اِبْنِ جابِر، شمسالدين ابوعبدالله محمد بن جابر بن محمد وادي آشى اندلسى
تونسى (673 - 749ق/1274- 1348م)، راوي و محدث مالكى. اصل وي از وداي آش
غرناطه بود. در تونس زاده شد (ابن فرحون، 311؛ ابن حجر، 5/152) و همانجا
پرورش يافت. از پدر خويش جابر، احمد بن غماز بلنسى، قاضى القضات ابواسحاق
بن عبدالرفيع، خلف بن عبدالعزيز، يونس بن ابراهيم (ابن جابر، :67 يوسف
ابن ابراهيم) جذامى و ابومحمد عبدالله بن هارون حديث شنيد. قرائات هفتگانه
را از ابوالقاسم اَلبيري، احمد بن موسى طبرنى (همو، 28 ؛ بطرانى) و ابوجعفر
بن زيات فراگرفت، پس آهنگ سفر كرد. در دمشق از بهاء بن عساكر، در مكه از
رضى طبري، در خليل از جعبري، در مصر از على بن عمر وافى، و در اسكندريه از
عبدالرحمان بن مخلوف حديث شنيد. ابن حجر (همانجا) و ابن فرحون (ص 311-312)
از اينان و شماري ديگر از استادان او ياد كردهاند، اما ابن جابر خود فهرست
كاملى از آنان در برنامج آورده است.
ابنجابر دوبار بهمشرق سفركرد؛ نخست درحدود 720ق/1320م بود و چون بازگشت،
آهنگ مغرب كرد تا به طنجه1 رسيد (ابن حجر، 5/152-153) و در 726ق/1326م به
غرناطه رفت (ابن فرحون، 313). بار دوم در 734ق/1334م آهنگ سفر كرد. در اين
سفر بسياري از او استماع كردند و الاربعين البلدانية را تأليف كرد و از آن و
از موطأ به روايت از ابن غماز و ديگران حديث مىگفت (ابن حجر، 5/153). وي
از 180 تن از مشايخ مشرق و مغرب روايت نوشت و آن قدر روايت از مشايخ
فراگرفت كه در جمع روايت و حديث در مغرب يگانة روزگار شد. ابن فرحون موطا
مالك را به روايت يحيى بن يحيى در 746ق/ 1346م در حرم نبوي از او شنيده
است (ص 311، 313). عبدالرحمان ابن خلدون او را «امام محدثين» و «صاحب
رحلتين» خوانده و نوشته است كه در تونس كتاب مسلم بن حجاج را جز اندكى
از كتاب صيد، و كتاب موطّأ را از آغاز تا به انجام از او شينده و بعضى از
«امهات خمس» و كتب زيادي را در عربيت و فقه از او اجازه گرفته و مىافزايد
كه ابن جابر از مشايخ خود كه در برنامج ذكر آنان را آورده، او را آگاه
كرده است (ص 19-20). ابن خطيب (د 776ق/1374م) او را ديده و با صفات راويه
و رحال از او ياد كرده است ( نفاضه، 64). خطيب بن مزروق از او استفاده
فراوان برده (مقري، نفح الطيب، 5/200) و ابنعرفه صحيحين را نزد او شنيده
است (سراج، 1(3)/578). ابواسحاق تنوخى نيز از او استماع كرده (ابن حجر،
5/153) و احمد بن على معروف به ابن خاتمه از او روايت كرده است (ابن
خطيب، الاحاطة، 1/249).
ابن جابر محدث و مقري بود و به لغت، نحو و شعر آشنايى داشت. ابن مزروق
ديوان بزرگى از اشعار او داشته است (مقري، نفح الطيب، 5/202). او اجزاء
بسياري از تأليفات متأخرين را به خط خود نوشته (ابن قاضى، 2/102). ابن
فرحون (ص 313) در فقه او را كم بضاعت خوانده و نوشته است كه از آن جهت
از او ياد كرده كه وي از مشايخ پيشين روايت مىكرده و خود نيز استاد ابن
فرحون و بسياري از معاصران او بوده است. مقري ( ازهار، 3/273) ابياتى از
نقل كرده است. ابن حجر (همانجا) شخصيت و اخلاق او را ستوده است. ابن جابر
سرانجام به تونس بازگشت و در بيماري همهگير طاعون در ربيعالاول 749/ ژوئن
1348 درگذشت.
آثار:
1. برنامج (يا مشيخة)، چنانكه در مقدمة برنامج آمده است، يكى از ارباب
روايت از ابن جابر خواسته است تا نامهاي استادان بزرگى را كه در تونس يا
در سفرها ملاقات كرده با آنچه كه از آنان آموخته است، ثبت كند. او برنامج
را در اين باره تأليف كرده و آن را در دو جزء قرار داده است. در جزء اول
به بيان نام، نسب، كنيه و شرح زندگانى و آثار آنان پرداخته و در جزء دوم
آنچه از آنان روايت شده، ذكر كرده و تنها در صورت اجازة روايت، به ايشان
نسبت داده است. ابن جابر برنامج را به شيوة خاص مغرب و بدون رعايت ترتيب
الفبايى تأليف كرده است. كتاب را از ترجمة ابن غماز بلنسى آغاز كرده و با
گزارش نام و نسبت ابن زيتون، ابواسحاق بن عبدالرفيع، بدرالدين بن جماعه
و ديگران ادامه داده و ترجمة پدر خود، جابر را نيز آورده است. در جزء دوم
برنامج به تأليفات پرداخته، از كتب علوم قرآنى آغاز كرده و سپس كتب حديث
را ذكر كرده است. كتب حديث بيشترين سهم را در روايات او دارند. تا آنجا كه
برنامج او را تقريباً مىتوان دفتري از كتب حديث دانست (اهوانى، 1/106-
108). نسخة خطى برنامج به خط خوش مغربى كه در عهد مؤلف كتابت شده در
كتابخانة اسكوريال نگهداري مىشود (سيد، 2(3)/45-46؛ 162 , 1 ESC). برنامج چند
بار به چاپ رسيده است.
2. ديوان، در مدح پيامبر اكرم(ص) كه نسخهاي از عقد دوم از مجموع دو عقد
آن كه در 881ق/1476م تحرير شده در كتابخانة تيموريه نگهداري مىشود (سيد،
1/450). همچنين گزيدههايى از اشعار او در خزانة يعقوب سركيس بغداد موجود است
(عواد، 122).
3. چهل حديث ( اربعون حديثاً يا الاربعين البلدانية )، كه در جريان سفرها آن
را تأليف كرده و اهميت و دامنة وسيع كوشش او را در طلب حديث نشان مىدهد
(ابن حجر، 5/153؛ ابن فرحون، 313). از وجود نسخهاي از اين اثر اطلاع
نداريم. در شمار آثار ابن جابر، حاشيه بر قصيدة عروضية المقصد الجليل ابن
حاجب (ابن قاضى، 2/103)، اسانيد كتب المالكية و الترجمة العياضية را نيز ياد
كردهاند (ابن فرحون، همانجا).
مآخذ: ابن حجر، احمد، الدرر الكامنة، به كوشش شرفالدين احمد، حيدرآباد دكن،
1396ق/1976م؛ ابن خطيب، محمد، الاحاطة فى اخبار غرناطة، به كوشش محمد
عبدالله عنان، قاهره، 1375ق/1955م؛ همو، نفاضة الجراب، به كوشش احمد مختار
عبادي و عبدالعزيز اهوانى، قاهره، دارالكاتب العربى؛ ابن خلدون، التعريف،
بيروت، 1979م؛ ان فرحون، ابراهيم، الديباج المذهب، به كوشش عباس شقرون،
قاهره، 1351ق/1932م؛ ابن قاضى مكناسى، احمد، درة الحجال، به كوشش محمد
احمدي ابوالنور، قاهره، 1972م؛ الاهوانى، عبدالعزيز محمد، «برنامج الوادي
آشى»، مجلة معهد المخطوطات العربية، س 1، شم 1، رمضان 1375/ مه 1955؛ سراج،
محمد، الحلل السندسية، به كوشش محمد حبيب هيله، تونس، 1970م؛ سيد، خطى؛
عواد، كوركيس، فهرست مخطوطات، بغداد، 1385ق/1966م؛ مقري، احمد، ازهار
الرياض، به كوشش مصطفى سقا و ديگران، قاهره، 1358ق/ 1939م؛ همو، نفح
الطيب، به كوشش احسان عباس، بيروت، 1388ق/ 1968م؛ نيز:
ESC 1 ; Ibn Jaber, X El Barnamey n , ed, Forneas, Jose M n , Al-Andalus, 1973,
vol. XXXVIII, Fasc 1, 1974, vol. XXXIX, Fasc 1 & 2.
محمدآصف فكرت (رب) 4/12/76
ن * 2 * (رب) 24/12/76