responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 735
ابر قباذ
جلد: 2
     
شماره مقاله:735



اَبَرْقُباذ، يا اير قباذ، اَبَزقباذ، بَز قباذ، بَر قباذ، نام‌ ناحيه‌ (كوره‌)، بخش‌ يا شهري‌ بوده‌ است‌ بر كنارة شرقى‌ رود دجله‌، از بخش‌ (طسوج‌) هاي‌ چهارگانة استان‌ خسره‌ شاذ بهمن‌ (ميان‌ واسط و بصره‌) كه‌ آب‌ مورد نياز آن‌ از دجله‌ تأمين‌ مى‌شده‌ است‌ (يعقوبى‌، تاريخ‌، 1/176-177؛ ابن‌ خردابه‌، 6 -7؛ قدامة بن‌ جعفر، 235).
نام‌: نام‌ ابر قُباذ شامل‌ دو بخش‌ است‌. بخش‌ِ نخست‌ آن‌ به‌ گونه‌هاي‌ مختلف‌ مانند اير، اَبَز، بَز و بَر، آمده‌ است‌ (ابن‌ سعد، 7/7؛ دينوري‌، 66؛ يعقوبى‌، البلدان‌، 79؛ ابن‌ خرداد به‌، 7؛ ابن‌ فقيه‌، 199؛ ياقوت‌، 1/605). بر پاية سكه‌هاي‌ به‌ دست‌ آمده‌ از اين‌ محل‌ كه‌ عبارت‌ «ابر قُباذ» بر روي‌ آنها منقوش‌ است‌ (نقشبندي‌، 45؛ مايلز، و نيز ضبط بلاذري‌ (ص‌ 338، 339) و دينوري‌ (ص‌ 118) از اين‌ كلمه‌ و با توجه‌ به‌ نام‌ شهرهايى‌ مانند ابر شهر (ه م‌)، ابر كوه‌ (ابرقوه‌) و ابركَند (در ماوراء النهر: اصطخري‌، 270) كه‌ همچون‌ ابرقُباذ داراي‌ پيشوندي‌ يكسان‌ هستند، مى‌توان‌ چنين‌ گفت‌ كه‌ تلفظ صحيح‌ جزء اول‌ اين‌ نام‌، اَبَر است‌ و اير، اَبَز و بَز، تصحيف‌ اين‌ جزء و بَر، مخفف‌ آن‌ است‌. معنى‌ جزء نخست‌ نام‌ اين‌ شهرها را برتر عالى‌ و بالا دانسته‌اند، اما قرينه‌اي‌ كه‌ با آن‌ بتوان‌ اين‌ معنى‌ را برابر قُباذ نيز منطبق‌ دانست‌، وجود ندارد. بخش‌ دوم‌ آن‌ نام‌ بنيان‌گذار اين‌ محل‌ يعنى‌ قُباد (كواذ) اول‌، پادشاه‌ ساسانى‌ است‌.
جايگاه‌: در بارة جايگاه‌ واقعى‌ ابرقُباذ، آراي‌ گوناگونى‌ وجود دارد. دينوري‌ (ص‌ 66) ابر قُباذ را ميان‌ اهواز و فارس‌ دانسته‌ كه‌ قباد پس‌ از پايان‌ نبرد با روميان‌ آن‌ را جهت‌ نگهداري‌ اسيران‌ دشمن‌، بنا كرده‌ است‌. ابن‌ فقيه‌ (ص‌ 199) نيز سخنى‌ شبيه‌ به‌ نظر دينوري‌ دارد با اين‌ تفاوت‌ كه‌ نام‌ بعدي‌ ابر قُباذ را ارّجان‌ ذكر مى‌كند. برخلاف‌ اين‌ دو، مؤلفان‌ ديگر جايگاه‌ ابر قُباذ را بر كنارة رود دجله‌ ذكر كرده‌اند. سخن‌ آنان‌ در اين‌ زمينه‌ به‌ دو بخش‌ تقسيم‌ مى‌شود. در بخش‌ نخست‌ به‌ صراحت‌، سخن‌ از اين‌ است‌ كه‌ ابرقباذ بر كنارة شرقى‌ دجله‌ واقع‌ بوده‌ و از همين‌ رود مشروب‌ مى‌شده‌ است‌ و از بخشهاي‌ چهارگانة استان‌ خسره‌ شاذ بهمن‌ نيز به‌ حساب‌ مى‌آمده‌ است‌ (يعقوبى‌، تاريخ‌، همانجا؛ ابن‌ خرداد به‌، 6 -7؛ قدامة بن‌ جعفر، همانجا). در بخش‌ دوم‌، جايگاه‌ ابرقُباذ را مى‌توان‌ از لابه‌لاي‌ رويدادهاي‌ تاريخ‌ به‌ دست‌ آورد. از سخن‌ مؤلفان‌ در اين‌ بخش‌ چنين‌ بر مى‌آيد كه‌ شهرهاي‌ ميسان‌، مَسكِن‌، اُبُلّه‌، دشت‌ ميسان‌ و مذار (كه‌ همة آنها ميان‌ واسط و بصره‌ و پيرامون‌ دجله‌ پراكنده‌اند)، در اطراف‌ ابر قباذ واقع‌ بوده‌ و دست‌ يابى‌ مسلمانان‌ بر آنجا در راستاي‌ فتح‌ شهرهاي‌ مذكور صورت‌ پذيرفته‌ است‌ (ابن‌ سعد، همانجا؛ شباب‌، 1/113-114؛ ابن‌ قتيبه‌، 1/295؛ بلاذري‌، 336-337؛ يعقوبى‌، تاريخ‌، 2/143؛ همو، البلدان‌، همانجا؛ طبري‌، 6/382). ياقوت‌ همة اين‌ اقوال‌ را نقل‌ كرده‌ است‌ (1/90-91، 194، 3/227، 4/707).
بر پاية آراي‌ ياد شده‌ و نيز با توجه‌ به‌ سخن‌ بلاذري‌ (ص‌ 338، 380) كه‌ فاتح‌ ابر قباذ را عُتبة بن‌ غزوان‌ و فاتح‌ ارّجان‌ را ابوموسى‌اشعري‌ و عثمان‌ بن‌ ابى‌ العاص‌، معرفى‌ كرده‌ است‌، نظرات‌ دينوري‌ و ابن‌ فقيه‌ (مبنى‌ بر يكى‌ بودن‌ ابر قباذ و ارّجان‌)، قابل‌ پذيرش‌ نيست‌. نتيجه‌ آنكه‌ ابر قباذ و ارّجان‌، دو محل‌ جدا از يكديگر بوده‌اند، اما اينكه‌ چرا دينوري‌ و ابن‌ فقيه‌ به‌ چنين‌ اشتباهى‌ دچار شده‌اند، مى‌توان‌ پنداشت‌ كه‌ اين‌ دو، ابر قباذ را با نام‌ قديم‌ ارّجان‌ كه‌ طبري‌ (2/94) به‌ صورتهاي‌ «رام‌ قباذ»، «بومقباذ» و «برمقباذ» ثبت‌ كرده‌ است‌، در هم‌ آميخته‌ و مرتكب‌ اين‌ اشتباه‌ تاريخى‌ شده‌اند. جان‌ واكر1 نيز با استناد به‌ سكه‌هاي‌ ضرب‌ شده‌ در ارّجان‌، نام‌ قديم‌ اين‌ شهر را «برامقباذ» دانسته‌ است‌ (مايلز، .(118
رويدادهاي‌ تاريخى‌: از رخدادهاي‌ تاريخ‌ پيش‌ ازاسلام‌ درابرقباذ اطلاع‌ روشنى‌ در دست‌ نيست‌، اما سكه‌هاي‌ به‌ دست‌ آمده‌ نشان‌ از آن‌ دارد كه‌ پس‌ از اسلام‌ و به‌ ويژه‌ در دوره‌ امويان‌، اين‌ شهر، محل‌ ضرب‌ سكه‌ بوده‌ است‌ (نقشبندي‌، 45، 145- 146؛ مايلز، .(115 ورود اسلام‌ به‌ ابرقباذ در 14ق‌/635م‌ بود. در اين‌ سال‌ عتبة بن‌ غزوان‌ (حليف‌ بنى‌ نوفل‌) از سوي‌ عمر، روانة شهرهاي‌ اُبُلّه‌، مَذار و مبسان‌ شد و پس‌ از گشودن‌ آنها، بر ابر قباذ هم‌ دست‌ يافت‌ (ابن‌ سعد، همانجا؛ شباب‌، 1/113؛ ابن‌ قتيبه‌، 182، 295؛ بلاذري‌، 338؛ دينوري‌، 117- 118؛ يعقوبى‌، تاريخ‌، همانجا؛ ياقوت‌، 1/90-91).
