اِبْنِ رَجَب، ابوالفرج عبدالرحمان بن احمد بن عبدالرحمان سلامى، ملقب به زينالدينوجمالالدين(736- 795ق/1336-1393م)، فقيه، محدث، مقري و واعظ حنبلى. وي به ابن نقيب نيز ملقب بوده است (حاجى خليفه، 1/559). رجب نام دوم جد او عبدالرحمان است (ابن حجر، الدرر، 3/151). تاريخ ولادت او را ابن حجر در الدرر (3/108) در 706ق و در بغداد ضبط كرده، ولى در انباء الغمر (6/175) با حروف 736 آورده است. با توجه به اينكه ابن رجب به ياد داشته كه در 3 تا 5 سالگى در محضر جدش قرائت حديث مىشد (لائوست، 16، به نقل از طبقات (عليمى) و با توجه به وفات جدش در 742ق مىتوان گفت كه تاريخ 736ق صحيح است. ابن رجب در 744ق/1343م به همراه پدرش به دمشق رفت (ابن عماد، 6/339) و در آنجا و نيز در حجاز و قدس به فراگرفتن حديث پرداخت (ابن حجر، انباء الغمر، 1/37). وي در دمشق از محمد بن اسماعيل بن ابراهيم خبّاز و ابراهيم بن داوود عطار و ديگران، در مصر از ابوالفتح ميدومى و ابى الحرم القلانسى و ديگران (همو، الدرر، 3/108- 109؛ همو، انباء الغمر، 3/175) و در مكه از فخرالدين عثمان ابن يوسف استماع حديث كرد (نعيمى، 2/76) و از دو شيخ معروف به ابن نقيب و نووي به كسب اجازه در نقل حديث نايل آمد (ابن عماد، همانجا؛ براي اطلاع بيشتر در مورد اين دو شيخ نك: ابوغدة 151- 153)، سپس حدود يك سال به ملازمت مجالس ابن قيم جوزيه پرداخت تا اينكه ابن قيم درگذشت (ابن رجب، 2/448). گروه بسياري از جمله زينالدين سليمان بن داوود بن عبدالله موصلى دمشقى (كتانى، 2/62) از او بهره برده و غالب حنبليان دمشق از مكتب و درس او استفاده كردهاند (ابن حجر، انباء الغمر 3/176). ابن رجب در فنون حديث از جهت علم به اسناد و فهم علل و اطلاع بر معانى به پايهاي رسيد كه او را آگاهترين فرد زمان خود به فهم علل احاديث شمردهاند (همانجا). همچنين از تأليف كتاب القواعد كه از عجايب روزگار شمرده شده (حاجى خليفه، 1/1359) مىتوان به مهارت او در جمع بين حديث و فقه پى برد. او مردي عابد و زاهد و گوشهنشين بود و با كسى مرواده نداشت و با صاحبان قدرت رفت و آمد نمىكرد. در مدرسة سكريّه در محلة كاسه فروشان (القصّاعين) اقامت داشت (ابن عماد، همانجا) و گويا ناظر همين مدرسه بود (ظاهريه، 134، به نقل از ابن شجره). وي در تربت عزية (تربت عزية همان مقبرة عزالدين ابويعلى در صالحية دمشق است) نيز تدريس مىكرد (نعيمى، 2/76، 260). ابن رجب مدتى مطابق مكتب ابن تيميه فتوي مىداد و همين امر سبب شد كه بر او خرده بگيرند و به مقابله و مخالفت با او برخيزند. از اين رو فتوي دادن را ترك گفت (ابن حجر، انباء الغمر، همانجا). در آشوبى، شرح او بر جامع ترمذي سوخته شد (حاجى خليفه، 1/559) و سرانجام در باغ استيجاري خود در حميريه درگذشت و در گورستان باب الصغير در كنار قبر ابوالفرج شيرازي (د 486ق) به خاك سپرده شد (نعيمى، 2/77؛ ابن عماد، 6/340). آثار: الف - چاپى: 1. اختيار الاولى فى شرح حديث اختصام الملا´ الاعلى، بيروت، 1987م؛ 2. الاستخراج لاحكام الخراج، مصر، 1352ق، بيروت، 1405ق/1985م؛ 3. اهوال يوم القيامة، قاهره، 1378ق؛ 4. بُغية الانسان فى وظائف رمضان، دمشق، 1963م؛ 5. التخويف من النّار و التعريف بحال دارالبوار كه صفة النار و التحذير من دارالبوار هم ناميده شده است، مكه، 1357ق؛ 6. جامع العلوم و الحكم فى شرح خمسين حديثاً من جوامع الكلم، هند، 1897م، قاهره، 1322ق؛ 7. الخشوع فى الصلاة، مصر، 1341ق؛ 8. الذيل على طبقات