responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 3  صفحه : 898
ابن اغلب
جلد: 3
     
شماره مقاله:898



اِبْن‌ِ اَغْلَب‌، ابراهيم‌ بن‌ عبدالله‌ بن‌ ابراهيم‌ بن‌ اغلب‌ بن‌ سالم‌ بن‌ عقال‌ بن‌ خفاجة بن‌ سوادة التميمى‌، مكنى‌ به‌ ابوالاغلب‌، از تواناترين‌ اميران‌ اغلبى‌ سيسيل‌ (صقليه‌) (حك 220 - رجب‌ 236ق‌/835 -851م‌) كه‌ برخى‌ از مهم‌ترين‌ شهرها و دژهاي‌ اين‌ جزيره‌ و جنوب‌ ايتاليا را تسخير كرد.
زيادةالله‌ عبدالله‌ بن‌ ابراهيم‌ بن‌ احمد اغلبى‌ فرمانرواي‌ افريقيه‌ كه‌ از 212ق‌/827م‌ بر سيسيل‌ چيره‌ شده‌ بود، در 220ق‌ برادرزادة خود ابراهيم‌ را به‌ جاي‌ فضل‌ بن‌ يعقوب‌ كه‌ به‌ طور موقت‌ رشتة كارها را در سيسيل‌ در دست‌ داشت‌، به‌ امارت‌ آن‌ جزيره‌ گماشت‌ (ابن‌ اثير، 6/338؛ قس‌: مدنى‌، 69). ابن‌ اغلب‌ با ناوگان‌ خود پس‌ از برخورد با روميان‌ و از دست‌ دادن‌ چند كشتى‌ (واسيليف‌، 120) در رمضان‌ همان‌ سال‌ به‌ پالرمو1 (بلرم‌) تختگاه‌ مسلمانان‌ در سيسيل‌ رسيد (ابن‌ عذاري‌، 1/98). ابن‌ اغلب‌ كه‌ 8 سال‌ پس‌ از چيرگى‌ اسد بن‌ فرات‌، قاضى‌ افريقيه‌ بر قواي‌ روميان‌ در سيسيل‌، به‌ حكومت‌ آن‌ جزيره‌ منصوب‌ شده‌ بود، براي‌ بقاي‌ خود و توسعة قلمرو مسلمانان‌ مى‌بايست‌ در 2 جبهه‌ پيكار كند: از يك‌ سو ناوگانها و نيروهايى‌ را كه‌ امپراتور روم‌ از بيزانس‌ به‌ سيسيل‌ مى‌فرستاد، در پيش‌ رو داشت‌، و از سوي‌ ديگر مى‌بايست‌ با نيروهاي‌ محلى‌ به‌ سركردگى‌ بطريق‌ سيسيل‌ كه‌ از جانب‌ امپراتور روم‌ تعيين‌ مى‌شد، مقابله‌ كند (عباس‌، 35). وي‌ به‌ سرعت‌ دريافت‌ كه‌ مهم‌ترين‌ وسيله‌ براي‌ مقابله‌ با روميان‌ و تسخير سراسر جزيره‌، تشكيل‌ ناوگان‌ دريايى‌ نيرومندي‌ مجهز به‌ كشتيهاي‌ آتش‌ افكن‌ (حَرّاقه‌) است‌ (احمد، 18) و شايد با همين‌ وسيله‌ توانست‌ در 220ق‌ به‌ پانتلريا2 (قوصره‌) يورش‌ بَرَد و روميان‌ را سركوب‌ كند (ابن‌ اثير، 6/339). در همان‌ سال‌ (قس‌: ابن‌ عذاري‌، 1/99) دستجات‌ چريكى‌ را كه‌ شايد تشكيل‌ آن‌ به‌ ابتكار خود او بود و بيشترين‌ تأثير را در ايجاد رعب‌ و وحشت‌ داشت‌، به‌ اتنا3 (جبل‌ النار) فرستاد و آنان‌ پس‌ از آتش‌ زدن‌ مزارع‌، به‌ منظور تضعيف‌ نيروهاي‌ اقتصادي‌ خصم‌، با غنايم‌ و اسيران‌ بسيار بازگشتند (ابن‌ اثير، 6/339؛ سالم‌، 115). يورش‌ مسلمانان‌ به‌ دژ كوهستانى‌ كاستلوچو4 (قسطلياسه‌)، ميان‌ پالرمو و مسينا5، اگر چه‌ در آغاز قرين‌ پيروزي‌ بود، ولى‌ چون‌ سپاه‌ تازه‌ نفس‌ روميان‌ در رسيد، مسلمانان‌ رو به‌ هزيمت‌ نهادند (ابن‌ اثير، 6/339؛ احمد، 18؛ واسيليف‌، 121). در همين‌ وقت‌ يك‌ واحد دريايى‌ به‌ فرماندهى‌ فضل‌ بن‌ يعقوب‌ به‌ جزاير آيوليايى‌ يا ليپاري‌6 يورش‌ برد و چند دژ از جمله‌ تيندارو7 (مدنار، مندار، دنداره‌) را كه‌ بر ساحل‌ شمالى‌ سيسيل‌ واقع‌ است‌ تصرف‌ كرد (ابن‌ عذاري‌، 1/99؛ مدنى‌، 70).
