اِبْنِ اَبى حَكَم، افضلالدوله ابوالمحد محمد بن ابى حكم عُبيدالله (يا
عبدالله: صفدي، 3/330) بن مظفّر باهِلى اندلسى دمشقى، پزشك و موسيقىدان
اهل شام (د ح 570ق/1174م). وي طبابت را نزد پدر خويش و استادان ديگر
فراگرفت و در آن فن مهارت يافت و منصب رياست پزشكان دمشق و طبابت مخصوص
نورالدين محمود زنگى (د 569ق) فرمانرواي شام و مصر به او واگذار شد. پس از
آنكه نورالدين بيمارستان بزرگ نوري دمشق را تأسيس كرد، سرپرستى امور پزشكى
آنجا را هم به وي سپرد و براي او حقوق و مستمري مقرر داشت (ابن ابى
اصيبعه، 2/155). شمسالدين ابوالفضل بن ابى الفرج، چشم پزشك مشهور به
مِطْواع، كه به احتمال قوي در همان بيمارستان به كار اشتغال داشته،
برنامة كار روزانة ابن ابى حكم را بدين ترتيب گزارش كرده است كه وي نخست
در حضور پرستاران، از بيماران عيادت مىكرد و پس از معاينة دقيق براي هر
كدام دارو يا دستوري مىنوشت كه بىدرنگ فراهم مىساختند و به كار مىبستند؛
پس از آن به ارگ حكومتى مىرفت و در آنجا نيز از بيماران دربار و اعيان
دولت عيادت مىكرد. آنگاه بر مىگشت و به تالار بزرگ بيمارستان مىآمد.
پزشكان و دانشجويان از هر سو به خدمتش مىشتافتند و از درس او بهره مىجستند.
امير نورالدين كتب طبى فراوانى را وقف اين بيمارستان كرده بود كه از آنها
در دو قفسة صدر تالار نگهداري مىشد و ابن ابى حكم در همين جا روزانه 3 ساعت
به مباحثه و مطالعه و تدريس مىپرداخت و سپس به خانة خود مىرفت (همانجا؛
نعيمى، 2/137؛ عيسى بك، 403-404).
يكى از شاگردان برجستة ابن ابى حكم، شخصيت ذو فنون، مؤيدالدين محمد بن
عبدالكريم حارثى دمشقى مشهور به ابوالفضل مهندس بود كه فنون و علوم پزشكى
را از وي آموخت تا به مرحلهاي عالى از حذاقت رسيد و به راهنمايى استاد
خود، كتابهاي فلسفى و پزشكى متعددي را كه در خدمتش فرا مىگرفت،
نسخهبرداري كرد. از جملة آنها مجموعة كتب شانزده گانة جالينوس است (ابن ابى
اصيبعه، 2/191). همو مىنويسد كه آن مجموعه را به خط ابوالفضل مهندس ديده
كه ابن ابى حكم نيز با خط خود، قرائت آن كتاب را توسط ابوالفضل در نزد وي
تأييد كرده است (همانجا).
ابن ابى حكم در علم هندسه و نجوم هم دست داشت، ولى در اين دانشها از وي
اثري گزارش نشده است. علاوه بر اين او در موسيقى نظري و عملى هم استادي
كامل بود. عود، نى و ديگر سازها را به خوبى مىنواخت و حتى خود ارغنونى
ساخته و نهايت دقت و مهارت را در آن به كار برده بود (همو، 2/155؛ صفدي،
3/331؛ نعيمى، 2/137؛ سوتر، .(125
دو اثر به ابن ابى حكم نسبت داده شده است:
1. شرح نهج الوَضاعة لاولى الخَلاعة. اصل اين اثر، ديوان اشعار ابوالحكم
اندلسى دمشقى است كه در آن نام برخى از شاعران دمشق از جمله طالب صوري،
نصر هيتى، عَرْقَله و ديگران را آورده و در اشعار خود جدّ و هزل را در هم
آميخته و در بارة بعضى از ستوران و نيز گروهى از آوازخوانان رثا گفته است و
فرزندش ابن ابى حكم آن را شرح كرده است (مقّري، 2/638)؛
2. مشكوة العلاج (فيلسوف الدوله، 1/159).
مآخذ: ابن ابى اصيبعة، احمد، عيون الانباء، قاهره، 1299ق/1882م؛ صفدي،
خليل، الوافى بالوفيات، به كوشش هلموتريتر، بيروت، 1381ق/1961م؛ عيسى
بك، احمد، معجم الاطباء، قاهره، 1361ق/1942م؛ فيلسوف الدوله، عبدالحسين،
مطرح الانظار، تبريز، 1334ق/1916م؛ مقّري، احمد، نفح الطيب، به كوشش احسان
عباس، بيروت، 1388ق/1968م؛ نعيمى، عبدالقادر، الدراس فى تاريخ المدارس،
به كوشش جعفر الحسنى، دمشق، 1367ق/1948م؛ نيز:
S O ter, Heinrich, Die Mathematiker und Astronomen der Araber und ihre Werke,
Leipzig, 1900. غلامرضا جمشيدنژاد
تايپ مجدد و ن * 1 * زا
ن * 2 * زا