الحنابلة، كه علاوه بر سير تاريخى مذهب حنبلى در طول تقريباً 3 سده و فعاليتهاي اجتماعى و سياسى و ادبى حنبليان، احاديث و مسائل فقهى فراوانى را نيز در بر دارد. مجلد اول آن در دمشق (1951م) و تمامى آن در 2 مجلد در قاهره (1952-1953م) به چاپ رسيده است؛ 9. شرح علل ترمذي، بغداد، 1396ق/1976م، دمشق، 1978م در 2 مجلد، بيروت، 1405ق/1985م، كه شرحى بر العلل الصغير ترمذي ملحق به سنن اوست؛ 10. الفرق بين النصيحة و التعبير، قاهره، 1399ق، بيروت، 1405ق؛ 11. فضل علم السلف على الخلف، قاهره، 1343، 1347ق. شايد اين همان كتاب العلم النافع باشد؛ 12. القواعد، در فقه شامل عبادات و معاملات، قاهره، 1352ق/1933م و 1392ق/1972م؛ 13. لطائف المعارف فيما لمواسم العام فى الوظائف، به روش موعظه و مشتمل بر فوايد و قواعد فقهى، قاهره، 1343ق/1924م؛ 14. مختصر شعب الايمان بيهقى، مصر، 1355ق؛ 15. نور الاقتباس فى مشكاة وصية النبى(ص) لابن عباس، مصر، 1365. ب - خطى: 1. اختيار الابرار، برلين ( آلوارت، شم 9690 )؛ 2. استنشاق نسيم الانس من نفحات رياض القدس در تصوف، اوقاف بغداد (اطلس، 262، 285)؛ 3. اهوال القبور و احوال اهلها الى النشور، كه احتمال دارد همان كتاب اهوال يوم القيامة باشد. كتابخانة مرعشى (مرعشى، 9/126)؛ دارالكتب (سيد، 1/87)؛ توپكاپى ، TS) شم 5250 )؛ برلين ( آلوارت، شم 2661 )؛ چستربيتى ( آربري، شم 4115 )؛ مسكو (خالدوف، شم 1782 )؛ 4. كتاب التوحيد، گوتا (پرچ، شم 701 )؛ 5. الذُلّ و الانكسار للعزيز الجبّار، چستربيتى ( آربري، شم 5004 - (4 )3292 )؛ 6. رسالة فى الحديث، اوقاف بغداد (طلس، 299)؛ 7. رسالة فى سورة الاخلاص، كتابخانة حسن انكرلى (جبوري، 198)؛ 8. شرح بعض احاديث مسند احمد، اوقاف بغداد (طلس، 267)؛ 9. شرح بخشى از صحيح بخاري، به نام فتح الباري كه تا «كتاب الجنائز» رسيده (حاجى خليفه، 1/550)، ولى نسخة موجود از كتاب «مواقيت الصلاة» تا «كتاب الكسوف» است (تيموريه، 2/150)؛ 10. فضائل الشام، اسكندريه II/130) )؛ GAL, 11. نزهة الاسماع فى مسألة السماع در تحريم غنا و استعمال آلات لهو، دارالكتب مصر (سيد، 3/48)، چستربيتى ( آربري، شم .(4242 مآخذ: ابن حجر، احمد، انباء الغمر، به كوشش محمد عبدالمجيد، حيدرآباد دكن، 1389ق/1969م؛ همو، الدرر الكامنة، به كوشش عبدالوهاب البخاري، حيدرآباد دكن، 1394ق/1974م؛ ابن رجب، عبدالرحمان، الذيل على طبقات الحنابلة، به كوشش هانري لائوست و سامى الدهان، دمشق، 1370ق/ 1951م؛ ابوغدة، عبدالفتاح، «حول ذيل طبقات الحنابلة»، مجلة المجمع العلمى العربى، دمشق، س 29؛ شم 1، 1373ق/1954م؛ ابن عماد، عبدالحى، شذرات الذهب، قاهره، 1351ق؛ تيموريه، فهرست؛ جبوري، عبدالله، فهرس مخطوطات حسن الانكرلى، نجف، 1387ق/1967م؛ حاجى خليفه، كشف؛ سيد، خطى؛ طلس، محمد اسعد، الكشاف عن مخطوطات خزائن كتب الاوقاف، بغداد، 1372ق/1953م؛ ظاهريه، خطى (تاريخ)؛ كتانى، عبدالحى، فهرس الفهارس، فاس، 1374ق؛ لائوست، هانري و سامى الدهان، مقدمه بر الذيل... (نك: ابن رجب در همين مآخذ)؛ مرعشى، خطى؛ نعيمى، عبدالقاهر، الدارس فى تاريخ المدارس، به كوشش جعفر الحسينى، دمشق، 1367ق/1948م؛ نيز: Ahlwardt; Arberry; GAL; Khalidov, A.B., Arabskie Rukopisi Instituta Vostokovedeniya, Moskow, 1986; Pertsch, W., Die Arabischen Handschriften der herz N glichen Bibliothek zu Gotha, Gotha, 1878-1892; TS. عبدالامير سليم (رب) 28/6/77 ن * 2 * (رب) 25/7/77