در 222ق‌/837م‌ ابن‌ اغلب‌ سردار ديگري‌ به‌ نام‌ عبدالسلام‌ بن‌ عبدالوهاب‌ را به‌ تسخير كاسترو جووانى‌8 (قصريانه‌) كه‌ از مراكز عمدة سپاه‌خصم‌ به‌شمار مى‌رفت‌ ،فرستاد. مسلمانان‌ در آغاز شكست‌خوردند و عبدالسلام‌ به‌ اسارت‌ رفت‌ (ابن‌ اثير، 6/329؛ واسيليف‌، 122)، ولى‌ با رسيدن‌ نيروي‌ امدادي‌، محاصرة شهر توسط مسلمانان‌ شديدتر شد، تا آنكه‌ سرانجام‌ سربازان‌ به‌ داخل‌ شهر رخنه‌ كردند و آنجا را به‌ تصرف‌ درآوردند، ولى‌ دژ شهر در دست‌ روميان‌ باقى‌ ماند و مسلمانان‌ چندي‌ بعد حاضر به‌ متاركه‌ شده‌، با غنيمت‌ بسيار به‌ پالرمو بازگشتند (ابن‌ اثير، 6/340؛ مدنى‌، 70، 71؛ واسيليف‌، 122؛ احمد، 18). نيز به‌ سبب‌ رسيدن‌ نيروي‌ كمكى‌ از بيزانس‌، از اطراف‌ شهر چفالو9 (جلفوذي‌) كه‌ از مدتها پيش‌ آن‌ را در محاصره‌ داشتند، عقب‌ نشستند (ابن‌ اثير، همانجا).
ابن‌ اغلب‌ در اين‌ هنگام‌ متوجه‌ سرزمين‌ اصلى‌ ايتاليا شد و ناوگانى‌ به‌ جنوب‌ آن‌ فرستاد. اين‌ ناوگان‌ توانست‌ نيروي‌ مسيحيان‌ را در هم‌ شكند و در آنجا پياده‌ شود. در اين‌ ميان‌ امير ناپل‌ كه‌ از اميرِ بنه‌ونتو10 شكست‌ خورده‌ بود، از ابن‌اغلب‌ بر ضد دشمن‌ ياري‌ خواست‌. ابن‌ اغلب‌ نيز فرصت‌ را غنيمت‌ شمرده‌، سپاهى‌ به‌ ياري‌ او فرستاد و موجبات‌ پيروزي‌ امير ناپل‌ را فراهم‌ آورد. از اين‌ پس‌ مسلمانان‌ در زمرة هم‌ پيمانان‌ ناپل‌ درآمدند (مدنى‌، 71-72) و همين‌ اتحاد، پس‌ از فتح‌ شهرها و دژهاي‌ مهمى‌ چون‌ پلاتانى‌11 (بلاطنو، ابلاطنو)، كالتا بلوتا12 (بلوط)، كورلئونه‌13 (قرلون‌) و شايد مارينئو14 (مرو)، باعث‌ شد كه‌ فضل‌ بن‌ جعفر همدانى‌ با كمك‌ سپاه‌ ناپل‌ شهر مهم‌ مسينا و تنگة آن‌ را تصرف‌ كند (سالم‌، 116؛ احمد، 19). استيلاي‌ مسلمانان‌ بر مسينا و گشوده‌ شدن‌ راه‌ به‌ سوي‌ جنوب‌ ايتاليا مى‌توانست‌ باعث‌ انحراف‌ توجه‌ آنان‌ از استيلا بر سراسر سيسيل‌ شود، ولى‌ امير سياستمدار اغلبى‌ با بسيج‌ گروههاي‌ چريكى‌ كه‌ پيش‌ از اين‌ ياد شد، يورشهاي‌ پراكنده‌ بر دژهاي‌ مقاوم‌ سيسيل‌ را شدت‌ بخشيد (عباس‌، 35، 36) و يك‌ سال‌ پس‌ از تصرف‌ لنتينى‌15 در جنوب‌ شرقى‌ سيسيل‌ (232ق‌/847م‌) به‌ دست‌ فضل‌ بن‌ جعفر فاتح‌ مسينا (احمد، 19؛ قس‌: سالم‌، 116، كه‌ فضل‌ بن‌ يعقوب‌ را فاتح‌ آنجا دانسته‌ است‌) شهر تارانتو16 (طارنت‌) در جنوب‌ ايتاليا نيز تسخير شد و كوششهاي‌ روميان‌ براي‌ پياده‌ شدن‌ در خليج‌ مندلو17 (مُنديله‌) ناكام‌ ماند (واسيليف‌، 182). در 234ق‌ قحطى‌ شديدي‌ در سيسيل‌ روي‌ داد كه‌ گفته‌اند از جمله‌ پى‌آمدهاي‌ آن‌ سقوط دژ راگوزا18 (رغوس‌) بود. از اين‌ پس‌ تا مرگ‌ ابن‌اغلب‌ در 236ق‌ (قس‌: ابن‌ خلدون‌، 4/431؛ ابوالفداء، 3/46) از فتح‌ بزرگى‌ در سيسيل‌ جز تسخير مجدد كاسترو جووانى‌ (235ق‌/849م‌) و به‌ آتش‌ كشيدن‌ آنجا (واسيليف‌، 182) ياد نشده‌ است‌.
ابن‌ اغلب‌ را به‌ بخشندگى‌ و شجاعت‌ و هوشمندي‌ و سياستمداري‌ ستوده‌ و او را اهل‌ شمشير و قلم‌ دانسته‌اند (مدنى‌، 73؛ احمد، 18). وي‌ به‌ رغم‌ آنكه‌ يكى‌ از موفق‌ترين‌ و لايق‌ترين‌ اميران‌ سيسيل‌ به‌ شمار مى‌رفت‌، هرگز از پالرمو خارج‌ نشد (ابن‌ اثير، 7/7) و همواره‌ دو سردار لايق‌ خود فضل‌ بن‌ يعقوب‌ و فضل‌ بن‌ جعفر را به‌ پيكار با مسيحيان‌ گسيل‌ مى‌داشت‌. ابن‌ اثير در انتساب‌ وقايع‌ اين‌ روزگار به‌ دوران‌ حكومت‌ ابن‌ اغلب‌، ميان‌ او و برادرش‌ محمد بن‌ عبدالله‌ (حكومت‌ بر سيسيل‌: 217-220ق‌/832- 835م‌) مكنى‌ به‌ ابوفهر كه‌ به‌ گفتة خود ابن‌ اثير (6/338) در 220ق‌/ 835م‌ در شورشى‌ كشته‌ شد، خلط كرده‌ و در وقايع‌ 236ق‌ باز از مرگ‌ ابوفهر به‌ عنوان‌ امير سيسيل‌ سخن‌ گفته‌ است‌ (7/7، 60). ابن‌ خلدون‌ نيز با آنكه‌ در آغاز وقايع‌ اين‌ روزگار به‌ حكومت‌ ابن‌ اغلب‌ (ابراهيم‌) در سيسيل‌ اشاره‌ كرده‌ (4/427)، ولى‌ سپس‌ از مرگ‌ محمد بن‌ عبدالله‌، به‌ عنوان‌ امير سيسيل‌ سخن‌ گفته‌ و به‌ غلط تاريخ‌ مرگ‌ او را 233ق‌/847م‌ دانسته‌ است‌ (4/431). مورخان‌ سده‌هاي‌ بعدي‌ نيز غالباً همان‌ اشتباه‌ را مرتكب‌ شده‌ و گاه‌ اصولاً از ابراهيم‌ بن‌ عبدالله‌ سخنى‌ به‌ ميان‌ نياورده‌ و حكومت‌ برادرش‌ محمد را نيز از 217 تا 237ق‌ دانسته‌اند (مثلاً: ابوالفدا، 3/46؛ ابن‌ ابى‌ دينار، 49؛ سراج‌ اندلسى‌، 1/880).
مآخذ: ابن‌ ابى‌ دينار، محمد، المونس‌، به‌ كوشش‌ محمد شمّام‌، تونس‌، 1387ق‌/1967م‌؛ ابن‌ اثير، الكامل‌؛ ابن‌ خلدون‌، العبر؛ ابن‌ عذاري‌، احمد، البيان‌ المغرب‌، به‌ كوشش‌ رينهارت‌ دوزي‌، ليدن‌، 1848م‌؛ ابوالفدا، المختصر فى‌ اخبار البشر، بيروت‌، 1959م‌؛ احمد، عزيز، تاريخ‌ سيسيل‌ در دورة اسلامى‌، ترجمة تقى‌ لطفى‌ و محمد جعفر ياحقى‌، تهران‌، 1362ش‌؛ سالم‌، عبدالعزيز و احمد مختار عبادي‌، تاريخ‌ البحرية الاسلامية فى‌ المغرب‌ و الاندلس‌، بيروت‌، 1969م‌؛ سراج‌ اندلسى‌، محمد، الحلل‌ السندسية، به‌ كوشش‌ محمد حبيب‌ الهيلة، تونس‌، 1970م‌؛ عباس‌، احسان‌، العرب‌ فى‌ صقلية، بيروت‌، 1975م‌؛ مدنى‌، احمد توفيق‌، المسلمون‌ فى‌ جزيرة صقيلة و جنوب‌ ايطاليا، الجزاير، 1365ق‌؛ واسيليف‌، و.، العرب‌ و الروم‌، ترجمة محمد عبدالهادي‌ شعيره‌ و فؤاد حسنين‌ على‌، بيروت‌، 1934م‌.
صادق‌ سجادي‌ تايپ‌ مجدد و نمونه‌ اول‌ (رب) 4/3/76
ن‌ * 2 * (رب) 6/5/76
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 3  صفحه : 898
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست