اِبْنِ زُرْعه، ابوعلى عيسى بن اسحاق بن زرعة بن مرقس بن زرعة بن يوحنا
(331- 6 شعبان 398ق/943-16 آوريل 1008م)، منطقى، فيلسوف و مترجم برجستة
مسيحى يعقوبى بغدادي.
از زندگى ابن زرعه تا اواسط سدة 4ق/10م آگاهى در دست نيست، اما از برخى
قراين و اشارات كسانى چون ابوحيان (2/15) و ابن ابى اصيبعه (2/228) پيداست
كه از جملة شارگدان و ياران نزديك يحيى بن عدي (د 364ق/975م) در منطق و
فلسفه و فن ترجمه بوده است. شگفت است كه ابن ابى اصيبعه كه خود به
اين معنى اشاره كرده، در باب تاريخ تولد و مرگ ابن زرعه دچار اشتباه شده
است. چه، تولد او را 371ق/981م و مرگ او را 408ق/1017م ذكر كرده است
(2/228- 229). در حالى كه اولاً ابن نديم كه كتاب خود را در حدود 377ق/987م
تأليف كرده، از ابن زرعه به عنوان مترجمى معاصر نام بردهاست (ص 294)،
ثانياً با توجه به تاريخ درگذشت يحيى ابن عدي، اگر ابن زرعه در 371ق
متولد مىشد، نمىتوانست شاگرد يحيى بن عدي بوده باشد.
نويسندگان معاصر ابن زرعه، او را از پيشگامان علم منطق و فلسفه و از
مترجمان چيرهدست سريانى به عربى شمرده (ابن نديم، 251؛ ابوحيان، 1/33) و
گفتهاند كه از واپسين مترجمان آثار ارسطو و جوامع نيقولاوس و جالينوس بوده
است (ابوسليمان، 333)، او مردي بسيار دانش دوست و اهل كتاب بود و به دقايق
فلسفه آگاهى داشت (ابوحيان، همانجا) و آن را بهترين انگيزة پيروي از شريعت
برشمرده و حتى رسالهاي در دفاع از رابطة نيرومند دين (مسيحيت) و فلسفه
نوشته است (بيهقى، 66 - 68). از برخى از آراء و عقايد فلسفى و اخلاقى او كه
در آثار نويسندگانى چون ابوحيان (3/63 -66، 127- 128) ذكر شده است، برمىآيد
كه جبري مذهب بوده و دربارة عقل و جهل و جنون آراي خاص دارد و بسياري از
مفاهيم اخلاقى را توصيف و تحديد كرده است. با اينهمه، مردي تاجرپيشه بود و
به بازرگانى با روم شرقى علاقة بسيار داشت. اگر چه ابوحيان (1/33) در اين
خصلت وي مبالغه كرده و ابن زرعه را مردي مال دوست و حريص دانسته،
چندانكه به گفتة همو اين كار او را از پيشرفت در فلسفه باز مىداشت، ولى به
نظر مىرسد كه گرايش ابن زرعه به بازرگانى براي گذران زندگى بوده است،
اما ديري نپاييد كه تاجران سريانى رقيب، او را به روابط پنهانى با دولت
روم متهم ساختند و نزد سلطان (معلوم نيست كداميك از اميران آل بويه) از او
سعايت كردند. بنابراين به دستور دولت اموالش مصادره شد و آزارها ديد تا
سرانجام دچار بيماري عصبى و فلج شد. آوازة دانش او سبب گشت تا پزشكان
مشهوري چون ابن بكس (ه م) و ابن كشكرايا به مداوايش بشتابند، اما هيچ گاه
به كلى بهبود نيافت و به سبب همان بيماريها درگذشت (ابن ابى اُصيبعه،
2/229).
آثار: نوشتههاي ابن زرعه شامل ترجمة كتابهاي ارسطو، نيقولاوس و جالينوس از
سريانى به عربى، و تأليفات خود وي در ابواب مختلف منطق و فلسفه و كلام
مسيحى است. نام بيشترين اين آثار در الفهرست ابن نديم (ص 264) و ابن
قفطى (ص 245، 246) و بقية آن كه در تأليفات ديگران ذكر شده، بدين قرار
است: اختصار كتاب ارسطو طاليس فى المعمور من الارض؛ اغراض كتاب ارسطو
طاليس المنطقية، كه شامل نه بخش از جمله رسالة معانى ايساغوجى است و
نسخههايى از آن در ايران و كلكته وجود دارد (شورا، 5/479؛ مركزي، 3/69)؛
معانى قطعة من المقالة الثالثة من كتاب السماء (ابن قفطى اين كتاب را جزء
آثار ابن زرعه ذكر نكرده است)؛ رسالة فى العقل؛ كتاب النميمة (التميمة)؛
ترجمة الحيوان ارسطو يا تاريخ حيوانات او كه گويا نيقولاوس آن را ملاحظه
كرده و ابن زرعه هنگامى كه الفهرست تأليف مىشد دست به ترجمة آن زده
بوده است (ابن نديم، 251)؛ ترجمة منافع اعضاء الحيوان با تفسير يحيى نحوي،
كه گويا همان كتاب منافع الاعضاء جالينوس است (ابو سليمان، 333)؛ مقالهاي
در اخلاق كه محتملاً ابوحيان در الامتاع خود در ذكر آراي ابن زرعه از آن
استفاده كرده است؛ ترجمة خمس مقالات من كتاب نيقولاوس در فلسفة ارسطو؛
ترجمة كتاب سوفسطيقاي ارسطو كه نسخهاي از آن در دست است (بدوي، 3/773)؛
البرهان (مركزي، 3/129)، كه گويا همان ترجمة انالوطيقاي دوم ارسطو است و
ابن زرعه آن را از نسخة يحيى بن عدي نقل كرده و ابوبشر متى ترجمة خود را
از اين كتاب با نسخة ابن زرعه مقابله كرده است (صفا، 1/358)؛ ترجمة رساله
ثامسطيوس وزير اليان فى السياسة، كه نسخهاي از آن در كتابخانة تيموريه
موجود است (سيد، 1/354)؛ رسالة ان علم الحكمة اقوي الدواعى الى منابعة
الشرائع (بيهقى، 66)؛ رسالة فى علة استنارة الكواكب مع انها و الكرات الحاملة
لها من جوهر واحد (ابن ابى اصيبعه، 2/230)؛ رسالة ردُّ اليهود (رياضىزاده،
158) كه به گفتة ابن ابى اصيبعه (همانجا) ابن عنايا اسرائيلى رديهاي بر
آن نوشت؛ مجموعة سؤالات يوسف بن حكيم البُحيري و پاسخهاي ابن زرعه به
آنها (دوسلان، شم 173 )؛ رساله در توضيح عقايد يعقوبيان و رفع تهمت از آن
فرقه (همو، شم 174 )؛ رديه بر كتاب اوايل الادلة ابوالقاسم عبدالله بن احمد
بلخى كه در ذيحجة 387ق/ دسامبر 997م تأليف شده بوده است؛ رسالهاي به بشر
بن فنحاس بن شُعَيب حاسب يهودي در جواب برخى اعتراضات (همانجا)؛ رساله در
حلول الالم با لابن الازلى (همو، شم .(173
از اين ميان 4 رساله در مجموعة «بيست رسالة فلسفى و جدلى نويسندگان مسيحى
عرب از سده 9 تا 14 ميلادي1» به كوشش پل اسبات به چاپ رسيده است
(قاهره، 1929م)، اين رسالهها عبارتند از: فى التثليث؛ فى المواضع التى
فيها الاختلاف بين اليهود و النصاري (رسالهاي كه به بشر بن فنحاس نوشت)؛
فى المواضع التى فيها الخلاف بين المسلمين و النصاري (رديهاي كه بر كتاب
اوايل الادلة بلخى نوشت) و فى امر العقل و تمثيل الاب والا بن و الروح
القدس بالعقل و العاقل و المعقول يا رساله در عقل (صفا، 1/200، 377).
مآخذ: ابن ابى اصيبعه، احمد بن قاسم، عيون الانباء، بيروت، 1377ق/1957م؛
ابن قفطى، على بن يوسف، تاريخ الحكماء، به كوشش يوليوس ليپرت، لايپزيك،
1903م؛ ابن نديم، الفهرست، به كوشش گوستاوفلوگل، لايپزيك، 1871م؛ ابوحيان
توحيدي، على بن محمد، الامتاع و الموانسة، قاهره، 1939- 1949م؛ ابوسليمان
سجستانى، صِوان الحكمة، به كوشش عبدالرحمان بدوي، تهران، 1974م؛ بيهقى،
على بن زيد، تتمة صِوان الحكمة، به كوشش محمد شفيع، لاهور، 1935م؛ بدوي،
عبدالرحمان، منطق ارسطو، كويت، 1980م؛ رياضىزاده، عبداللطيف بن محمد، اسماء
الكتب، به كوشش محمد التونجى، دمشق، 1403ق/1983م؛ سيد، خطى؛ شورا، خطى؛
صفا، ذبيحالله، تاريخ علوم عقلى، تهران، 1336ش؛ مركزي، ميكروفيلمها؛ نيز:
De Slane, M., Catalogue des manuscrits arabes de la Biblioth I que nationale,
Paris, 1883;
سيدجعفر سجادي (رب) 24/8/77