اِبْنِ اَبى زَيْد، ابومحمد عبدالله بن ابى زيد عبدالرحمان قيروانى
(310-386ق/922-996م)، پيشواي مذهب مالكى عصر خود در قيروان. وي از نَفْزة
اندلس بود (ياقوت، 5/296). بروكلمان زادگاه او را نِفزاوه (واقع در افريقيه:
ياقوت، همانجا) و تولدش را 316ق/928م) مىداند I/301) S, GAL, I/187; .(GAL,
بنابر آنچه مشهور است وي در قيروان زاده شد و از فقيهان آن شهر فقه آموخت.
پس به سفر رفت و حج گزارد. از استادان او مىتوان اينان را نام برد: ابوبكر
بن لبّاد، ابوالفضل قيسى، محمد بن مسرور بن عسّال، عبدالله بن مسرور،
حجّام، قطّان، ابيانى، زياد بن موسى، ابوالعرب، احمد بن ابى سعيد (ابن
فَرحون، 1/428) و عباس بن عيسى (نَباهى، 92). از ابوعثمان سعيد اعناقى
قرطبى (مقري، 5/633)، ابوسعيد بن اعرابى، محمد بن فتح، حسن بن نصر سوسى
(ذهبى، سير، 17/10)، درّاس بن اسماعيل و سعدون بن احمد خولانى (قاضى عياض،
1/204، 4/395) نيز حديث شنيد. ابن ابى زيد به زودي رياست دين و دنيا يافت،
چنانكه از هر سوي به قصد آموزش به محضر او مىشتافتند (ذهبى، العبر، 3/43):
ابن نديم معاصروي، او را از فضلاي روزگار خويش دانسته است (ص 283). همچنين
از او به عنوان شيخ مغرب، امام كبير، مالك اصغر (صغير) (يافعى، 2/441؛
ابواسحاق شيرازي، 35؛ ذهبى، سير، همانجا) ياد كردهاند.
ابن ابى زيد جامع مذهب امام مالك و شارح اقوال وي بود (ابن فرحون،
1/427؛ ابن تغري بردي، 4/200) و با تبيين مذهب مالكى گسترش آنرا آسانساخت
و حامى و مدافع آن مذهب شد (ابنفرحون، همانجا) و به قول ذهبى رياست اين
مذهب بر وي ختم شد ( العبر، همانجا). وي تحت تأثير تصوف نيز قرار گرفته بود،
ولى با تندرويها و كرامات متصوفه مخالف بود ( 2 EI). ابن ابى زيد داراي
دانشى گسترده، حافظهاي خوب، محفوظاتى بسيار و قلمى فصيح بود و به آنچه
مىگفت معرفت داشت؛ صالح، عفيف و پرهيزگار بود (ابن فرحون، ابن تغري
بردي، همانجاها). در اصول بر شيوة گذشتگان بود، ولى از علم كلام چيزي
نمىدانست و تأويل نمىكرد (ذهبى، سير، 17/12). ظاهراً ميان او و ابن تبان
يكى ديگر از علماي قيروان معارضهاي بوده است، چنانكه نوشتهاند، وقتى بر
سر مسألهاي در ايمان كه بر علماي قيروان عرضه شده بود، ميان آن دو خلاف
افتاد (قاضى، عياض، 4/536). گفتهاند كه على بن احمد بن اسماعيل معتزلى
بغدادي به ابن ابى زيدنامه نوشت و او را به پيروي از آراي خويش فراخواند،
اما ابن ابى زيد آن را رد كرد. رد او فشردهاي است از عقيدة اشعريان مغرب
كه مقدمة كتاب الرسالة او را تشكيل داده است (همو، 1/51). على بن
ابوعبدالله قطّان در منزلت ابن ابى زيد گفته است كه از او تقليد نكردم تا
آنكه نسايى را ديدم كه از او تقليد مىكند (ابن فرحون، 1/428).
ابن ابى زيد مدرسةسحنون را بازسازي و احيا كرد و براثر كوشش او عدة طلاب آن
مدرسه افزايش يافت (قاضى عياض، 1/14). گروهى از اهل قيروان، اندلس، سبته
و مغرب از او فقه آموختند. از شاگردان و مستمعان او عبدالرحيم بن عجوز فقيه
سبتى، عبدالله بن غالب فقيه سبتى، عبدالله بن وليد انصاري، ابوبكر احمد
بن عبدالرحمان خولانى (ذهبى، سير، 17/10-11)، ابوسعيد بن ابوهاشم (ابواسحاق
شيرازي، 135)، ابوالمطرّف عبدالرحمان بن وثيق (قاضى عياض، 4/659)، احمد بن
محمد طلمنكى (ذهبى، تذكرة الحفاظ، 3/1098)، محمد بن فتوح اَزْدي حميدي، محمد
بن سعيد اموي قُرطبى، محمد بن عبدالله معافري قرطبى (مقري، 2/113، 140،
239)، ابوالحكم منذربن منذر كنانى، ابن جعفري (شكيب ارسلان، 2/76، 3/24)،
ابوالحسن منمّر (فروخ، 4/175)، خلف بن ابى القاسم ازدي براذعى، ابوالوليد
عبدالله معروف به ابن فرضى، مكى بن ابى طالب (همو، 4/181، 337، 476) و جز
آنان را نام بردهاند. ابن مجاهد بغدادي و گروهى ديگر از او اجازه گرفتهاند
(ابن فرحون، همانجا). وي در فاس I/187) يا قيروان (فروخ، 4/307؛ ابن قنفذ،
221) درگذشت و در خانة خويش دفن شد (همانجا) و استادش ابوبكر بن لبّاد او را
مرثيه گفت كه نيفري ابياتى از آن را نقل كرده است (1/34). بعضى وفات او
را در 389ق/999م دانستهاند (يافعى، 2/441).
مهمترين اثر ابن ابى زيد الرّسالة در فقه مالكى است كه آن را در
327ق/939م براي محرّز بن خلف تونسى تأليف كرده است (مخلوف، 96). نيفري
مىنويسد كه ابن ابى زيد الرّسالة را براي آموزش فقه به كودكان و در دو
نسخه نوشت، يكى را براي ابوبكر ابهري امام مالكيه در بغداد و نسخة ديگر را
براي ابوبكر بن زرب به قُرطبه فرستاد. ابهري از دريافت آن ابراز شادمانى
كرد و كتاب و مؤلف آن را ستود و دستور داد تا آن را به بهايى گران خريدند و
به وزن رساله دينار نهادند كه 300 دينار و اندي شد (1/34). الرسالة بارها چاپ
شده است، از جمله در بولاق، 1314ق، قاهره، 1320 و 1331ق، فاس، بدون تاريخ
(سركيس، 32). الرسالة در 1914م به كوشش ادموند فانيان1 به فرانسوي ترجمه و
در پاريس چاپ شده است. همچنين متن عربى و ترجمة فرانسوي آن توسط برشه2 در
الجزيره به چاپ رسيده است. قسمتهايى از يك بخش اين كتاب كه باكورة السعد
نام دارد، با ترجمة انگليسى آن تحت عنوان «گامهاي نخستين در فقه اسلامى3»
در 1906م توسط راسل4 و عبدالله مأمون سهروردي درلندن چاپشد. از اين كتاب
نسخههايمتعددخطى دركتابخانههاي جهان موجود است I/301) S, GAL, I/478; .(GAS,
بر اين رساله شرحهاي متعددي نوشتهاند كه سزگين 15 شرح آن را به تفصيل
ياد كردهاست I/479-680) GAS, نيز نك: I/301-302 .(GAL,S,
برخى از آثار برجاي ماندة ابن ابى زيد اينهاست : النوادر و الزيادات على ما
فى المدونة و غيره من الامهات كه نسخة خطى مربوط به سدة 6ق/12م به خط
اندلسى در اياصوفيه و عكس آن در قاهره موجود است (سيد، 1/282-284). همچنين
نسخهاي كهن، ولى ناقص از النوادر در كتابخانة آصفيه ( تذكرة النوادر، 54) و
نيز 43 دفتر از آن در قيروان و 2 جزء از آن در تطوان (در مغرب) موجود است
(گنون، 1(2)/174؛ شبوح، 2(2)/366)؛ مختصر من واجب امور الديانة كه نسخة خطى
مربوط به سدة 8ق/14م به خط مغربى در كتابخانة مركزي و مركز اسناد دانشگاه
تهران نگهداري مىشود (مركزي و مركز اسناد، 16/361)؛ الذب على مذهب مالك،
خطى، موجود در كتابخانة چستربيتى (آربري، )؛ V/156 العقيدة، در اصول دين كه
نسخة خطى آن در كتابخانة اسكوريال موجود است (غزيري1 .(I/78
محمد فرزند ابن ابى زيد نيز اهل فضل و كمال بود و كتاب المدخل الى علم
الدين و الديانة از اوست I/188) ؛ GAL, فروخ، 4/181).
