اِبْنِ سَكَنْ، ابوعلى سعيد بن عثمان بن سعيد بزّاز يا بزّار مصري (294- 15
محرم 353ق/907- 2 فورية 964م)، محدث و رجالى.
ابن عساكر (9/394) با ذكر سلسلهاي قابل ترديد نسب او را با هفت واسطه به
خسرو انوشيروان مىرساند. ذهبى اصل وي را از بغداد مىداند ( سير،16/117). ابن
سكن، براي كسب علم فاصلة نيل تا جيحون را درنورديد و در شهرهاي مختلف
ماوراءالنهر، خراسان، عراق، شام و مصر استماع حديث كرد و سرانجام در مصر
اقامت گزيد (ابن عساكر، ذهبى، همانجاها؛ ابن خير، 95؛ سبكى، 20). گويا وي در
اين سفرها به تجارت نيز مىپرداخته و هزينة سفر را تأمين مىكرده است (نك:
ذهبى، همانجا). علماي رجال او را به كثرت حديث وصف كردهاند (ابن عساكر،
سبكى، همانجاها). ذهبى (همانجا) ابن سكن را در جرح و تعديل رجال و تشخيص
حديث صحيح از مُعلّ صاحبنظر دانسته است. ابن سكن اولين محدثى است كه
صحيح بخاري را در مصر رواج داد (ذهبى، همانجا). او صحيح بخاري را از شاگرد
مستقيم او، فِرَبْري، فراگرفت (ذهبى، سير، 16/117) و روايت او اگرچه در مشرق
رواج نيافت، ولى به وسيلة شاگردانش چون جُهَنى و ابن مفرج به اندلس
برده شد و در طى قرون متمادي در آنجا تداول يافت (ابن حزم، 1/118؛ ابن
عبدالبر، 1/4؛ ابن عطيه، 66 -67؛ ابن خير، 95؛ ابن حجر، فتح الباري، 1/3؛
بلوي، 241). از مشايخ ابن سكن مىتوان ابوالقاسم بغوي، ابوبكر ابن ابى
داوود، ابوالعباس ابن عقده، ابوالحسن ابن جوصا، ابوجعفر طحاوي و ابوحامد ابن
شرقى را نام برد (نك: ابن عساكر، ذهبى، همانجاها). از ميان شاگردان و راويان
او نيز عبدالله بن محمد جهنى، محمد بن احمد بن مفرج اندلسى، خلف بن قاسم
و ابوعبدالله ابن منده شايان ذكرند (نك: ابن حزم، ابن عطيه، ابن عساكر،
همانجاها؛ ابن خير، 211؛ ذهبى، همان، 16/117- 118).
آثار:
1. الحروف فى الصحابة، در تاريخ و شرح حال اصحاب پيامبر(ص) كه به عنوان
يكى از منابع اساسى مورد استفادة ابن عبدالبر در «الاستيعاب» (1/12) و ابن
حجر در الاصابة (1/3، 15، جم) قرار گرفته است. اينكه كتاب الحروف تا چه حد در
معرفة الصحابة از ابن منده شاگرد ابن سكن تأثير گذارده، قابل بررسى است.
2. الصحيح المنتقى، كه گاه با عناوين ديگري چون السنن الصحاح شناخته
مىشود (نك: سبكى، 19-20؛ حاجى خليفه، 2/1006، 1074، 1705، 1712). اين كتاب
ظاهراً تنها در اندلس رواج داشته است (ذهبى، تذكره، 3/938؛ قس: همو، سير،
16/117) و ابن حزم آن را مورد ستايش قرار داده است (ذهبى، سير، 118). سبكى
(همانجا) در قرن 8ق/14م نسخهاي از آن را ديده و ضمن توصيف سبك كتاب،
خطبة آغازين و حديثى از آن را نقل كرده است. در نسخهاي كه سبكى ديده
اسناد احاديث حذف شده، ولى دليلى در دست نيست كه بتوان اين حذفها را به
خود ابن سكن نسبت داد. در حال حاضر يك نسخة خطى در دو صفحه مشتمل بر
احاديث ابن سكن در كتابخانة احمد ثالث وجود دارد I/189) كه از ارتباط احتمالى
آن با الصحيح اطلاعى در دست نيست.
3. الضعفاء و المتروكين، كه ابن خير آن را در فهرست خود (ص 211) ذكر كرده و
متذكر شده كه تأليفى ناتمام بوده است، گويا ابن خير نسخة آن را ديده بوده
است. ابن عساكر (همانجا) نيز از كتاب بزرگى در شناخت راويان از ابن سكن
سخن گفته و تصريح كرده كه بخشى از آن را ديده است. ابن عساكر يادآور شده
كه در آن كتاب اغلاطى ديده، ولى در مورد اين اغلاط توضيحى نداده است و
مىتوان احتمال داد كه اين اغلاط مربوط به كاتب نسخه بوده است.
مآخذ: ابن حجر عسقلانى، احمد، الاصابة، قاهره، 1328ق؛ همو، فتحالباري،
قاهره، 1352ق؛ ابن حزم، على، المحلى بالا¸ثار، بيروت، 1408ق/1988م؛ ابن
خير اشبيلى، محمد، الفهرست، به كوشش فرانسيسكو كودرا، بغداد، 1963م؛ ابن
عبدالبر، يوسف، «الاستيعاب»، در حاشية الاصابه (نك: ابن حجر در همين مآخذ)؛
ابن عساكر، على، تاريخ مدينة دمشق، نسخة عكسى موجود در كتابخانة مركز؛ ابن
عطية، عبدالحق، الفهرس، به كوشش محمد ابوالاجفان و محمد الزاهى، بيروت،
1983؛ بلوي، احمد، الثبت، به كوشش عبدالله حمرانى، بيروت، 1403ق/1983م؛
ذهبى، محمد، تذكرة الحفاظ، حيدرآباد دكن، 1333-1334ق؛ همو، سير اعلام النبلاء،
به كوشش شعيب ارنؤوط و ديگران، بيروت، 1404ق/1084م؛ سبكى، تقىالدين،
شفاءالسقام، حيدرآباد دكن، 1402ق/ 1982م؛ نيز: GAS.
بخش علوم قرآنى و حديث
تايپ مجدد و ن * 1 * زا
ن * 2 * زا