اِبْنِ ساعاتى، فخرالدين رضوان (ياقوت، 11/141: رمضان) ابن محمد بن على
بن رستم بن هَردوز خراسانى (د 618ق/1221م)، پزشك، اديب، آشنا به علوم
موسيقى، منطق، حكمت و مكانيك. (دربارة پدر ابن ساعاتى نك: ه د، ابن ساعاتى،
بهاءالدين). فخرالدين در دمشق به دنيا آمد و در همين شهر نزد رضىالدين
ابوالحجاج يوسف ابن حيدر رحبى و نيز شيخ فخرالدين ماردينى به فراگيري طب
پرداخت و ادبيات عرب را نزد تاجالدين زيد كِندي بياموخت (همو، 11/141- 142؛
ابن ابى اصيبعه، 2/183-184؛ صفدي، 14/128-129). وي پزشكى ماهر، اديبى فاضل
و شاعر و موسيقىدانى توانا بود و عود را نيك مىنواخت و از خطى خوش بهره
داشت (ياقوت، ابن ابى اصيبعه، صفدي، همانجاها). فخرالدين خود نيز در يك دو
بيتى بسيار زيبا اشاره مىكند كه مردم بر هنر وي كه با رنج بسيار كسب كرده
است، حسد مىبرند. تقريباً همة مآخذ، وي را اديب و شاعر نيز معرفى كردهاند،
اما از او جز 3 دوبيتى كه ياقوت (11/142-143) نقل كرده است، چيزي در دست
نيست.
ابن ساعاتى افزون بر مقام علمى، وزارت دو تن از امراي ايوبى به نام ملك
فائز و ملك معظم را داشته و طبيب خاص و نديم ملك معظم نيز بوده است (ابن
ابى اصيبعه، صفدي، همانجاها).
آثار منسوب به ابن ساعاتى عبارتند از: 1. تكملة (تكميل) كتاب القولنج ابن
سينا موسوم به القولنج و انواعه و مداواته؛ 2. حواش½ على القانون لابن
سينا در طب. 3. المختار من الاشعار، يا المختارات فى الاشعار؛ 4. ذيلى بر
رسالة زكام ابن سينا (ياقوت، 11/142؛ ابن ابى اصيبعه، 2/184؛ حاجى خليفه،
1/1451؛ بغدادي، 1/369؛ سارتن، 2/1807).
هيچيك از مآخذ اوليه از تأليف فخرالدين در علم الساعات و از وقوف او بر
صنعت ساعت نام نبردهاند، ولى كتابى در اين زمينه موسوم به علم السّاعات
و العمل بها از وي در دست است كه دربارة طرز كار، ساختمان، تعمير و اصلاح
ساعتى است كه پدرش آن را در سالهاي 540 -564ق/1145-1169م ساخت و بر باب
جيرون دمشق معروف به باب الساعات قرار دارد. در آثار بسياري از جهانگردان،
از جمله ابنجبير (ص 243-244)، ابن بطوطه (ص 90) و قزوينى (ص 189) وصف آن
ساعت آمده است (قس: سارتن، همانجا). ابن ساعاتى در آغاز كتاب مىگويد:
ساعتهايى كه از آثار پدرش بود، پس از درگذشت او و در زمانى كوتاه چنان
خراب شد كه نزديك به نابودي بود. ساعتهاي شب به طور كلى از كار افتاده و
ساعتهاي روز مختل شده بود. وي عامل خرابى آنها را چهار تن مىداند كه پس
از پدرش، يكى پس از ديگري، تصدي آنها را به عهده داشتهاند. ابن ساعاتى
سه تن از آنان را به صورتى طنزآميز، علاّمة دهر ناميده و سخت بر آنان
تاخته است (ص 3-11). اين سه تن عبارتند از: ابن نقاش مهذّبالدين
ابوالحسن، طبيب، اديب، عالم به ادب عربى كه به فارسى نيز تكلم مىكرده
است؛ شاگرد وي مهذبالدّين احمد بن حاجب (ابن ابى اصيبعه، 2/162، 181-
182)، و مؤيدالدين ابوالفضل محمد بن عبدالكريم بن عبدالرحمان حارثى مهندس و
طبيب (همو، 2/190). ابن ساعاتى نفر چهارم را كوچكتر از آن دانسته كه حتى
نامش را ذكر كند. وي سپس مىافزايد: كسى كه از امتثال فرمانش گريز نيست مرا
به تعمير و اصلاح آن ملزم كرد و من هم به منظور احياي نام پدر و نيز اجر و
ثواب آن، دستور را پذيرفتم و آن را به صورت نخست بازگرداندم و گويى
مردهاي را حيات بخشيدم. سپس تصميم به نگارش كتابى دربارة ساختمان و
ويژگيهاي آن گرفتم تا به هنگام ضرورت به آن مراجعه شود (ص 11-13).
كتاب ابن ساعاتى در 5 فصل است كه فصل اول آن دربارة نخستين مخترعان
ساعت چون ارشميدس و هرمز از مردم فارس و سپس انتقال اين صنعت به يونان و
از آنجا به روم و كشورهاي عربى است. او در همين فصل از اختراع قطعات ساعت
و تكميل آنها به وسيلة پدرش بحث كرده و قطعات ساعت را نام برده است (ص
15- 38). در فصل دوم تمام اين قطعات را تعريف مىكند (ص 39-73) و در فصل
سوم، كيفيت كار هر قطعه را با ترسيم شكل هر يك به طور منفصل و مركب و ذكر
خصوصيات آنها از قبيل طول، عرض، مساحت، حجم و نحوة ارتباط هر قطعه با قطعة
ماقبل و مابعد خود، برشمرده است (ص 74-231). فصل چهارم دربارة چگونگى
استفاده از ساعتها و گردش آنها و شرايط اين كار... است (ص 231-273). فصل
پنجم به خرابى و معايبى كه ممكن است در هر قطعه رخ دهد و كيفيت احتراز
اين خرابيها و روش اصلاح آنها در صورت خرابى، اختصاص دارد (ص 274-313). وي،
به طوري كه خود در پايان كتاب نوشته است، در محرم 600 از تأليف آن فارغ
شده است (ص 290).
كتاب مزبور به گفتة سارتن (2/1808) پس از تأليف جزري (بدرالزّمان اسماعيل
بن رزّاز، مؤلف كتاب فى معرفة الحيل الهندسية در 602ق/1206م)، مهمترين
مأخذ براي تحقيق دربارة ساعتهاي اسلامى است. ترجمة تلخيص شدة اين كتاب به
كوشش ويدمان و فريتس هاوزر به زبان آلمانى با عنوان «دربارة ساعتها در قلمرو
تمدن اسلامى1» در 1915م در هاله چاپ شده است ( 2 .(EIچاپ انتقادي اين اثر
در 1402ق/1981م، به كوشش محمد احمد دهمان در دمشق منتشر شد كه با مقدمة آن
و مقالات ذيل كتاب، 313 صفحه است (دهمان، 89 -94). ابن ساعاتى به بيماري
يرقان در دمشق درگذشت (ابن ابى اصيبعه، 2/184).
مآخذ: ابن ابى اصيبعه، احمد، عيون الانباء، به كوشش ماكس مولر، قاهره،
1299ق/ 1882م؛ ابن بطوطه، محمد، سفرنامه، ترجمة محمدعلى موحد، تهران،
1348ش؛ ابن جبير، محمد، رحلة، بيروت، 1384ق/1964م؛ ابن ساعاتى، رضوان، علم
السّاعات و العمل بها، به كوشش محمداحمد دهمان، دمشق، 1402ق/1981م؛
بغدادي؛ هديه؛ حاجى خليفه، كشف؛ دهمان، محمداحمد، مقدمه بر علم الساعات
(نك: ابن ساعاتى در همين مآخذ)؛ سارتن، جورج، مقدمه بر تاريخ علم، ترجمة
غلامحسين صدريافشار، تهران، 1357ش؛ صفدي، خليل، الوافى بالوفيات، به كوشش
ددرينگ، بيروت، 1402ق/1982م؛ قزوينى، زكريا، آثار البلاد، بيروت،
1404ق/1984م؛ ياقوت، ادبا؛ نيز:
2 .
ابومحمد وكيلى
تايپ مجدد و ن * 1 * زا
ن * 2 * زا