مآخذ: ابن تغري بردي، النجوم الزاهرة؛ ابن خلدون، مقدمه، بيروت، دارالفكر؛
ابن فرحون، ابراهيم، الديباج المُذهّب، به كوشش محمد احمدي ابوالنور،
قاهره، 1394ق/ 1974م؛ ابن قنفذ، احمد، الوفيات، به كوشش عادل نويهض،
بيروت، 1390ق/ 1971م؛ ابن نديم، الفهرست، بيروت، 1398ق/1978م؛ ابواسحاق
شيرازي، ابراهيم، طبقات الفقهاء، بغداد، 1356ق/1931م؛ تذكرة النوادر، حيدرآباد
دكن، 1350ق/ 1931م؛ ذهبى شمس الدين محمد، تذكرةالحفاظ، حيدرآباد دكن،
1333-1334ق؛ همو، سيراعلام النبلاء، به كوشش شعيب ارنووط و محمد نعيم
عرقوسى، بيروت، 1406ق/1986م؛ همو، العبر، به كوشش فؤاد سيد، كويت، 1961م؛
سركيس، چاپى؛ سيد، فؤاد، فهرس المخطوطات المصورة، قاهره، 1954م؛ شبوح،
ابراهيم، «سجل قديم لمكتبة جامع القيروان»، مجلة معهد الخطوطات العربية،
قاهره، 1376ق/1956م؛ شكيب ارسلان، امير، الحلل السندسية، بيروت، دارمكتبة
الحياة؛ فروخ، عمر، تاريخ الادب العربى، بيروت، 1984م؛ قاضى عياض،
ابوالفضل، ترتيب المدارك، به كوشش احمد بُكَير محمود، بيروت، 1387ق/1967م؛
گنون، عبدالله، «المخطوطات العربية فى تطوان»، مجلة معهد المخطوطات العربية،
قاهره، 1375ق/1955م؛ مخلوف، محمد، شجرة النور الزكية، قاهره، 1349ق/1930م؛
مركزي و مركز اسناد، خطى؛ مقري، احمد، نفح الطيب، به كوشش احسان عباس،
بيروت، 1388ق/1968م؛ نباهى، على، تاريخ قضاة الاندلس، به كوشش لوي
پرووانسال، قاهره، 1947م؛ نيفري، محمد، عيون الاريب، تونس، 1351ق/1932م؛
يافعى، عبدالله، مرا¸ة الجنان، حيدرآباد دكن، 1337- 1339م؛ ياقوت، بلدان،
بيروت، 1957م؛ نيز:
Arberry; Casiri Michaelis, Bibliothecae Arabico - Hispanae, reprinit 1969; EI 2
; GAL; GAL, S; GAS. محمد آصف فكرت
تايپ مجدد و ن * 1 * زا
ن * 2 * زا