اِبْنِ دايه، شهرت دو تن از ديوانسالاران و دانشمندان برجستة شيعى مذهب
دربار عباسيان و سپس طولونيان مصر، در سدههاي 3 و 4ق/9 و 10م.
1. ابوالحسن، يا ابويعقوب يوسف بن ابراهيم بن داية بغدادي مصري (د
265ق/879م)، معروف به كاتب و حاسب (مسعودي، 6/262، 426؛ ياقوت، 5/155؛ ابن
ابى اصيبعه، 2/49) نويسنده و اديب. وي در بغداد ديده به جهان گشود.
ابوالحسن در منابع كهن تاريخ تولد او ذكر نشده، ولى سزگين سال تولد او را
180ق/796م ذكر كرده است .(GAS,I/373) مادر او داية خليفه، ابواسحاق ابراهيم
بن مهدي (خلافت: 201-203ق/817- 819م) بود و به همين سبب او و فرزندش
ابوجعفر احمد را «ابن دايه» خواندهاند. بنابر اين يوسف و ابراهيم بن مهدي
برادر رضاعى بودند (ياقوت، 5/154، 159؛ قس: مسعودي، 2/305 كه شايد به همين
سبب او را يوسف بن ابراهيم بن مهدي خوانده است).
يوسف از نديمان ابراهيم بن مهدي و ظاهراً از كارمندان ديوانى او بود
(ابوالفرج، 1/268، 16/6؛ مسعودي، 6/262؛ 2 EI). از اين رو با دانشمندان و
پزشكان مشهور چون جبرائيل بن بختيشوع و احمد بن هارون شرابى رابطه داشت
(ياقوت، همانجا؛ ابن ابى اصيبعه، 2/57). بعد از مرگ ابراهيم بن مهدي، يوسف
در 225ق/840م بغداد را به قصد دمشق ترك گفت (ياقوت، همانجا) و در آنجا
ظاهراً با عيسى بن حكم پزشك رابطه يافت (ابن قفطى، 249)، اما در دمشق
نماند و راهى مصر شد و در قاهره اقامت گزيد (سوتر، .(42 آنگاه به دربار احمد
بن طولون (حك 254-270ق/868 -884م) پيوست و در آنجا ضمن دبيري، وظيفة ادارة
امور مالى را بر عهده گرفت ، GAS) همانجا) چون يوسف با دولت عباسى و ابن
مدير، رئيس ديوان خراج و رقيب پيشين ابن طولون (ابن اثير، 7/187) ارتباط
داشت ( 2 EI). احمد بن طولون در حق وي بدگمان شد و او را به زندان افكند،
ولى اندكى بعد با شفاعت عدة زيادي از دوستانش از زندان رهايى يافت (ياقوت،
5/155- 159).
يوسف بن ابراهيم را كه گاه با عنوان حاسب (حسابگر) از او ياد مىكنند، او را
از شاگردان اسماعيل بن ابوسهل بن نوبخت (از شيوخ اماميه) شمردهاند (قس:
ياقوت، 5/155) و چون علاوه بر اين، دو فرزند وي، قاسم و احمد نيز شيعه
بودهاند، شيعى بودن يوسف را نيز محتمل دانستهاند (امين، 10/316). داستانى
كه ياقوت دربارة ياري ابن دايه به يكى از بزرگان طالبيان مصر ذكر كرده
(5/185، 159)، نيز مؤيد اين معنى است. يوسف بن ابراهيم سرانجام در مصر
درگذشت به نظر مىرسد كه ابن طولون همواره به او بدگمان بوده است. زيرا
پس از مرگ او، دو پسرش احمد و قاسم را با كتاب و نوشتههاي او توقيف كرد تا
مگر سندي دال بر جاسوسى آنها بيابد، اما چون چيزي نيافت آزادشان كرد
(ياقوت، 5/158).
آثار: آثاري به ابن دايه نسبت داده شده كه تاكنون چيزي از آنها به دست
نيامده است. اين آثار عبارتند از:
1. اخبار ابراهيم بن مهدي كه مسعودي (7/68) به ويژه بر بخشى از آن كه
مربوط به روزگار عزل و اختفاي ابراهيم است، تأكيد كرده و چنين مىنمايد كه
آن كتاب در دسترس او بوده است و ابوالفرج اصفهانى در اغانى (مثلاً 1/253،
268، 16/6، 249) نيز ظاهراً بيشتر اطلاعات خود را دربارة ابراهيم بن مهدي از
اين كتاب برگرفته است.
2. اخبار ابى نواس و المختار من شعره. ابن نديم اين كتاب را به يوسف بن
دايه نسبت داده است (1/182: قس: واصف، 8).
3. اخبار الطب يا اخبار الاطباء يا اخبار المتطببين مع الملوك، كتابى در
تاريخ پزشكان و دستورات طبى آنها به سلاطين دربارة خوردنيها و نوشيدنيها
(مسعودي، 7/68؛ ياقوت، 5/159؛ صفدي، 1/54). ظاهراً ابن قفطى (ص 248) و ابن
ابى اصيبعه (مثلاً 1/118، 2/49-57) و ابن حوقل به تصريح خود او (1/124) برخى
از اطلاعات خود را از ابن دايه (پدر) گرفتهاند. اين كتاب به فرزند او احمد
بن يوسف نيز نسبت داده شده است .(GAL,S,I/229)
4. كتاب الطبيخ، ياقوت (5/159) آن را به ابوجعفر احمد بن دايه نسبت داده،
اما اين اثر بايد از آن يوسف بن دايه باشد كه به تبع حامى خود ابراهيم
بن مهدي آن را نوشته است (قس: 2 EI).
2. ابوجعفر احمد بن يوسف بن ابراهيم، فرزند ابن داية سابقالذكر، رياضىدان،
منجم، مورخ، پزشك و كاتب دستگاه طولونيان مصر. وي احتمالاً پيش از سال
260ق و به قولى ميان سالهاي 245-250ق/859 -864م زاده شد (روزنتال، 180؛ 2
EI) و ميان سالهاي 230-340ق/ 942-951م درگذشت (ياقوت، همانجا). از جزئيات
زندگى وي آگاه نيستيم و در مآخذ نيز عمدتاً به آثار علمى او اشاره شده
است. او را شيعه (ابن طاووس، 128) و از علاقهمندان و ستايندگان اهل بيت
(ابن شهر آشوب، مناقب، 3/70؛ همو، معال العلماء، 151) شمردهاند.
احمد در مصر به تحصيل علم و ادب پرداخت و به ويژه در رياضيات چندان تبحر
يافت كه او را يكى از بزرگترين رياضىدانان اسلامى سدة 4ق/10م و در رديف
ثابت بن قره، ابوالوفا، ابن عراق و خجندي دانستهاند .(GAS,V/288-290) ترجمة
آثار رياضى او به زبان لاتين، در تكميل دانش رياضيات در سدههاي ميانه
تأثير زيادي داشته است، از جمله لئوناردو فيبوناتچى1 پيزايى و بوردانوس
نموراريوس2 از رياضىدانان سدة 13م (7ق) در آثار خود او را ستوده و از او
بهره جستهاند (همانجا) و با اقليدس و بوئتيوس3 همپايهاش دانستهاند (شرادر،
1/39).
آثار: ابن دايه آثار متعددي در زمينة علوم و تاريخ پديد آورده بوده كه
برخى از آنها به زمان ما نيز رسيده و در كتابخانههاي مختلف موجود است.
مهمترين آنها عبارتند از:
1. رسالة فى النسبة و التناسب (ابن صاعد، 57؛ ابن قفطى، 78؛ سوتر، ، GAS;42
همانجا) كه يكى از آثار مهم ابن دايه مىباشد، دربارة نسبت و تناسب است و
بخش عمدة آن، شرح مقالة پنجم اقليدس (ه م) را در بردارد. نسخههاي خطى آن
در قاهره (خديويه، 5/198) و الجزيره موجود است. اين اثر توسط گراردوس
كرمونايى1 به لاتين2 ترجمه شده است. اگر چه قبل از ابن دايه، ثابت بن
قره نيز اين روش را در تناسب به كار برده بود، اما كار ابن دايه منظمتر و
دقيقتر بوده است ، GAS) همانجا).
2. رسالة فى القسى المتشابه (سوتر، همانجا؛ V/290 .(GAS, نام ديگر آن الاقواس
المتماثلة است (شاكر، 2/184). اين اثر كه رسالهاي است در قوسهاي متشابه،
توسط گرهارد كرمانويى به زبان لاتين3 ترجمه شده است ، GAS) همانجا؛ سوتر،
.(43 دست نوشتههاي ترجمة لاتين در اكسفورد و پاريس (همانجاها) و نسخة خطى
عربى آن نيز در آكسفورد موجود است (سوتر، 42 ; GAS ، همانجا).
3. شرح بر كتاب الثمر منسوب به بطلميوس (ابن قفطى، 78؛ ابن صاعد، 57؛
.(GAL,S,229 اين كتاب با نامهاي كتاب الثمر (ياقوت، 5/160)، شرح رسالة فى
الفلك لبطلميوس (عمر، 16)، ترجمة كتاب الثمرة (صفدي، 8/283)، تفسير الثمرة
لبطلميوس (ابن طاووس، 128)؛ كتاب الثمرة لبطلميوس بن فلبوس القوذي مع شرح
احمد الطولونى ( آلوارت، نيز آمده است. نسخ خطى آن در برلين (همانجا) و
واتيكان ، GAL,S) همانجا) محفوظ است. همچنين نسخهاي نفيس از آن داراي
تاريخ 371ق به خط عبدالرحمان صوفى رازي در كتابخانة ملك موجود است (جامعه،
3(1)/6) كه با توجه به تاريخ درگذشت ابن دايه ظاهراً قديمىترين نسخه است
در فهرست كتابهاي خطى كتابخانة ملى ملك (ملك 1/189) اين كتاب ترجمه و شرح
ابوعلى حسين بن عبدالرحمان صوفى رازي معرفى شده است، اما با توجه به
اينكه در هيچ يك از مآخذ به شرح و ترجمة صوفى رازي اشاره نشده است. چنين
به نظر مىرسد كه كاتب با مؤلف اشتباه شده باشد.
4. رسالهاي دربارة اسطرلاب. نسخ خطى آن در اكسفورد و احتمالاً در ليدن محفوظ
است (سوتر، .(42
آثار چاپى: 1. كتاب المكافاة، مجموعهاي است مشتمل بر 71 داستان از
رويدادهاي عراق و مصر و ساير كشورهاي اسلامى و زندگى اجتماعى عصر طولونيان.
اين كتاب به 3 بخش تقسيم مىشود: 31 حكايت در ثواب و پاداش كارهاي نيك،
21 حكايت در اعمال ناپسند و سزاي آن و 19 داستان ديگر در عاقبت نيك (حسن
العقبى). ياقوت (5/160) و حاجى خليفه (1/667) و برخى مآخذ ديگر «حسن العقبى»
را به عنوان اثري مستقل آوردهاند، در صورتى كه بخشى از كتاب المكافاة
است. اينكتاب نخست در 1914م طبعگرديد و سپسدر1941م به كوشش محمدامين
افندي عبدالعزيز در قاهره چاپ شده است (شاكر، 1/185). 2. كتاب العهود
اليونانية المستخرجة من رموز كتاب السياسة لافلاطن يا العهود اليونانية (منجد،
1/40-41، 4/23) يا كتاب السياسة لافلاطون ، GAL,S) همانجا) كه احتمالاً
گزيدهاي از كتاب سياسة افلاطون است؛ اين اثر جزو كتاب الاصول اليونانية
للنظريات السياسية فى الاسلام در 1954م در قاهره و نيز در 1971م در الجزيره
با عنوان الفلسفةالسياسيةعندالعرب منتشرشدهاست(منجد،همانجاها).
آثار منسوب: سيرة احمد بن طولون و ابنه خمارويه ، GAL,S) همانجا)، در ترجمة
حال احمد بن طولون و فرزندش. ياقوت (5/159- 160) اين كتاب را زير 3 عنوان و
كتاب مستقل: سيرة ابن ابى الجيش خمارويه و كتاب سيرة هارون بن ابن ابى
الجيش و سيرة احمد بن طولون آورده است و چنين به نظر مىرسد كه اينها آثار
مستقلى نبوده و همه بخشهايى از كتاب اخير هستند؛ اخبار غلمان بن طولون؛
كتاب مختصر المنطق كه براي وزير على بن عيسى بن جراح تأليف كرده است
(ياقوت، 5/160)؛ رسالة لابى سليمان فى الطبايع المركبة (سيد، 1/429)؛ اخبار
المنجمين كه حاجى خليفه آن را از آثار پدر او يوسف بن دايه دانسته، ظاهراً
بايد از آن احمد بن دايه باشد، زيرا وي در رياضيات و نجوم متبحر بوده و
چنانكه ياد شد آثاري در اين زمينه پديد آورده بوده است.
مآخذ: ابن ابى اصيبعه، ابوالعباس احمد، عيون الانباء فى طبقات الاطباء،
بيروت، 1956م؛ ابن اثير، الكامل؛ ابن حوقل، محمد، صورة الارض، ليدن،
1938م؛ ابن شهر آشوب، محمد، معالم العلماء، نجف، 1380ق؛ همو، مناقب آل ابى
طالب، قم، علميه؛ ابن صاعد اندلسى، احمد، طبقات الامم، به كوشش لويس
شيخو، بيروت، 1912م؛ ابن طاووس، على، فرج المهموم فى تاريخ علماء النجوم،
نجف، 1368ق؛ ابن قفطى، على، تاريخ الحكماء، بغداد، مكتبة المثنى؛ ابننديم،
الفهرست؛ ابوالفرج اصفهانى، الاغانى، مصر، وزارة الثقافة و الارشاد القومى؛
امين، محسن، اعيان الشيعة، به كوشش حسن امين، بيروت، 1403ق/1983م؛
جامعه، خطى؛ حاجى خليفه، كشف؛ خديويه، فهرست؛ روزنتال، فرانتز، تعليقات بر
الاعلان بالتوبيخ سخاوي، بغداد، 1963م؛ سيد، خطى؛ شاكر، مصطفى، التاريخ
العربى و المؤرخون، بيروت، 1980م؛ شرادر، دوروتى و... «ابن دايه»، ترجمة
احمد بيرشك، زندگى نامة علمى دانشمندان اسلامى، تهران، 1365ش؛ صفدي،
صلاحالدين، الوافى بالوفيات، به كوشش محمد يوسف نجم، 1381ق؛ عمر، محمد
عزت، فهرس المخطوطات المصورة، حلب، 1406ق/1986م؛ مسعودي، على، مروج الذهب
و معادن الجوهر، به كوشش باربيه دومنار، پاريس، 1877م؛ ملك، خطى؛ منجد،
صلاحالدين، معجم المخطوطات المطبوعة، بيروت، 1398ق؛ واصف، محمودافندي،
تعليقات بر ديوان ابىنواس، قاهره، 1898م؛ ياقوت، ادبا؛ نيز:
Ahlwardt; EI 2 ; GAL; GAL,S; GAS; Suter, Heinrich, Die Mathmatiker und
Astronomen der Araber und ihre Werke, Leipzig, 1900.
ابوالحسن ديانت - سعيدالله قرهبگلو (رب) 26 و 27/5/77
ن * 2 * (رب) 22/6/77