اِبْنِ جَزَري، ابوعبداللهمحمد بنمجدالدينبنابىاسحاقابراهيم، معروف به ابن جزري و ملقب به شمسالدين (658 -739ق/ 1260- 1338م)، مورخ دمشقى. شرح حال جامع وي را ابومحمد قاسم ابن محمد برزالى از معاصران و دوستان نزديك او نوشته است (ابن شرح حال در آخر كتاب تاريخ ابن جزري، نسخه مضبوط در كتابخانة كوپريلى تركيه آمده و عباس عزاوي آن را در مجلة مجمع العلمى العربى دمشق، شم 19، 1944م، ص 524 -530 منتشر كرده است). به نوشتة برزالى، ابن جزري در دمشق زاده شد و در بيرون دمشق درگذشت و در گورستان باب الصغير به خاك سپرده شد (ص 525). اينكه ابن حجر (5/27) مىگويد وي در واسط درگذشته است، ظاهراً بىاساس است. ابن جزري مقدمات علوم را در زادگاه خود فراگرفت و از عالمان آن ديار مانند: فخرالدين بن بخاري، تقىالدين بن واسطى، عزالدين فاروثى و ديگر شيوخ دمشق استماع حديث كرد، سپس به قاهره و اسكندريه رفت و از دانشمندان آن ديار مانند شرفالدين دمياطى، شهاب الدين ابرقوهى، شريف تاجالدين عراقى، تقىالدين بن دقيق العيد و جز آنان حديث شنيد و استفاده كرد (برزالى، ابن حجر، همانجاها). ابن جزري سرانجام به زادگاه خود بازگشت و مدت 60 سال در دمشق نزد قاضيان در محاكم قضايى به كار شهادت دادن پرداخت (برزالى، همانجا). وي از بهترين شهود عادل به شمار مىرفت (ابن عماد، 6/126) تا جايى كه شهادت او بدون وجود شهود ديگر پذيرفته مىشد؛ اما هنگامى كه از طرف حكومت به او پيشنهاد شد كه در تقويم املاك شركت كند، سرباز زد و هرگز به خدمت ديوان در نيامد. برزالى (همانجا) وي را راستگو، عادل و امين دانسته و ذهبى (4/114) متدين و با وقار. صفدي ( اعيان العصر، 12/190) نيز او را سليم النفس و نيك گفتار، و ابن حجر (5/25) دوستدار صالحان دانسته است. ابن جزري در دمشق به روايت حديث پرداخت، اما از شاگردان او بجز فرزندانش مجدالدين و نصيرالدين (يا ناصرالدين محمد: ابن كثير، 13/186) كه از او حديث بسيار شنيدهاند (ذهبى، همانجا)، در منابع ذكري به ميان نيامده است. صفدي ( الوافى، 2/22) مىگويد كه در 730ق/1330م ابن جزري به خط خود به وي اجازه داده بوده است. او گاهى شعر نيز مىسرود، ولى اشعار او را بىمايه و متوسط دانستهاند (صفدي، ابن حجر، همانجاها). آثار: ابن جزري كتابى در تاريخ داشته كه به نوشتة اغلب مورخان حاوي مطالب عجيب و غريب و عوامانهاي بوده است (صفدي، اعيان العصر، همانجا؛ ذهبى، ابن كثير، همانجاها)، ولى برزالى (همانجا) از تاريخ وي تمجيد كرده و نوشته است كه مطالبى در كتاب ابن جزري آمده است كه در هيچ تاريخ ديگري نظير آن را نمىتوان يافت. از اين كتاب به نامهاي مختلف ياد كردهاند كه به احتمال قوي همة آنها نام اجزاي متعدد كتاب بوده است (بغدادي،1/212؛دارالكتب،8/53؛جامعه،2(1)/103؛ بلوشه، .(353 در دائرة المعارف الاسلامية (ذيل برزالى) اين كتاب به برزالى نسبت داده شده است. اين اشتباه كه بروكلمان و برخى ديگر نيز بدان دچار شدهاند، ظاهراً از آنجا سرچشمه گرفته كه در اول كتاب آمده است: «قال البرزالى»، از اين رو برخى گمان كردهاند كه كتاب از برزالى است، در حالى كه ابن جزري و برزالى هر دو از يكديگر نقل كردهاند و در حقيقت در اينجا ابن جزري از برزالى نقل قول مىكند (عزاوي، 19/527). تاريخ ابن جزري مورد استفاده مورخان معاصر وي و پس از وي قرار گرفته است، از قبيل قطب الدين موسى بن محمد يونينى در ذيل مرآة الزمان (1/363 به بعد)؛ محمد بن شاكر كتبى در فوات الوفيات (1/330 به بعد، 2/72 به بعد)، محمد بن رافع سلامى در تاريخ علماء بغداد (ص 212-213)، مقريزي در كتاب السلوك (2(2)/952، ملحقات) و برخى ديگر همچون مزي و ذهبى و برزالى (ابن كثير، 13/186). از همة محتويات اين كتاب دقيقاً آگاهى در دست نيست، اما قسمتهايى پراكنده از آن موجود است كه بخشى از آنها چاپ شده است. سخاوي (ص 307) از تاريخ كبير ابن جزري نسخهاي به خط خود او ديده بوده است. برخى از اجزاي نسخ خطى كتاب بدين شرح است: 1. نسخهاي به نام جواهر السلوك فى الخلفاء و الملوك، شامل حوادث سالهاي 689 - 699ق/1290-1300م، كه به شمارة 6379 در كتابخانة ملى پاريس مضبوط است و گر چه آن را به ابوالفرج عبدالرحمان بن على بن جوزي نسبت دادهاند، ولى يقيناً از ابن جزري است، زيرا ابن جزري، چنانكه از تاريخ وفاتش (597ق/1201م) به خوبى روشن است، پيش از حوادث سالهاي مذكور درگذشته بوده است و احتمال اينكه كتاب منسوب به سبط ابن جوزي (د 654ق/1256م) باشد نيز به همين دليل مردود است (بلوشه، .(353-354 عكسى از اين نسخه به شماره 2159 در تيموريه موجود است (جامعه، 2(1)/104). اين نسخه را حبيب زيات در مجلة الا¸ثار زحلة لبنان در 1928م (بستانى، 2/40) و بار ديگر چنانكه عزاوي (ص 528 به نقل از مجلة لغة العرب ) آورده، در مطبعة المحامى در زحلة لبنان در 42 صفحه با تعليقاتى منتشر ساخته است. همين نسخه را يكى از مستشرقان به نام ژ. سواژه1 با عنوان «تاريخ دمشق الجزري2» در 1949م در پاريس به چاپ رسانده است (جامعه، همانجا؛ منجد، 146). 2. بخشى از تاريخ ابن جزري به شمارة 1037 و با عنوان قطعة من تاريخ دولة المماليك، شامل حوادث سالهاي 726- 728ق/1326- 1337م در كتابخانة كوپريلى در تركيه موجود است كه از روي دست نويس مؤلف نوشته شده و تاريخ كتابت آن 739ق است. در آخر همين نسخه است كه شرح حالى از مؤلف به قلم علمالدين برزالى آمده است (كوپريلى، 1/530). عكسى از اين نسخه به شمارة 995 تاريخ، در دارالكتب مصر موجود است (دارالكتب، 8/53؛ جامعه، 2(1)/104). محمد قناوي از روي اين نسخة عكسى نسخهاي در 3 مجلد بازنويسى كرده كه در 1353ق/1934م استنساخ آن به پايان رسيده است و همچنان در دارالكتب به شمارة 5422 نگهداري مىشود اسماعيل حقى ازميري نسخة موجود را بعد از ترجمه به زبان تركى در 1941م به چاپ رسانده است (منشداوي، 52). 3. بخش ديگري از تاريخ ابن جزري در كتابخانة ملى پاريس با عنوان حوادث الزمان و انبائه و وفيات الاكابر الاعيان من ابنائه (وايدا، )، IV/160 در كتابخانة رباط به شمارة 194 (منجد، 444) و در كتابخانة عارف حكمت در مدينه به شمارة 43 تاريخ (كحاله، 80) موجود است. گزيدهاي نيز از تاريخ ابن جزري به انتخاب شمسالدين محمد بن احمد ابن عثمان ذهبى به نام المختار من تاريخ ابن الجزري شامل حوادث سالهاي 593 - 698ق/1197- 1299م است و به خلافت الحاكم بامرالله (د 701ق/1302م) دومين خليفة عباسى مصر مىرسد. اين كتاب گويا ذيلى بر كتاب الروضتين، ابوشامة مقدسى است، چنانكه ذهبى نيز در مقدمة المختار به اين نكته اشاره كرده است (ص 61). مآخذ: ابن حجر، احمد، الدرر الكامنة، به كوشش عبدالوهاب بخاري، حيدرآباد دكن، 1394ق/1974م؛ ابن عماد، عبدالحى، شذرات الذهب، قاهره، 1351ق/1932م؛ ابن كثير، البداية و النهاية، قاهره، 1351- 1358ق؛ برزالى، علمالدين (نك: عزاوي، در همين مآخذ)؛ بستانى ف؛ بغدادي، اسماعيل پاشا، ايضاح المكنون، استانبول، 1945م؛ جامعه، خطى؛ دائرة المعارف الاسلامية؛ دارالكتب المصرية، فهرس الكتب العربية التى وردت للدار، قاهره، 1361ق م؛ ذهبى، محمد، ذيول العبر، به كوشش ابوهاجر محمد سعيد، بيروت، 1405ق؛ همو، المختار من تاريخ ابن الجزري، به كوشش خضير عباس محمد خليفه منشداوي، بيروت، 1408ق/1988م؛ سخاوي، محمد، الاعلان بالتوبيخ، به كوشش ف. روزنتال، ترجمة صالح احمد العلى، بغداد، 1382ق/1962م؛ سلامى محمد، تاريخ علماء بغداد، به كوشش عباس عزاوي، بغداد، 1357ق/1938م؛ صفدي، خليل، اعيان العصر و اعوان النصر، نسخة خطى احمد ثالث، تركيه، شم 2621؛ همو، الوافى بالوفيات، به كوشش س. ددرينگ، استانبول، 1949م؛ غراوي، عباس، «شمسالدين بن جزري و تاريخه»، مجلد المجمع العلمى العربى بدمشق، دمشق، 1944م؛ كتبى، محمد، فوات الوفيات، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1973م؛ كحاله، عمر رضا، المنتخب من مخطوطات المدينة المنورة، دمشق، 1393ق/1973م؛ كوپريلى، خطى؛ مقريزي، احمد، السلوك، به كوشش محمد مصطفى زيادة، قاهره، 1942م؛ منجد، صلاحالدين، معجم المورخين الدمشقين، بيروت، 1398ق/1978م؛ منشداوي، خضير عباس، مقدمه بر المختار من تاريخ... (نك: ذهبى در همين مآخذ)؛ يونينى، موسى، ذيل مرا¸ة الزمان، حيدرآباد دكن، 1374ق/1954م؛ نيز: Blochet, E., Catalogue des manuscrits arabes des nouvelles acquisitions (1884-1924), Paris, 1925; Vajda, Georges, Index g E n E ral des manuscrits arabes musulmans, Paris, 1953. على رفيعى (رب) 20/1/77 ن * 2 * (رب) 25/1/77