اِبْنِ بِرْزالى، ابومحمد علمالدين قاسم بن محمد بن يوسف برزالى دمشقى (665 - 739ق/1267- 1338م)، مورخ و محدث شافعى دمشق. نياكان او از اشبيلية اندلس و از قبيلة «برزاله» بودهاند، اما روشن نيست در چه زمانى، به دمشق كوچ كردهاند. شهرت آنان به برزالى و اشبيلى به دليل ياد شده است (زبيدي، 7/225). پدرش شهابالدين محمد برزالى نيز از محدثان و عالمان شام بود (ابن تغري بردي، 9/319). قاسم در دمشق زاده شد (ابن فوطى، 4/611) و در كودكى از پدرش و نيز از قاضى عزالدين بن صائغ حديث آموخت. آنگاه فقه را نزد تاجالدين فزاري و قرائات را نزد على الرضى بن دبوقا به خوبى آموخت (ابن حجر، 4/277). در 685ق/1286م به حلب و مصر سفر كرد، در 688ق به حج رفت و از مشايخ مكه و مدينه نيز حديث شنيد. پس از آن 4 بار ديگر حج گزارد (كتبى، 3/196، 197). ابن برزالى، صحيح بخاري و جامع ترمذي و سنن ابن ماجه و برخى از كتب روايى مشهور و مسانيد را از عزالدين ابوالعباس احمد بن محيى الدين ابراهيم بن عمر فاروثى واسطى آموخت (ابن كثير، 13/342). وي كه به شنيدن و حفظ و نقل حديث دلبستگى وافر داشت به شهرهاي بسيار ديگر مانند: بعلبك، بيتالمقدس، حماة و اسكندريه سفر كرد و از محدثان آن ديار حديث آموخت. سرانجام خود از حافظان حديث و محدثان بنام گرديد و در «دارالحديث النوريه» و «دارالحديث النفيسية» به تدريس پرداخت (حسينى، دمشقى، 20؛ ابن حجر، 4/277؛ كتبى، 3/196- 198). ابن برزالى به كثرت روايت و نقل حديث از راويان بسياري شهرت دارد؛ گفته شده كه وي از حدود دو هزار تن حديث شنيده و از هزار محدث اجازة روايت داشته است (ابن حجر، 277- 278). بنام ترين استادان و مشايخ او، افزون بر افراد ياد شده، عبارتند از: قاسم اربلى، احمد بن ابى الخير، ابن ابى عمر مقدسى، ابن علان، ابن شيبان، ابن بخاري، عزّ حرانى، ابن خلكان، فخرالدين بن لقمان، محيىالدين بن عبدالظاهر، على بن محمود بن حسين بن نبهان (علاءالدين شاعر)، رشيدالدين فارقى، قطبالدين قسطلانى، قاضى القضاة خويى، شمسالدين اصفهانى، احمد بن يحيى بن اسماعيل كلابى حلبى، خضر ابن حسن بن على، يوسف بن يحيى، محمود بن عبدالله ابوالثناء مراغى و صدركبير ابوالغنائم محمد بن مسلم مكى (حسينى دمشقى، 19؛ كتبى، 1/110، 2/93، 179، 292، 3/311، 413، 4/38؛ سبكى، 8/365، 369، 9/34؛ ابن كثير، 13/299). برخى از كسانى كه وي از آنان اجازة روايت يافته است عبارتند از: ابن عبدالدائم، نجيب عبداللطيف، ابن ابى اليسر، ابن عزون، ابن علاق (حسينى دمشقى، 20)، قاضى القضاة شمسالدين ابومحمد عبدالله بن شرفالدين حنفى، ابن مالك ( صاحب الفية ) و قاضى القضاة شمسالدين حنبلى (همو، 13/267- 268، 277). از ابن برزالى به نيكى، دين داري، پارسايى و دانش ياد شده است. ابن كثير گويد وي داراي خط زيبايى بود، و نزد استادان و قاضيان اعتبار فراوانى داشت. ابن كثير همچنين نقل مىكند كه ابن تيميه در مقام بيان اعتبار منقولات ابن برزالى گفته است: روايت برزالى مانند نقشى بر سنگ است (14/185). ابن برزالى كتابخانة قابل توجهى داشته و بسياري از كتابها را با خط خود نگاشته بوده است. او تمام كتابهايش را بر دارالحديث السنية و دارالحديث القوصية وقف كرد (همو، 14/186). ابن برزالى در خليص (قلعهاي بين مكه و مدينه) در حال احرام درگذشت و با احترام بسيار به خاك سپرده شد (كتبى، 3/198). ابن برازالى از تاريخ نگاران بنام نيز هست. مشهورترين اثر تاريخى او كتاب المقتضى لتاريخ ابى شامة است كه ادامة تاريخ الروضتين تأليف شهاب الدين ابوشامة مقدسى (د 665ق/1266م) است. اين كتاب از سال مرگ ابوشامة، كه سال تولد ابن برزالى است، حوادث را پىگيري كرده و تا 738ق/1337م ادامه داده است. كتبى (د 764ق/ 1362م) گفته كه اين كتاب در 5 مجلد است (3/197)، اما تنها 2 جزء آن كه مجموعاً حوادث سالهاي 665 تا 720ق/1267 تا 1320م را شامل مىشود در كتابخانة وزارت معارف قاهره موجود است (جامعه، 2/102). اثر ديگر ابن برزالى تلخيص تاريخى است در شرح حال دانشمندان از 601 تا 736ق كه نسخة خطى آن در برلين موجود است ( آلوارت، شم .(9448 كتاب ديگر او معجم البلدان و القري نام دارد كه شمسالدين محمد بن على بن احمد بن طولون مورخ (د 953ق/ 1946م) از آن بهره گرفته است (عزاوي، 2/527). او ذيلى بر كتاب تاريخ مرآة الزمان فى تاريخ الاعيان تأليف سبط ابن جوزي (د 654ق/1256م) نگاشته است (حاجى خليفه، 2/164). جزوهاي با عنوان تسمية من شهد بدراً در دارالكتب الظاهرية دمشق وجود دارد كه احتمال داده شده است از ابن برزالى باشد (ظاهريه، 1/46، 47). آثار ديگر ابن برزالى از اين قرارند: المعجم الكبير. اين كتاب شهرت فراوانى داشته و ابن كثير در كتاب البداية و النهاية شرح حال برخى از شخصيتهاي رجالى را از اين معجم نقل كرده و بنا بر گفتة ابن حجر اين اثر متجاوز از 20 مجلد بوده است (4/278). از اين كتاب اطلاعى در دست نيست، جز اينكه احتمال داده شده است كه برخى از صفحات و با اجزاء آن در كتابخانة ظاهريه موجود باشد (جامعه، 2/102)؛ معجم البرزالى، كه نسخة خطى آن در كتابخانة ظاهرية دمشق موجود است (ظاهريه، 1/228- 229)؛ الوفيات، خطى، (زركلى، 6/17؛ GAL,S, )؛ II/35 الشروط، ،همانجا)؛ GAL,S)Šü¯¡ ثلاثيات منمسنداحمد (همانجا)؛ العوالى المسندة، خطى )؛ GAL,II,45) (بانكيپور، II/194- و الاربعون البلدانية (كحاله، 8/125). مآخذ: ابن تغري بردي، النجوم؛ ابن حجر، احمد، الدرر الكامنة، به كوشش محمد عبدالمعيد، حيدرآباد دكن، 1393ق/1973م؛ ابن فوطى، عبدالرزاق، تلخيص مجمع الاداب فى معجم الالقاب، به كوشش مصطفى جواد، دمشق، 1382ق/1962م؛ ابن كثير، البداية؛ جامعه، خطى؛ حاجى خليفه، كشف الظنون، استانبول، 1941م؛ حسينى، دمشقى، احمد، ذيل تذكرة الحفاظ، بيروت، داراحياء التراث العربى؛ زبيدي، تاج العروس؛ زركلى، خيرالدين، الاعلام، بيروت، 1976م؛ سبكى، عبدالوهاب، طبقات الشافعية، به كوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناجى، قاهره، 1383ق/1964م؛ ظاهريه، خطى؛ عزاوي، عباس، «مورخ الشام»، مجلة مجمع العلمى العربى، دمشق، 1945م، س 20؛ كتبى، محمد، فوات الوفيات، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1973م؛ كحاله، عمر رضا، معجم المؤلفين، بيروت، 1957م؛ نيز: Ahlwardt; Bankipore; GAL; GAL, S. حسن يوسفى اشكوري (رب) 16/7/76 ن * 2 * (رب) 28/7/76