ نيكل، 244 -241 ، كهشرححالو ترجمة انگليسىبرخىاشعار و موشحاتاو را داده؛ مونرو1، بهخصوصدر مقدمة مفصلكتاب؛ ركابى، 285- 355).
مآخذ: آلطعمه، عدنانمحمد، موشحاتابنبقىالطليطلىو خصائصها الفنية، بغداد، 1979م؛ ابنابار، محمد، التكملة، بهكوششفرانسيسكو كودرا، مادريد، 1882م؛ ابنبسام، على، الذخيرة فىمحاسناهلالجزيرة، قاهره، 1942م؛ همان، بهكوششاحسانعباس، بيروت، 1979م؛ ابنخاقان، فتح، قلائد العقيانفىمحاسنالاعيان، قاهره، 1284ق/1867م؛ ابنخطيب، محمد، اعمالالاعلام، بهكوششلويپرووانسال، بيروت، 1375ق/1956م؛ همو، جيشالتوشيح، بهكوششهلالناجىو محمد ماصور، تونس، 1967م؛ ابنخلدون، عبدالرحمان، المقدمه، بيروت، دارالفكر؛ ابنخلكان، وفيات؛ ابندحيه، عمر، المطرب، بهكوششابراهيمابياريو ديگران، قاهره، 1955؛ ابنسعيد، على، راياتالمبرزينو غاياتالمميزين، بهكوششنعمانقاضى، قاهره، 1973م؛ ابنسناءالملك، هبة الله، دارالطراز فىعملالموشحات، بهكوششجودتركابى، دمشق، 1980م؛ ابنشريفة، محمد، «منتاريخالاشر المغربية: اسرة بنىعشرة»، مجلة البحثالعلمىمركز النشر الجامعى، رباط، 1967م؛ ابنظافر ازدي، على، بدائعالبدائة، بهكوششمحمد ابوالفضلابراهيم، قاهره، 1970م؛ ابنفضلاللهعمري، احمد، مسالكالابصار، نسخة عكسىاحمد الثالث، استانبول، شم 2797؛ ركابى، جودت، فىالادبالاندلسى، قاهره، 1970م؛ سعيد، محمد مجيد، «ابنبقىالقرطبى»، المورد، س7، شم 1، بغداد، 1978م؛ سلفى، احمد، اخبار و تراجماندلسية، بهكوششاحسانعباس، بيروت، 1963م؛ عمادالدينكاتب، محمود، خريدة القصر، بهكوششآذرتاشآذرنوشو ديگران، تونس، 1984م؛ مقري، احمد، ازهار الرياضفىاخبار عياض، بهكوششمصطفىسقا و ديگران، قاهره، 1940م؛ همو، نفحالطيب، بهكوششاحسانعباس، بيروت، 1968م؛ ياقوت، ادبا؛ نيز:
Garcia, G F mez, E., X Estudio del D D rat- tiraz n , Al-Andolus, Madrid-Granada, 1962; Monroe.J.T., Hispano - Arabic Poetry, Los Angeles - London, 1974; Nykl, A. R., Hispano-Arabic Poetry., Baltimore, 1946; Stern, S.M., Hispano-Arabic Srtophic Poetry, Oxford, 1974.
محمد احمد موسوي آل طعمه
(رب) 6/8/76
ن * 2 * (رب) 28/8/76
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 3  صفحه : 980
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست