responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 718
ابراهيم متفرقه
جلد: 2
     
شماره مقاله:718



اِبْراهيم‌ِ مُتَفَرّقه‌ (ح‌ 1085- 1158ق‌/1674- 1745م‌)، ناشر، مترجم‌ و سياستمدار مجار نژادِ تُرك‌، مشهور به‌ نخستين‌ بنيان‌ گذار صنعت‌ چاپ‌ در تركيه‌ و يكى‌ از نوگرايان‌ و دانش‌ پروران‌ سدة 11ق‌/17م‌ اين‌ كشور.
زندگى‌: ابراهيم‌ آغا يا ابراهيم‌ افندي‌ در كولوژوار1 مجارستان‌ آن‌ روز (كلوژ2 امروزي‌ واقع‌ در اردلى‌ يا ترانسيلوانيا ، در غرب‌ رومانى‌) در خانواده‌اي‌ مسيحى‌ متولد شد. نام‌ مجاري‌ او روشن‌ نيست‌؛ ابراهيم‌، نامى‌ است‌ كه‌ وي‌ پس‌ از درآمدن‌ به‌ آيين‌ اسلام‌ براي‌ خود برگزيد. برخى‌ منابع‌ او را از خانواده‌هاي‌ كالوَنى‌ و متعلق‌ به‌ كليساي‌ كالوَن‌ دانسته‌اند )، IA) در صورتى‌ كه‌ منابع‌ ديگر معتقدند كه‌ او پيش‌ از گرويدن‌ به‌ اسلام‌ به‌ فرقة وحدانى‌ يا يونيترين‌3، كه‌ منكر عقيدة تثليث‌ بودند، وابسته‌ بوده‌ است‌ (يورد آيدين‌، .(141 چنانچه‌ وحدانى‌ بودن‌ ابراهيم‌ درست‌ باشد، اين‌ گزارش‌ دو سوسور4 كه‌ وي‌ به‌ قصد احراز مقام‌ كشيشى‌ در كليساي‌ كالونها به‌ تحصيل‌ الهيات‌ روي‌ آورد، نمى‌تواند پاية استواري‌ داشته‌ باشد. علت‌ تصور انتساب‌ ابراهيم‌ به‌ كليساي‌ كالون‌ ظاهراً اين‌ بوده‌ كه‌ مدرسة علوم‌ دينيه‌اي‌ كه‌ او در آن‌ تحصيل‌ الهيات‌ مى‌كرد، در آن‌ زمان‌ ديگر به‌ كليساي‌ وحدانيها وابستگى‌ نداشت‌ و از مدتى‌ پيش‌ به‌ اختيار كالونها درآمده‌ بود ( 2 EI). به‌ هر حال‌ محققان‌ در اينكه‌ وي‌ در رشتة الهيات‌ تحصيل‌ كرده‌، اتفاق‌ نظر دارند.
ابراهيم‌ تحصيلات‌ خود را به‌ پايان‌ نبرده‌ بود كه‌ به‌ قولى‌ در جريان‌ منازعه‌ميان‌ نيروهاي‌اتريشى‌وترك‌ به‌دست‌ عثمانيهااسيرشد ( عثمانلى‌ پادشاهلاري‌5، و به‌ قولى‌ معتبرتر، در كشاكش‌ قيام‌ توكولى‌ ايمره‌6 كه‌ در همداستانى‌ با سپاه‌ عثمانيها عليه‌ هابسبورگها7مى‌ جنگيد، در 1102ق‌/1691م‌ به‌ صف‌ مخالفان‌ سلطة هابسبورگها در ترانسيلوانيا پيوست‌ و در نقش‌ رابط ميان‌ توكولى‌ و تركها مأموريتهايى‌ را به‌ عهده‌ گرفت‌ ( 2 EI). در اين‌ هنگام‌ يا به‌ دنبال‌ اين‌ رويداد، زمانى‌ كه‌ ابراهيم‌ 18 ساله‌ بود اسلام‌ آورد و راهى‌ استانبول‌ شد. وي‌ تبعيت‌ عثمانى‌ را پذيرا شد و به‌ خدمت‌ باب‌ عالى‌ در آمد. آنگاه‌ به‌ فراگيري‌ زبانهاي‌ تركى‌، عربى‌ و فارسى‌ پرداخت‌ (همان‌؛ 1369 .(YTA, او افزون‌ بر اين‌ زبانها و نيز مجاري‌ كه‌ زبان‌ مادريش‌ بود، در زبانهاي‌ لاتين‌ (همانجا)، فرانسه‌ و ايتاليايى‌ (لاكهارت‌، 246) هم‌ دستى‌ داشت‌.
دربارة مسلمان‌ شدن‌ ابراهيم‌ دو نظر هست‌: پاره‌اي‌ از مآخذ، بر اساس‌ گزارشهاي‌ تأييد نشدة يك‌ نجيب‌ زادة مجارستانى‌ مسيحى‌ به‌ نام‌ دو سوسور كه‌ در 1145ق‌/1732م‌ ابراهيم‌ را در سرزمين‌ عثمانى‌ ملاقات‌ كرده‌ ( 2 EI) مى‌گويند: هنگامى‌ كه‌ ابراهيم‌ در جنگ‌ اتريش‌ و عثمانى‌ اسير شد (او را به‌ عنوان‌ برده‌اي‌ تهيدست‌ به‌ خريداري‌ بى‌مروت‌ فروختند. ابراهيم‌ كه‌ مى‌دانست‌ خويشاوندانش‌ توان‌ پرداخت‌ فديه‌ ندارند، ناگزير از مسيحيت‌ بريد و به‌اسلام‌ گرويد )، IA) ولى‌ ابراهيم‌ خود در رسالة اسلاميّه‌ كه‌ نزديك‌ به‌ 10 سال‌ پس‌ از گرويدن‌ به‌ اسلام‌ نوشته‌، سبب‌ اسلام‌ آوردنش‌ را در حقانيت‌ اين‌ دين‌ و نزديكى‌ اعتقادات‌ وحدانيش‌ با اسلام‌ توحيدي‌ مى‌داند. او در اين‌ رساله‌ به‌ آيين‌ كاتوليك‌ و قدرت‌ دنيايى‌ پاپ‌ سخت‌ مى‌تازد و مى‌گويد سرانجام‌ اسلام‌ بر مسيحيت‌ پيروز خواهد شد، اسلامى‌ كه‌ ظهور آن‌ را خود عيسى‌ بن‌ مريم‌ نيز بشارت‌ داده‌ است‌ ( 2 EI). ابراهيم‌ با اشاره‌ به‌ اين‌ نكته‌ كه‌ در كتاب‌ مقدس‌ تحريفاتى‌ رخ‌ داده‌ است‌، مى‌گويد جزو كلماتى‌ كه‌ از اين‌ كتاب‌ آسمانى‌ حذف‌ شده‌، يكى‌ هم‌ واژة فار قليط8 به‌ معناي‌ تسلى‌ بخش‌ يا احمد، يكى‌ از نامهاي‌ پيامبر اسلام‌ است‌ (يورد آيدين‌، .(142 بديهى‌ است‌ كه‌ براي‌ يك‌ مسيحى‌ وحدانى‌ كه‌ اُقنومهاي‌ سه‌ گانه‌ (اَب‌، ابن‌ وروح‌ القدس‌) را باور ندارد، اصل‌ توحيد اسلامى‌ بايد جاذبه‌ داشته‌ باشد. باري‌، اسلام‌ آوردن‌ ابراهيم‌ و انتقادهاي‌ تندش‌ از مسيحيت‌ و از سلطنت‌ مادّي‌ گرايانة پاپ‌، او را در راه‌يابى‌ به‌ دربار عثمانى‌ و برآمدن‌ به‌ مدارج‌ عالى‌ ياري‌ كرد، زيرا امپراتوران‌ ترك‌ ازاين‌ رهگذر مى‌توانستند در رقابتها و كشمكشهاي‌ خود برضد جهان‌ كاتوليك‌ از وجود ابراهيم‌ به‌ سود خويش‌ بهره‌ها گيرند.
فعاليتهاي‌ سياسى‌: همينكه‌ دربار عثمانى‌ از كارآيى‌، شم‌ّ سياسى‌ و مراتب‌ وفاداري‌ و صداقت‌ ابراهيم‌ اطمينان‌ حاصل‌ كرد، او را با عنوان‌ متفرّقه‌، به‌ اجراي‌ رسالتهاي‌ سياسى‌ و ديپلماتيك‌ مأمور ساخت‌. لقب‌ متفرقه‌ به‌ كسى‌ داده‌ مى‌شده‌ كه‌ در ملازمت‌ سلطان‌ و وزيران‌ او خدمت‌ مى‌كرده‌ و از وظايف‌ متفرقه‌اش‌ ( 2 EI) يكى‌ نيز پيام‌گزاري‌ از جانب‌ سلاطين‌ عثمانى‌ بوده‌ است‌ .(YTA) او در بعضى‌ موارد نقش‌ ايلچى‌ يا پيك‌ ويژه‌ و نمايندة دربار عثمانى‌ در مذاكرات‌ سياسى‌ خارج‌ از كشور را به‌ عهده‌ داشته‌ است‌. با ملاحظة نوع‌ مأموريتهايى‌ كه‌ ابراهيم‌ از طرف‌ باب‌ عالى‌ عهده‌دار مى‌شده‌، شايد بتوان‌ شغل‌ او را چيزي‌ مشابه‌ سفير سيّار امروزي‌ دانست‌. ابراهيم‌ پس‌ از انتصاب‌ به‌ مقام‌ متفرقه‌، از فعاليتهاي‌ مذهبى‌ خودكاست‌ و بيشتر به‌ كارهاي‌ سياسى‌ و خدمات‌ سفارتى‌ پرداخت‌. در 1127ق‌/1715م‌ با عنوان‌ متفرقه‌ در مذاكرات‌ صلح‌ با شاهزاده‌ يوجين‌ يا اوژن‌9 در وين‌ شركت‌ جست‌ IA) ; 2 EI). در 1128ق‌ در نقش‌ مترجم‌ و نمايندة مجارهايى‌ كه‌ زير چتر حمايت‌ عثمانيها در طلب‌ استقلال‌ خود برضدّ اتريش‌ سر به‌ شورش‌ نهاده‌ و در بلگراد گرد آمده‌ بودند، به‌ اين‌ شهر رفت‌. در 1129ق‌/1717م‌ كه‌ شاهزاده‌ فرنك‌ راكوتسى‌10 رهبر مجارهاي‌ ترانسيلوانيا (شرق‌ مجارستان‌) از پناهگاه‌ خود، كشور فرانسه‌، به‌ عثمانى‌ آمد تا با عثمانيها جنگ‌ مشتركى‌ را برضد اتريشيها تدارك‌ بيند، ابراهيم‌ به‌ عنوان‌ مأمور رابط و مسئول‌ پذيرايى‌ او برگزيده‌ شد YTA:) .(IA او در اين‌ مقام‌ با كمال‌ وفاداري‌ و كاردانى‌ خدمت‌ كرد بدان‌سان‌ كه‌ هم‌ اعتماد بيش‌ از پيش‌ تركها را به‌ خود جلب‌ كرد و هم‌ تحسين‌ و ستايش‌ راكوشى‌ را برانگيخت‌ و تا زمان‌ مرگ‌ راكوشى‌ در 1148ق‌/1735م‌ در مقام‌ ملازم‌ و افسررابط اوباقى‌ ماند.
در1150ق‌ ابراهيم‌ را براي‌ مذاكره‌ دربارة معاهده‌ و تجديد مناسبات‌ با لهستان‌، نزد پالاتينوس‌1 امير كِيف‌ (كيف‌ تا 1079ق‌/ 1668م‌ متحد لهستان‌ بود) گسيل‌ داشتند .(IA) او در سالهاي‌ 1150-1152ق‌ يكى‌ از مشوّقان‌ اتحاد دولتهاي‌ عثمانى‌ و فرانسه‌ برضدّ اتريش‌ و روسيه‌ بود. در 1151ق‌ به‌ نمايندگى‌ دولت‌ عثمانى‌ و مجارهاي‌ ضدّ اتريشى‌، در گفت‌ و گوهاي‌ مربوط به‌ تسليم‌ قلعة اورشوا2 به‌ نيروهاي‌ عثمانى‌ فعّالانه‌ شركت‌ جست‌ .(TA) در ايجاد همكاري‌ ميان‌ عثمانى‌ و سوئد برضدّ روسيه‌ نيز نقشى‌ مؤثر داشت‌. در 1156ق‌ براي‌ انجام‌ مأموريّتى‌ به‌ داغستان‌ رفت‌ ( بستانى‌ ف‌ ). اين‌ سفر كه‌ در 69 سالگى‌ ابراهيم‌ صورت‌ گرفت‌، گويا واپسين‌ مأموريت‌ او بود، چه‌ دو سال‌ بعد درگذشت‌ و در آينالى‌ كاواك‌ِ3 استانبول‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شد و پس‌ از چندي‌ جنازه‌اش‌ به‌ صحن‌ مولوي‌ خانه‌ در گالاتا (غَلَطه‌) انتقال‌ يافت‌ .(TA)
خدمات‌ فرهنگى‌ - اجتماعى‌: در تاريخ‌ حيات‌ فكري‌ تركها از ابراهيم‌ به‌ عنوان‌ انديشه‌ وري‌ روشن‌ بين‌ ياد مى‌شود (يورد آيدين‌، .(141 در عرصة سياست‌ و مُلك‌ داري‌، افكار انقلابى‌ و ترقى‌ خواهانه‌اي‌ داشت‌. ريشة انديشه‌هاي‌ اصلاح‌ طلبانه‌ و نوگرايانة او را بايد در زادگاه‌ او اردلى‌ِ مجارستان‌ِ آن‌ زمان‌ جست‌وجو كرد. در آن‌ عصر رهبران‌ فكري‌ و مبلّغان‌ دينى‌ ترانسيلوانيا سخت‌ مشغول‌ كار تأليف‌، ترجمه‌، چاپ‌ و نشرآثار فكري‌ و انقلابى‌ بودند. جوّ ترقى‌ خواهى‌، گرايش‌ به‌ دگرگون‌ سازي‌ سياسى‌ و اجتماعى‌ و مبارزه‌ در برابر مهاجمانى‌ كه‌ بر آن‌ ناحيه‌ دست‌ انداخته‌ بودند، تأثير مطلوب‌ خود را بر روح‌ و انديشة ابراهيم‌ برجاي‌ گذاشت‌. از اين‌ رو بود كه‌ پس‌ از ورود به‌ سرزمين‌ عثمانى‌ درصدد نشر و تحقق‌ انديشه‌هاي‌ اصلاحگرايانة خود برآمد. او به‌ ويژه‌ مدافع‌ تجديد نظام‌ حكومت‌ و سازمان‌ ارتش‌ در آن‌ سرزمين‌ بود و عقيده‌ داشت‌ كه‌ علت‌ ناتوانى‌ امپراتوري‌ عثمانى‌ در برابر حكومتهاي‌ مسيحى‌ اروپا كهنگى‌ نظام‌ اداري‌ و از دانشهاي‌نو به‌خصوص‌ علم‌ جغرافيا بهرة كامل‌ برگيرند (همانجا).
در 1144ق‌ كتابى‌ با عنوان‌ اصول‌ الحِكَم‌ فى‌ نظام‌ الْاُمَم‌ نوشت‌ و در آن‌ اشكال‌ نوين‌ حكومت‌ و سازمان‌ و شيوه‌هاي‌ ارتشهاي‌ جديد را شرح‌ داد، راههايى‌ براي‌ اصلاح‌ معايب‌ نظام‌ حكومتى‌ عثمانى‌ پيشنهاد كرد، و بر دانش‌ جغرافيا و جست‌ و جو دربارة وضعيات‌ ملل‌ اروپايى‌ و نظام‌ سپاهيگري‌ و ارتشى‌ تأكيد ورزيد. او در اثبات‌ اهميت‌ اطلاعات‌ جغرافيايى‌ براي‌ دولتها به‌ كشف‌ قارة آمريكا توسط اروپاييان‌ اشاره‌ مى‌كند و يادآور مى‌شود كه‌ اروپاييان‌ با استفاده‌ از نتايج‌ كشفيات‌ جغرافيايى‌، جهان‌اسلام‌ رابه‌ محاصرة خود درآورده‌اند. پس‌ براي‌ خنثى‌ كردن‌ نفوذ آنها بايد در زمينة علوم‌ نوين‌ به‌ ويژه‌ جغرافيا آگاهيهاي‌ لازم‌ را به‌ دست‌ آورد.
بينش‌ سياسى‌ و انديشه‌هاي‌ ترقى‌ خواهانة ابراهيم‌ را مى‌توان‌ در گزارشى‌ كه‌ او از علل‌ واپس‌ ماندگى‌ دولت‌ عثمانى‌ به‌ دست‌ مى‌دهد مشاهده‌ كرد. او موجبات‌ اين‌ واپس‌ ماندگى‌ را دراين‌ موارد مى‌بيند: 1. عدم‌ اجراي‌ قانون‌، 2. بى‌عدالتى‌، 3. واگذاردن‌ امور دولتى‌ به‌ ناصالحان‌، 4. بر نتابيدن‌ آراي‌ انديشه‌وران‌، 5. ناآگاهى‌ از رموز و فنون‌ نظامى‌ جديد، 6. نبودن‌ انضباط در ارتش‌، 7. رشوه‌خواري‌ و سوء استفاده‌هاي‌ مالى‌، 8. بى‌ خبري‌ محض‌ از جهان‌ خارج‌ (همو، .(142
با همة اعتباري‌ كه‌ ابراهيم‌ متفرقه‌ در عرصة سياست‌ و ترقى‌ خواهى‌ به‌ دست‌ آورد، جاودانه‌ شدن‌ شهرت‌ او بيشتر بدان‌ علت‌ است‌ كه‌ همه‌ جا از او به‌ عنوان‌ بينان‌گذار صنعت‌ چاپ‌ در تركيه‌ ياد شده‌ است‌. در واقع‌ اين‌ خدمت‌ او ديگر خدمات‌ اجتماعى‌ - فرهنگى‌ او را تحت‌ الشعاع‌ قرار داده‌ است‌. با اينهمه‌، با توجه‌ به‌ اينكه‌ پيش‌ از ابراهيم‌ چاپخانه‌هايى‌ در تركيه‌ توسط يهوديان‌ و ارمنيان‌ و يونانيان‌ داير شده‌ بود، نمى‌توان‌ چاپخانة ابراهيم‌ را دقيقاً نخستين‌ چاپخانة تركيه‌ دانست‌ .(IA) در اواخر سدة 9ق‌/15م‌ پناهندگان‌ يهودي‌ از اسپانيا چاپخانه‌اي‌ درخاك‌ عثمانى‌ تأسيس‌ كردند. نخستين‌ چاپخانة يهوديان‌ در حدود 898 -899ق‌/1493- 1494م‌ در استانبول‌ و به‌ دنبال‌ آن‌ چاپخانه‌هايى‌ در شهرهاي‌ ديگر داير گرديد. اقليتهايى‌ ديگر كار يهوديان‌ را پى‌ گرفتند. در 974ق‌/1567م‌ يك‌ كشيش‌ ارمنى‌ به‌ نام‌ آبكار4 سيواسى‌ كه‌ هنر چاپ‌ را در ونيز آموخته‌ بود، چاپخانه‌اي‌ در استانبول‌ و نيز در 1036ق‌/1627م‌ يك‌ نفر يونانى‌ به‌ نام‌ نيكودموس‌ متاخاس‌5 چاپخانة ديگري‌ در آن‌ شهر تأسيس‌ كرد (لويس‌، .(50 با اينهمه‌، به‌ نظر مى‌رسد كه‌ شخصيت‌ سياسى‌ ابراهيم‌ و تسلط و مهارتى‌ كه‌ در كار چاپ‌ و نشر كتاب‌ داشت‌، نيز نوع‌ كتابهايى‌ كه‌ در چاپخانة خود به‌ طبع‌ مى‌رساند، از چنان‌ برجستگى‌ وامتيازي‌ برخوردار بود كه‌ ديگر يپيشگامان‌ اين‌ راه‌ را در گمنامى‌ نهاد. به‌ علاوه‌، با توجه‌ به‌ اينكه‌ چاپ‌ كتاب‌ به‌ عربى‌ و تركى‌ تا اوايل‌ سدة 12ق‌/18م‌ در عثمانى‌ ممنوع‌ بود، كوشش‌ پى‌گير و همت‌ ابراهيم‌ در تخفيف‌ يافتن‌ اين‌ ممنوعيت‌ (همانجا) مى‌تواند به‌ شهرت‌ او به‌ عنوان‌ بنيان‌ گذار صنعت‌ چاپ‌ كمك‌ كرده‌ باشد. ضمناً نبايد فراموش‌ كرد كه‌ ابراهيم‌ تنها يك‌ چاپخانه‌دار نبود، بلكه‌ حكّاكى‌ ماهر، ناشري‌ مطلع‌، مؤلف‌ و مترجمى‌ زبردست‌ هم‌ بود كه‌ از اينهمه‌ فضايل‌ در نشر هرچه‌ بهتر انتشارات‌ جاپخانة خود سود مى‌جست‌.
كسى‌ كه‌ انديشة تأسيس‌ چاپخانه‌ را در ابراهيم‌ تأييد و تشويق‌ مى‌كرد، سعيدافندي‌ بود. سعيد در 1133ق‌ پدرش‌ را كه‌ به‌ عنوان‌ سفير عثمانى‌ به‌ پاريس‌ مى‌رفت‌، همراهى‌ كرد و در فرانسه‌ به‌ اهميت‌ چاپخانه‌ پى‌ برد. به‌ هنگام‌ بازگشت‌ كوشيد تا موافقت‌ وزيراعظم‌ ابراهيم‌پاشا نوشهري‌، داماد احمدسوم‌ سلطان‌ عثمانى‌ را براي‌ تأسيس‌ چاپخانه‌ جلب‌ كند. او به‌ رغم‌ پاره‌اي‌ مخالفتهاي‌ تعصب‌آميز در دستيابى‌ به‌ اين‌ هدف‌ توفيق‌ يافت‌. اقبال‌ مساعد، او را با ابراهيم‌ متفرقه‌ كه‌ از مدتها پيش‌ درصدد تأسيس‌ چاپخانه‌اي‌ برآمده‌ بود، آشنا ساخت‌. اينان‌ به‌ دنبال‌ اين‌ آشنايى‌ هدف‌ مشترك‌ خود را پى‌ گرفتند (لويس‌ 51 ,50 ؛ عثمانلى‌ پادشاهلاري‌، .(483 نخست‌ يادداشتى‌ متضمن‌ دلايل‌ اهميت‌ و منافع‌ چاپخانه‌ تقديم‌ وزير اعظم‌ كردند. از پى‌ كسب‌ موافقت‌ وزير، سعيد و ابراهيم‌ لوازم‌ و ماشينهاي‌ چاپ‌ را از وين‌ به‌ استانبول‌ وارد كردند. چون‌ خطر اعتراض‌ محافل‌ محافظه‌ كار مذهبى‌ و به‌ خصوص‌ مخالفت‌ خطاطان‌ و نسخه‌ برداران‌ كتابهاي‌ دينى‌ در ميان‌ بود، به‌ پيشنهاد آنان‌ و اشارة وزير اعظم‌، شيخ‌ الاسلام‌ عبدالله‌ يِنى‌ شهري‌ فتوايى‌ در تأييد تأسيس‌ چاپخانه‌ صادر كرد (جودت‌، 74) و سرانجام‌ با فرمان‌ سلطان‌ احمد سوم‌ (حك 1115-1143ق‌/1703-1730م‌) و عقد قراردادي‌ با عنوان‌ شركت‌ مضاربه‌، در 1139ق‌/1727م‌ چاپخانه‌ تأسيس‌ شد و به‌ نام‌ دارالطّباعة العامرة در منزل‌ ابراهيم‌ متفرّقه‌ كارخود را آغاز كرد (اوزون‌ جارشيلى‌، .(IV/513 شرط اصلى‌ صدور فتوا از جانب‌ شيخ‌ الاسلام‌ اين‌ بود كه‌ چاپخانه‌ از طبع‌ كتب‌ دينى‌ عربى‌ و حتى‌ قرآن‌ خودداري‌ كند و اين‌ بدان‌ علت‌ بود كه‌ مبادا صدها نسخه‌ بردار و خطّاط ممرّ اعاشة خويش‌ را از دست‌ بدهند.
نخستين‌ كتابى‌ كه‌ در مطبعة نوبنياد ابراهيم‌ و سعيد افندي‌ به‌ چاپ‌ رسيد وانقولى‌ لغتى‌، ترجمة تركى‌ صحاح‌ جوهري‌ توسط محمد بن‌ مصطفى‌ والى‌ از علماي‌ زمان‌ سلطان‌ مراد خان‌ سوم‌ (حك 982- 1003ق‌/1574- 1595م‌) ( قاموس‌ الاعلام‌؛ بستانى‌ ف‌ ) در 2 جلد بود. اين‌ كتاب‌ كه‌ در 1141ق‌ به‌ طبع‌ رسيد، در واقع‌ فرهنگى‌ عربى‌ - تركى‌ بود. 4 ماه‌ بعد تحفةالكبار فى‌ اسفار البحار، تأليف‌ كاتب‌ چلبى‌، دربارة دريانوردي‌ عثمانى‌ چاپ‌ شد. آنگاه‌ ترجمة تاريخ‌ سيّاح‌، خاطرات‌ كروسينكسى‌1 (ز 1675م‌) كشيش‌ لهستانى‌ كه‌ مدت‌ 18 سال‌ همزمان‌ با اواخر دولت‌ صفويان‌ و سلطة افغانان‌ در ايران‌ زندگى‌ ميكرد، كه‌ ابراهيم‌ خود آن‌ را زير عنوان‌ «ترجمة تاريخ‌ سيّاح‌ در بيان‌ ظهور اغوانيان‌ [افغانيان‌] و سبب‌ انقراض‌ دولت‌ شاهان‌ صفوي‌» ( آفغان‌ تاريخى‌ ) به‌ تركى‌ ترجمه‌ كرده‌ بود، به‌ چاپ‌ رسيد. ابراهيم‌ در ترجمة اين‌ كتاب‌ به‌ كمك‌ گروهى‌ از ايرانيان‌ مقيم‌ قسطنطنيه‌ پاره‌اي‌ از اشتباهات‌ آن‌ را اصلاح‌ كرد (لاكهارت‌، 575؛ قاموس‌ الاعلام‌ ). به‌ دنبال‌ آن‌، ابراهيم‌ تاريخ‌ الهند الغربى‌ ( المسمّى‌ بحديث‌ نو ) را به‌ چاپ‌ رساند. ابراهيم‌ خود بر كتاب‌ اخير حواشى‌ ومقدمه‌اي‌ نوشت‌. ديگر از آثاري‌ كه‌ در اين‌ چاپخانه‌ به‌ طبع‌ رسيد، تاريخ‌ تيمور گوركان‌، ترجمة تركى‌ حسين‌ مرتضى‌ نظمى‌زاده‌ (د ح‌ 1129ق‌/1717م‌) از اصل‌ عربى‌ِ اين‌ كتاب‌ به‌ نام‌ عجايت‌ المقدور تأليف‌ ابن‌ عربشاه‌، الدّرّة اليتيمة فى‌ اوصاف‌ مصر القديمة و تاريخ‌ مصر، هر دو تأليف‌ احمد سهيل‌ (اوزون‌ چالارشيلى‌، 514-515 )بود. IV/ گلشن‌ خلفا، ازحسين‌ مرتضى‌ نظمى‌زاده‌، «دستور زبان‌ تركى‌2)، به‌ فرانسه‌ نوشتة راهب‌ هولدرمان‌، اصول‌ الحكم‌ فى‌ نظام‌ الامم‌، فيوضات‌ مقناطيسيّه‌ ترجمة خود ابراهيم‌، جهان‌ نما، تقويم‌ التواريخ‌، تاريخ‌ نعيما، تاريخ‌ راشد افندي‌، تاريخ‌ چلبى‌ زاده‌ افندي‌، احوال‌ غزوات‌ در ديار بوصنه‌ و كتاب‌ لغت‌ فارسى‌ - تركى‌ لسان‌ العجم‌ (معروف‌ به‌ فرهنگ‌ شعوري‌) كتابهاي‌ ديگري‌ بود كه‌ در چاپخانة ابراهيم‌ چاپ‌ شد ؛ TA) جودت‌ 75).
مهم‌ترين‌ كتابى‌ كه‌ ابراهيم‌ چاپ‌ كرد، كتاب‌ جغرافياي‌ جهان‌ نما نوشتة كاتب‌ چلبى‌ مصطفى‌ خليفه‌ معروف‌ به‌ حاجى‌ خليفه‌ (د 1068ق‌/ 1658م‌) بود كه‌ ابراهيم‌ خود نقشه‌هاي‌ متعددي‌ بر آن‌ افزود و آن‌ را در قطع‌ بزرگ‌ در 1145ق‌/1732م‌ چاپ‌ كرد (اوزون‌ چارشيلى‌، IV/ .(516 به‌ گزارش‌ ريو آنچه‌ ابراهيم‌ از جهان‌ نما همراه‌ با اضافاتى‌ چاپ‌ كرد، بخش‌ مربوط به‌ اقاليم‌ و كشورهاي‌ شرقى‌ بود (ص‌ .(111 امروز هر يك‌ از كتابهاي‌ طبع‌ شده‌ در چاپخانة ابراهيم‌ هزاران‌ ليرة ترك‌ ارزش‌ دارد كه‌ البته‌ بيشتر آنها بيرون‌ از تركيه‌ است‌. ابراهيم‌ به‌ منظور تأمين‌ كاغذ مورد نياز چاپخانة خود، يك‌ كارخانة كاغذسازي‌ در شهر يالووا بر كرانة درياي‌ مرمره‌ بنياد گذارد .(YTA)
در 1145ق‌ كه‌ سعيد افندي‌ دوست‌ و شريك‌ ابراهيم‌، از كار كناره‌ گرفت‌، ادارة چاپخانه‌ به‌ موجب‌ فرمانى‌ تماماً به‌ وي‌ محوّل‌ گرديد. ابراهيم‌ علاوه‌ بر نقشه‌هايى‌ كه‌ ضميمة انتشاراتش‌ به‌ چاپ‌ رسانيد، نقشه‌هاي‌ ديگري‌ هم‌ مانند نقشة درياي‌ مرمره‌، بحرّية درياي‌ سياه‌، ممالك‌ ايران‌، و نقشة مصر مستقلاً تهيّه‌ و طبع‌ كرد .(TA) چنانكه‌ اشارت‌ رفت‌، ابراهيم‌ تنها يك‌ چاپخانه‌دار نبود، او مردي‌ دانشمند، صاحب‌ فن‌، آگاه‌ به‌ علوم‌ رياضى‌، هيأت‌ و جغرافيا، زباندان‌ و مترجمى‌ توانا بود. مقدمه‌ها و حواشى‌ او بر پاره‌اي‌ از انتشارات‌ مطبعه‌اش‌ و نيز نقشه‌هاي‌ جغرافيايى‌ كه‌ طرح‌ و تهيه‌ كرده‌ و ترجمة كتابهايى‌ علمى‌ مانند مجموعة هيأت‌ قديمه‌ و جديده‌ اثر ستاره‌شناس‌ مشهور هلندي‌ آندرس‌ كلر (اوزون‌ چارشيلى‌، بيانگر آن‌ است‌ كه‌ او حقيقتاً به‌ چندين‌ هنر آراسته‌ بوده‌ است‌.
مآخذ: بستانى‌ ف‌؛ جودت‌، احمد، تاريخ‌، استانبول‌، 1309ق‌؛ قاموس‌ الاعلام‌؛ لاكهارت‌، لارنس‌، انقراض‌ سلسلة صفويه‌، ترجمة مصطفى‌ على‌ عماد، تهران‌، 1364ش‌؛ نيز:
EI 1 ; EI 2 ; IA; Lewis, Bernard, The Emergence of Modern Turkey, London, 1961; Osmanli Padesahlari Ansiklopedisi, Istanbul, 1983l Rieu Charles, Catalogue of the Turkish Manuscripts in British Museum, London, 1888; TA; Uzuncars o h, Ismail Hakk o , Osmanli Tarigi, Ankara, 1983, IV/2,33; YTA; Yurdaydin, H., Islam Tarihi dersleri, Ankara, 1982. مجدالدين‌ كيوانى‌ تايپ‌ مجدد و ن‌ * 1 * زا
ن‌ * 2 * زا
 

نام کتاب : دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده : مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی    جلد : 2  صفحه : 718
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست