اِبن اَبى صادِق، ابوالقاسم، عبدالرّحمان بن على بن احمد بن ابى صادق نيشابوري (ح 385-470ق/995-1077م)، پزشك، كالبدشناس و شارح آثار بقراط و جالينوس و ملقّب به بقراط دوم. تاريخ تولد و سال فوت ابن ابى صادق را در منابع متقدّم به صراحت تعيين نكردهاند، اما به طور مسلّم در 460ق/1068م وي زنده بوده است (ابن ابى اصيبعه، 3/33) و هشتاد و چند سال زندگى كرده است (بيهقى، 108؛ شهرزوري، 2/45). منابع متأخر تاريخ فوت او را در حدود 470ق 1077م دانستهاند (بغدادي، ايضاح المكنون، 2/279؛ ظاهريه، 436). ابن ابى صادق تحصيلات خود را در زادگاهش آغاز كرد و ادامه داد تا در فنون حكمت به خصوص در طب به مقامى عالى رسيد. او را مردي قناعت پيشه، خوش گفتار، هوشمند، خوشرو، شيفتة يادگيري علوم و فنون و ماهر در پزشكى كه آن را از ابن سينا آموخته بود، شمردهاند (فارسى، 490؛ بيهقى، 107؛ شهرزوري، 2/45). شاگردي وي نزد ابن سينا ظاهراً بايستى به حدود نخستين دهة سدة 5ق/11م مربوط باشد. ابن ابى اصيبعه (3/33) و برخى ديگر نيز رابطة استادي و شاگردي ميان آن دو را تأييد كردهاند (لاهيجى، 2/266؛ I/638 ؛ GAL, ووستنفلد، .(82 ابن ابى صادق پس از فراگيري حكمت و پزشكى، در نيشابور به طبابت مشغول شد و به علّت علاقه به همشهريان خود، دعوت سلطان ابراهيم غزنوي را براي رفتن به دربار وي رد كرد (بيهقى، 108-109؛ شهرزوري، 2/45-46). در معالجة عارضة قولنج عَميدالملك كُنْدُري به دست وي كه بيهقى (ص 107- 108) و شهرزوري (2/45) آن را گزارش كردهاند، ترديدي نيست، اما ارتباطى كه ميان درگذشت ابن ابى صادق و اين معالجه يادكردهاند، صحيح به نظر نمىرسد؛ زيرا در صورت صحّت اين ارتباط، بايد تاريخ فوت او را پيش از سال قتل عَميدالملك (456ق/1064م) بدانيم كه با تصريح ابن ابى اصيبعه بر زنده بودن وي بعد از اين تاريخ، منافات دارد. سيد اسماعيل جرجانى مؤلف ذخيرة خوارزمشاهى از شاگردان برجستة ابن ابى صادق بوده است (الگود، 248). در زمينة اخلاق پزشكى: به عقيدة ابن ابى صادق «پزشك حقيقى كسى است كه زيان خود را در رذيلتها بداند و نخست خود را به انواع فضيلتها درمان كند، سپس به معالجة بدنها رو آورد؛ زيرا كسى كه بدون درمان اخلاقى به معالجه بدنها مشغول گردد، در پستترين مرتبه است» (بيهقى، 109؛ شهرزوري، 2/46). وي در باب تشخيص ماهيت بيماريها و استخراج قوانين طبّى از راه استقراي علمى و تجربة پزشكى و نيز دربارة نقش پرهيز و گرسنگى در كاهش وزن بدن و درمان چاقى، سخن گفته است (ظاهريه، 219). شرحهاي او را بر آثار پيشينان در خور توجه دانستهاند (لكلرك، .(I/479 ابن ابى صادق سالهاي آخر عمر را در روستايى ييلاقى، واقع در 12 فرسنگى نيشابور به نام «اَنْبَروذِستانه» به سرآورد (بيهقى، 107- 108؛ شهرزوري، 2/45). آثار ابن ابى صادق بدين شرح است: 1. شرح فصول بقراط، بهترين شرح كتاب فصول و مهمترين اثر ابن ابى صادق است كه در 460ق/1068م تأليف آن پايان يافته (ابن ابى اصيبعه، 3/33؛ لاهيجى، 2/266) و اوفَر الشّروح ناميده شده است (حاجى خليفه، 2/1268). مؤلفى ناشناس به تلخيص اين كتاب پرداخته كه نسخهاي از آن در كتابخانة شهيد على تركيّه موجود است (احسان اوغلى، 209؛ دربارة نسخههاي شرح فصول و محل نگهداري هر كدام نك: همو، III/30 .(GAS, 2. شرح نَقْدِمَة المَعرفة بقراط، در مبادي پزشكى است (ابن ابى اصيبعه، همانجا؛ بغدادي، هديّة العارفين، 1/517؛ لكلرك، همانجا؛ ووستنفلد، و در كتابخانة ملى پاريس موجود است (دوسلان، شم .(2838 3. شرح منافع الاعضاي جالينوس، در كالبدشناسى است و تأليف آن در 459ق/1067م به پايان رسيده است (ابن ابى اصيبعه، همانجا). پيش از آن، شرحى بدين خوبى بر كتاب منافع الاعضاء نوشته نشده بوده است (حاجى خليفه، 2/1834- 1835). نجمآبادي نام كتاب را به اشتباه تلخيص منافع الاعضاء جالينوس ذكر كرده است (ص 693). دستنويس آن در كتابخانة ملى پاريس موجود (دوسلان، شم .(2854 4. شرح مسائل حُنين، اصل مسائل از تأليفات پزشكى حُنين بن اسحاق است كه ابن ابى صادق بر آن دو شرح نوشته است، يكى شرح كبير و ديگري شرح صغير (ابن ابى اصيبعه، همانجا). از اين دو شرح نسخههاي چندي در كتابخانهها وجود دارد III/250) .(GAS, 5. جواب ايرادهاي محمّد زكرياي رازي بر جالينوس، ابن ابى اصيبعه (همانجا) از اين رساله سخن گفته، امّا تا به حال وجود نسخهاي از آن در جايى گزارش نشده است. 6. كتاب تاريخ كبير (ابن ابى اصيبعه: همانجا؛ بغدادي، ايضاح المكنون، 2/279؛ لكلرك، ووستنفلد، همانجاها). از اين كتاب هم وجود نسخهاي گزارش نشده است. 7. نُخبَة العلاج، در كتاب خطى المغنى فى الطّب، موجود در كتابخانة مجمع علمى بغداد، شم 143م، از اين كتاب به عنوان يكى از منابع مورد استفاده مؤلف ذكر شده، اما ابن ابى اصيبعه از آن نام نبرده است. برخى احتمال دادهاند كه اين اثر با رسالة الادوية و الاطعمة، يكى باشد (ظاهريه، 1/219). 8. رسالة الادوية و الاطعمة المقتبسة من الاحاديث المكرّمة، يك نسخه از آن به شمارة 6/1359 در كتابخانة ملى الجزاير موجود است (ظاهريه، همانجا؛ I/887 .(GAL, مآخذ: ابن ابى اصيبعه، احمد، عيون الانباء، بيروت، 1377ق/1957م؛ احسان اوغلى، اكملالدين، فهرس مخطوطات الطب الاسلامى...، استانبول، 1404ق/ 1984م؛ الگود، سيريل، تاريخ پزشكى ايران، ترجمة باهر فرقانى، تهران، 1356ش؛ بغدادي، اسماعيل، ايضاح المكنون، استانبول، 1945م؛ همو، هَدّية العارفين، استانبول، 1967م؛ بيهقى على، تتمة صوان الحكمة، به كوشش محمد شفيع، لاهور، 1935م؛ حاجى خليفه، كشف الظنون، استانبول، 1943م؛ شهرزوري، محمد، نزهة الارواح و روضة الافراح، به كوشش خورشيد احمد، حيدرآباد دكن، 1396ق/1976م؛ ظاهريه، خطى؛ فارسى، عبدالغافر، تاريخ نيشابور، به تلخيص ابراهيم بن محمد بن ازهر صريفينى، به كوشش محمد كاظم محمودي، قم، 1403ق؛ لاهيجى، محمّد، محبوب القلوب، نسخة عكسى كتابخانة دانشگاه تهران، شم 4889؛ نجمآبادي، محمود، تاريخ طب در ايران، تهران، 1353ش؛ نيز: De Slane, M. Le Baron, Catalobue des manuscrits, orabes, paris, 1883- 1895; GAL; GAS; Leclerc, Lucien, Histoire de la m E decine arabe, Paris, 1876; W O stenfeld, F., Geschichte der arabischen Aerzte und Naturforcher, New York, 1978. غلامرضا جمشيدنژاد تايپ مجدد و ن * 1 * زا ن * 2 * زا