به‌ روايتى‌ ديگر، فاتح‌ نخستين‌ ابر قباذ و نواحى‌ آن‌، مُغيرة بن‌ شعبة است‌ (شباب‌، 4/114). پس‌ از مدتى‌ عُتبة بن‌ غزوان‌، به‌ زيارت‌ حج‌ و ديدار عمر شتافت‌ و مغيرة ابن‌ شعبة را برجاي‌ خويش‌ بگمارد. پس‌ از دوري‌ عُتبه‌، مردمان‌ ابر قباذ گرد يكى‌ از بزرگانشان‌ به‌ نام‌ فيلكان‌ (فليكان‌) فراهم‌ آمده‌، بر مسلمانان‌ شوريدند، ولى‌ آنان‌ در مقابل‌ يورش‌ مُغيره‌ و سپاهيانش‌ در مرغاب‌، مغلوب‌ شدند (همو، 1/116؛ بلاذري‌، 239؛ طبري‌، 3/595).
پس‌ از اين‌ زمان‌ از ابر قباذ نامى‌ در منابع‌ نيست‌ و تنها طبري‌ در ذكر حوادث‌ سال‌ 83ق‌/702م‌، نبرد ابن‌ اشعث‌ (ه م‌) و حجاج‌ را در مَسْكِن‌ از «زمينهاي‌ ابر قباذ»، بيان‌ داشته‌ است‌ (6/382).
مآخذ: ابن‌ خرداد به‌، عُبيدالله‌، المسالك‌ و الممالك‌، به‌ كوشش‌ م‌. يان‌ دخويه‌، ليدن‌، 1889م‌؛ ابن‌ سعد، محمد، طبقات‌ الكبري‌، به‌ كوشش‌ احسان‌ عباس‌، بيروت‌، دارصادر؛ ابن‌ فقيه‌، احمد، مختصر البلدان‌، به‌ كوشش‌ م‌. يان‌ دخويه‌، ليدن‌، 1885م‌؛ ابن‌ قُتيبه‌، عبدالله‌، المعارف‌، به‌ كوشش‌ ثروت‌ عكاشه‌، قاهره‌، 1960م‌؛ اصطخري‌، ابراهيم‌، مسالك‌ و ممالك‌، به‌ كوشش‌ ايرج‌ افشار، تهران‌، 1347ش‌؛ بلاذري‌، احمد، فتوح‌ البلدان‌، به‌ كوشش‌ رضوان‌ محمد رضوان‌، بيروت‌، 1978م‌؛ دينوري‌، احمد، اخبار الطوال‌، به‌ كوشش‌ عبدالمنعم‌ عامر و جمال‌ الدين‌ شيال‌، بغداد، 1959م‌؛ شباب‌، خليفة، تاريخ‌، به‌ كوشش‌ سُهيل‌ زكار، دمشق‌، 1968م‌؛ طبري‌، تاريخ‌، به‌ كوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهيم‌، قاهره‌، 1960- 1968م‌؛ قدامة بن‌ جعفر، الخراج‌، به‌ كوشش‌ م‌. يان‌ دخويه‌، ليدن‌، 1899م‌؛ نقشبندي‌، ناصر محمود و مهاب‌ درويش‌ البكري‌، الدرهم‌ الاموي‌ المُعرب‌، بغداد، 1974م‌؛ ياقوت‌، بلدان‌؛ يعقوبى‌، احمد، البلدان‌، نجف‌، 1957م‌؛ همو، تاريخ‌، بيروت‌، 1960م‌؛ نيز:
Miles, George C., "Abargub ? dh, a New Umayyad Mint" in American Numismatic Society Museum Notes, London, 1950.
على‌ ميرانصاري‌
ن‌ * 2 * زا
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 735
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست