اِبْنِ سَماعه، ابوعبدالله محمد بن سماعة بن عُبيدالله بن هلال تميمى كوفى (130-233ق/748- 848م)، قاضى، محدث و فقيه حنفى. نام وي در برخى از منابع ابن سِماعه (ابن حجر، 2/167) و ابن سَمّاعه (رياضىزاده، 28) نيز آمده است. برخى نسبت وي را اشتباهاً تيمى (ابن تغري بردي، 2/271) يا تيهمى (ابن قطلوبغا، 54) ثبت كردهاند. كنية وي را وكيع (3/214) ابوالاصبغ ضبط كرده است. مشايخ وي در حديث عبارتند از: ليث بن سعد، مسيب بن شريك، يعلى بن خالد رازي، ابويوسف قاضى و محمد بن حسن شيبانى (خطيب بغدادي، 5/341) و از دو نفر اخير كه از شاگردان برجستة ابوحنيفه بودهاند، فقه نيز آموخته است (ذهبى، 3/438). او در مذهب حنفى تا آنجا پيش رفت كه برخى او را از برجستگان اصحاب رأي (خطيب بغدادي، همانجا؛ صيمري، 162) و صاحب اختيارات در مذهب و روايات (صفدي، 3/140) دانستهاند. از شاگردان و راويان وي، ابوجعفر احمد بن ابى عمران طحاوي (ابواسحاق شيرازي، 146)، حسن بن محمد عنبر و شّاء (خطيب بغدادي، همانجا)، محمد بن عمران ضبّى (مزي، 16/290) و بكر بن محمد قمى (ابن ابى الوفاء، 2/59؛ طاش كوپريزاده، 46: عمّى) را مىتوان ياد كرد. صيمري (ص 161) او را از حافظان و ثقه دانسته است. ابن سماعه در 192ق/808م پس از مرگ يوسف فرزند استادش، ابويوسف يعقوب ابن ابراهيم، از سوي هارونالرشيد (د 193ق)، عهدهدار قضاي جانب غربى بغداد شد و در اين سمت باقى بود، تا اينكه بر اثر ضعف بينايى توسط مأمون عزل گرديد (وكيع، 3/282). صيمري (همانجا) گفته است كه وي در زمان مأمون عهدهدار امر قضا شد و در ايام معتصم استعفا داده است، اما چنانكه مسعودي ( التنبيه،300) يادآور شده وي توسط هارونالرشيد به قضا گمارده شده و آنگونه كه خطيب بغدادي (همانجا) اشاره كرده توسط مأمون عزل شده است، نه در دوران معتصم (خلافت: 218-227ق/833 -842م). طاش كوپريزاده (ص 45) از او با عنوان قاضى القضاة ياد كرده است، اما در منابع متقدم چنين عنوانى ديده نمىشود. وي با وجود اينكه داراي مناصب مهم رسمى بود، صوفيانه مىزيست و گفتهاند كه روزانه 200 ركعت نماز مىگزارده است (خطيب بغدادي، 5/342، 343). او با اينكه به سبب ضعف چشم از سمت قضا بركنار شده بود، اما مسعودي ( مروجالذهب،4/12) مىگويد كه اين فقيه معمّر در اواخر عمر، صحت جسم و عقل و حواس داشته و افعال جوانان را انجام مىداده و اسب سواري هم مىكرده است. آثار: 1. ادب القاضى كه احتمالاً همان كتاب ادب القاضى على مذهب ابى حنيفة (ابن نديم، 289؛ نك: حاجى خليفه) يا ادب القاضى فى الاحكام (رياضىزاده، همانجا) است؛ 2. الاكتساب فى الرزق المستطاب كهمختصري ازكتاب الكسب استادش محمدبنحسنشيبانى است. نسخهاي خطى از آن در قاهره موجود است I/435) )؛ GAS, 3. المحاضر و السجلات (ابن نديم، همانجا؛ 4. نوادر المسائل، كتابى مفصل در رواياتى از محمد بن حسن شيبانى است (مسعودي، همانجا) كه بعداً محمد بن احمد سرخسى آن را اساس كتاب المبسوط خود قرار داد ، GAS) همانجا). مآخذ: ابن ابى الوفاء، عبدالقادر، الجواهر المضيّة، حيدرآباد دكن، 1332ق/1914م؛ ابن تغري بردي، النجوم؛ ابن حجر عسقلانى، احمد، تقريب التهذيب، به كوشش عبدالوهاب عبداللطيف، بيروت، 1395/1975م؛ ابن قطلوبغا، قاسم، تاج التراجم، بغداد، 1962م؛ ابن نديم، الفهرست، بيروت، دارالمعرفة؛ ابواسحاق شيرازي، ابراهيم، طبقات الفقهاء، به كوشش شيخ خليل الميس، بيروت، دارالقلم؛ حاجى خليفه، كشف؛ خطيب بغدادي، احمد، تارخ بغداد، قاهره، 1349ق/1930م؛ ذهبى، محمد، تذهيب التهذيب، نسخة عكسى موجود در كتابخانة مركز، رياضىزاده، عبداللطيف، اسماء الكتب، به كوشش محمد التونجى، بيروت، دارالفكر؛ صفدي، خليل، الوافى بالوفيات، به كوشش هلموت ريتر، بيروت، 1381ق/1961م؛ صيمري، حسين، اخبار ابى حنيفة و اصحابه، بيروت، 1405ق/1985م؛ طاش كوپريزاده، احمد، طبقات الفقهاء، موصل، 1961م؛ مزّي، يوسف، تهذيب الكمال، نسخة عكسى موجود در كتابخانة مركز؛ مسعودي، على، التنبيه و الاشراف، بيروت، دارصعب؛ همو، مروج الذهب، بيروت، 1385ق/1966م؛ وكيع، محمد، اخبار القضاة، به كوشش عبدالعزيز مصطفى مراغى، قاهره، 1366ق/1947م؛ نيز: GAS. محمدهادي مؤذنجامى تايپ مجدد و ن * 1 * زا ن * 2 * زا